به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حزین لاهیجی

حزین لاهیجیغزلیات ناتمامشمارهٔ ۱۶۶: به رنگین جلوه ای در خون کشیدی، گوشه گیران را

2190عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

به رنگین جلوه ای در خون کشیدی، گوشه گیران را

ز شادی بخیه های خرقه ها چاک کفن ها شد

پر از مضمون عبرت مانده ام، پیچیده طوماری

ز پیری قامت فرسوده ام، صرف شکن ها شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد عاشقم به کا ...2شمارهٔ ۱۶۶: به رنگین جلوه ای در خون کشیدی، گو ...3شمارهٔ ۱۶۷: نخل مرا شکوفهٔ صبح امید شد 4شمارهٔ ۱۶۸: ساقی مباد عیدی ما کوتهی شود 5شمارهٔ ۱۶۹: پایان ناز او چو به بیگانگی کشید 6شمارهٔ ۱۷۰: کی نشئهٔ صهبا، دل غمناک گشاید 7شمارهٔ ۱۷۱: آزاده، از حیات خود آزار می کشد 8شمارهٔ ۱۷۲: جز آتش بهار هوا را که بشکند 9شمارهٔ ۱۷۳: آن کیست تا ز کار کسی عقده واکند 10شمارهٔ ۱۷۴: چهره نما که در چمن، شور هزار گل ک ...11شمارهٔ ۱۷۵: اگر یادم، چمن پرورد آغوشش نخواهد ...12شمارهٔ ۱۷۶: به دنیا سر فرو ناوردنم بالین راحت ...13شمارهٔ ۱۷۷: نگاه خشم، چشم شوخ او را زیب دیگر ...14شمارهٔ ۱۷۸: تا زلف تو بر دوش و برم سایه فکن ش ...15شمارهٔ ۱۷۹: همّت آن است که در پیش کرم، دون نش ...16شمارهٔ ۱۸۰: تقلید من فزونی یاران نمی شود 17شمارهٔ ۱۸۱: مباد، نفس ز قید خرد گشاده شود 18شمارهٔ ۱۸۲: هما که بال و پر خویش سایبان تو دا ...19شمارهٔ ۱۸۳: کی ترک مکر و حیله به احباب می کند 20شمارهٔ ۱۸۴: آن مشکبو غزال ز چشمم گذار کرد 21شمارهٔ ۱۸۵: صحرانورد وحشتم، آن خط و خال کرد 22شمارهٔ ۱۸۶: این عشق تازه دیده به اشکم دچار کر ...23شمارهٔ ۱۸۷: پریشانی ز احسان، بحر بی پایان نمی ...24شمارهٔ ۱۸۸: کسی درد سخن، تا دل نگردد خون چه م ...25شمارهٔ ۱۸۹: چون نقش آن خط و خال، لوح خیال گیر ...26شمارهٔ ۱۹۰: دل از وحشت سرای عالم غدّار می گیر ...27شمارهٔ ۱۹۱: از روی لاله رنگ تو خون جوش می زند 28شمارهٔ ۱۹۲: این باخته نقشان که درین خانهٔ تنگ ...29شمارهٔ ۱۹۳: یکایک از نظرم نور پیکران رفتند 30شمارهٔ ۱۹۴: گر چه در بزم جهان، گردن میناست بل ...31شمارهٔ ۱۹۵: شور مستی از دل دیوانهٔ ما شد بلند 32شمارهٔ ۱۹۶: تا حرفی از آن لعل می آلود برآمد 33شمارهٔ ۱۹۷: از نالهٔ من خامه خوش آهنگ برآمد 34شمارهٔ ۱۹۸: سختی به ضعیفان جهان بی سبب آید 35شمارهٔ ۱۹۹: صفای عارضش، رنگ از رخ مهتاب بزدای ...36شمارهٔ ۲۰۰: مکن کاری که حرفی از زبان من برون ...37شمارهٔ ۲۰۱: به دل گفتم که خواهد غمزهٔ نامهربا ...38شمارهٔ ۲۰۲: ز هر چاکی که دارد سینه من، بوی خو ...39شمارهٔ ۲۰۳: گیاه خرّمی از تربت پاکم نمی روید 40شمارهٔ ۲۰۴: درنگ ازکاروان ما سبکباران نمی آید 41شمارهٔ ۲۰۵: مداوای جنون از دیده بی خواب می آی ...42شمارهٔ ۲۰۶: وجود کاملان بر ناقصان دشوار می آی ...43شمارهٔ ۲۰۷: ز معراج خریّت، خواجه سنگین بار می ...44شمارهٔ ۲۰۸: ز هجران کار دلتنگی به سامان دیر م ...45شمارهٔ ۲۰۹: در آن محفل که شمع من، تجلی ساز می ...46شمارهٔ ۲۱۰: با سفلگان شراکت روزی، زیان بود 47شمارهٔ ۲۱۱: دمهای زنده را، از اجل کی زیان بود 48شمارهٔ ۲۱۲: امشب که از نظر مه من درگذاره بود 49شمارهٔ ۲۱۳: مرنج از طعنهٔ خصم و مکن عرض کمال ...50شمارهٔ ۲۱۴: در بهاری که مرا بال و پرافشانی بو ...51شمارهٔ ۲۱۵: خجل چون بید مجنون گشتم از نشو و ن ...52شمارهٔ ۲۱۶: تشنه کامان حسد خون مرا نوشیدند 53شمارهٔ ۲۱۷: گهر چون سفته گردد، همچو اشک از دی ...54شمارهٔ ۲۱۸: شود چون جوهر آیینه پیدا، تار می ا ...55شمارهٔ ۲۱۹: عزلت طلب از پایهٔ اقبال نیفتد 56شمارهٔ ۲۲۰: ز شیرین کاری من، بیستون آباد می گ ...57شمارهٔ ۲۲۱: نمی دانم چه سودا در سر مخمور می گ ...58شمارهٔ ۲۲۲: دل از قفس سینه، دم سرد برآورد 59شمارهٔ ۲۲۳: زلف سیهش، آتش بیداد برآورد 60شمارهٔ ۲۲۴: ترسم که بر لبی، سخن آن میان رود 61شمارهٔ ۲۲۵: دلم، شب بر خس و خاشاک کویش تا سحر ...62شمارهٔ ۲۲۶: تن سختی کشم چون در خروش آید، روان ...63شمارهٔ ۲۲۷: ساغر ای عشق به اندازهٔ مخمور بیار 64شمارهٔ ۲۲۸: تیغ ستمت از می پرزور گران تر 65شمارهٔ ۲۲۹: سیمین عذار اوست، ز خط خوش عیارتر 66شمارهٔ ۲۳۰: چمن، به سایه نشینان خرمی بگذار 67شمارهٔ ۲۳۱: کنون ز تربتم ای شوخ، سرگران مگذر 68شمارهٔ ۲۳۲: می آید از کوی مغان طرز طربناکش نگ ...69شمارهٔ ۲۳۳: با آنکه نیست از تو بتی دلنوازتر 70شمارهٔ ۲۳۴: گرفتار تو را در دور خط، شد کام جا ...71شمارهٔ ۲۳۵: ای زلف، پریشان شدگانیم، خبر گیر 72شمارهٔ ۲۳۶: ز خط شده ست عذارش بنفشه زار امروز 73شمارهٔ ۲۳۷: یک ره درآ به دیده و مستی بهانه سا ...74شمارهٔ ۲۳۸: دل طلب کرد، از آن غمزه، عتابی که ...75شمارهٔ ۲۳۹: خون گر نخورد زان لب میگون، چه کند ...76شمارهٔ ۲۴۰: بسته پای چو من بی پر و بالی که مپ ...77شمارهٔ ۲۴۱: از چرخ تنک حوصله، پروا چه کند کس 78شمارهٔ ۲۴۲: غنچه دیدی و دل تنگ ندیدی، افسوس 79شمارهٔ ۲۴۳: نمی کشد، دل ما را به دام و دانهٔ ...80شمارهٔ ۲۴۴: نمی بینم به مسجد رونق، از دلمرده ...81شمارهٔ ۲۴۵: برده شوریدگیم از خود و صهبا در پی ...82شمارهٔ ۲۴۶: لقمه ای را ممسک از آزادگان دارد د ...83شمارهٔ ۲۴۷: سرفرازی طلب از همّت مردانهٔ عشق 84شمارهٔ ۲۴۸: ای آنکه زدی بر قدح، امروز مرا سنگ 85شمارهٔ ۲۴۹: فرش داغ، ار نشود بستر بیماری دل 86شمارهٔ ۲۵۰: در بتکده نامحرم و در کعبه غریبم 87شمارهٔ ۲۵۱: به عشق روی تو، چون لاله داغ می طل ...88شمارهٔ ۲۵۲: ز پی بیگانه خویی را، به امّید وفا ...89شمارهٔ ۲۵۳: در کشور ایجاد، ندانم چه گلستم 90شمارهٔ ۲۵۴: من نازک دل از زخم زبان بسیار می ر ...91شمارهٔ ۲۵۵: غبار گشتم و سرگشته وار می گردم 92شمارهٔ ۲۵۶: به راه آن وفا دشمن، سر و جان شاد ...93شمارهٔ ۲۵۷: نشود گشاده چون نی، گرهی ز کار درد ...94شمارهٔ ۲۵۸: حاصلی که خرمن شد، نذر خوشه چین دا ...95شمارهٔ ۲۵۹: صبوحی می کند تکلیف، کز می کام برد ...96شمارهٔ ۲۶۰: شمع سان، دیده پرآتش مژه پرنم دارم 97شمارهٔ ۲۶۱: خموشم چون قلم امّا، نوا در آستین ...98شمارهٔ ۲۶۲: زد نقش سخن سکهٔ جاوید به نامم 99شمارهٔ ۲۶۳: قناعت چون گهر، با ساغر و مینای خو ...100شمارهٔ ۲۶۴: دمد از چاکهای سینه شیون، تا نفس د ...101شمارهٔ ۲۶۵: نه یاد مصر و نه پروای کاروان دارم 102شمارهٔ ۲۶۶: ز شمع خامه، هر جا در میان افسانه ...103شمارهٔ ۲۶۷: جز وصل علاج دل بیچاره ندارم 104شمارهٔ ۲۶۸: به هرگلشن که شور از شیون مستانه ا ...105شمارهٔ ۲۶۹: از دل، به فرات مژه راهی ست چه ساز ...106شمارهٔ ۲۷۰: به صد شوریدگی، از بزم آن بی باک ب ...107شمارهٔ ۲۷۱: زبان و سود، شد در عشق بی پروا فرا ...108شمارهٔ ۲۷۲: از ضعف مشکل آید، چون می برد ز خوی ...109شمارهٔ ۲۷۳: ز ابر دیده در هر گل، زمین کشته ای ...110شمارهٔ ۲۷۴: با ماست، لطف چشم تغافل پناه،کم 111شمارهٔ ۲۷۵: شکایت نیست، مطلب ناله آهنگ است می ...112شمارهٔ ۲۷۶: بیهوده نگشتم به سراپای دو عالم 113شمارهٔ ۲۷۷: ز رنگش، اشک گلگون بادهٔ نابی ست د ...114شمارهٔ ۲۷۸: دل و جان نژند را مانم 115شمارهٔ ۲۷۹: نکرد عشق تو، مطلب روای خویشتنم 116شمارهٔ ۲۸۰: خزان چه می برد از نوبهار رنگینم 117شمارهٔ ۲۸۱: آسان به جلوه های تو، از جا نمی رو ...118شمارهٔ ۲۸۲: چو سایه در قدم سرو خوش خرام توام 119شمارهٔ ۲۸۳: سیاهی را، به اشک از دیدهٔ خود کام ...120شمارهٔ ۲۸۴: رنگین شد از رخت، چو رگ گل، نظاره ...121شمارهٔ ۲۸۵: ز دل برخاست شوری، دیدهٔ داغ درون ...122شمارهٔ ۲۸۶: زانوی بی کسی هاست، بالین خستهٔ من 123شمارهٔ ۲۸۷: نماید بی سبب حاصل، مسبب مدعای من 124شمارهٔ ۲۸۸: نهانی کرده ای یغما، دل من 125شمارهٔ ۲۸۹: باده بیار و هوش را، از سر ما روان ...126شمارهٔ ۲۹۰: لخت دل با سینه از اشک مدام آمد بر ...127شمارهٔ ۲۹۱: صید از حرم کشد، خم جعد بلند تو 128شمارهٔ ۲۹۲: ز تکبیر فنا، حاضر نشد وقت نماز تو 129شمارهٔ ۲۹۳: دارم دلی دو نیم، ز تیغ زبان تو 130شمارهٔ ۲۹۴: صفای وقت، ز دل های بی غبار بجو 131شمارهٔ ۲۹۵: عریان ز صافی طینتی، از پردهٔ نیرن ...132شمارهٔ ۲۹۶: ای تهیدست، به امّید و امل غره مشو 133شمارهٔ ۲۹۷: به دنبال خرام آن پری رو 134شمارهٔ ۲۹۸: افسرده ایم، جام می خوشگوار کو 135شمارهٔ ۲۹۹: سوخته جان دلم یکی، سنبل مشک فام، ...136شمارهٔ ۳۰۰: به عاشقی، شده ام شهرهٔ جهان از تو 137شمارهٔ ۳۰۱: چون لب نایی و نی، پرده سرایان من ...138شمارهٔ ۳۰۲: طرف نقاب اگر کشی، از رخ نازنین فر ...139شمارهٔ ۳۰۳: مستی فزوده است تو را، در بر آینه 140شمارهٔ ۳۰۴: دل از وفا به خاطر جانان گران شده 141شمارهٔ ۳۰۵: ای خدا، یار مرا میل خریدارش ده 142شمارهٔ ۳۰۶: ای دل به زیر خاک تپیدن چه فایده 143شمارهٔ ۳۰۷: دردت به دوای دل بی تاب رسیده 144شمارهٔ ۳۰۸: تا شانه خشک دستم، بی زلف یار ماند ...145شمارهٔ ۳۰۹: مکن ای بلبل آزرده دل، از خار گله 146شمارهٔ ۳۱۰: صبح است و عزم کوی خرابات کردهای 147شمارهٔ ۳۱۱: به خاموشی سپندم گفت، در بزم پریزا ...148شمارهٔ ۳۱۲: به بالینم نشستی، قد به ناز افراشت ...149شمارهٔ ۳۱۳: من بلبلم و گلبن من یار منستی 150شمارهٔ ۳۱۴: سخنها از وفا می گفتی و جور و جفا ...151شمارهٔ ۳۱۵: غم دل با تو زان گوبم،که دانم شاد ...152شمارهٔ ۳۱۶: دلم را، کرده یک پیمانه خون، لعل م ...153شمارهٔ ۳۱۷: گذشت آن دور کز ساغر، کند یاری مرا ...154شمارهٔ ۳۱۸: شد صید دلم بستهٔ فتراک سواری 155شمارهٔ ۳۱۹: مطرب سرود شوق به مستان چه می بری 156شمارهٔ ۳۲۰: خزان رنگ زردم را، میِ نابی نشد رو ...157شمارهٔ ۳۲۱: خوش آن ساعت که از فیض سحر شاداب ب ...158شمارهٔ ۳۲۲: ای خطِّ لب یار، نمایان شده باشی 159شمارهٔ ۳۲۳: ز مستی، خون دل را، باده می انگاشت ...160شمارهٔ ۳۲۴: نوای پرده سوزم، از کجا پیدا کند گ ...161شمارهٔ ۳۲۵: ببین که هست لبم، بلبل بهار خطی 162شمارهٔ ۳۲۶: سحاب خشک، دیگر از کجا پیدا کند اش ...163شمارهٔ ۳۲۷: نشد از گریهٔ مستانه ساقی، دل کنم ...164شمارهٔ ۳۲۸: دارم گل زخمی به جگر تازه و تر، ها ...165شمارهٔ ۳۲۹: ای که بر دیدهٔ اغیار خرامی داری 166شمارهٔ ۳۳۰: ای برق حسن، شعله به باغ که می زنی 167شمارهٔ ۳۳۱: گره، ز ابروی مسکین نواز وا نکنی 168شمارهٔ ۳۳۲: بی داغ عشق، بر در دل ها چه می روی 169شمارهٔ ۳۳۳: ناصح، سخن چه بیهُده از پند می کنی 170شمارهٔ ۳۳۴: ای دل، ترحمی به گناهی نمی کنی 171شمارهٔ ۳۳۵: می رود صید دلم، سخت کمانی در پی 172شمارهٔ ۳۳۶: بستم چو دل به مهر تو، نامهربان شد ...173شمارهٔ ۳۳۷: تا کی از عشوه، فریب دل ناکام دهی 174شمارهٔ ۳۳۸: نی می دهد از اصل مقامات صدایی 175شمارهٔ ۳۳۹: بنواخت نی را، لبهای نایی 176شمارهٔ ۳۴۰: شکیبایی بود کار دلم، با گرمی خویی 177شمارهٔ ۳۴۱: ای ناله، چند در غم دل دردسر دهی 178شمارهٔ ۳۴۲: تلاش فکر ما را از سخن لافان چه می ...179شمارهٔ ۳۴۳: نماند از گرد غم، در سینه ام جای ش ...180شمارهٔ ۳۴۴: اگر نه در جهان سرچشمه ی حیوان بود ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ