کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    من بقلزم می خیمه چون حباب زدم
    قدح بمیکده عشق بی‌حساب زده
    ز زور باده عشق بتان شهر آشوب
    چو موج غوطه بدریای اضطراب زده
    گهی بروی زمین چون غبار افتاده
    گهی بسطح هوا خیمه چون سحاب زده
    بسوی دیر شدم بهر چاره‌جوئی خویش
    علی‌الصباح ره کاروان خواب زده
    بعرض ره بت مشکین کلاله دیدم
    هزار حلقه بهر موی پیچ و تاب زده
    ز باده رطل گرانی بدست داشت که بود
    ره هزار چو من خانمان خراب زده
    ز دست خویش بدست من آن قدح مشتاق
    نهاد و گفت دم از لطف بیحساب زده
    بگیر و دم مزن و بیدرنگ بر سرکش
    که هم شراب کند چاره شراب زده

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha