به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

مشتاق اصفهانی

مشتاق اصفهانیغزل هاشمارهٔ ۱۶۷: گشت مرغی زخمی تیری دلم آمد بیاد

720عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

گشت مرغی زخمی تیری دلم آمد بیاد
طایری غلطید در خون بسملم آمد بیاد
نوحه جغدی شنیدم دوش از ویرانه‌ای
ناله‌ام آمد بخاطر منزلم آمد بیاد
پرتوافکن شد ببزم تیره‌روزی مهوشی
محفل‌افروزی شمع محفلم آمد بیاد
بود در فانوس شمعی همدم پروانه‌ای
صحبت پنهان دلدار و دلم آمد بیاد
درگذر لیلی وشی دیدم سوار هودجی
آن بت محمل‌نشین و آن محملم آمد بیاد
قالب فرسوده‌ای را عشق شورانگیز کرد
بود آن شورش که در آب و گلم آمد بیاد
عاقبت مشتاق دیدم بر سر دل جان سپرد
عقده دشوار و کار مشکلم آمد بیاد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۶۶: باز چه شد که با من او هیچ سخن نمی ...2شمارهٔ ۱۶۷: گشت مرغی زخمی تیری دلم آمد بیاد 3شمارهٔ ۱۶۸: دل بیقرار عاشق نفسی قرار گیرد 4شمارهٔ ۱۶۹: دلم جای غم جانانه کردند 5شمارهٔ ۱۷۰: مگو عشاق را وقتی دلی بود 6شمارهٔ ۱۷۱: سرودم را بجرگ بلبلان رنگ دگر باشد 7شمارهٔ ۱۷۲: چون ساغر می بدست گیرد 8شمارهٔ ۱۷۳: عید آمد و کار خوش نباشد 9شمارهٔ ۱۷۴: کی بود اینکه مدت فرقت یار بگذرد 10شمارهٔ ۱۷۵: در طلبت ساز و برک راه ندارد 11شمارهٔ ۱۷۶: از باد زلف تو چو شکن درشکن شود 12شمارهٔ ۱۷۷: دلت شکست دلم را دگر چه خواهد کرد 13شمارهٔ ۱۷۸: زآن مبتلای هجرت عشرت طلب نباشد 14شمارهٔ ۱۷۹: نیست وقتی که مرا جان بر جانان نشو ...15شمارهٔ ۱۸۰: خون ازین غم سزد از دیده بسمل برود 16شمارهٔ ۱۸۱: صفای حسن بدیدن نمیشود آخر 17شمارهٔ ۱۸۲: شود دگر گم دلم در کوی محنت خانه‌ا ...18شمارهٔ ۱۸۳: جهان را سیل اشکم گر برد ویرانه‌ای ...19شمارهٔ ۱۸۴: آن خط چون سبزه به بین آن رخ چون ل ...20شمارهٔ ۱۸۵: بعاشق مژده‌کامی صبا از وصل جانان ...21شمارهٔ ۱۸۶: ز خود بریدم و ترک تو مشکلست هنوز 22شمارهٔ ۱۸۷: جادربر من کرده نگاری نه و هرگز 23شمارهٔ ۱۸۸: گیرم که بر آن عارض گلگون نگرد کس 24شمارهٔ ۱۸۹: ماه من مهرپروری که مپرس 25شمارهٔ ۱۹۰: آن باده که باید لب از او تر نکند ...26شمارهٔ ۱۹۱: نیست بیجا ناله‌ام از تنگی جا در ق ...27شمارهٔ ۱۹۲: میکشم جوری از آن نرگس فتان که مپر ...28شمارهٔ ۱۹۳: بنگر آن لبهای میکون وز خمار ما مپ ...29شمارهٔ ۱۹۴: من آنصیدم که گفت آهسته چون می‌بست ...30شمارهٔ ۱۹۵: گرفتم ز آشیان پرواز از شوق لب بام ...31شمارهٔ ۱۹۶: دیدم من از پهلوی دل از بس جفا خون ...32شمارهٔ ۱۹۷: دل‌زارم باین زاری که می‌نالد ز آز ...33شمارهٔ ۱۹۸: بتی کز صحبتم گیرد ملالش 34شمارهٔ ۱۹۹: جز آنکه برد چو شمعت شبی بخانه خوی ...35شمارهٔ ۲۰۰: جز آنکه کرد ز عشقت خراب خانه خویش 36شمارهٔ ۲۰۱: از اشک و آه دایم در عشق آن پریوش 37شمارهٔ ۲۰۲: گرفتم آمد آن سرو قباپوش 38شمارهٔ ۲۰۳: از تف هجران او هرگز نیاسودم چو شم ...39شمارهٔ ۲۰۴: گل یکی داند چو بانگ بلبل و فریاد ...40شمارهٔ ۲۰۵: سنگین دلت گرفته دلم تنگ در بغل 41شمارهٔ ۲۰۶: جمعند خوبان چون دسته گل 42شمارهٔ ۲۰۷: خونم نریزد، آنغمزه مشکل 43شمارهٔ ۲۰۸: صبحدم در باغ دیدم عندلیبی از ملال 44شمارهٔ ۲۰۹: دارم دلی صد بحر خون زان تیر مژگان ...45شمارهٔ ۲۱۰: بکویش میرود گاهی ز من آهی نمیدانم 46شمارهٔ ۲۱۱: بکنج بیکسی شادم مجوئیدم مجوئیدم 47شمارهٔ ۲۱۲: در محفلت ز خون دل از بس لبالبم 48شمارهٔ ۲۱۳: در گلشن عشق تو جفاکار ندیدم 49شمارهٔ ۲۱۴: نیامد بر لبم آهی ز سوز عشق تا بود ...50شمارهٔ ۲۱۵: ترک سر کردم ز جیب آسمان سر بر زدم 51شمارهٔ ۲۱۶: گرنه از وصل تو در هجر گهی یاد کنم 52شمارهٔ ۲۱۷: دامن خویش ز خون مژه گلشن کردم 53شمارهٔ ۲۱۸: بی تو بتان را چه سرور ای صنم 54شمارهٔ ۲۱۹: ای کس من در جهان گر جز تو کس میدا ...55شمارهٔ ۲۲۰: نه اکنون مست نازت ای بت نامهربان ...56شمارهٔ ۲۲۱: دلی سرگرم شوق از جلوه مستانه‌ای د ...57شمارهٔ ۲۲۲: جهان روشن ز مهر عالم‌افروزی که من ...58شمارهٔ ۲۲۳: بجان ز اندیشه غیرآمدم ز آن انجمن ...59شمارهٔ ۲۲۴: چه میکردم گر از کف دامن وصلت نمید ...60شمارهٔ ۲۲۵: شه من ترا نشان نه که من گدات جویم 61شمارهٔ ۲۲۶: جنوم را فزود از بسکه آن رفتار و ق ...62شمارهٔ ۲۲۷: چه خوش بودی نبودی گر ز من دور این ...63شمارهٔ ۲۲۸: تو در غربت من آرام از غمت چون در ...64شمارهٔ ۲۲۹: ربود دوش چنان باده وصال تو هوشم 65شمارهٔ ۲۳۰: چو فارغ در گرفتاری ز جور خاروخس ب ...66شمارهٔ ۲۳۱: هم اول کاش از کویت من افکار میرفت ...67شمارهٔ ۲۳۲: دم مردن از آن با غیر یار آمد ببال ...68شمارهٔ ۲۳۳: خوش آنکه با تو یکشب در باغ خفته ب ...69شمارهٔ ۲۳۴: دلم دارد هوای دام جان هم 70شمارهٔ ۲۳۵: نه بهر آنکه با من بر سر جنگ است م ...71شمارهٔ ۲۳۶: خوش آنکه بی‌تو دامن بر جسم و جان ...72شمارهٔ ۲۳۷: ای از ازل ز عشق تو آشفته کار من 73شمارهٔ ۲۳۸: چشم سفید شد برهت گل‌عذار من 74شمارهٔ ۲۳۹: یارا کجا یاران کنند آزار یاران بی ...75شمارهٔ ۲۴۰: شدی تو گلبن ناز از کنار سوختگان 76شمارهٔ ۲۴۱: چشم دام تو پر از خون دل از زاری م ...77شمارهٔ ۲۴۲: چون نخواهی نفسی کرد نگهداری من 78شمارهٔ ۲۴۳: شب هجران سرآمد آمدی روز وصالست ای ...79شمارهٔ ۲۴۴: عاقل کجا و بر سر دنیا گریستن 80شمارهٔ ۲۴۵: لطف از اول داشت یار من بمن 81شمارهٔ ۲۴۶: بسپهر بر شده ما ز عشق و طلب کنی ت ...82شمارهٔ ۲۴۷: گشت یارم یار غیر آئین یاری را ببی ...83شمارهٔ ۲۴۸: کشد گر هر دمم صدبار افزون کن خدای ...84شمارهٔ ۲۴۹: یکره ز وصل خویش مرا بهره‌مند کن 85شمارهٔ ۲۵۰: دلم افسرده آه سرد من بین 86شمارهٔ ۲۵۱: گر ز تن جانم و از سینه دل آید بیر ...87شمارهٔ ۲۵۲: شبی روز منست ای از تو روشن چشم دا ...88شمارهٔ ۲۵۳: بود روز و شبم تا کی سیاه از دود آ ...89شمارهٔ ۲۵۴: مکن از حرف دشمن بیوفا ترک وفادارا ...90شمارهٔ ۲۵۵: ای ز جورت دل عشاق بخون غوطه‌زنان 91شمارهٔ ۲۵۶: حاشا که زنده مانم از جور غیر و جا ...92شمارهٔ ۲۵۷: خوشاب بزمی که سرخوش از شراب صحبت ...93شمارهٔ ۲۵۸: تا چند بکویش ایستم من 94شمارهٔ ۲۵۹: از آن تنها کند پرخون دل من 95شمارهٔ ۲۶۰: زندگر تیغ و ریزد خون من عین مراد ...96شمارهٔ ۲۶۱: بی‌تو کوشم در فنای خویشتن 97شمارهٔ ۲۶۲: زآنکو نروم بلبلم و جای منست این 98شمارهٔ ۲۶۳: به توان گفتن کدامین عضو از اعضای ...99شمارهٔ ۲۶۴: بکف پیاله بگلشن روم چسان بیتو 100شمارهٔ ۲۶۵: نی طاقت وصلت مرا نه صبر در هجران ...101شمارهٔ ۲۶۶: هر سحر غلطم در خون از نسیم کوی تو 102شمارهٔ ۲۶۷: میرم چو ز من دور شود آن بت دلجو 103شمارهٔ ۲۶۸: ای صبا صبحدم چون‌رسی سوی او 104شمارهٔ ۲۶۹: نمیدانم چو رفتی از قفا بینی بکس ی ...105شمارهٔ ۲۷۰: چو ماه چارده دارم نگاری چارده سال ...106شمارهٔ ۲۷۱: برق جهان‌سوز حسن آنرخ افروخته 107شمارهٔ ۲۷۲: دلم را یار پیش ما شکسته 108شمارهٔ ۲۷۳: ندانم میکنی گاهی بغربت یاد من یا ...109شمارهٔ ۲۷۴: بغربت یوسف من من بزندان وطن مانده 110شمارهٔ ۲۷۵: من بقلزم می خیمه چون حباب زدم 111شمارهٔ ۲۷۶: ز حجاب عشق خون شد جگرم کنم چه چار ...112شمارهٔ ۲۷۷: گفتم فتد کالای تو در دست من فرمود ...113شمارهٔ ۲۷۸: تا کی کند یار، از من کناره 114شمارهٔ ۲۷۹: از پرتو مهر، شد آخر آن ماه 115شمارهٔ ۲۸۰: ز آن رخ افروخته و آن قامت افراخته 116شمارهٔ ۲۸۱: مرا حسن و عشقست زاری و لابه 117شمارهٔ ۲۸۲: آمد امروز یار دیرینه 118شمارهٔ ۲۸۳: بهر پرسیدنم ای مایه ناز آمده‌ای 119شمارهٔ ۲۸۴: ای که با اهل هوس نرد وفا باخته‌ای 120شمارهٔ ۲۸۵: بنگاهی ز خودم بی‌خبر انداخته‌ای 121شمارهٔ ۲۸۶: گه مهر گویم گه مهت گه زهره گاهی م ...122شمارهٔ ۲۸۷: شبی بر بام ای ماه بلند اختر نمی‌آ ...123شمارهٔ ۲۸۸: گو در ره عشقم نرسد راهنمائی 124شمارهٔ ۲۸۹: ایکه از باد صبا بوی کسی میشنوی 125شمارهٔ ۲۹۰: ای که میجوئی بخوبی همچو لیلی دلبر ...126شمارهٔ ۲۹۱: نه چون سرو است آزادی مرا زین گلشن ...127شمارهٔ ۲۹۲: ز وصل او که من پیوسته می‌پنداشتم ...128شمارهٔ ۲۹۳: من تشنه دشت بی‌آب بارد مگر سحابی 129شمارهٔ ۲۹۴: آمدی وصلت بجامم ریخت آب زندگی 130شمارهٔ ۲۹۵: چه شد کاتش بجانم از غضب انداختی ر ...131شمارهٔ ۲۹۶: شنیدم تشنه‌ای جویای آبی 132شمارهٔ ۲۹۷: بگلشن بود در پرواز مرغ بند برپائی 133شمارهٔ ۲۹۸: زین چه خوشتر که درین معرکه بسمل ب ...134شمارهٔ ۲۹۹: چون بیتو ننالم زار در گوشه تنهائی 135شمارهٔ ۳۰۰: از تو من غافلم از من نه تو غافل ب ...136شمارهٔ ۳۰۱: بخون غلطانم از تیر نگاه دمبدم کرد ...137شمارهٔ ۳۰۲: ناکرده عمل ایکه طلبکار بهشتی 138شمارهٔ ۳۰۳: رهبر باوست هر نقش از کارگاه هستی 139شمارهٔ ۳۰۴: گمان دارد ز ناز و سرکشی گل میکند ...140شمارهٔ ۳۰۵: نباشد آتشی سوزنده‌تر از آتش دوری 141شمارهٔ ۳۰۶: خوش آنساعت که بی‌خشم و غضب با ما ...142شمارهٔ ۳۰۷: خوشا مستی و عشق نازنینی 143شمارهٔ ۳۰۸: برنگ ذره‌ام سرگرم مهر عالم‌افروزی 144شمارهٔ ۳۰۹: زهدم افسرده خوشا وقت قدح پیمائی 145شمارهٔ ۳۱۰: در هیچ جا هرگز نشد بیند ترا تنها ...146شمارهٔ ۳۱۱: هست چشمم ز غمت قلزم طوفان زائی 147شمارهٔ ۳۱۲: در آن گلشن مکن کو گلشن آرا گلشن آ ...148شمارهٔ ۳۱۳: ز هرچه هست رخ ما از آن بگردانی 149شمارهٔ ۳۱۴: خوش آن عاشق که سویش گاهگاهی 150شمارهٔ ۳۱۵: بهر چه ز پرده برنمیآئی 151شمارهٔ ۳۱۶: سرای دیده‌ام منزلگه جانانه بایستی 152شمارهٔ ۳۱۷: امیدگاها امیدوارم که از جفایت روا ...153شمارهٔ ۳۱۸: من کیستم ز خنجر بی‌رحم قاتلی 154شمارهٔ ۳۱۹: تلخ کامم من از شکر خندی 155شمارهٔ ۳۲۰: چون رفتی افکندی، بر خاکم از خواری 156شمارهٔ ۳۲۱: خرامان بود دردامان کوهی کبک طنازی 157شمارهٔ ۳۲۲: خوشا فصل گل و عهد جوانی 158شمارهٔ ۳۲۳: از دیر و کعبه در عشق گر نبودم نشا ...159شمارهٔ ۳۲۴: ار مهر و وفا تو هرچه داری

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ