کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    میرم چو ز من دور شود آن بت دلجو
    ربط تن و جانست بهم ربط من و او
    از بیکسیم نیست شکایت که بود بس
    با داغ توام الفت و با درد توام خو
    در دادن جان حاجت سعی اجلم نیست
    بس باشدم ایمائی از آن گوشه ابرو
    چندانکه تکلم نکند آن لب خاموش
    دارد بحریفان سخن آن چشم سخن گو
    گم گشته دلم را طلبد از خم آن زلف
    جویند و نیابند گر از حلقه گیسو
    تنها نه منم بسته زلفت که بسی هست
    جان در بن هر تارش و دل در سر هر مو
    بارد همه طراری از آن طره پرفن
    ریزد همه عیاری از آن نرگس جادو
    گر زانکه کشم از غم عشقت نه ای آگاه
    زان روز که من دیده‌ام آن عارض نیکو
    بنگر که شود صورت عالم بتو روشن
    در آینه‌ای آئینه روی آینه رو
    خوش آنکه خرامی تو سوی گلشن و مشناق
    چون سایه فتد درپی آن قامت دلجو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha