به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حزین لاهیجی

حزین لاهیجیغزلیات ناتمامشمارهٔ ۱۶۴: آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد

2180عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد

عاشقم به کام دل، عاشق این چنین باشد

طعنه بر گنه کاران، ای بهشتیان مزنید

جنّت بنی آدم، حسن گندمین باشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۶۳: ز غیرت، آب گوهر نخل عزّت را به جو ...2شمارهٔ ۱۶۴: آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد 3آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد عاشقم به کا ...4شمارهٔ ۱۶۶: به رنگین جلوه ای در خون کشیدی، گو ...5شمارهٔ ۱۶۷: نخل مرا شکوفهٔ صبح امید شد 6شمارهٔ ۱۶۸: ساقی مباد عیدی ما کوتهی شود 7شمارهٔ ۱۶۹: پایان ناز او چو به بیگانگی کشید 8شمارهٔ ۱۷۰: کی نشئهٔ صهبا، دل غمناک گشاید 9شمارهٔ ۱۷۱: آزاده، از حیات خود آزار می کشد 10شمارهٔ ۱۷۲: جز آتش بهار هوا را که بشکند 11شمارهٔ ۱۷۳: آن کیست تا ز کار کسی عقده واکند 12شمارهٔ ۱۷۴: چهره نما که در چمن، شور هزار گل ک ...13شمارهٔ ۱۷۵: اگر یادم، چمن پرورد آغوشش نخواهد ...14شمارهٔ ۱۷۶: به دنیا سر فرو ناوردنم بالین راحت ...15شمارهٔ ۱۷۷: نگاه خشم، چشم شوخ او را زیب دیگر ...16شمارهٔ ۱۷۸: تا زلف تو بر دوش و برم سایه فکن ش ...17شمارهٔ ۱۷۹: همّت آن است که در پیش کرم، دون نش ...18شمارهٔ ۱۸۰: تقلید من فزونی یاران نمی شود 19شمارهٔ ۱۸۱: مباد، نفس ز قید خرد گشاده شود 20شمارهٔ ۱۸۲: هما که بال و پر خویش سایبان تو دا ...21شمارهٔ ۱۸۳: کی ترک مکر و حیله به احباب می کند 22شمارهٔ ۱۸۴: آن مشکبو غزال ز چشمم گذار کرد 23شمارهٔ ۱۸۵: صحرانورد وحشتم، آن خط و خال کرد 24شمارهٔ ۱۸۶: این عشق تازه دیده به اشکم دچار کر ...25شمارهٔ ۱۸۷: پریشانی ز احسان، بحر بی پایان نمی ...26شمارهٔ ۱۸۸: کسی درد سخن، تا دل نگردد خون چه م ...27شمارهٔ ۱۸۹: چون نقش آن خط و خال، لوح خیال گیر ...28شمارهٔ ۱۹۰: دل از وحشت سرای عالم غدّار می گیر ...29شمارهٔ ۱۹۱: از روی لاله رنگ تو خون جوش می زند 30شمارهٔ ۱۹۲: این باخته نقشان که درین خانهٔ تنگ ...31شمارهٔ ۱۹۳: یکایک از نظرم نور پیکران رفتند 32شمارهٔ ۱۹۴: گر چه در بزم جهان، گردن میناست بل ...33شمارهٔ ۱۹۵: شور مستی از دل دیوانهٔ ما شد بلند 34شمارهٔ ۱۹۶: تا حرفی از آن لعل می آلود برآمد 35شمارهٔ ۱۹۷: از نالهٔ من خامه خوش آهنگ برآمد 36شمارهٔ ۱۹۸: سختی به ضعیفان جهان بی سبب آید 37شمارهٔ ۱۹۹: صفای عارضش، رنگ از رخ مهتاب بزدای ...38شمارهٔ ۲۰۰: مکن کاری که حرفی از زبان من برون ...39شمارهٔ ۲۰۱: به دل گفتم که خواهد غمزهٔ نامهربا ...40شمارهٔ ۲۰۲: ز هر چاکی که دارد سینه من، بوی خو ...41شمارهٔ ۲۰۳: گیاه خرّمی از تربت پاکم نمی روید 42شمارهٔ ۲۰۴: درنگ ازکاروان ما سبکباران نمی آید 43شمارهٔ ۲۰۵: مداوای جنون از دیده بی خواب می آی ...44شمارهٔ ۲۰۶: وجود کاملان بر ناقصان دشوار می آی ...45شمارهٔ ۲۰۷: ز معراج خریّت، خواجه سنگین بار می ...46شمارهٔ ۲۰۸: ز هجران کار دلتنگی به سامان دیر م ...47شمارهٔ ۲۰۹: در آن محفل که شمع من، تجلی ساز می ...48شمارهٔ ۲۱۰: با سفلگان شراکت روزی، زیان بود 49شمارهٔ ۲۱۱: دمهای زنده را، از اجل کی زیان بود 50شمارهٔ ۲۱۲: امشب که از نظر مه من درگذاره بود 51شمارهٔ ۲۱۳: مرنج از طعنهٔ خصم و مکن عرض کمال ...52شمارهٔ ۲۱۴: در بهاری که مرا بال و پرافشانی بو ...53شمارهٔ ۲۱۵: خجل چون بید مجنون گشتم از نشو و ن ...54شمارهٔ ۲۱۶: تشنه کامان حسد خون مرا نوشیدند 55شمارهٔ ۲۱۷: گهر چون سفته گردد، همچو اشک از دی ...56شمارهٔ ۲۱۸: شود چون جوهر آیینه پیدا، تار می ا ...57شمارهٔ ۲۱۹: عزلت طلب از پایهٔ اقبال نیفتد 58شمارهٔ ۲۲۰: ز شیرین کاری من، بیستون آباد می گ ...59شمارهٔ ۲۲۱: نمی دانم چه سودا در سر مخمور می گ ...60شمارهٔ ۲۲۲: دل از قفس سینه، دم سرد برآورد 61شمارهٔ ۲۲۳: زلف سیهش، آتش بیداد برآورد 62شمارهٔ ۲۲۴: ترسم که بر لبی، سخن آن میان رود 63شمارهٔ ۲۲۵: دلم، شب بر خس و خاشاک کویش تا سحر ...64شمارهٔ ۲۲۶: تن سختی کشم چون در خروش آید، روان ...65شمارهٔ ۲۲۷: ساغر ای عشق به اندازهٔ مخمور بیار 66شمارهٔ ۲۲۸: تیغ ستمت از می پرزور گران تر 67شمارهٔ ۲۲۹: سیمین عذار اوست، ز خط خوش عیارتر 68شمارهٔ ۲۳۰: چمن، به سایه نشینان خرمی بگذار 69شمارهٔ ۲۳۱: کنون ز تربتم ای شوخ، سرگران مگذر 70شمارهٔ ۲۳۲: می آید از کوی مغان طرز طربناکش نگ ...71شمارهٔ ۲۳۳: با آنکه نیست از تو بتی دلنوازتر 72شمارهٔ ۲۳۴: گرفتار تو را در دور خط، شد کام جا ...73شمارهٔ ۲۳۵: ای زلف، پریشان شدگانیم، خبر گیر 74شمارهٔ ۲۳۶: ز خط شده ست عذارش بنفشه زار امروز 75شمارهٔ ۲۳۷: یک ره درآ به دیده و مستی بهانه سا ...76شمارهٔ ۲۳۸: دل طلب کرد، از آن غمزه، عتابی که ...77شمارهٔ ۲۳۹: خون گر نخورد زان لب میگون، چه کند ...78شمارهٔ ۲۴۰: بسته پای چو من بی پر و بالی که مپ ...79شمارهٔ ۲۴۱: از چرخ تنک حوصله، پروا چه کند کس 80شمارهٔ ۲۴۲: غنچه دیدی و دل تنگ ندیدی، افسوس 81شمارهٔ ۲۴۳: نمی کشد، دل ما را به دام و دانهٔ ...82شمارهٔ ۲۴۴: نمی بینم به مسجد رونق، از دلمرده ...83شمارهٔ ۲۴۵: برده شوریدگیم از خود و صهبا در پی ...84شمارهٔ ۲۴۶: لقمه ای را ممسک از آزادگان دارد د ...85شمارهٔ ۲۴۷: سرفرازی طلب از همّت مردانهٔ عشق 86شمارهٔ ۲۴۸: ای آنکه زدی بر قدح، امروز مرا سنگ 87شمارهٔ ۲۴۹: فرش داغ، ار نشود بستر بیماری دل 88شمارهٔ ۲۵۰: در بتکده نامحرم و در کعبه غریبم 89شمارهٔ ۲۵۱: به عشق روی تو، چون لاله داغ می طل ...90شمارهٔ ۲۵۲: ز پی بیگانه خویی را، به امّید وفا ...91شمارهٔ ۲۵۳: در کشور ایجاد، ندانم چه گلستم 92شمارهٔ ۲۵۴: من نازک دل از زخم زبان بسیار می ر ...93شمارهٔ ۲۵۵: غبار گشتم و سرگشته وار می گردم 94شمارهٔ ۲۵۶: به راه آن وفا دشمن، سر و جان شاد ...95شمارهٔ ۲۵۷: نشود گشاده چون نی، گرهی ز کار درد ...96شمارهٔ ۲۵۸: حاصلی که خرمن شد، نذر خوشه چین دا ...97شمارهٔ ۲۵۹: صبوحی می کند تکلیف، کز می کام برد ...98شمارهٔ ۲۶۰: شمع سان، دیده پرآتش مژه پرنم دارم 99شمارهٔ ۲۶۱: خموشم چون قلم امّا، نوا در آستین ...100شمارهٔ ۲۶۲: زد نقش سخن سکهٔ جاوید به نامم 101شمارهٔ ۲۶۳: قناعت چون گهر، با ساغر و مینای خو ...102شمارهٔ ۲۶۴: دمد از چاکهای سینه شیون، تا نفس د ...103شمارهٔ ۲۶۵: نه یاد مصر و نه پروای کاروان دارم 104شمارهٔ ۲۶۶: ز شمع خامه، هر جا در میان افسانه ...105شمارهٔ ۲۶۷: جز وصل علاج دل بیچاره ندارم 106شمارهٔ ۲۶۸: به هرگلشن که شور از شیون مستانه ا ...107شمارهٔ ۲۶۹: از دل، به فرات مژه راهی ست چه ساز ...108شمارهٔ ۲۷۰: به صد شوریدگی، از بزم آن بی باک ب ...109شمارهٔ ۲۷۱: زبان و سود، شد در عشق بی پروا فرا ...110شمارهٔ ۲۷۲: از ضعف مشکل آید، چون می برد ز خوی ...111شمارهٔ ۲۷۳: ز ابر دیده در هر گل، زمین کشته ای ...112شمارهٔ ۲۷۴: با ماست، لطف چشم تغافل پناه،کم 113شمارهٔ ۲۷۵: شکایت نیست، مطلب ناله آهنگ است می ...114شمارهٔ ۲۷۶: بیهوده نگشتم به سراپای دو عالم 115شمارهٔ ۲۷۷: ز رنگش، اشک گلگون بادهٔ نابی ست د ...116شمارهٔ ۲۷۸: دل و جان نژند را مانم 117شمارهٔ ۲۷۹: نکرد عشق تو، مطلب روای خویشتنم 118شمارهٔ ۲۸۰: خزان چه می برد از نوبهار رنگینم 119شمارهٔ ۲۸۱: آسان به جلوه های تو، از جا نمی رو ...120شمارهٔ ۲۸۲: چو سایه در قدم سرو خوش خرام توام 121شمارهٔ ۲۸۳: سیاهی را، به اشک از دیدهٔ خود کام ...122شمارهٔ ۲۸۴: رنگین شد از رخت، چو رگ گل، نظاره ...123شمارهٔ ۲۸۵: ز دل برخاست شوری، دیدهٔ داغ درون ...124شمارهٔ ۲۸۶: زانوی بی کسی هاست، بالین خستهٔ من 125شمارهٔ ۲۸۷: نماید بی سبب حاصل، مسبب مدعای من 126شمارهٔ ۲۸۸: نهانی کرده ای یغما، دل من 127شمارهٔ ۲۸۹: باده بیار و هوش را، از سر ما روان ...128شمارهٔ ۲۹۰: لخت دل با سینه از اشک مدام آمد بر ...129شمارهٔ ۲۹۱: صید از حرم کشد، خم جعد بلند تو 130شمارهٔ ۲۹۲: ز تکبیر فنا، حاضر نشد وقت نماز تو 131شمارهٔ ۲۹۳: دارم دلی دو نیم، ز تیغ زبان تو 132شمارهٔ ۲۹۴: صفای وقت، ز دل های بی غبار بجو 133شمارهٔ ۲۹۵: عریان ز صافی طینتی، از پردهٔ نیرن ...134شمارهٔ ۲۹۶: ای تهیدست، به امّید و امل غره مشو 135شمارهٔ ۲۹۷: به دنبال خرام آن پری رو 136شمارهٔ ۲۹۸: افسرده ایم، جام می خوشگوار کو 137شمارهٔ ۲۹۹: سوخته جان دلم یکی، سنبل مشک فام، ...138شمارهٔ ۳۰۰: به عاشقی، شده ام شهرهٔ جهان از تو 139شمارهٔ ۳۰۱: چون لب نایی و نی، پرده سرایان من ...140شمارهٔ ۳۰۲: طرف نقاب اگر کشی، از رخ نازنین فر ...141شمارهٔ ۳۰۳: مستی فزوده است تو را، در بر آینه 142شمارهٔ ۳۰۴: دل از وفا به خاطر جانان گران شده 143شمارهٔ ۳۰۵: ای خدا، یار مرا میل خریدارش ده 144شمارهٔ ۳۰۶: ای دل به زیر خاک تپیدن چه فایده 145شمارهٔ ۳۰۷: دردت به دوای دل بی تاب رسیده 146شمارهٔ ۳۰۸: تا شانه خشک دستم، بی زلف یار ماند ...147شمارهٔ ۳۰۹: مکن ای بلبل آزرده دل، از خار گله 148شمارهٔ ۳۱۰: صبح است و عزم کوی خرابات کردهای 149شمارهٔ ۳۱۱: به خاموشی سپندم گفت، در بزم پریزا ...150شمارهٔ ۳۱۲: به بالینم نشستی، قد به ناز افراشت ...151شمارهٔ ۳۱۳: من بلبلم و گلبن من یار منستی 152شمارهٔ ۳۱۴: سخنها از وفا می گفتی و جور و جفا ...153شمارهٔ ۳۱۵: غم دل با تو زان گوبم،که دانم شاد ...154شمارهٔ ۳۱۶: دلم را، کرده یک پیمانه خون، لعل م ...155شمارهٔ ۳۱۷: گذشت آن دور کز ساغر، کند یاری مرا ...156شمارهٔ ۳۱۸: شد صید دلم بستهٔ فتراک سواری 157شمارهٔ ۳۱۹: مطرب سرود شوق به مستان چه می بری 158شمارهٔ ۳۲۰: خزان رنگ زردم را، میِ نابی نشد رو ...159شمارهٔ ۳۲۱: خوش آن ساعت که از فیض سحر شاداب ب ...160شمارهٔ ۳۲۲: ای خطِّ لب یار، نمایان شده باشی 161شمارهٔ ۳۲۳: ز مستی، خون دل را، باده می انگاشت ...162شمارهٔ ۳۲۴: نوای پرده سوزم، از کجا پیدا کند گ ...163شمارهٔ ۳۲۵: ببین که هست لبم، بلبل بهار خطی 164شمارهٔ ۳۲۶: سحاب خشک، دیگر از کجا پیدا کند اش ...165شمارهٔ ۳۲۷: نشد از گریهٔ مستانه ساقی، دل کنم ...166شمارهٔ ۳۲۸: دارم گل زخمی به جگر تازه و تر، ها ...167شمارهٔ ۳۲۹: ای که بر دیدهٔ اغیار خرامی داری 168شمارهٔ ۳۳۰: ای برق حسن، شعله به باغ که می زنی 169شمارهٔ ۳۳۱: گره، ز ابروی مسکین نواز وا نکنی 170شمارهٔ ۳۳۲: بی داغ عشق، بر در دل ها چه می روی 171شمارهٔ ۳۳۳: ناصح، سخن چه بیهُده از پند می کنی 172شمارهٔ ۳۳۴: ای دل، ترحمی به گناهی نمی کنی 173شمارهٔ ۳۳۵: می رود صید دلم، سخت کمانی در پی 174شمارهٔ ۳۳۶: بستم چو دل به مهر تو، نامهربان شد ...175شمارهٔ ۳۳۷: تا کی از عشوه، فریب دل ناکام دهی 176شمارهٔ ۳۳۸: نی می دهد از اصل مقامات صدایی 177شمارهٔ ۳۳۹: بنواخت نی را، لبهای نایی 178شمارهٔ ۳۴۰: شکیبایی بود کار دلم، با گرمی خویی 179شمارهٔ ۳۴۱: ای ناله، چند در غم دل دردسر دهی 180شمارهٔ ۳۴۲: تلاش فکر ما را از سخن لافان چه می ...181شمارهٔ ۳۴۳: نماند از گرد غم، در سینه ام جای ش ...182شمارهٔ ۳۴۴: اگر نه در جهان سرچشمه ی حیوان بود ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ