کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زحی لیلی از ناز بیرون نیاید
    ورآید بسر وقت مجنون نیاید
    نگهداری کس ز گردون نیاید
    که ضبط می از جام وارون نیاید
    گرفتم نگریم ز جور تو اما
    نه زخمیست زخمم کز و خون نیاید
    کسیرا که عشق تو دیوانه سازد
    علاجش ز عقل فلاطون نیاید
    بت ماست لیلی نژادی که هرگز
    بپرسیدن حال مجنون نیاید
    شبی بی‌تو ممکن نباشد که شهری
    ز سیل سرشگم بهامون نیاید
    ترا دارم از چرخ یاری چه جویم
    که آنچه از تو آید ز گردون نیاید
    چه نسبت بهم فیض عشق و خرد را
    که کار می ناب ز افیون نیاید
    چنان شد حصاری هم آتش که آهم
    که بیرون شراری ز کانون نیاید
    چه سودم ز وصلت که از سرکشیها
    در آغوشم آن‌قد موزون نیاید
    چسان مفلس عشق کام از تو گیرد
    که این کار از گنج قارون نیاید
    ز کوی تو چون طایر تیر خورده
    که آید که غلطیده در خون نیاید
    نشد از جفای تو مشتاق یکشب
    بکویت رود شاد و محزون نیاید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha