به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حزین لاهیجی

حزین لاهیجیغزلیات ناتمامشمارهٔ ۱۹۱: از روی لاله رنگ تو خون جوش می زند

2210عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

از روی لاله رنگ تو خون جوش می زند

بوی تو راه قافلهٔ هوش می زند

چون کاکلت، مدام نباشد سیاه مست

در صبح عارضت، می سرجوش می زند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۹۰: دل از وحشت سرای عالم غدّار می گیر ...2شمارهٔ ۱۹۱: از روی لاله رنگ تو خون جوش می زند 3شمارهٔ ۱۹۲: این باخته نقشان که درین خانهٔ تنگ ...4شمارهٔ ۱۹۳: یکایک از نظرم نور پیکران رفتند 5شمارهٔ ۱۹۴: گر چه در بزم جهان، گردن میناست بل ...6شمارهٔ ۱۹۵: شور مستی از دل دیوانهٔ ما شد بلند 7شمارهٔ ۱۹۶: تا حرفی از آن لعل می آلود برآمد 8شمارهٔ ۱۹۷: از نالهٔ من خامه خوش آهنگ برآمد 9شمارهٔ ۱۹۸: سختی به ضعیفان جهان بی سبب آید 10شمارهٔ ۱۹۹: صفای عارضش، رنگ از رخ مهتاب بزدای ...11شمارهٔ ۲۰۰: مکن کاری که حرفی از زبان من برون ...12شمارهٔ ۲۰۱: به دل گفتم که خواهد غمزهٔ نامهربا ...13شمارهٔ ۲۰۲: ز هر چاکی که دارد سینه من، بوی خو ...14شمارهٔ ۲۰۳: گیاه خرّمی از تربت پاکم نمی روید 15شمارهٔ ۲۰۴: درنگ ازکاروان ما سبکباران نمی آید 16شمارهٔ ۲۰۵: مداوای جنون از دیده بی خواب می آی ...17شمارهٔ ۲۰۶: وجود کاملان بر ناقصان دشوار می آی ...18شمارهٔ ۲۰۷: ز معراج خریّت، خواجه سنگین بار می ...19شمارهٔ ۲۰۸: ز هجران کار دلتنگی به سامان دیر م ...20شمارهٔ ۲۰۹: در آن محفل که شمع من، تجلی ساز می ...21شمارهٔ ۲۱۰: با سفلگان شراکت روزی، زیان بود 22شمارهٔ ۲۱۱: دمهای زنده را، از اجل کی زیان بود 23شمارهٔ ۲۱۲: امشب که از نظر مه من درگذاره بود 24شمارهٔ ۲۱۳: مرنج از طعنهٔ خصم و مکن عرض کمال ...25شمارهٔ ۲۱۴: در بهاری که مرا بال و پرافشانی بو ...26شمارهٔ ۲۱۵: خجل چون بید مجنون گشتم از نشو و ن ...27شمارهٔ ۲۱۶: تشنه کامان حسد خون مرا نوشیدند 28شمارهٔ ۲۱۷: گهر چون سفته گردد، همچو اشک از دی ...29شمارهٔ ۲۱۸: شود چون جوهر آیینه پیدا، تار می ا ...30شمارهٔ ۲۱۹: عزلت طلب از پایهٔ اقبال نیفتد 31شمارهٔ ۲۲۰: ز شیرین کاری من، بیستون آباد می گ ...32شمارهٔ ۲۲۱: نمی دانم چه سودا در سر مخمور می گ ...33شمارهٔ ۲۲۲: دل از قفس سینه، دم سرد برآورد 34شمارهٔ ۲۲۳: زلف سیهش، آتش بیداد برآورد 35شمارهٔ ۲۲۴: ترسم که بر لبی، سخن آن میان رود 36شمارهٔ ۲۲۵: دلم، شب بر خس و خاشاک کویش تا سحر ...37شمارهٔ ۲۲۶: تن سختی کشم چون در خروش آید، روان ...38شمارهٔ ۲۲۷: ساغر ای عشق به اندازهٔ مخمور بیار 39شمارهٔ ۲۲۸: تیغ ستمت از می پرزور گران تر 40شمارهٔ ۲۲۹: سیمین عذار اوست، ز خط خوش عیارتر 41شمارهٔ ۲۳۰: چمن، به سایه نشینان خرمی بگذار 42شمارهٔ ۲۳۱: کنون ز تربتم ای شوخ، سرگران مگذر 43شمارهٔ ۲۳۲: می آید از کوی مغان طرز طربناکش نگ ...44شمارهٔ ۲۳۳: با آنکه نیست از تو بتی دلنوازتر 45شمارهٔ ۲۳۴: گرفتار تو را در دور خط، شد کام جا ...46شمارهٔ ۲۳۵: ای زلف، پریشان شدگانیم، خبر گیر 47شمارهٔ ۲۳۶: ز خط شده ست عذارش بنفشه زار امروز 48شمارهٔ ۲۳۷: یک ره درآ به دیده و مستی بهانه سا ...49شمارهٔ ۲۳۸: دل طلب کرد، از آن غمزه، عتابی که ...50شمارهٔ ۲۳۹: خون گر نخورد زان لب میگون، چه کند ...51شمارهٔ ۲۴۰: بسته پای چو من بی پر و بالی که مپ ...52شمارهٔ ۲۴۱: از چرخ تنک حوصله، پروا چه کند کس 53شمارهٔ ۲۴۲: غنچه دیدی و دل تنگ ندیدی، افسوس 54شمارهٔ ۲۴۳: نمی کشد، دل ما را به دام و دانهٔ ...55شمارهٔ ۲۴۴: نمی بینم به مسجد رونق، از دلمرده ...56شمارهٔ ۲۴۵: برده شوریدگیم از خود و صهبا در پی ...57شمارهٔ ۲۴۶: لقمه ای را ممسک از آزادگان دارد د ...58شمارهٔ ۲۴۷: سرفرازی طلب از همّت مردانهٔ عشق 59شمارهٔ ۲۴۸: ای آنکه زدی بر قدح، امروز مرا سنگ 60شمارهٔ ۲۴۹: فرش داغ، ار نشود بستر بیماری دل 61شمارهٔ ۲۵۰: در بتکده نامحرم و در کعبه غریبم 62شمارهٔ ۲۵۱: به عشق روی تو، چون لاله داغ می طل ...63شمارهٔ ۲۵۲: ز پی بیگانه خویی را، به امّید وفا ...64شمارهٔ ۲۵۳: در کشور ایجاد، ندانم چه گلستم 65شمارهٔ ۲۵۴: من نازک دل از زخم زبان بسیار می ر ...66شمارهٔ ۲۵۵: غبار گشتم و سرگشته وار می گردم 67شمارهٔ ۲۵۶: به راه آن وفا دشمن، سر و جان شاد ...68شمارهٔ ۲۵۷: نشود گشاده چون نی، گرهی ز کار درد ...69شمارهٔ ۲۵۸: حاصلی که خرمن شد، نذر خوشه چین دا ...70شمارهٔ ۲۵۹: صبوحی می کند تکلیف، کز می کام برد ...71شمارهٔ ۲۶۰: شمع سان، دیده پرآتش مژه پرنم دارم 72شمارهٔ ۲۶۱: خموشم چون قلم امّا، نوا در آستین ...73شمارهٔ ۲۶۲: زد نقش سخن سکهٔ جاوید به نامم 74شمارهٔ ۲۶۳: قناعت چون گهر، با ساغر و مینای خو ...75شمارهٔ ۲۶۴: دمد از چاکهای سینه شیون، تا نفس د ...76شمارهٔ ۲۶۵: نه یاد مصر و نه پروای کاروان دارم 77شمارهٔ ۲۶۶: ز شمع خامه، هر جا در میان افسانه ...78شمارهٔ ۲۶۷: جز وصل علاج دل بیچاره ندارم 79شمارهٔ ۲۶۸: به هرگلشن که شور از شیون مستانه ا ...80شمارهٔ ۲۶۹: از دل، به فرات مژه راهی ست چه ساز ...81شمارهٔ ۲۷۰: به صد شوریدگی، از بزم آن بی باک ب ...82شمارهٔ ۲۷۱: زبان و سود، شد در عشق بی پروا فرا ...83شمارهٔ ۲۷۲: از ضعف مشکل آید، چون می برد ز خوی ...84شمارهٔ ۲۷۳: ز ابر دیده در هر گل، زمین کشته ای ...85شمارهٔ ۲۷۴: با ماست، لطف چشم تغافل پناه،کم 86شمارهٔ ۲۷۵: شکایت نیست، مطلب ناله آهنگ است می ...87شمارهٔ ۲۷۶: بیهوده نگشتم به سراپای دو عالم 88شمارهٔ ۲۷۷: ز رنگش، اشک گلگون بادهٔ نابی ست د ...89شمارهٔ ۲۷۸: دل و جان نژند را مانم 90شمارهٔ ۲۷۹: نکرد عشق تو، مطلب روای خویشتنم 91شمارهٔ ۲۸۰: خزان چه می برد از نوبهار رنگینم 92شمارهٔ ۲۸۱: آسان به جلوه های تو، از جا نمی رو ...93شمارهٔ ۲۸۲: چو سایه در قدم سرو خوش خرام توام 94شمارهٔ ۲۸۳: سیاهی را، به اشک از دیدهٔ خود کام ...95شمارهٔ ۲۸۴: رنگین شد از رخت، چو رگ گل، نظاره ...96شمارهٔ ۲۸۵: ز دل برخاست شوری، دیدهٔ داغ درون ...97شمارهٔ ۲۸۶: زانوی بی کسی هاست، بالین خستهٔ من 98شمارهٔ ۲۸۷: نماید بی سبب حاصل، مسبب مدعای من 99شمارهٔ ۲۸۸: نهانی کرده ای یغما، دل من 100شمارهٔ ۲۸۹: باده بیار و هوش را، از سر ما روان ...101شمارهٔ ۲۹۰: لخت دل با سینه از اشک مدام آمد بر ...102شمارهٔ ۲۹۱: صید از حرم کشد، خم جعد بلند تو 103شمارهٔ ۲۹۲: ز تکبیر فنا، حاضر نشد وقت نماز تو 104شمارهٔ ۲۹۳: دارم دلی دو نیم، ز تیغ زبان تو 105شمارهٔ ۲۹۴: صفای وقت، ز دل های بی غبار بجو 106شمارهٔ ۲۹۵: عریان ز صافی طینتی، از پردهٔ نیرن ...107شمارهٔ ۲۹۶: ای تهیدست، به امّید و امل غره مشو 108شمارهٔ ۲۹۷: به دنبال خرام آن پری رو 109شمارهٔ ۲۹۸: افسرده ایم، جام می خوشگوار کو 110شمارهٔ ۲۹۹: سوخته جان دلم یکی، سنبل مشک فام، ...111شمارهٔ ۳۰۰: به عاشقی، شده ام شهرهٔ جهان از تو 112شمارهٔ ۳۰۱: چون لب نایی و نی، پرده سرایان من ...113شمارهٔ ۳۰۲: طرف نقاب اگر کشی، از رخ نازنین فر ...114شمارهٔ ۳۰۳: مستی فزوده است تو را، در بر آینه 115شمارهٔ ۳۰۴: دل از وفا به خاطر جانان گران شده 116شمارهٔ ۳۰۵: ای خدا، یار مرا میل خریدارش ده 117شمارهٔ ۳۰۶: ای دل به زیر خاک تپیدن چه فایده 118شمارهٔ ۳۰۷: دردت به دوای دل بی تاب رسیده 119شمارهٔ ۳۰۸: تا شانه خشک دستم، بی زلف یار ماند ...120شمارهٔ ۳۰۹: مکن ای بلبل آزرده دل، از خار گله 121شمارهٔ ۳۱۰: صبح است و عزم کوی خرابات کردهای 122شمارهٔ ۳۱۱: به خاموشی سپندم گفت، در بزم پریزا ...123شمارهٔ ۳۱۲: به بالینم نشستی، قد به ناز افراشت ...124شمارهٔ ۳۱۳: من بلبلم و گلبن من یار منستی 125شمارهٔ ۳۱۴: سخنها از وفا می گفتی و جور و جفا ...126شمارهٔ ۳۱۵: غم دل با تو زان گوبم،که دانم شاد ...127شمارهٔ ۳۱۶: دلم را، کرده یک پیمانه خون، لعل م ...128شمارهٔ ۳۱۷: گذشت آن دور کز ساغر، کند یاری مرا ...129شمارهٔ ۳۱۸: شد صید دلم بستهٔ فتراک سواری 130شمارهٔ ۳۱۹: مطرب سرود شوق به مستان چه می بری 131شمارهٔ ۳۲۰: خزان رنگ زردم را، میِ نابی نشد رو ...132شمارهٔ ۳۲۱: خوش آن ساعت که از فیض سحر شاداب ب ...133شمارهٔ ۳۲۲: ای خطِّ لب یار، نمایان شده باشی 134شمارهٔ ۳۲۳: ز مستی، خون دل را، باده می انگاشت ...135شمارهٔ ۳۲۴: نوای پرده سوزم، از کجا پیدا کند گ ...136شمارهٔ ۳۲۵: ببین که هست لبم، بلبل بهار خطی 137شمارهٔ ۳۲۶: سحاب خشک، دیگر از کجا پیدا کند اش ...138شمارهٔ ۳۲۷: نشد از گریهٔ مستانه ساقی، دل کنم ...139شمارهٔ ۳۲۸: دارم گل زخمی به جگر تازه و تر، ها ...140شمارهٔ ۳۲۹: ای که بر دیدهٔ اغیار خرامی داری 141شمارهٔ ۳۳۰: ای برق حسن، شعله به باغ که می زنی 142شمارهٔ ۳۳۱: گره، ز ابروی مسکین نواز وا نکنی 143شمارهٔ ۳۳۲: بی داغ عشق، بر در دل ها چه می روی 144شمارهٔ ۳۳۳: ناصح، سخن چه بیهُده از پند می کنی 145شمارهٔ ۳۳۴: ای دل، ترحمی به گناهی نمی کنی 146شمارهٔ ۳۳۵: می رود صید دلم، سخت کمانی در پی 147شمارهٔ ۳۳۶: بستم چو دل به مهر تو، نامهربان شد ...148شمارهٔ ۳۳۷: تا کی از عشوه، فریب دل ناکام دهی 149شمارهٔ ۳۳۸: نی می دهد از اصل مقامات صدایی 150شمارهٔ ۳۳۹: بنواخت نی را، لبهای نایی 151شمارهٔ ۳۴۰: شکیبایی بود کار دلم، با گرمی خویی 152شمارهٔ ۳۴۱: ای ناله، چند در غم دل دردسر دهی 153شمارهٔ ۳۴۲: تلاش فکر ما را از سخن لافان چه می ...154شمارهٔ ۳۴۳: نماند از گرد غم، در سینه ام جای ش ...155شمارهٔ ۳۴۴: اگر نه در جهان سرچشمه ی حیوان بود ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ