کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نیست وقتی که مرا جان بر جانان نشود
    چون شود در بر جانان ز دل و جان نشود
    نه بزرگیست بدولت که همه عالم را
    آرد ار زیر نگین دیو سلیمان نشود
    گفتیم مرگ بود چاره هجران ترسم
    جان سختی دهم و مشکلم آسان نشود
    نبودش تنگ دل عشق شکفتن ورنه
    غنچه‌ای نیست درین باغ که خندان نشود
    گفت کامت ندهم تا ندهی جان ترسم
    آخر از شومی بخت این شود و آن نشود
    نیستی آب حیاتست بگوئید که خصر
    قطره زن در طلب چشمه حیوان نشود
    به شدی کوش که بهتر شوی ارنه ستمست
    قطره گوهر شود و گوهر غلطان نشود
    خود بخود کفر محبت شود آخر ایمان
    کافر عشق تو گیرم که مسلمان شود
    بس چراغی زپی سوختن ما مشتاق
    گو شب تیره پروانه چراغان نشود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha