کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نیامد بر لبم آهی ز سوز عشق تا بودم
    سراپا سوختم اما بکس ظاهر نشد دودم
    قدح‌پیما تو با اغیار دوش و تا سحر هر دم
    من از حسرت ز خون دل چه ساغرها که پیمودم
    سزد اشک ار بدامن بستر دیار از رخم اکنون
    که صدره دامن پاکش بخون دیده آلودم
    ز عمر کوتهم در آخر بزم فلک شمعی
    که دیرم آسمان افروخت اما میکشد زودم
    بس اینم کز خریداران یوسف طلعتی باشم
    سر موئی ز سودای محبت نبود ارسودم
    براه وعده بودم مضطرب عمری چو یار آمد
    بپایش از نشاط افتادم و جان دادم آسودم
    میفکن همچو نقش پابراهش از جفاروئی
    که بر پای سگ کوی تو عمری از وفا سودم
    ننالم گر به خفت راندی از بزمم از این نالم
    که مقبول تو اغیار و من بدبخت مردودم
    فغان از سرکشیهای تو ای سروسهی کاخر
    برآمد جانم اما برنیامد از تو مقصودم
    ندارم بهره از لطف عامت لیک جور تو
    باین گز دیگران مخصوص من شد از تو خشنودم
    نشد صاف می وصلت نصیبم هرگز و عمری
    چه خونها کز غمت از پردهای چشم پالودم
    نترسم از فنا مشتاق کز اعجاز عشق آمد
    که صد ره گر شوم معدوم سازدباز موجودم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha