به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حزین لاهیجی

حزین لاهیجیغزلیات ناتمامشمارهٔ ۱۸۱: مباد، نفس ز قید خرد گشاده شود

2250عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

مباد، نفس ز قید خرد گشاده شود

بلاست چون سگ درّنده، بی قلاده شود

حریف درد تو اکنون نمی شود دل من

که زور باده، کهن چون شود زیاده شود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۸۰: تقلید من فزونی یاران نمی شود 2شمارهٔ ۱۸۱: مباد، نفس ز قید خرد گشاده شود 3شمارهٔ ۱۸۲: هما که بال و پر خویش سایبان تو دا ...4شمارهٔ ۱۸۳: کی ترک مکر و حیله به احباب می کند 5شمارهٔ ۱۸۴: آن مشکبو غزال ز چشمم گذار کرد 6شمارهٔ ۱۸۵: صحرانورد وحشتم، آن خط و خال کرد 7شمارهٔ ۱۸۶: این عشق تازه دیده به اشکم دچار کر ...8شمارهٔ ۱۸۷: پریشانی ز احسان، بحر بی پایان نمی ...9شمارهٔ ۱۸۸: کسی درد سخن، تا دل نگردد خون چه م ...10شمارهٔ ۱۸۹: چون نقش آن خط و خال، لوح خیال گیر ...11شمارهٔ ۱۹۰: دل از وحشت سرای عالم غدّار می گیر ...12شمارهٔ ۱۹۱: از روی لاله رنگ تو خون جوش می زند 13شمارهٔ ۱۹۲: این باخته نقشان که درین خانهٔ تنگ ...14شمارهٔ ۱۹۳: یکایک از نظرم نور پیکران رفتند 15شمارهٔ ۱۹۴: گر چه در بزم جهان، گردن میناست بل ...16شمارهٔ ۱۹۵: شور مستی از دل دیوانهٔ ما شد بلند 17شمارهٔ ۱۹۶: تا حرفی از آن لعل می آلود برآمد 18شمارهٔ ۱۹۷: از نالهٔ من خامه خوش آهنگ برآمد 19شمارهٔ ۱۹۸: سختی به ضعیفان جهان بی سبب آید 20شمارهٔ ۱۹۹: صفای عارضش، رنگ از رخ مهتاب بزدای ...21شمارهٔ ۲۰۰: مکن کاری که حرفی از زبان من برون ...22شمارهٔ ۲۰۱: به دل گفتم که خواهد غمزهٔ نامهربا ...23شمارهٔ ۲۰۲: ز هر چاکی که دارد سینه من، بوی خو ...24شمارهٔ ۲۰۳: گیاه خرّمی از تربت پاکم نمی روید 25شمارهٔ ۲۰۴: درنگ ازکاروان ما سبکباران نمی آید 26شمارهٔ ۲۰۵: مداوای جنون از دیده بی خواب می آی ...27شمارهٔ ۲۰۶: وجود کاملان بر ناقصان دشوار می آی ...28شمارهٔ ۲۰۷: ز معراج خریّت، خواجه سنگین بار می ...29شمارهٔ ۲۰۸: ز هجران کار دلتنگی به سامان دیر م ...30شمارهٔ ۲۰۹: در آن محفل که شمع من، تجلی ساز می ...31شمارهٔ ۲۱۰: با سفلگان شراکت روزی، زیان بود 32شمارهٔ ۲۱۱: دمهای زنده را، از اجل کی زیان بود 33شمارهٔ ۲۱۲: امشب که از نظر مه من درگذاره بود 34شمارهٔ ۲۱۳: مرنج از طعنهٔ خصم و مکن عرض کمال ...35شمارهٔ ۲۱۴: در بهاری که مرا بال و پرافشانی بو ...36شمارهٔ ۲۱۵: خجل چون بید مجنون گشتم از نشو و ن ...37شمارهٔ ۲۱۶: تشنه کامان حسد خون مرا نوشیدند 38شمارهٔ ۲۱۷: گهر چون سفته گردد، همچو اشک از دی ...39شمارهٔ ۲۱۸: شود چون جوهر آیینه پیدا، تار می ا ...40شمارهٔ ۲۱۹: عزلت طلب از پایهٔ اقبال نیفتد 41شمارهٔ ۲۲۰: ز شیرین کاری من، بیستون آباد می گ ...42شمارهٔ ۲۲۱: نمی دانم چه سودا در سر مخمور می گ ...43شمارهٔ ۲۲۲: دل از قفس سینه، دم سرد برآورد 44شمارهٔ ۲۲۳: زلف سیهش، آتش بیداد برآورد 45شمارهٔ ۲۲۴: ترسم که بر لبی، سخن آن میان رود 46شمارهٔ ۲۲۵: دلم، شب بر خس و خاشاک کویش تا سحر ...47شمارهٔ ۲۲۶: تن سختی کشم چون در خروش آید، روان ...48شمارهٔ ۲۲۷: ساغر ای عشق به اندازهٔ مخمور بیار 49شمارهٔ ۲۲۸: تیغ ستمت از می پرزور گران تر 50شمارهٔ ۲۲۹: سیمین عذار اوست، ز خط خوش عیارتر 51شمارهٔ ۲۳۰: چمن، به سایه نشینان خرمی بگذار 52شمارهٔ ۲۳۱: کنون ز تربتم ای شوخ، سرگران مگذر 53شمارهٔ ۲۳۲: می آید از کوی مغان طرز طربناکش نگ ...54شمارهٔ ۲۳۳: با آنکه نیست از تو بتی دلنوازتر 55شمارهٔ ۲۳۴: گرفتار تو را در دور خط، شد کام جا ...56شمارهٔ ۲۳۵: ای زلف، پریشان شدگانیم، خبر گیر 57شمارهٔ ۲۳۶: ز خط شده ست عذارش بنفشه زار امروز 58شمارهٔ ۲۳۷: یک ره درآ به دیده و مستی بهانه سا ...59شمارهٔ ۲۳۸: دل طلب کرد، از آن غمزه، عتابی که ...60شمارهٔ ۲۳۹: خون گر نخورد زان لب میگون، چه کند ...61شمارهٔ ۲۴۰: بسته پای چو من بی پر و بالی که مپ ...62شمارهٔ ۲۴۱: از چرخ تنک حوصله، پروا چه کند کس 63شمارهٔ ۲۴۲: غنچه دیدی و دل تنگ ندیدی، افسوس 64شمارهٔ ۲۴۳: نمی کشد، دل ما را به دام و دانهٔ ...65شمارهٔ ۲۴۴: نمی بینم به مسجد رونق، از دلمرده ...66شمارهٔ ۲۴۵: برده شوریدگیم از خود و صهبا در پی ...67شمارهٔ ۲۴۶: لقمه ای را ممسک از آزادگان دارد د ...68شمارهٔ ۲۴۷: سرفرازی طلب از همّت مردانهٔ عشق 69شمارهٔ ۲۴۸: ای آنکه زدی بر قدح، امروز مرا سنگ 70شمارهٔ ۲۴۹: فرش داغ، ار نشود بستر بیماری دل 71شمارهٔ ۲۵۰: در بتکده نامحرم و در کعبه غریبم 72شمارهٔ ۲۵۱: به عشق روی تو، چون لاله داغ می طل ...73شمارهٔ ۲۵۲: ز پی بیگانه خویی را، به امّید وفا ...74شمارهٔ ۲۵۳: در کشور ایجاد، ندانم چه گلستم 75شمارهٔ ۲۵۴: من نازک دل از زخم زبان بسیار می ر ...76شمارهٔ ۲۵۵: غبار گشتم و سرگشته وار می گردم 77شمارهٔ ۲۵۶: به راه آن وفا دشمن، سر و جان شاد ...78شمارهٔ ۲۵۷: نشود گشاده چون نی، گرهی ز کار درد ...79شمارهٔ ۲۵۸: حاصلی که خرمن شد، نذر خوشه چین دا ...80شمارهٔ ۲۵۹: صبوحی می کند تکلیف، کز می کام برد ...81شمارهٔ ۲۶۰: شمع سان، دیده پرآتش مژه پرنم دارم 82شمارهٔ ۲۶۱: خموشم چون قلم امّا، نوا در آستین ...83شمارهٔ ۲۶۲: زد نقش سخن سکهٔ جاوید به نامم 84شمارهٔ ۲۶۳: قناعت چون گهر، با ساغر و مینای خو ...85شمارهٔ ۲۶۴: دمد از چاکهای سینه شیون، تا نفس د ...86شمارهٔ ۲۶۵: نه یاد مصر و نه پروای کاروان دارم 87شمارهٔ ۲۶۶: ز شمع خامه، هر جا در میان افسانه ...88شمارهٔ ۲۶۷: جز وصل علاج دل بیچاره ندارم 89شمارهٔ ۲۶۸: به هرگلشن که شور از شیون مستانه ا ...90شمارهٔ ۲۶۹: از دل، به فرات مژه راهی ست چه ساز ...91شمارهٔ ۲۷۰: به صد شوریدگی، از بزم آن بی باک ب ...92شمارهٔ ۲۷۱: زبان و سود، شد در عشق بی پروا فرا ...93شمارهٔ ۲۷۲: از ضعف مشکل آید، چون می برد ز خوی ...94شمارهٔ ۲۷۳: ز ابر دیده در هر گل، زمین کشته ای ...95شمارهٔ ۲۷۴: با ماست، لطف چشم تغافل پناه،کم 96شمارهٔ ۲۷۵: شکایت نیست، مطلب ناله آهنگ است می ...97شمارهٔ ۲۷۶: بیهوده نگشتم به سراپای دو عالم 98شمارهٔ ۲۷۷: ز رنگش، اشک گلگون بادهٔ نابی ست د ...99شمارهٔ ۲۷۸: دل و جان نژند را مانم 100شمارهٔ ۲۷۹: نکرد عشق تو، مطلب روای خویشتنم 101شمارهٔ ۲۸۰: خزان چه می برد از نوبهار رنگینم 102شمارهٔ ۲۸۱: آسان به جلوه های تو، از جا نمی رو ...103شمارهٔ ۲۸۲: چو سایه در قدم سرو خوش خرام توام 104شمارهٔ ۲۸۳: سیاهی را، به اشک از دیدهٔ خود کام ...105شمارهٔ ۲۸۴: رنگین شد از رخت، چو رگ گل، نظاره ...106شمارهٔ ۲۸۵: ز دل برخاست شوری، دیدهٔ داغ درون ...107شمارهٔ ۲۸۶: زانوی بی کسی هاست، بالین خستهٔ من 108شمارهٔ ۲۸۷: نماید بی سبب حاصل، مسبب مدعای من 109شمارهٔ ۲۸۸: نهانی کرده ای یغما، دل من 110شمارهٔ ۲۸۹: باده بیار و هوش را، از سر ما روان ...111شمارهٔ ۲۹۰: لخت دل با سینه از اشک مدام آمد بر ...112شمارهٔ ۲۹۱: صید از حرم کشد، خم جعد بلند تو 113شمارهٔ ۲۹۲: ز تکبیر فنا، حاضر نشد وقت نماز تو 114شمارهٔ ۲۹۳: دارم دلی دو نیم، ز تیغ زبان تو 115شمارهٔ ۲۹۴: صفای وقت، ز دل های بی غبار بجو 116شمارهٔ ۲۹۵: عریان ز صافی طینتی، از پردهٔ نیرن ...117شمارهٔ ۲۹۶: ای تهیدست، به امّید و امل غره مشو 118شمارهٔ ۲۹۷: به دنبال خرام آن پری رو 119شمارهٔ ۲۹۸: افسرده ایم، جام می خوشگوار کو 120شمارهٔ ۲۹۹: سوخته جان دلم یکی، سنبل مشک فام، ...121شمارهٔ ۳۰۰: به عاشقی، شده ام شهرهٔ جهان از تو 122شمارهٔ ۳۰۱: چون لب نایی و نی، پرده سرایان من ...123شمارهٔ ۳۰۲: طرف نقاب اگر کشی، از رخ نازنین فر ...124شمارهٔ ۳۰۳: مستی فزوده است تو را، در بر آینه 125شمارهٔ ۳۰۴: دل از وفا به خاطر جانان گران شده 126شمارهٔ ۳۰۵: ای خدا، یار مرا میل خریدارش ده 127شمارهٔ ۳۰۶: ای دل به زیر خاک تپیدن چه فایده 128شمارهٔ ۳۰۷: دردت به دوای دل بی تاب رسیده 129شمارهٔ ۳۰۸: تا شانه خشک دستم، بی زلف یار ماند ...130شمارهٔ ۳۰۹: مکن ای بلبل آزرده دل، از خار گله 131شمارهٔ ۳۱۰: صبح است و عزم کوی خرابات کردهای 132شمارهٔ ۳۱۱: به خاموشی سپندم گفت، در بزم پریزا ...133شمارهٔ ۳۱۲: به بالینم نشستی، قد به ناز افراشت ...134شمارهٔ ۳۱۳: من بلبلم و گلبن من یار منستی 135شمارهٔ ۳۱۴: سخنها از وفا می گفتی و جور و جفا ...136شمارهٔ ۳۱۵: غم دل با تو زان گوبم،که دانم شاد ...137شمارهٔ ۳۱۶: دلم را، کرده یک پیمانه خون، لعل م ...138شمارهٔ ۳۱۷: گذشت آن دور کز ساغر، کند یاری مرا ...139شمارهٔ ۳۱۸: شد صید دلم بستهٔ فتراک سواری 140شمارهٔ ۳۱۹: مطرب سرود شوق به مستان چه می بری 141شمارهٔ ۳۲۰: خزان رنگ زردم را، میِ نابی نشد رو ...142شمارهٔ ۳۲۱: خوش آن ساعت که از فیض سحر شاداب ب ...143شمارهٔ ۳۲۲: ای خطِّ لب یار، نمایان شده باشی 144شمارهٔ ۳۲۳: ز مستی، خون دل را، باده می انگاشت ...145شمارهٔ ۳۲۴: نوای پرده سوزم، از کجا پیدا کند گ ...146شمارهٔ ۳۲۵: ببین که هست لبم، بلبل بهار خطی 147شمارهٔ ۳۲۶: سحاب خشک، دیگر از کجا پیدا کند اش ...148شمارهٔ ۳۲۷: نشد از گریهٔ مستانه ساقی، دل کنم ...149شمارهٔ ۳۲۸: دارم گل زخمی به جگر تازه و تر، ها ...150شمارهٔ ۳۲۹: ای که بر دیدهٔ اغیار خرامی داری 151شمارهٔ ۳۳۰: ای برق حسن، شعله به باغ که می زنی 152شمارهٔ ۳۳۱: گره، ز ابروی مسکین نواز وا نکنی 153شمارهٔ ۳۳۲: بی داغ عشق، بر در دل ها چه می روی 154شمارهٔ ۳۳۳: ناصح، سخن چه بیهُده از پند می کنی 155شمارهٔ ۳۳۴: ای دل، ترحمی به گناهی نمی کنی 156شمارهٔ ۳۳۵: می رود صید دلم، سخت کمانی در پی 157شمارهٔ ۳۳۶: بستم چو دل به مهر تو، نامهربان شد ...158شمارهٔ ۳۳۷: تا کی از عشوه، فریب دل ناکام دهی 159شمارهٔ ۳۳۸: نی می دهد از اصل مقامات صدایی 160شمارهٔ ۳۳۹: بنواخت نی را، لبهای نایی 161شمارهٔ ۳۴۰: شکیبایی بود کار دلم، با گرمی خویی 162شمارهٔ ۳۴۱: ای ناله، چند در غم دل دردسر دهی 163شمارهٔ ۳۴۲: تلاش فکر ما را از سخن لافان چه می ...164شمارهٔ ۳۴۳: نماند از گرد غم، در سینه ام جای ش ...165شمارهٔ ۳۴۴: اگر نه در جهان سرچشمه ی حیوان بود ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ