کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یکره ز وصل خویش مرا بهره‌مند کن
    اغیار را بر آتش غیرت سپند کن
    ای میوه امید فرود آی خود ز شاخ
    یا آنکه دست کوته ما را بلند کن
    ز اغیار درد خویش‌ستان و بمن سپار
    یا زین میان علاج من دردمند کن
    دارای هزار خاک‌نشین شهسوار من
    گاهی نگاه در ته پای سمند کن
    تا کی خوریم از غم زلف تو پیچ‌وتاب
    یکحلقه وقف گردن ما زین کمند کن
    خواهی نه تلخ‌کام گر از زهر حسرتم
    آن کنج لب که گفت پر از نوشخند کن
    مشتاق را ز عشق نصیحت چه فایده
    ای پندگو برای خدا ترک پند کن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha