کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    صبحدم در باغ دیدم عندلیبی از ملال
    سرکشیده در فراز گلبنی بر زیر بال
    گاه میشد از فغان خاموش و گاهی میکشید
    از ته دل ناله زاری ازو کردم سئوال
    کز گلت باشد چو ساز و برگ وصل آماده چیست
    دمبدم این ناله گفت آن عندلیب عجز نال
    گرچه در وصلم گریزم از فغان نبود که هست
    بیم هجران ناله‌فرمای من آشفته حال
    ز آن بود هر لحظه در آغوش گلبن ناله‌ام
    ای خوش آن فرقت گزین عاشق که در کنج ملال
    کرده خو با هجر و نبود وصل را جویا که هست
    اینهمه بیم فراق آنجمله امید وصال
    تا کیم مشتاق گوئی ایکه چون دل مدتیست
    کرده‌ائی جا در بر دلدار خود بیجا منال
    چون ننالم در وصال او که ترسم ناگهان
    آرد این کوکب ز دور آسمان رو در زوال

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha