کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بخون غلطانم از تیر نگاه دمبدم کردی
    نظر کن ای شکارافکن چه با صید حرم کردی
    ز هجران طاقتم را طاق دیدی ریختی خونم
    جز ای خیر بادت لطف فرمودی کرم کردی
    ندارم شکوه از بی‌مهریت اما از این داغم
    که صد چندان بجور افزودی از مهر آنچه کم کردی
    در آخر با هزار افسانه میکردی چو در خوابم
    چرا بیدارم اول از شکر خواب عدم کردی
    بمکتوبی مرا یادآوری کردی و حیرانم
    که با من بر سر لطفی تو یاسهوالقلم کردی
    در اول جای بر تاج قبولم چون گهر دادی
    برابر آخرم با خاک چون نقش قدم کردی
    وصال جاودان یابیم ایوحشی غزال از تو
    کنی آرام با ما گر ز ما چندانکه رم کردی
    شب هجر از تو کرم شکوه بودم آفتاب من
    نمودی روی و خواموشم چو شمع صبحدم کردی
    ندانم از کف خاکم چها دیگر پدید آری
    که گاهی کعبه‌اش گه دیر گه بیت‌الصنم کردی
    مرا دادی نه تنها وعده دیدار در محشر
    جهانیرا از این افسانه در خواب عدم کردی
    مده مشتاق زنهار از کف اکسیر قناعت را
    که از وی کار خود را سکه برزر چون درم کردی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha