به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حزین لاهیجی

حزین لاهیجیغزلیات ناتمامشمارهٔ ۲۵: هجوم گریهٔ تلخ و خروش ناله های من

2760عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

هجوم گریهٔ تلخ و خروش ناله های من

شکر خواب بهاران شد، غزال شیر مستش را

زگلشن بوی خون تازه دل بر دماغم زد

دهان غنچهٔ گستاخ، بوسیده ست، دستش را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۴: بهار خط، گل و می شد، نگاه فتنه مست ...2شمارهٔ ۲۵: هجوم گریهٔ تلخ و خروش ناله های من 3شمارهٔ ۲۶: کدامین دیده سازد سرمه، گرد جلوه گا ...4شمارهٔ ۲۷: ادا سازد به خاموشی، لب او گفتگویش ...5شمارهٔ ۲۸: ای از تو، پریشان نظری آینه ها را 6شمارهٔ ۲۹: دعوی ست با شعر ترم، آن دشمن ادراک ...7شمارهٔ ۳۰: قامت شده‌ست خم، من دیرینه سال را 8شمارهٔ ۳۱: گشتم اسیر، جلوهٔ آن خوش خرام را 9شمارهٔ ۳۲: به پیری عشق سازد شوخ‌تر طبع جوانم ...10شمارهٔ ۳۳: علاج عقدهٔ دلتنگی، آسان است عاشق ر ...11شمارهٔ ۳۴: از آن روزی که گم کردم، سراغ آرمیدن ...12شمارهٔ ۳۵: کنم رنگین تر از دامان گلچین، چشم خ ...13شمارهٔ ۳۶: خدا درمانده نگذارد به عالم، بی نصی ...14شمارهٔ ۳۷: به شهد لفظ و معنی، رهنما گشتیم دور ...15شمارهٔ ۳۸: دل بر سر تیر است، گشاییم کمین را 16شمارهٔ ۳۹: حریف نقش کج گر نیستی این بدقماران ...17شمارهٔ ۴۰: خدایا الفتی ده، با دل آزرده، لالان ...18شمارهٔ ۴۱: عتاب تلخ او شیرین کن جانهاست، مستا ...19شمارهٔ ۴۲: آمال کوته است ز دنیا بریده را 20شمارهٔ ۴۳: رنگین بود سخن، دل در خون تپیده را 21شمارهٔ ۴۴: مردان کنند خوش، غم و هجر همیشه را 22شمارهٔ ۴۵: جام عتاب داده ای، غمزه کینه خواه ر ...23شمارهٔ ۴۶: اگر بینم شبی در خواب، روز خردسالی ...24شمارهٔ ۴۷: به پیری می کشیم آسوده، بار زندگانی ...25شمارهٔ ۴۸: حق تعلیم دارم، خوش قدانِ بوستانی ر ...26شمارهٔ ۴۹: نباشد ناقه ای جز شوق، مجنون الهی ر ...27شمارهٔ ۵۰: بلای جان، زبان تلخ باشد، اهل دعوی ...28شمارهٔ ۵۱: خوش آن ساعت که، بر بالین خرامی، خا ...29شمارهٔ ۵۲: ز دورم دید، اجازت داد عزم جان فشان ...30شمارهٔ ۵۳: نبود آرامشی، شیب و شباب زندگانی را 31شمارهٔ ۵۴: از سر من چرا کشد، سرو قد تو پای را 32شمارهٔ ۵۵: ز دوری خاطرم تنگ است و نتوانم رسید ...33شمارهٔ ۵۶: غم دل از می و مطرب مرا فزود اینجا 34شمارهٔ ۵۷: سخنور چون شدی، خاموش بنشین چون نگی ...35شمارهٔ ۵۸: ترانه کرد صریر نیم، دراز اینجا 36شمارهٔ ۵۹: نخواهد برد جان از رشک ما خصم عنود ...37شمارهٔ ۶۰: هرزه دراست در رهش، سینه چاک چاک ما 38شمارهٔ ۶۱: که خواهد کرد یاد از خستگان بی نوا ...39شمارهٔ ۶۲: از عکس رخش باده فروش است دل ما 40شمارهٔ ۶۳: با اشک روان، قطره زنان است دل ما 41شمارهٔ ۶۴: ندید از گرد راهش، دیده هرگز سرمه و ...42شمارهٔ ۶۵: به جان بستیم پیمان محبّت، عشوه ساز ...43شمارهٔ ۶۶: خاک آسوده، چو سیماب شد ازگریهٔ ما 44شمارهٔ ۶۷: مپرس از شورش صحرای دل دیوانهٔ ما ر ...45شمارهٔ ۶۸: چراغ کلبهٔ درویش، نور ماه می باشد 46شمارهٔ ۶۹: غم عشقت خلاص ازرنج دنیا می کند ما ...47شمارهٔ ۷۰: جدایی نیست از لیلی، دل دیوانهٔ ما ...48شمارهٔ ۷۱: هم آغوش است، سیل خانه زادی منزل ما ...49شمارهٔ ۷۲: تیغ نگه افتاده گران قاتل ما را 50شمارهٔ ۷۳: این است که دل برده و خون کرده بسی ...51شمارهٔ ۷۴: کاش بیرون فتد از سینه دل زار مرا 52شمارهٔ ۷۵: ای که در کشتن عشاق درنگ است تو را 53شمارهٔ ۷۶: افروخت بخت تیره، ز اشک مدام ما 54شمارهٔ ۷۷: بهار آمد که می در جام میخوران شود ...55شمارهٔ ۷۸: به بازاری که دلق میگساران می شود پ ...56شمارهٔ ۷۹: داغ است و سینه در عشق، صبح و ستاره ...57شمارهٔ ۸۰: گذرد گرم ز دل، آه سحرگاهی ما 58شمارهٔ ۸۱: به این شوخی اگر ریزد، سخن مستانه ز ...59شمارهٔ ۸۲: زهی ز خط تو خرّم، بهار مشربها 60شمارهٔ ۸۳: ای از تو داغ بر جگر لاله زارها 61شمارهٔ ۸۴: این است، سرود من و بلبل به چمنها 62شمارهٔ ۸۵: ای امّت نگاه تو، جادو خیالها 63شمارهٔ ۸۶: آشفته چو من نبود، سنبل به گلستانها 64شمارهٔ ۸۷: چو تر هرگز نگردید، از می وصل تو دا ...65شمارهٔ ۸۸: چه شد مهر جهان آرای من، آن گرم جوش ...66شمارهٔ ۸۹: نباشد دل چرا از لطف یار، امّیدوار ...67شمارهٔ ۹۰: شد قسمت خال تو،که مشک ختن ماست 68شمارهٔ ۹۱: شراب تشنه بسی موج زد، ایاغ کجاست 69شمارهٔ ۹۲: فصل بهار عشق و تماشای اشک ماست 70شمارهٔ ۹۳: دعوی گر جاهل، به بغل دشمن خود داشت 71شمارهٔ ۹۴: روزی که غمزه اش به من خسته جنگ داش ...72شمارهٔ ۹۵: با چشم سیر، نعمت دنیا چه حاجت است 73شمارهٔ ۹۶: مستی چشم یار، ز پیمانه خود است 74شمارهٔ ۹۷: خار رهت، به روضهٔ رضوان برابر است 75شمارهٔ ۹۸: تا بود داغها، دل آزرده حال داشت 76شمارهٔ ۹۹: کاو کاو مژه ی من به جگر خون نگذاشت 77شمارهٔ ۱۰۰: تاراج صبر، دور نگاهش رواج داشت 78شمارهٔ ۱۰۱: دامن فشاند و شمع مزارم به باد داش ...79شمارهٔ ۱۰۲: در پرده دل، جلوه گری بار دگر داشت 80شمارهٔ ۱۰۳: بیگانگی، به مشرب ما آشناتر است 81شمارهٔ ۱۰۴: غافل که سینه، آتش آهن گداز داشت 82شمارهٔ ۱۰۵: آن روز، شب تیرهٔ ما هم سحری داشت 83شمارهٔ ۱۰۶: ایّام غمم، مرا بهار است 84شمارهٔ ۱۰۷: به گلشنی که رخش، گوشهٔ نقاب شکست 85شمارهٔ ۱۰۸: نشئهٔ فیض، در آب و گِل درویشان اس ...86شمارهٔ ۱۰۹: همدم سنجیده گفتاران، لب پیمانه اس ...87شمارهٔ ۱۱۰: هر سو که بود میل تو، جای تو همان ...88شمارهٔ ۱۱۱: دیوانه، عاقلانه به هامون گریخته س ...89شمارهٔ ۱۱۲: بر لبم حرف دهان تنگ یار افتاده اس ...90شمارهٔ ۱۱۳: روشن از حیرت دل شد که دلارایی هست 91شمارهٔ ۱۱۴: بال و پر گر به اسیری نبود پروا نی ...92شمارهٔ ۱۱۵: طوفان فتنه است و کسی دستگیر نیست 93شمارهٔ ۱۱۶: چون شمع، بی سبب نفسم جانگداز نیست 94شمارهٔ ۱۱۷: زاهد خمیده است چو چنگ و ملول نیست 95شمارهٔ ۱۱۸: مستمع گر نکند فهم، غم اینم نیست 96شمارهٔ ۱۱۹: مدتی شد که در این بزم سخن سازی نی ...97شمارهٔ ۱۲۰: پی برده هر که، وادیِ دل جلوه گاه ...98شمارهٔ ۱۲۱: نتوانست به موی کمر یار آویخت 99شمارهٔ ۱۲۲: بی باده سیه مست، شب از یاسمن کیست 100شمارهٔ ۱۲۳: این داغ دلفروز ندانم چراغ کیست 101شمارهٔ ۱۲۴: دو نان، به دل زنند سنان از زبان ب ...102شمارهٔ ۱۲۵: دل از یادش، در آغوش من شیدا نمی گ ...103شمارهٔ ۱۲۶: ز بی برگی، ره الفت دلم بر دوستان ...104شمارهٔ ۱۲۷: کجا دلبستگی عاشق به حسن بی وفا دا ...105شمارهٔ ۱۲۸: عشق در سینهٔ من، لاله ستان ها دار ...106شمارهٔ ۱۲۹: سامان پریشان دلی اندوخته دارم 107شمارهٔ ۱۳۰: آتشکده ای در جگر سوخته دارم 108شمارهٔ ۱۳۱: ز بی مهریّ او، داغم چراغ مرده ای ...109شمارهٔ ۱۳۲: شوریده سرم، طرهٔ پیچان تو دارد 110شمارهٔ ۱۳۳: شکرخند دلم خواهش ز لعل می کشی دار ...111شمارهٔ ۱۳۴: گزند کوکب از کژدم فزون جان را زیا ...112شمارهٔ ۱۳۵: دگر خونابه دل، دیده را آلودنی دار ...113شمارهٔ ۱۳۶: تپش سینهٔ ما، بانگ درایی دارد 114شمارهٔ ۱۳۷: عمر گذران، فکر مه و سال ندارد 115شمارهٔ ۱۳۸: با داغ محبت، دل دیوانه نسازد 116شمارهٔ ۱۳۹: شراب خون من، آن مست را مخمور می س ...117شمارهٔ ۱۴۰: مریض زهد را آن روی آتشناک می سازد 118شمارهٔ ۱۴۱: ز افسانه کی به شب، مژهٔ ما به هم ...119شمارهٔ ۱۴۲: هرکس که نظر باز به آن زلف دوتا شد 120شمارهٔ ۱۴۳: سخن چون می سرایم، کلک شکربار می س ...121شمارهٔ ۱۴۴: رنگت به خون لاله، قدح در خمار زد 122شمارهٔ ۱۴۵: شراب لعلی آن نوش لب، به ما چه رسد 123شمارهٔ ۱۴۶: بلاکش عاشقی کو با غم جانانه می سا ...124شمارهٔ ۱۴۷: نقاب آنجا که از رخسارهٔ جانانه بر ...125شمارهٔ ۱۴۸: قاصد سخنی از لب یارم نرسانید 126شمارهٔ ۱۴۹: آن قدر کرد تپیدن که به آرام رساند 127شمارهٔ ۱۵۰: آتشی گرمتر از آتش محرومی نیست 128شمارهٔ ۱۵۱: به دنیا قدر ارباب مذلت بیش می باش ...129شمارهٔ ۱۵۲: در طمع، کام دل بی بصران می باشد 130شمارهٔ ۱۵۳: تذرو دل، اسیر سرو آزاد تو می باشد 131شمارهٔ ۱۵۴: خون من تیغ تو آندم که به خاک افشا ...132شمارهٔ ۱۵۵: چر با سردی دی بلبلان را کینه می ب ...133شمارهٔ ۱۵۶: دلم در زلف او، از سینه نالان بیشت ...134شمارهٔ ۱۵۷: نقش مراد دنیا، نقش بر آب باشد 135شمارهٔ ۱۵۸: سخنم چو هست، در دل نمک سراب باشد 136شمارهٔ ۱۵۹: پریشان سنبلش، دیباچهٔ احوال من با ...137شمارهٔ ۱۶۰: خیالت مونس جان اسیران در بدن باشد 138شمارهٔ ۱۶۱: با دل غم آن رشک پری، ساخته باشد 139شمارهٔ ۱۶۲: خوشا چشمی که محو لذّت نظّاره ای ب ...140شمارهٔ ۱۶۳: ز غیرت، آب گوهر نخل عزّت را به جو ...141شمارهٔ ۱۶۴: آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد 142آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد عاشقم به کا ...143شمارهٔ ۱۶۶: به رنگین جلوه ای در خون کشیدی، گو ...144شمارهٔ ۱۶۷: نخل مرا شکوفهٔ صبح امید شد 145شمارهٔ ۱۶۸: ساقی مباد عیدی ما کوتهی شود 146شمارهٔ ۱۶۹: پایان ناز او چو به بیگانگی کشید 147شمارهٔ ۱۷۰: کی نشئهٔ صهبا، دل غمناک گشاید 148شمارهٔ ۱۷۱: آزاده، از حیات خود آزار می کشد 149شمارهٔ ۱۷۲: جز آتش بهار هوا را که بشکند 150شمارهٔ ۱۷۳: آن کیست تا ز کار کسی عقده واکند 151شمارهٔ ۱۷۴: چهره نما که در چمن، شور هزار گل ک ...152شمارهٔ ۱۷۵: اگر یادم، چمن پرورد آغوشش نخواهد ...153شمارهٔ ۱۷۶: به دنیا سر فرو ناوردنم بالین راحت ...154شمارهٔ ۱۷۷: نگاه خشم، چشم شوخ او را زیب دیگر ...155شمارهٔ ۱۷۸: تا زلف تو بر دوش و برم سایه فکن ش ...156شمارهٔ ۱۷۹: همّت آن است که در پیش کرم، دون نش ...157شمارهٔ ۱۸۰: تقلید من فزونی یاران نمی شود 158شمارهٔ ۱۸۱: مباد، نفس ز قید خرد گشاده شود 159شمارهٔ ۱۸۲: هما که بال و پر خویش سایبان تو دا ...160شمارهٔ ۱۸۳: کی ترک مکر و حیله به احباب می کند 161شمارهٔ ۱۸۴: آن مشکبو غزال ز چشمم گذار کرد 162شمارهٔ ۱۸۵: صحرانورد وحشتم، آن خط و خال کرد 163شمارهٔ ۱۸۶: این عشق تازه دیده به اشکم دچار کر ...164شمارهٔ ۱۸۷: پریشانی ز احسان، بحر بی پایان نمی ...165شمارهٔ ۱۸۸: کسی درد سخن، تا دل نگردد خون چه م ...166شمارهٔ ۱۸۹: چون نقش آن خط و خال، لوح خیال گیر ...167شمارهٔ ۱۹۰: دل از وحشت سرای عالم غدّار می گیر ...168شمارهٔ ۱۹۱: از روی لاله رنگ تو خون جوش می زند 169شمارهٔ ۱۹۲: این باخته نقشان که درین خانهٔ تنگ ...170شمارهٔ ۱۹۳: یکایک از نظرم نور پیکران رفتند 171شمارهٔ ۱۹۴: گر چه در بزم جهان، گردن میناست بل ...172شمارهٔ ۱۹۵: شور مستی از دل دیوانهٔ ما شد بلند 173شمارهٔ ۱۹۶: تا حرفی از آن لعل می آلود برآمد 174شمارهٔ ۱۹۷: از نالهٔ من خامه خوش آهنگ برآمد 175شمارهٔ ۱۹۸: سختی به ضعیفان جهان بی سبب آید 176شمارهٔ ۱۹۹: صفای عارضش، رنگ از رخ مهتاب بزدای ...177شمارهٔ ۲۰۰: مکن کاری که حرفی از زبان من برون ...178شمارهٔ ۲۰۱: به دل گفتم که خواهد غمزهٔ نامهربا ...179شمارهٔ ۲۰۲: ز هر چاکی که دارد سینه من، بوی خو ...180شمارهٔ ۲۰۳: گیاه خرّمی از تربت پاکم نمی روید 181شمارهٔ ۲۰۴: درنگ ازکاروان ما سبکباران نمی آید 182شمارهٔ ۲۰۵: مداوای جنون از دیده بی خواب می آی ...183شمارهٔ ۲۰۶: وجود کاملان بر ناقصان دشوار می آی ...184شمارهٔ ۲۰۷: ز معراج خریّت، خواجه سنگین بار می ...185شمارهٔ ۲۰۸: ز هجران کار دلتنگی به سامان دیر م ...186شمارهٔ ۲۰۹: در آن محفل که شمع من، تجلی ساز می ...187شمارهٔ ۲۱۰: با سفلگان شراکت روزی، زیان بود 188شمارهٔ ۲۱۱: دمهای زنده را، از اجل کی زیان بود 189شمارهٔ ۲۱۲: امشب که از نظر مه من درگذاره بود 190شمارهٔ ۲۱۳: مرنج از طعنهٔ خصم و مکن عرض کمال ...191شمارهٔ ۲۱۴: در بهاری که مرا بال و پرافشانی بو ...192شمارهٔ ۲۱۵: خجل چون بید مجنون گشتم از نشو و ن ...193شمارهٔ ۲۱۶: تشنه کامان حسد خون مرا نوشیدند 194شمارهٔ ۲۱۷: گهر چون سفته گردد، همچو اشک از دی ...195شمارهٔ ۲۱۸: شود چون جوهر آیینه پیدا، تار می ا ...196شمارهٔ ۲۱۹: عزلت طلب از پایهٔ اقبال نیفتد 197شمارهٔ ۲۲۰: ز شیرین کاری من، بیستون آباد می گ ...198شمارهٔ ۲۲۱: نمی دانم چه سودا در سر مخمور می گ ...199شمارهٔ ۲۲۲: دل از قفس سینه، دم سرد برآورد 200شمارهٔ ۲۲۳: زلف سیهش، آتش بیداد برآورد 201شمارهٔ ۲۲۴: ترسم که بر لبی، سخن آن میان رود 202شمارهٔ ۲۲۵: دلم، شب بر خس و خاشاک کویش تا سحر ...203شمارهٔ ۲۲۶: تن سختی کشم چون در خروش آید، روان ...204شمارهٔ ۲۲۷: ساغر ای عشق به اندازهٔ مخمور بیار 205شمارهٔ ۲۲۸: تیغ ستمت از می پرزور گران تر 206شمارهٔ ۲۲۹: سیمین عذار اوست، ز خط خوش عیارتر 207شمارهٔ ۲۳۰: چمن، به سایه نشینان خرمی بگذار 208شمارهٔ ۲۳۱: کنون ز تربتم ای شوخ، سرگران مگذر 209شمارهٔ ۲۳۲: می آید از کوی مغان طرز طربناکش نگ ...210شمارهٔ ۲۳۳: با آنکه نیست از تو بتی دلنوازتر 211شمارهٔ ۲۳۴: گرفتار تو را در دور خط، شد کام جا ...212شمارهٔ ۲۳۵: ای زلف، پریشان شدگانیم، خبر گیر 213شمارهٔ ۲۳۶: ز خط شده ست عذارش بنفشه زار امروز 214شمارهٔ ۲۳۷: یک ره درآ به دیده و مستی بهانه سا ...215شمارهٔ ۲۳۸: دل طلب کرد، از آن غمزه، عتابی که ...216شمارهٔ ۲۳۹: خون گر نخورد زان لب میگون، چه کند ...217شمارهٔ ۲۴۰: بسته پای چو من بی پر و بالی که مپ ...218شمارهٔ ۲۴۱: از چرخ تنک حوصله، پروا چه کند کس 219شمارهٔ ۲۴۲: غنچه دیدی و دل تنگ ندیدی، افسوس 220شمارهٔ ۲۴۳: نمی کشد، دل ما را به دام و دانهٔ ...221شمارهٔ ۲۴۴: نمی بینم به مسجد رونق، از دلمرده ...222شمارهٔ ۲۴۵: برده شوریدگیم از خود و صهبا در پی ...223شمارهٔ ۲۴۶: لقمه ای را ممسک از آزادگان دارد د ...224شمارهٔ ۲۴۷: سرفرازی طلب از همّت مردانهٔ عشق 225شمارهٔ ۲۴۸: ای آنکه زدی بر قدح، امروز مرا سنگ 226شمارهٔ ۲۴۹: فرش داغ، ار نشود بستر بیماری دل 227شمارهٔ ۲۵۰: در بتکده نامحرم و در کعبه غریبم 228شمارهٔ ۲۵۱: به عشق روی تو، چون لاله داغ می طل ...229شمارهٔ ۲۵۲: ز پی بیگانه خویی را، به امّید وفا ...230شمارهٔ ۲۵۳: در کشور ایجاد، ندانم چه گلستم 231شمارهٔ ۲۵۴: من نازک دل از زخم زبان بسیار می ر ...232شمارهٔ ۲۵۵: غبار گشتم و سرگشته وار می گردم 233شمارهٔ ۲۵۶: به راه آن وفا دشمن، سر و جان شاد ...234شمارهٔ ۲۵۷: نشود گشاده چون نی، گرهی ز کار درد ...235شمارهٔ ۲۵۸: حاصلی که خرمن شد، نذر خوشه چین دا ...236شمارهٔ ۲۵۹: صبوحی می کند تکلیف، کز می کام برد ...237شمارهٔ ۲۶۰: شمع سان، دیده پرآتش مژه پرنم دارم 238شمارهٔ ۲۶۱: خموشم چون قلم امّا، نوا در آستین ...239شمارهٔ ۲۶۲: زد نقش سخن سکهٔ جاوید به نامم 240شمارهٔ ۲۶۳: قناعت چون گهر، با ساغر و مینای خو ...241شمارهٔ ۲۶۴: دمد از چاکهای سینه شیون، تا نفس د ...242شمارهٔ ۲۶۵: نه یاد مصر و نه پروای کاروان دارم 243شمارهٔ ۲۶۶: ز شمع خامه، هر جا در میان افسانه ...244شمارهٔ ۲۶۷: جز وصل علاج دل بیچاره ندارم 245شمارهٔ ۲۶۸: به هرگلشن که شور از شیون مستانه ا ...246شمارهٔ ۲۶۹: از دل، به فرات مژه راهی ست چه ساز ...247شمارهٔ ۲۷۰: به صد شوریدگی، از بزم آن بی باک ب ...248شمارهٔ ۲۷۱: زبان و سود، شد در عشق بی پروا فرا ...249شمارهٔ ۲۷۲: از ضعف مشکل آید، چون می برد ز خوی ...250شمارهٔ ۲۷۳: ز ابر دیده در هر گل، زمین کشته ای ...251شمارهٔ ۲۷۴: با ماست، لطف چشم تغافل پناه،کم 252شمارهٔ ۲۷۵: شکایت نیست، مطلب ناله آهنگ است می ...253شمارهٔ ۲۷۶: بیهوده نگشتم به سراپای دو عالم 254شمارهٔ ۲۷۷: ز رنگش، اشک گلگون بادهٔ نابی ست د ...255شمارهٔ ۲۷۸: دل و جان نژند را مانم 256شمارهٔ ۲۷۹: نکرد عشق تو، مطلب روای خویشتنم 257شمارهٔ ۲۸۰: خزان چه می برد از نوبهار رنگینم 258شمارهٔ ۲۸۱: آسان به جلوه های تو، از جا نمی رو ...259شمارهٔ ۲۸۲: چو سایه در قدم سرو خوش خرام توام 260شمارهٔ ۲۸۳: سیاهی را، به اشک از دیدهٔ خود کام ...261شمارهٔ ۲۸۴: رنگین شد از رخت، چو رگ گل، نظاره ...262شمارهٔ ۲۸۵: ز دل برخاست شوری، دیدهٔ داغ درون ...263شمارهٔ ۲۸۶: زانوی بی کسی هاست، بالین خستهٔ من 264شمارهٔ ۲۸۷: نماید بی سبب حاصل، مسبب مدعای من 265شمارهٔ ۲۸۸: نهانی کرده ای یغما، دل من 266شمارهٔ ۲۸۹: باده بیار و هوش را، از سر ما روان ...267شمارهٔ ۲۹۰: لخت دل با سینه از اشک مدام آمد بر ...268شمارهٔ ۲۹۱: صید از حرم کشد، خم جعد بلند تو 269شمارهٔ ۲۹۲: ز تکبیر فنا، حاضر نشد وقت نماز تو 270شمارهٔ ۲۹۳: دارم دلی دو نیم، ز تیغ زبان تو 271شمارهٔ ۲۹۴: صفای وقت، ز دل های بی غبار بجو 272شمارهٔ ۲۹۵: عریان ز صافی طینتی، از پردهٔ نیرن ...273شمارهٔ ۲۹۶: ای تهیدست، به امّید و امل غره مشو 274شمارهٔ ۲۹۷: به دنبال خرام آن پری رو 275شمارهٔ ۲۹۸: افسرده ایم، جام می خوشگوار کو 276شمارهٔ ۲۹۹: سوخته جان دلم یکی، سنبل مشک فام، ...277شمارهٔ ۳۰۰: به عاشقی، شده ام شهرهٔ جهان از تو 278شمارهٔ ۳۰۱: چون لب نایی و نی، پرده سرایان من ...279شمارهٔ ۳۰۲: طرف نقاب اگر کشی، از رخ نازنین فر ...280شمارهٔ ۳۰۳: مستی فزوده است تو را، در بر آینه 281شمارهٔ ۳۰۴: دل از وفا به خاطر جانان گران شده 282شمارهٔ ۳۰۵: ای خدا، یار مرا میل خریدارش ده 283شمارهٔ ۳۰۶: ای دل به زیر خاک تپیدن چه فایده 284شمارهٔ ۳۰۷: دردت به دوای دل بی تاب رسیده 285شمارهٔ ۳۰۸: تا شانه خشک دستم، بی زلف یار ماند ...286شمارهٔ ۳۰۹: مکن ای بلبل آزرده دل، از خار گله 287شمارهٔ ۳۱۰: صبح است و عزم کوی خرابات کردهای 288شمارهٔ ۳۱۱: به خاموشی سپندم گفت، در بزم پریزا ...289شمارهٔ ۳۱۲: به بالینم نشستی، قد به ناز افراشت ...290شمارهٔ ۳۱۳: من بلبلم و گلبن من یار منستی 291شمارهٔ ۳۱۴: سخنها از وفا می گفتی و جور و جفا ...292شمارهٔ ۳۱۵: غم دل با تو زان گوبم،که دانم شاد ...293شمارهٔ ۳۱۶: دلم را، کرده یک پیمانه خون، لعل م ...294شمارهٔ ۳۱۷: گذشت آن دور کز ساغر، کند یاری مرا ...295شمارهٔ ۳۱۸: شد صید دلم بستهٔ فتراک سواری 296شمارهٔ ۳۱۹: مطرب سرود شوق به مستان چه می بری 297شمارهٔ ۳۲۰: خزان رنگ زردم را، میِ نابی نشد رو ...298شمارهٔ ۳۲۱: خوش آن ساعت که از فیض سحر شاداب ب ...299شمارهٔ ۳۲۲: ای خطِّ لب یار، نمایان شده باشی 300شمارهٔ ۳۲۳: ز مستی، خون دل را، باده می انگاشت ...301شمارهٔ ۳۲۴: نوای پرده سوزم، از کجا پیدا کند گ ...302شمارهٔ ۳۲۵: ببین که هست لبم، بلبل بهار خطی 303شمارهٔ ۳۲۶: سحاب خشک، دیگر از کجا پیدا کند اش ...304شمارهٔ ۳۲۷: نشد از گریهٔ مستانه ساقی، دل کنم ...305شمارهٔ ۳۲۸: دارم گل زخمی به جگر تازه و تر، ها ...306شمارهٔ ۳۲۹: ای که بر دیدهٔ اغیار خرامی داری 307شمارهٔ ۳۳۰: ای برق حسن، شعله به باغ که می زنی 308شمارهٔ ۳۳۱: گره، ز ابروی مسکین نواز وا نکنی 309شمارهٔ ۳۳۲: بی داغ عشق، بر در دل ها چه می روی 310شمارهٔ ۳۳۳: ناصح، سخن چه بیهُده از پند می کنی 311شمارهٔ ۳۳۴: ای دل، ترحمی به گناهی نمی کنی 312شمارهٔ ۳۳۵: می رود صید دلم، سخت کمانی در پی 313شمارهٔ ۳۳۶: بستم چو دل به مهر تو، نامهربان شد ...314شمارهٔ ۳۳۷: تا کی از عشوه، فریب دل ناکام دهی 315شمارهٔ ۳۳۸: نی می دهد از اصل مقامات صدایی 316شمارهٔ ۳۳۹: بنواخت نی را، لبهای نایی 317شمارهٔ ۳۴۰: شکیبایی بود کار دلم، با گرمی خویی 318شمارهٔ ۳۴۱: ای ناله، چند در غم دل دردسر دهی 319شمارهٔ ۳۴۲: تلاش فکر ما را از سخن لافان چه می ...320شمارهٔ ۳۴۳: نماند از گرد غم، در سینه ام جای ش ...321شمارهٔ ۳۴۴: اگر نه در جهان سرچشمه ی حیوان بود ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ