به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حزین لاهیجی

حزین لاهیجیغزلیات ناتمامشمارهٔ ۱۷۱: آزاده، از حیات خود آزار می کشد

2130عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

آزاده، از حیات خود آزار می کشد

باری ست این، که دوش سبکبار می کشد

بر خصم تندخوست دلم، کورهٔ گداز

زین خون گرم، نیشتر آزار می کشد

تنها نه کفر زلف تو زد راه تقویم

زاهد به سبحه، رشتهٔ زنّار می کشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۷۰: کی نشئهٔ صهبا، دل غمناک گشاید 2شمارهٔ ۱۷۱: آزاده، از حیات خود آزار می کشد 3شمارهٔ ۱۷۲: جز آتش بهار هوا را که بشکند 4شمارهٔ ۱۷۳: آن کیست تا ز کار کسی عقده واکند 5شمارهٔ ۱۷۴: چهره نما که در چمن، شور هزار گل ک ...6شمارهٔ ۱۷۵: اگر یادم، چمن پرورد آغوشش نخواهد ...7شمارهٔ ۱۷۶: به دنیا سر فرو ناوردنم بالین راحت ...8شمارهٔ ۱۷۷: نگاه خشم، چشم شوخ او را زیب دیگر ...9شمارهٔ ۱۷۸: تا زلف تو بر دوش و برم سایه فکن ش ...10شمارهٔ ۱۷۹: همّت آن است که در پیش کرم، دون نش ...11شمارهٔ ۱۸۰: تقلید من فزونی یاران نمی شود 12شمارهٔ ۱۸۱: مباد، نفس ز قید خرد گشاده شود 13شمارهٔ ۱۸۲: هما که بال و پر خویش سایبان تو دا ...14شمارهٔ ۱۸۳: کی ترک مکر و حیله به احباب می کند 15شمارهٔ ۱۸۴: آن مشکبو غزال ز چشمم گذار کرد 16شمارهٔ ۱۸۵: صحرانورد وحشتم، آن خط و خال کرد 17شمارهٔ ۱۸۶: این عشق تازه دیده به اشکم دچار کر ...18شمارهٔ ۱۸۷: پریشانی ز احسان، بحر بی پایان نمی ...19شمارهٔ ۱۸۸: کسی درد سخن، تا دل نگردد خون چه م ...20شمارهٔ ۱۸۹: چون نقش آن خط و خال، لوح خیال گیر ...21شمارهٔ ۱۹۰: دل از وحشت سرای عالم غدّار می گیر ...22شمارهٔ ۱۹۱: از روی لاله رنگ تو خون جوش می زند 23شمارهٔ ۱۹۲: این باخته نقشان که درین خانهٔ تنگ ...24شمارهٔ ۱۹۳: یکایک از نظرم نور پیکران رفتند 25شمارهٔ ۱۹۴: گر چه در بزم جهان، گردن میناست بل ...26شمارهٔ ۱۹۵: شور مستی از دل دیوانهٔ ما شد بلند 27شمارهٔ ۱۹۶: تا حرفی از آن لعل می آلود برآمد 28شمارهٔ ۱۹۷: از نالهٔ من خامه خوش آهنگ برآمد 29شمارهٔ ۱۹۸: سختی به ضعیفان جهان بی سبب آید 30شمارهٔ ۱۹۹: صفای عارضش، رنگ از رخ مهتاب بزدای ...31شمارهٔ ۲۰۰: مکن کاری که حرفی از زبان من برون ...32شمارهٔ ۲۰۱: به دل گفتم که خواهد غمزهٔ نامهربا ...33شمارهٔ ۲۰۲: ز هر چاکی که دارد سینه من، بوی خو ...34شمارهٔ ۲۰۳: گیاه خرّمی از تربت پاکم نمی روید 35شمارهٔ ۲۰۴: درنگ ازکاروان ما سبکباران نمی آید 36شمارهٔ ۲۰۵: مداوای جنون از دیده بی خواب می آی ...37شمارهٔ ۲۰۶: وجود کاملان بر ناقصان دشوار می آی ...38شمارهٔ ۲۰۷: ز معراج خریّت، خواجه سنگین بار می ...39شمارهٔ ۲۰۸: ز هجران کار دلتنگی به سامان دیر م ...40شمارهٔ ۲۰۹: در آن محفل که شمع من، تجلی ساز می ...41شمارهٔ ۲۱۰: با سفلگان شراکت روزی، زیان بود 42شمارهٔ ۲۱۱: دمهای زنده را، از اجل کی زیان بود 43شمارهٔ ۲۱۲: امشب که از نظر مه من درگذاره بود 44شمارهٔ ۲۱۳: مرنج از طعنهٔ خصم و مکن عرض کمال ...45شمارهٔ ۲۱۴: در بهاری که مرا بال و پرافشانی بو ...46شمارهٔ ۲۱۵: خجل چون بید مجنون گشتم از نشو و ن ...47شمارهٔ ۲۱۶: تشنه کامان حسد خون مرا نوشیدند 48شمارهٔ ۲۱۷: گهر چون سفته گردد، همچو اشک از دی ...49شمارهٔ ۲۱۸: شود چون جوهر آیینه پیدا، تار می ا ...50شمارهٔ ۲۱۹: عزلت طلب از پایهٔ اقبال نیفتد 51شمارهٔ ۲۲۰: ز شیرین کاری من، بیستون آباد می گ ...52شمارهٔ ۲۲۱: نمی دانم چه سودا در سر مخمور می گ ...53شمارهٔ ۲۲۲: دل از قفس سینه، دم سرد برآورد 54شمارهٔ ۲۲۳: زلف سیهش، آتش بیداد برآورد 55شمارهٔ ۲۲۴: ترسم که بر لبی، سخن آن میان رود 56شمارهٔ ۲۲۵: دلم، شب بر خس و خاشاک کویش تا سحر ...57شمارهٔ ۲۲۶: تن سختی کشم چون در خروش آید، روان ...58شمارهٔ ۲۲۷: ساغر ای عشق به اندازهٔ مخمور بیار 59شمارهٔ ۲۲۸: تیغ ستمت از می پرزور گران تر 60شمارهٔ ۲۲۹: سیمین عذار اوست، ز خط خوش عیارتر 61شمارهٔ ۲۳۰: چمن، به سایه نشینان خرمی بگذار 62شمارهٔ ۲۳۱: کنون ز تربتم ای شوخ، سرگران مگذر 63شمارهٔ ۲۳۲: می آید از کوی مغان طرز طربناکش نگ ...64شمارهٔ ۲۳۳: با آنکه نیست از تو بتی دلنوازتر 65شمارهٔ ۲۳۴: گرفتار تو را در دور خط، شد کام جا ...66شمارهٔ ۲۳۵: ای زلف، پریشان شدگانیم، خبر گیر 67شمارهٔ ۲۳۶: ز خط شده ست عذارش بنفشه زار امروز 68شمارهٔ ۲۳۷: یک ره درآ به دیده و مستی بهانه سا ...69شمارهٔ ۲۳۸: دل طلب کرد، از آن غمزه، عتابی که ...70شمارهٔ ۲۳۹: خون گر نخورد زان لب میگون، چه کند ...71شمارهٔ ۲۴۰: بسته پای چو من بی پر و بالی که مپ ...72شمارهٔ ۲۴۱: از چرخ تنک حوصله، پروا چه کند کس 73شمارهٔ ۲۴۲: غنچه دیدی و دل تنگ ندیدی، افسوس 74شمارهٔ ۲۴۳: نمی کشد، دل ما را به دام و دانهٔ ...75شمارهٔ ۲۴۴: نمی بینم به مسجد رونق، از دلمرده ...76شمارهٔ ۲۴۵: برده شوریدگیم از خود و صهبا در پی ...77شمارهٔ ۲۴۶: لقمه ای را ممسک از آزادگان دارد د ...78شمارهٔ ۲۴۷: سرفرازی طلب از همّت مردانهٔ عشق 79شمارهٔ ۲۴۸: ای آنکه زدی بر قدح، امروز مرا سنگ 80شمارهٔ ۲۴۹: فرش داغ، ار نشود بستر بیماری دل 81شمارهٔ ۲۵۰: در بتکده نامحرم و در کعبه غریبم 82شمارهٔ ۲۵۱: به عشق روی تو، چون لاله داغ می طل ...83شمارهٔ ۲۵۲: ز پی بیگانه خویی را، به امّید وفا ...84شمارهٔ ۲۵۳: در کشور ایجاد، ندانم چه گلستم 85شمارهٔ ۲۵۴: من نازک دل از زخم زبان بسیار می ر ...86شمارهٔ ۲۵۵: غبار گشتم و سرگشته وار می گردم 87شمارهٔ ۲۵۶: به راه آن وفا دشمن، سر و جان شاد ...88شمارهٔ ۲۵۷: نشود گشاده چون نی، گرهی ز کار درد ...89شمارهٔ ۲۵۸: حاصلی که خرمن شد، نذر خوشه چین دا ...90شمارهٔ ۲۵۹: صبوحی می کند تکلیف، کز می کام برد ...91شمارهٔ ۲۶۰: شمع سان، دیده پرآتش مژه پرنم دارم 92شمارهٔ ۲۶۱: خموشم چون قلم امّا، نوا در آستین ...93شمارهٔ ۲۶۲: زد نقش سخن سکهٔ جاوید به نامم 94شمارهٔ ۲۶۳: قناعت چون گهر، با ساغر و مینای خو ...95شمارهٔ ۲۶۴: دمد از چاکهای سینه شیون، تا نفس د ...96شمارهٔ ۲۶۵: نه یاد مصر و نه پروای کاروان دارم 97شمارهٔ ۲۶۶: ز شمع خامه، هر جا در میان افسانه ...98شمارهٔ ۲۶۷: جز وصل علاج دل بیچاره ندارم 99شمارهٔ ۲۶۸: به هرگلشن که شور از شیون مستانه ا ...100شمارهٔ ۲۶۹: از دل، به فرات مژه راهی ست چه ساز ...101شمارهٔ ۲۷۰: به صد شوریدگی، از بزم آن بی باک ب ...102شمارهٔ ۲۷۱: زبان و سود، شد در عشق بی پروا فرا ...103شمارهٔ ۲۷۲: از ضعف مشکل آید، چون می برد ز خوی ...104شمارهٔ ۲۷۳: ز ابر دیده در هر گل، زمین کشته ای ...105شمارهٔ ۲۷۴: با ماست، لطف چشم تغافل پناه،کم 106شمارهٔ ۲۷۵: شکایت نیست، مطلب ناله آهنگ است می ...107شمارهٔ ۲۷۶: بیهوده نگشتم به سراپای دو عالم 108شمارهٔ ۲۷۷: ز رنگش، اشک گلگون بادهٔ نابی ست د ...109شمارهٔ ۲۷۸: دل و جان نژند را مانم 110شمارهٔ ۲۷۹: نکرد عشق تو، مطلب روای خویشتنم 111شمارهٔ ۲۸۰: خزان چه می برد از نوبهار رنگینم 112شمارهٔ ۲۸۱: آسان به جلوه های تو، از جا نمی رو ...113شمارهٔ ۲۸۲: چو سایه در قدم سرو خوش خرام توام 114شمارهٔ ۲۸۳: سیاهی را، به اشک از دیدهٔ خود کام ...115شمارهٔ ۲۸۴: رنگین شد از رخت، چو رگ گل، نظاره ...116شمارهٔ ۲۸۵: ز دل برخاست شوری، دیدهٔ داغ درون ...117شمارهٔ ۲۸۶: زانوی بی کسی هاست، بالین خستهٔ من 118شمارهٔ ۲۸۷: نماید بی سبب حاصل، مسبب مدعای من 119شمارهٔ ۲۸۸: نهانی کرده ای یغما، دل من 120شمارهٔ ۲۸۹: باده بیار و هوش را، از سر ما روان ...121شمارهٔ ۲۹۰: لخت دل با سینه از اشک مدام آمد بر ...122شمارهٔ ۲۹۱: صید از حرم کشد، خم جعد بلند تو 123شمارهٔ ۲۹۲: ز تکبیر فنا، حاضر نشد وقت نماز تو 124شمارهٔ ۲۹۳: دارم دلی دو نیم، ز تیغ زبان تو 125شمارهٔ ۲۹۴: صفای وقت، ز دل های بی غبار بجو 126شمارهٔ ۲۹۵: عریان ز صافی طینتی، از پردهٔ نیرن ...127شمارهٔ ۲۹۶: ای تهیدست، به امّید و امل غره مشو 128شمارهٔ ۲۹۷: به دنبال خرام آن پری رو 129شمارهٔ ۲۹۸: افسرده ایم، جام می خوشگوار کو 130شمارهٔ ۲۹۹: سوخته جان دلم یکی، سنبل مشک فام، ...131شمارهٔ ۳۰۰: به عاشقی، شده ام شهرهٔ جهان از تو 132شمارهٔ ۳۰۱: چون لب نایی و نی، پرده سرایان من ...133شمارهٔ ۳۰۲: طرف نقاب اگر کشی، از رخ نازنین فر ...134شمارهٔ ۳۰۳: مستی فزوده است تو را، در بر آینه 135شمارهٔ ۳۰۴: دل از وفا به خاطر جانان گران شده 136شمارهٔ ۳۰۵: ای خدا، یار مرا میل خریدارش ده 137شمارهٔ ۳۰۶: ای دل به زیر خاک تپیدن چه فایده 138شمارهٔ ۳۰۷: دردت به دوای دل بی تاب رسیده 139شمارهٔ ۳۰۸: تا شانه خشک دستم، بی زلف یار ماند ...140شمارهٔ ۳۰۹: مکن ای بلبل آزرده دل، از خار گله 141شمارهٔ ۳۱۰: صبح است و عزم کوی خرابات کردهای 142شمارهٔ ۳۱۱: به خاموشی سپندم گفت، در بزم پریزا ...143شمارهٔ ۳۱۲: به بالینم نشستی، قد به ناز افراشت ...144شمارهٔ ۳۱۳: من بلبلم و گلبن من یار منستی 145شمارهٔ ۳۱۴: سخنها از وفا می گفتی و جور و جفا ...146شمارهٔ ۳۱۵: غم دل با تو زان گوبم،که دانم شاد ...147شمارهٔ ۳۱۶: دلم را، کرده یک پیمانه خون، لعل م ...148شمارهٔ ۳۱۷: گذشت آن دور کز ساغر، کند یاری مرا ...149شمارهٔ ۳۱۸: شد صید دلم بستهٔ فتراک سواری 150شمارهٔ ۳۱۹: مطرب سرود شوق به مستان چه می بری 151شمارهٔ ۳۲۰: خزان رنگ زردم را، میِ نابی نشد رو ...152شمارهٔ ۳۲۱: خوش آن ساعت که از فیض سحر شاداب ب ...153شمارهٔ ۳۲۲: ای خطِّ لب یار، نمایان شده باشی 154شمارهٔ ۳۲۳: ز مستی، خون دل را، باده می انگاشت ...155شمارهٔ ۳۲۴: نوای پرده سوزم، از کجا پیدا کند گ ...156شمارهٔ ۳۲۵: ببین که هست لبم، بلبل بهار خطی 157شمارهٔ ۳۲۶: سحاب خشک، دیگر از کجا پیدا کند اش ...158شمارهٔ ۳۲۷: نشد از گریهٔ مستانه ساقی، دل کنم ...159شمارهٔ ۳۲۸: دارم گل زخمی به جگر تازه و تر، ها ...160شمارهٔ ۳۲۹: ای که بر دیدهٔ اغیار خرامی داری 161شمارهٔ ۳۳۰: ای برق حسن، شعله به باغ که می زنی 162شمارهٔ ۳۳۱: گره، ز ابروی مسکین نواز وا نکنی 163شمارهٔ ۳۳۲: بی داغ عشق، بر در دل ها چه می روی 164شمارهٔ ۳۳۳: ناصح، سخن چه بیهُده از پند می کنی 165شمارهٔ ۳۳۴: ای دل، ترحمی به گناهی نمی کنی 166شمارهٔ ۳۳۵: می رود صید دلم، سخت کمانی در پی 167شمارهٔ ۳۳۶: بستم چو دل به مهر تو، نامهربان شد ...168شمارهٔ ۳۳۷: تا کی از عشوه، فریب دل ناکام دهی 169شمارهٔ ۳۳۸: نی می دهد از اصل مقامات صدایی 170شمارهٔ ۳۳۹: بنواخت نی را، لبهای نایی 171شمارهٔ ۳۴۰: شکیبایی بود کار دلم، با گرمی خویی 172شمارهٔ ۳۴۱: ای ناله، چند در غم دل دردسر دهی 173شمارهٔ ۳۴۲: تلاش فکر ما را از سخن لافان چه می ...174شمارهٔ ۳۴۳: نماند از گرد غم، در سینه ام جای ش ...175شمارهٔ ۳۴۴: اگر نه در جهان سرچشمه ی حیوان بود ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ