به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

مشتاق اصفهانی

مشتاق اصفهانیغزل هاشمارهٔ ۶۵: از جسم بکوی یار جان رفت

650عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

از جسم بکوی یار جان رفت
مرغی ز قفس به آشیان رفت
از رفتن همرهان صد افسوس
تنها ماندیم و کاروان رفت
مرغی نگشوده پر بشاخی
صد باغ بغارت خزان رفت
صد بار بتیر حسرتم کشت
تا یار به خانه کمان رفت
تا بر سر زد گلی ز شاخی
صد خار بپای باغبان رفت
کاین مرغ اسیر در قفس ماند
چندانکه ز یادش آشیان رفت
مشتاق ز قید او نخواهد
هرگز بسراغ آشیان رفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۴: عشق آمد و غیر یار نگذاشت 2شمارهٔ ۶۵: از جسم بکوی یار جان رفت 3شمارهٔ ۶۶: گلی و گل رخی تا در چمن هست 4شمارهٔ ۶۷: دلم بی‌او صفا هرگز ندیده است 5شمارهٔ ۶۸: در چمن جوری که از باد خزان بر گل گ ...6شمارهٔ ۶۹: ننالم در قفس ایگل ز جور خار هجرانت 7شمارهٔ ۷۰: آنکه درمان دل خسته عالم با اوست 8شمارهٔ ۷۱: خوش آنکه گشته تسلیم بر حکمت از بدا ...9شمارهٔ ۷۲: خونم ز لب بوسه فریب تو هوس ریخت 10شمارهٔ ۷۳: دلم ز خاک ره آن غیرت پری برداشت 11شمارهٔ ۷۴: زان در کجا توان رفت از بی‌پناهی ای ...12شمارهٔ ۷۵: سوی غربت آن بت خودکام محمل بست و ر ...13شمارهٔ ۷۶: منم که داغ عزیزان هر دیارم سوخت 14شمارهٔ ۷۷: بدل چگونه توان داغ عشق پنهان است 15شمارهٔ ۷۸: گشته‌ام از فیض عشق موی به مو دوست ...16شمارهٔ ۷۹: اگر حرم بود ار دیرخانه خانه تست 17شمارهٔ ۸۰: دور از توام بجز غم و رنج و ملال چی ...18شمارهٔ ۸۱: گوشت کجا بناله‌ام ای‌دل فریب هست 19شمارهٔ ۸۲: زد قدم هر کس بگیتی پیشه دیگر گرفت 20شمارهٔ ۸۳: ز ناز هرگزت از من اگر سئوالی نیست 21شمارهٔ ۸۴: جز عشق که اشرف بود از جمله کمالات 22شمارهٔ ۸۵: از دوست قالب من دیوانه پرشده است 23شمارهٔ ۸۶: بناله صبحدمم بلبل خوش الحان گفت 24شمارهٔ ۸۷: بگذر از دیر و حرم جانانه جای دیگر ...25شمارهٔ ۸۸: کجا ز قهر تو غیر از توام پناهی هست 26شمارهٔ ۸۹: بر اوست رحم که درمانده دل افتاده ا ...27شمارهٔ ۹۰: گر بعاشق سر عتابش نیست 28شمارهٔ ۹۱: بر لب بغیر ناله که دمساز مانده است 29شمارهٔ ۹۲: بر بلبل آنچه از ستم باغبان گذشت 30شمارهٔ ۹۳: گر چو من از گلشن عشقش بدل جز خار ن ...31شمارهٔ ۹۴: نه صیدی جان برد از صیدگاه چشم فتان ...32شمارهٔ ۹۵: فلک سرگشته از سودای عشقست 33شمارهٔ ۹۶: عالم خراب از نگه می پرست تست 34شمارهٔ ۹۷: بپایت دوش می‌افتاد گاهی راست گاهی ...35شمارهٔ ۹۸: با بلبل مسکین گل و بیداد و دگر هیچ 36شمارهٔ ۹۹: تا ژ گل نام و ز گلزار نشان خواهد ب ...37شمارهٔ ۱۰۰: خاک ار شوم بکوی تو گردم نمیرسد 38شمارهٔ ۱۰۱: گشاید از در میخانه هر در کاسمان ب ...39شمارهٔ ۱۰۲: پائی بپای دشت نوردم نمیرسد 40شمارهٔ ۱۰۳: ز خیلی کجا چون تو شاهی برآید 41شمارهٔ ۱۰۴: گرم صد داغ بر جان میگذارد 42شمارهٔ ۱۰۵: نه در سر غیر سودای تو باشد 43شمارهٔ ۱۰۶: بهر کام غیر آن شیرین سخن میپرورد 44شمارهٔ ۱۰۷: آن دل که غم بتان ندارد 45شمارهٔ ۱۰۸: نه از جفای تو زیبا صنم نخواهد مان ...46شمارهٔ ۱۰۹: دلم کز آتش جان‌سوز غم نخواهد ماند 47شمارهٔ ۱۱۰: دوش در طرف چمن بلبلی افغان میکرد 48شمارهٔ ۱۱۱: لب شیرین تو شیرین‌تر از آن ساخته‌ ...49شمارهٔ ۱۱۲: نه ز آب و گلت ای نخل جوان ساخته‌ا ...50شمارهٔ ۱۱۳: در چمن مرغ چمن ناله چو بنیاد کند 51شمارهٔ ۱۱۴: سازوبرگ طرب از ساغر و مینا نشود 52شمارهٔ ۱۱۵: گفتی او راست وفاپیشه بلی گر می‌بو ...53شمارهٔ ۱۱۶: می دو چشم تو ندانم ز چه پیمانه زد ...54شمارهٔ ۱۱۷: ناله بکوی او دلم بهر چه بس نمیکند 55شمارهٔ ۱۱۸: بلب صدبار جانم در رهش گر ز انتظار ...56شمارهٔ ۱۱۹: عزیزش دار چون گل هرچه در چشم تو خ ...57شمارهٔ ۱۲۰: گر همین خون مرا یار خورد نوشش باد 58شمارهٔ ۱۲۱: سرکوی اوست جائی که صبا گذر ندارد 59شمارهٔ ۱۲۲: نشاط‌انگیز آفاقست اگر صاحبدمی خند ...60شمارهٔ ۱۲۳: رستنش از دامت احتمال ندارد 61شمارهٔ ۱۲۴: دولت فقر آفت زوال ندارد 62شمارهٔ ۱۲۵: خوانم او را دعا همین باشد 63شمارهٔ ۱۲۶: از آن غم را دل ما خانه باشد 64شمارهٔ ۱۲۷: نیم غمین که بگردون مرا فغان نرسد 65شمارهٔ ۱۲۸: کسیکه دور شدت چون ز آستان میرد 66شمارهٔ ۱۲۹: چه عجب که وقت مردن بمزار ما بیاید 67شمارهٔ ۱۳۰: از دم باد صبا بوی کسی می‌آید 68شمارهٔ ۱۳۱: یار یار امروز یاری نیست یاران را ...69شمارهٔ ۱۳۲: خواهد آورد خط و ترک جفا خواهد کرد 70شمارهٔ ۱۳۳: مرا بخت سبز از فلک دوش بود 71شمارهٔ ۱۳۴: خدات خواهی اگر از بلا نگه دارد 72شمارهٔ ۱۳۵: روزی که مرغ وحشی دل با تو رام بود 73شمارهٔ ۱۳۶: نه هر مهی روش مهرگستری داند 74شمارهٔ ۱۳۷: بوسه‌ای دوش ز لعل تو براتم دادند 75شمارهٔ ۱۳۸: دل چرا چون شمع جز آه سربارش نباشد 76شمارهٔ ۱۳۹: مژده ای دل که شب فرقت یار آخر شد 77شمارهٔ ۱۴۰: صد چشمم و رخسار تو دیدن نگذارند 78شمارهٔ ۱۴۱: شام شد زلف سیاه تو بیارم آمد 79شمارهٔ ۱۴۲: گفتم ز صبر کار بسامان شود نشد 80شمارهٔ ۱۴۳: خوش آنکه مرا وصل تن سیمنتی بود 81شمارهٔ ۱۴۴: خوش آنکه شمع خلوتم آن سروناز بود 82شمارهٔ ۱۴۵: من و پاس تیر جفای او که مباد بر ج ...83شمارهٔ ۱۴۶: منم آنکه هر نفسم بدل ستمی ز عشوه‌ ...84شمارهٔ ۱۴۷: بجز مئی که لب لعل یار من دارد 85شمارهٔ ۱۴۸: چه شود که اهل جهان بکسی ز تف غم ا ...86شمارهٔ ۱۴۹: یارم بکنار امشب آمد 87شمارهٔ ۱۵۰: چو شمعم کشت و آسوده ز آه شعله بار ...88شمارهٔ ۱۵۱: کسان مشغول کار خویش و من مشغول یا ...89شمارهٔ ۱۵۲: قاصدی باز آمد و حرفی ز جائی می‌زن ...90شمارهٔ ۱۵۳: بدی از نیک بر نمی‌آید 91شمارهٔ ۱۵۴: دیدی آخر آنچه با من طالع ناساز کر ...92شمارهٔ ۱۵۵: تا کوی تو بی‌رهبری و راهبری چند 93شمارهٔ ۱۵۶: خوبان سزد که پنجه بخونم فرو کنند 94شمارهٔ ۱۵۷: آنان که می طلب زخم آرزو کنند 95شمارهٔ ۱۵۸: عاشق ز دل و جان چه خبر داشته باشد 96شمارهٔ ۱۵۹: پی چه گلبن بختم گل مراد دهد 97شمارهٔ ۱۶۰: گرنه ز بیوفایی گل یاد میکند 98شمارهٔ ۱۶۱: هرگز ای گل از تو بلبل شیوه یاری ن ...99شمارهٔ ۱۶۲: زحی لیلی از ناز بیرون نیاید 100شمارهٔ ۱۶۳: خوش آن گروه که در بررخ جهان بستند 101شمارهٔ ۱۶۴: گردم بسر کویت دیوانه چنین باید 102شمارهٔ ۱۶۵: برخ صد پرده آن پیدا و پنهان درنظر ...103شمارهٔ ۱۶۶: باز چه شد که با من او هیچ سخن نمی ...104شمارهٔ ۱۶۷: گشت مرغی زخمی تیری دلم آمد بیاد 105شمارهٔ ۱۶۸: دل بیقرار عاشق نفسی قرار گیرد 106شمارهٔ ۱۶۹: دلم جای غم جانانه کردند 107شمارهٔ ۱۷۰: مگو عشاق را وقتی دلی بود 108شمارهٔ ۱۷۱: سرودم را بجرگ بلبلان رنگ دگر باشد 109شمارهٔ ۱۷۲: چون ساغر می بدست گیرد 110شمارهٔ ۱۷۳: عید آمد و کار خوش نباشد 111شمارهٔ ۱۷۴: کی بود اینکه مدت فرقت یار بگذرد 112شمارهٔ ۱۷۵: در طلبت ساز و برک راه ندارد 113شمارهٔ ۱۷۶: از باد زلف تو چو شکن درشکن شود 114شمارهٔ ۱۷۷: دلت شکست دلم را دگر چه خواهد کرد 115شمارهٔ ۱۷۸: زآن مبتلای هجرت عشرت طلب نباشد 116شمارهٔ ۱۷۹: نیست وقتی که مرا جان بر جانان نشو ...117شمارهٔ ۱۸۰: خون ازین غم سزد از دیده بسمل برود 118شمارهٔ ۱۸۱: صفای حسن بدیدن نمیشود آخر 119شمارهٔ ۱۸۲: شود دگر گم دلم در کوی محنت خانه‌ا ...120شمارهٔ ۱۸۳: جهان را سیل اشکم گر برد ویرانه‌ای ...121شمارهٔ ۱۸۴: آن خط چون سبزه به بین آن رخ چون ل ...122شمارهٔ ۱۸۵: بعاشق مژده‌کامی صبا از وصل جانان ...123شمارهٔ ۱۸۶: ز خود بریدم و ترک تو مشکلست هنوز 124شمارهٔ ۱۸۷: جادربر من کرده نگاری نه و هرگز 125شمارهٔ ۱۸۸: گیرم که بر آن عارض گلگون نگرد کس 126شمارهٔ ۱۸۹: ماه من مهرپروری که مپرس 127شمارهٔ ۱۹۰: آن باده که باید لب از او تر نکند ...128شمارهٔ ۱۹۱: نیست بیجا ناله‌ام از تنگی جا در ق ...129شمارهٔ ۱۹۲: میکشم جوری از آن نرگس فتان که مپر ...130شمارهٔ ۱۹۳: بنگر آن لبهای میکون وز خمار ما مپ ...131شمارهٔ ۱۹۴: من آنصیدم که گفت آهسته چون می‌بست ...132شمارهٔ ۱۹۵: گرفتم ز آشیان پرواز از شوق لب بام ...133شمارهٔ ۱۹۶: دیدم من از پهلوی دل از بس جفا خون ...134شمارهٔ ۱۹۷: دل‌زارم باین زاری که می‌نالد ز آز ...135شمارهٔ ۱۹۸: بتی کز صحبتم گیرد ملالش 136شمارهٔ ۱۹۹: جز آنکه برد چو شمعت شبی بخانه خوی ...137شمارهٔ ۲۰۰: جز آنکه کرد ز عشقت خراب خانه خویش 138شمارهٔ ۲۰۱: از اشک و آه دایم در عشق آن پریوش 139شمارهٔ ۲۰۲: گرفتم آمد آن سرو قباپوش 140شمارهٔ ۲۰۳: از تف هجران او هرگز نیاسودم چو شم ...141شمارهٔ ۲۰۴: گل یکی داند چو بانگ بلبل و فریاد ...142شمارهٔ ۲۰۵: سنگین دلت گرفته دلم تنگ در بغل 143شمارهٔ ۲۰۶: جمعند خوبان چون دسته گل 144شمارهٔ ۲۰۷: خونم نریزد، آنغمزه مشکل 145شمارهٔ ۲۰۸: صبحدم در باغ دیدم عندلیبی از ملال 146شمارهٔ ۲۰۹: دارم دلی صد بحر خون زان تیر مژگان ...147شمارهٔ ۲۱۰: بکویش میرود گاهی ز من آهی نمیدانم 148شمارهٔ ۲۱۱: بکنج بیکسی شادم مجوئیدم مجوئیدم 149شمارهٔ ۲۱۲: در محفلت ز خون دل از بس لبالبم 150شمارهٔ ۲۱۳: در گلشن عشق تو جفاکار ندیدم 151شمارهٔ ۲۱۴: نیامد بر لبم آهی ز سوز عشق تا بود ...152شمارهٔ ۲۱۵: ترک سر کردم ز جیب آسمان سر بر زدم 153شمارهٔ ۲۱۶: گرنه از وصل تو در هجر گهی یاد کنم 154شمارهٔ ۲۱۷: دامن خویش ز خون مژه گلشن کردم 155شمارهٔ ۲۱۸: بی تو بتان را چه سرور ای صنم 156شمارهٔ ۲۱۹: ای کس من در جهان گر جز تو کس میدا ...157شمارهٔ ۲۲۰: نه اکنون مست نازت ای بت نامهربان ...158شمارهٔ ۲۲۱: دلی سرگرم شوق از جلوه مستانه‌ای د ...159شمارهٔ ۲۲۲: جهان روشن ز مهر عالم‌افروزی که من ...160شمارهٔ ۲۲۳: بجان ز اندیشه غیرآمدم ز آن انجمن ...161شمارهٔ ۲۲۴: چه میکردم گر از کف دامن وصلت نمید ...162شمارهٔ ۲۲۵: شه من ترا نشان نه که من گدات جویم 163شمارهٔ ۲۲۶: جنوم را فزود از بسکه آن رفتار و ق ...164شمارهٔ ۲۲۷: چه خوش بودی نبودی گر ز من دور این ...165شمارهٔ ۲۲۸: تو در غربت من آرام از غمت چون در ...166شمارهٔ ۲۲۹: ربود دوش چنان باده وصال تو هوشم 167شمارهٔ ۲۳۰: چو فارغ در گرفتاری ز جور خاروخس ب ...168شمارهٔ ۲۳۱: هم اول کاش از کویت من افکار میرفت ...169شمارهٔ ۲۳۲: دم مردن از آن با غیر یار آمد ببال ...170شمارهٔ ۲۳۳: خوش آنکه با تو یکشب در باغ خفته ب ...171شمارهٔ ۲۳۴: دلم دارد هوای دام جان هم 172شمارهٔ ۲۳۵: نه بهر آنکه با من بر سر جنگ است م ...173شمارهٔ ۲۳۶: خوش آنکه بی‌تو دامن بر جسم و جان ...174شمارهٔ ۲۳۷: ای از ازل ز عشق تو آشفته کار من 175شمارهٔ ۲۳۸: چشم سفید شد برهت گل‌عذار من 176شمارهٔ ۲۳۹: یارا کجا یاران کنند آزار یاران بی ...177شمارهٔ ۲۴۰: شدی تو گلبن ناز از کنار سوختگان 178شمارهٔ ۲۴۱: چشم دام تو پر از خون دل از زاری م ...179شمارهٔ ۲۴۲: چون نخواهی نفسی کرد نگهداری من 180شمارهٔ ۲۴۳: شب هجران سرآمد آمدی روز وصالست ای ...181شمارهٔ ۲۴۴: عاقل کجا و بر سر دنیا گریستن 182شمارهٔ ۲۴۵: لطف از اول داشت یار من بمن 183شمارهٔ ۲۴۶: بسپهر بر شده ما ز عشق و طلب کنی ت ...184شمارهٔ ۲۴۷: گشت یارم یار غیر آئین یاری را ببی ...185شمارهٔ ۲۴۸: کشد گر هر دمم صدبار افزون کن خدای ...186شمارهٔ ۲۴۹: یکره ز وصل خویش مرا بهره‌مند کن 187شمارهٔ ۲۵۰: دلم افسرده آه سرد من بین 188شمارهٔ ۲۵۱: گر ز تن جانم و از سینه دل آید بیر ...189شمارهٔ ۲۵۲: شبی روز منست ای از تو روشن چشم دا ...190شمارهٔ ۲۵۳: بود روز و شبم تا کی سیاه از دود آ ...191شمارهٔ ۲۵۴: مکن از حرف دشمن بیوفا ترک وفادارا ...192شمارهٔ ۲۵۵: ای ز جورت دل عشاق بخون غوطه‌زنان 193شمارهٔ ۲۵۶: حاشا که زنده مانم از جور غیر و جا ...194شمارهٔ ۲۵۷: خوشاب بزمی که سرخوش از شراب صحبت ...195شمارهٔ ۲۵۸: تا چند بکویش ایستم من 196شمارهٔ ۲۵۹: از آن تنها کند پرخون دل من 197شمارهٔ ۲۶۰: زندگر تیغ و ریزد خون من عین مراد ...198شمارهٔ ۲۶۱: بی‌تو کوشم در فنای خویشتن 199شمارهٔ ۲۶۲: زآنکو نروم بلبلم و جای منست این 200شمارهٔ ۲۶۳: به توان گفتن کدامین عضو از اعضای ...201شمارهٔ ۲۶۴: بکف پیاله بگلشن روم چسان بیتو 202شمارهٔ ۲۶۵: نی طاقت وصلت مرا نه صبر در هجران ...203شمارهٔ ۲۶۶: هر سحر غلطم در خون از نسیم کوی تو 204شمارهٔ ۲۶۷: میرم چو ز من دور شود آن بت دلجو 205شمارهٔ ۲۶۸: ای صبا صبحدم چون‌رسی سوی او 206شمارهٔ ۲۶۹: نمیدانم چو رفتی از قفا بینی بکس ی ...207شمارهٔ ۲۷۰: چو ماه چارده دارم نگاری چارده سال ...208شمارهٔ ۲۷۱: برق جهان‌سوز حسن آنرخ افروخته 209شمارهٔ ۲۷۲: دلم را یار پیش ما شکسته 210شمارهٔ ۲۷۳: ندانم میکنی گاهی بغربت یاد من یا ...211شمارهٔ ۲۷۴: بغربت یوسف من من بزندان وطن مانده 212شمارهٔ ۲۷۵: من بقلزم می خیمه چون حباب زدم 213شمارهٔ ۲۷۶: ز حجاب عشق خون شد جگرم کنم چه چار ...214شمارهٔ ۲۷۷: گفتم فتد کالای تو در دست من فرمود ...215شمارهٔ ۲۷۸: تا کی کند یار، از من کناره 216شمارهٔ ۲۷۹: از پرتو مهر، شد آخر آن ماه 217شمارهٔ ۲۸۰: ز آن رخ افروخته و آن قامت افراخته 218شمارهٔ ۲۸۱: مرا حسن و عشقست زاری و لابه 219شمارهٔ ۲۸۲: آمد امروز یار دیرینه 220شمارهٔ ۲۸۳: بهر پرسیدنم ای مایه ناز آمده‌ای 221شمارهٔ ۲۸۴: ای که با اهل هوس نرد وفا باخته‌ای 222شمارهٔ ۲۸۵: بنگاهی ز خودم بی‌خبر انداخته‌ای 223شمارهٔ ۲۸۶: گه مهر گویم گه مهت گه زهره گاهی م ...224شمارهٔ ۲۸۷: شبی بر بام ای ماه بلند اختر نمی‌آ ...225شمارهٔ ۲۸۸: گو در ره عشقم نرسد راهنمائی 226شمارهٔ ۲۸۹: ایکه از باد صبا بوی کسی میشنوی 227شمارهٔ ۲۹۰: ای که میجوئی بخوبی همچو لیلی دلبر ...228شمارهٔ ۲۹۱: نه چون سرو است آزادی مرا زین گلشن ...229شمارهٔ ۲۹۲: ز وصل او که من پیوسته می‌پنداشتم ...230شمارهٔ ۲۹۳: من تشنه دشت بی‌آب بارد مگر سحابی 231شمارهٔ ۲۹۴: آمدی وصلت بجامم ریخت آب زندگی 232شمارهٔ ۲۹۵: چه شد کاتش بجانم از غضب انداختی ر ...233شمارهٔ ۲۹۶: شنیدم تشنه‌ای جویای آبی 234شمارهٔ ۲۹۷: بگلشن بود در پرواز مرغ بند برپائی 235شمارهٔ ۲۹۸: زین چه خوشتر که درین معرکه بسمل ب ...236شمارهٔ ۲۹۹: چون بیتو ننالم زار در گوشه تنهائی 237شمارهٔ ۳۰۰: از تو من غافلم از من نه تو غافل ب ...238شمارهٔ ۳۰۱: بخون غلطانم از تیر نگاه دمبدم کرد ...239شمارهٔ ۳۰۲: ناکرده عمل ایکه طلبکار بهشتی 240شمارهٔ ۳۰۳: رهبر باوست هر نقش از کارگاه هستی 241شمارهٔ ۳۰۴: گمان دارد ز ناز و سرکشی گل میکند ...242شمارهٔ ۳۰۵: نباشد آتشی سوزنده‌تر از آتش دوری 243شمارهٔ ۳۰۶: خوش آنساعت که بی‌خشم و غضب با ما ...244شمارهٔ ۳۰۷: خوشا مستی و عشق نازنینی 245شمارهٔ ۳۰۸: برنگ ذره‌ام سرگرم مهر عالم‌افروزی 246شمارهٔ ۳۰۹: زهدم افسرده خوشا وقت قدح پیمائی 247شمارهٔ ۳۱۰: در هیچ جا هرگز نشد بیند ترا تنها ...248شمارهٔ ۳۱۱: هست چشمم ز غمت قلزم طوفان زائی 249شمارهٔ ۳۱۲: در آن گلشن مکن کو گلشن آرا گلشن آ ...250شمارهٔ ۳۱۳: ز هرچه هست رخ ما از آن بگردانی 251شمارهٔ ۳۱۴: خوش آن عاشق که سویش گاهگاهی 252شمارهٔ ۳۱۵: بهر چه ز پرده برنمیآئی 253شمارهٔ ۳۱۶: سرای دیده‌ام منزلگه جانانه بایستی 254شمارهٔ ۳۱۷: امیدگاها امیدوارم که از جفایت روا ...255شمارهٔ ۳۱۸: من کیستم ز خنجر بی‌رحم قاتلی 256شمارهٔ ۳۱۹: تلخ کامم من از شکر خندی 257شمارهٔ ۳۲۰: چون رفتی افکندی، بر خاکم از خواری 258شمارهٔ ۳۲۱: خرامان بود دردامان کوهی کبک طنازی 259شمارهٔ ۳۲۲: خوشا فصل گل و عهد جوانی 260شمارهٔ ۳۲۳: از دیر و کعبه در عشق گر نبودم نشا ...261شمارهٔ ۳۲۴: ار مهر و وفا تو هرچه داری

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ