کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گشاید از در میخانه هر در کاسمان بندد
    مبادا در بروی هیچ کس پیر مغان بندد
    بدشمن عهد یاری یار ما محکم چنان بندد
    که نتواند بکوشش بگسلد با دوستان بندد
    چه حاجت تیغ بندد بر میان کز شوق میمیرم
    بقتلم چون میان نازک آن نازک میان بندد
    جفاکارند خوبان سهی قد وای بر مرغی
    کزین نازک نهالان بر نهالی آشیان بندد
    سرم رفت از زبان بر باد شمع‌آسا خوشا آنکس
    که در هر محفل آمد گوش بگشاید زبان بندد
    بخونم چون نغطاند خدنگ آن شکار افکن
    که بر خاک افکند صد صید تازه بر کمان بندد
    چه فیضم از بهار حسن او رسم قدیمست این
    که چون فصل گل آید باغ را در باغبان بندد
    نیم پی بستگی مشتاق هرگز از دو زلف آن
    گره پیوسته از کارم گر این بگشاید آن بندد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha