کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دلم، شب بر خس و خاشاک کویش تا سحر غلتد

    چو آن شبنم که درگلزار، برگلهای تر غلتد

    نه پای رفتن و نی دست دامنگیریش دارم

    درین بی دست و پایی ها، مگر اشکم به سر غلتد

    درین بزم آن قدر از خود، ز خودکامی طمع دارم

    کزین پهلو سپند من، به پهلوی دگر غلتد

    سرت گردم، مکن منع از تپیدن، نیم بسمل را

    رسد عاشق به آرامی، چو در خون جگر غلتد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha