کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شنیدم تشنه‌ای جویای آبی
    ز سوز دل سرا پا التهابی
    که در بر از تف لب تشنگی داشت
    دلی چون بر سر آتش کبابی
    بدشتی کز عطش هر پاره سنگش
    چو اخگر داشت تابی و چه تابی
    بآن تندی روان بود از پی آب
    که از گردون جهد تیرشهابی
    فتاد آخر ز پا از بس قدم زد
    در آن دشت از فریب هر سرابی
    چو دید از ساغر گردون محالست
    رسد جز شربت مرگش شرابی
    ز هستی شست دست و داد تن را
    بمردن از عطش ناخورده آبی
    که شد از جانبی ناگه هواگیر
    برنگ ابر نیسانی سحابی
    بکامش قطره‌افشان چون صدف گشت
    فزون از هر شمار و هر حسابی
    درین صحرا که یک گل نیست مشتاق
    کزو لب تشنه‌ای گیرد گلابی
    زوصل آن بت گمگشته نومید
    مشو هرچند جوئی و نیابی
    ترا ای تشنه‌کام وادی عشق
    که سرگرم طلب چون آفتابی
    امیدی هست تا جانی بتن هست
    که باز آید بجوی رفته آبی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha