به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حزین لاهیجی

حزین لاهیجیغزلیات ناتمامآب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد عاشقم به کام دل، عاشق این چنین باشد طعنه بر گنه کاران، ای بهشتیان مزنید جنّت بنی آدم، حسن گندمین باشد

2930عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

لب گویای من چون شمع، مقراض سخنها شد

زبان روشنم، افسانه ساز انجمنها شد

ز بس سر می زند ز اندیشه ام، یاد خط سبزش

ز نقش پای کلکم، صفحه ها رشک چمن ها شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۶۴: آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد 2آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد عاشقم به کا ...3شمارهٔ ۱۶۶: به رنگین جلوه ای در خون کشیدی، گو ...4شمارهٔ ۱۶۷: نخل مرا شکوفهٔ صبح امید شد 5شمارهٔ ۱۶۸: ساقی مباد عیدی ما کوتهی شود 6شمارهٔ ۱۶۹: پایان ناز او چو به بیگانگی کشید 7شمارهٔ ۱۷۰: کی نشئهٔ صهبا، دل غمناک گشاید 8شمارهٔ ۱۷۱: آزاده، از حیات خود آزار می کشد 9شمارهٔ ۱۷۲: جز آتش بهار هوا را که بشکند 10شمارهٔ ۱۷۳: آن کیست تا ز کار کسی عقده واکند 11شمارهٔ ۱۷۴: چهره نما که در چمن، شور هزار گل ک ...12شمارهٔ ۱۷۵: اگر یادم، چمن پرورد آغوشش نخواهد ...13شمارهٔ ۱۷۶: به دنیا سر فرو ناوردنم بالین راحت ...14شمارهٔ ۱۷۷: نگاه خشم، چشم شوخ او را زیب دیگر ...15شمارهٔ ۱۷۸: تا زلف تو بر دوش و برم سایه فکن ش ...16شمارهٔ ۱۷۹: همّت آن است که در پیش کرم، دون نش ...17شمارهٔ ۱۸۰: تقلید من فزونی یاران نمی شود 18شمارهٔ ۱۸۱: مباد، نفس ز قید خرد گشاده شود 19شمارهٔ ۱۸۲: هما که بال و پر خویش سایبان تو دا ...20شمارهٔ ۱۸۳: کی ترک مکر و حیله به احباب می کند 21شمارهٔ ۱۸۴: آن مشکبو غزال ز چشمم گذار کرد 22شمارهٔ ۱۸۵: صحرانورد وحشتم، آن خط و خال کرد 23شمارهٔ ۱۸۶: این عشق تازه دیده به اشکم دچار کر ...24شمارهٔ ۱۸۷: پریشانی ز احسان، بحر بی پایان نمی ...25شمارهٔ ۱۸۸: کسی درد سخن، تا دل نگردد خون چه م ...26شمارهٔ ۱۸۹: چون نقش آن خط و خال، لوح خیال گیر ...27شمارهٔ ۱۹۰: دل از وحشت سرای عالم غدّار می گیر ...28شمارهٔ ۱۹۱: از روی لاله رنگ تو خون جوش می زند 29شمارهٔ ۱۹۲: این باخته نقشان که درین خانهٔ تنگ ...30شمارهٔ ۱۹۳: یکایک از نظرم نور پیکران رفتند 31شمارهٔ ۱۹۴: گر چه در بزم جهان، گردن میناست بل ...32شمارهٔ ۱۹۵: شور مستی از دل دیوانهٔ ما شد بلند 33شمارهٔ ۱۹۶: تا حرفی از آن لعل می آلود برآمد 34شمارهٔ ۱۹۷: از نالهٔ من خامه خوش آهنگ برآمد 35شمارهٔ ۱۹۸: سختی به ضعیفان جهان بی سبب آید 36شمارهٔ ۱۹۹: صفای عارضش، رنگ از رخ مهتاب بزدای ...37شمارهٔ ۲۰۰: مکن کاری که حرفی از زبان من برون ...38شمارهٔ ۲۰۱: به دل گفتم که خواهد غمزهٔ نامهربا ...39شمارهٔ ۲۰۲: ز هر چاکی که دارد سینه من، بوی خو ...40شمارهٔ ۲۰۳: گیاه خرّمی از تربت پاکم نمی روید 41شمارهٔ ۲۰۴: درنگ ازکاروان ما سبکباران نمی آید 42شمارهٔ ۲۰۵: مداوای جنون از دیده بی خواب می آی ...43شمارهٔ ۲۰۶: وجود کاملان بر ناقصان دشوار می آی ...44شمارهٔ ۲۰۷: ز معراج خریّت، خواجه سنگین بار می ...45شمارهٔ ۲۰۸: ز هجران کار دلتنگی به سامان دیر م ...46شمارهٔ ۲۰۹: در آن محفل که شمع من، تجلی ساز می ...47شمارهٔ ۲۱۰: با سفلگان شراکت روزی، زیان بود 48شمارهٔ ۲۱۱: دمهای زنده را، از اجل کی زیان بود 49شمارهٔ ۲۱۲: امشب که از نظر مه من درگذاره بود 50شمارهٔ ۲۱۳: مرنج از طعنهٔ خصم و مکن عرض کمال ...51شمارهٔ ۲۱۴: در بهاری که مرا بال و پرافشانی بو ...52شمارهٔ ۲۱۵: خجل چون بید مجنون گشتم از نشو و ن ...53شمارهٔ ۲۱۶: تشنه کامان حسد خون مرا نوشیدند 54شمارهٔ ۲۱۷: گهر چون سفته گردد، همچو اشک از دی ...55شمارهٔ ۲۱۸: شود چون جوهر آیینه پیدا، تار می ا ...56شمارهٔ ۲۱۹: عزلت طلب از پایهٔ اقبال نیفتد 57شمارهٔ ۲۲۰: ز شیرین کاری من، بیستون آباد می گ ...58شمارهٔ ۲۲۱: نمی دانم چه سودا در سر مخمور می گ ...59شمارهٔ ۲۲۲: دل از قفس سینه، دم سرد برآورد 60شمارهٔ ۲۲۳: زلف سیهش، آتش بیداد برآورد 61شمارهٔ ۲۲۴: ترسم که بر لبی، سخن آن میان رود 62شمارهٔ ۲۲۵: دلم، شب بر خس و خاشاک کویش تا سحر ...63شمارهٔ ۲۲۶: تن سختی کشم چون در خروش آید، روان ...64شمارهٔ ۲۲۷: ساغر ای عشق به اندازهٔ مخمور بیار 65شمارهٔ ۲۲۸: تیغ ستمت از می پرزور گران تر 66شمارهٔ ۲۲۹: سیمین عذار اوست، ز خط خوش عیارتر 67شمارهٔ ۲۳۰: چمن، به سایه نشینان خرمی بگذار 68شمارهٔ ۲۳۱: کنون ز تربتم ای شوخ، سرگران مگذر 69شمارهٔ ۲۳۲: می آید از کوی مغان طرز طربناکش نگ ...70شمارهٔ ۲۳۳: با آنکه نیست از تو بتی دلنوازتر 71شمارهٔ ۲۳۴: گرفتار تو را در دور خط، شد کام جا ...72شمارهٔ ۲۳۵: ای زلف، پریشان شدگانیم، خبر گیر 73شمارهٔ ۲۳۶: ز خط شده ست عذارش بنفشه زار امروز 74شمارهٔ ۲۳۷: یک ره درآ به دیده و مستی بهانه سا ...75شمارهٔ ۲۳۸: دل طلب کرد، از آن غمزه، عتابی که ...76شمارهٔ ۲۳۹: خون گر نخورد زان لب میگون، چه کند ...77شمارهٔ ۲۴۰: بسته پای چو من بی پر و بالی که مپ ...78شمارهٔ ۲۴۱: از چرخ تنک حوصله، پروا چه کند کس 79شمارهٔ ۲۴۲: غنچه دیدی و دل تنگ ندیدی، افسوس 80شمارهٔ ۲۴۳: نمی کشد، دل ما را به دام و دانهٔ ...81شمارهٔ ۲۴۴: نمی بینم به مسجد رونق، از دلمرده ...82شمارهٔ ۲۴۵: برده شوریدگیم از خود و صهبا در پی ...83شمارهٔ ۲۴۶: لقمه ای را ممسک از آزادگان دارد د ...84شمارهٔ ۲۴۷: سرفرازی طلب از همّت مردانهٔ عشق 85شمارهٔ ۲۴۸: ای آنکه زدی بر قدح، امروز مرا سنگ 86شمارهٔ ۲۴۹: فرش داغ، ار نشود بستر بیماری دل 87شمارهٔ ۲۵۰: در بتکده نامحرم و در کعبه غریبم 88شمارهٔ ۲۵۱: به عشق روی تو، چون لاله داغ می طل ...89شمارهٔ ۲۵۲: ز پی بیگانه خویی را، به امّید وفا ...90شمارهٔ ۲۵۳: در کشور ایجاد، ندانم چه گلستم 91شمارهٔ ۲۵۴: من نازک دل از زخم زبان بسیار می ر ...92شمارهٔ ۲۵۵: غبار گشتم و سرگشته وار می گردم 93شمارهٔ ۲۵۶: به راه آن وفا دشمن، سر و جان شاد ...94شمارهٔ ۲۵۷: نشود گشاده چون نی، گرهی ز کار درد ...95شمارهٔ ۲۵۸: حاصلی که خرمن شد، نذر خوشه چین دا ...96شمارهٔ ۲۵۹: صبوحی می کند تکلیف، کز می کام برد ...97شمارهٔ ۲۶۰: شمع سان، دیده پرآتش مژه پرنم دارم 98شمارهٔ ۲۶۱: خموشم چون قلم امّا، نوا در آستین ...99شمارهٔ ۲۶۲: زد نقش سخن سکهٔ جاوید به نامم 100شمارهٔ ۲۶۳: قناعت چون گهر، با ساغر و مینای خو ...101شمارهٔ ۲۶۴: دمد از چاکهای سینه شیون، تا نفس د ...102شمارهٔ ۲۶۵: نه یاد مصر و نه پروای کاروان دارم 103شمارهٔ ۲۶۶: ز شمع خامه، هر جا در میان افسانه ...104شمارهٔ ۲۶۷: جز وصل علاج دل بیچاره ندارم 105شمارهٔ ۲۶۸: به هرگلشن که شور از شیون مستانه ا ...106شمارهٔ ۲۶۹: از دل، به فرات مژه راهی ست چه ساز ...107شمارهٔ ۲۷۰: به صد شوریدگی، از بزم آن بی باک ب ...108شمارهٔ ۲۷۱: زبان و سود، شد در عشق بی پروا فرا ...109شمارهٔ ۲۷۲: از ضعف مشکل آید، چون می برد ز خوی ...110شمارهٔ ۲۷۳: ز ابر دیده در هر گل، زمین کشته ای ...111شمارهٔ ۲۷۴: با ماست، لطف چشم تغافل پناه،کم 112شمارهٔ ۲۷۵: شکایت نیست، مطلب ناله آهنگ است می ...113شمارهٔ ۲۷۶: بیهوده نگشتم به سراپای دو عالم 114شمارهٔ ۲۷۷: ز رنگش، اشک گلگون بادهٔ نابی ست د ...115شمارهٔ ۲۷۸: دل و جان نژند را مانم 116شمارهٔ ۲۷۹: نکرد عشق تو، مطلب روای خویشتنم 117شمارهٔ ۲۸۰: خزان چه می برد از نوبهار رنگینم 118شمارهٔ ۲۸۱: آسان به جلوه های تو، از جا نمی رو ...119شمارهٔ ۲۸۲: چو سایه در قدم سرو خوش خرام توام 120شمارهٔ ۲۸۳: سیاهی را، به اشک از دیدهٔ خود کام ...121شمارهٔ ۲۸۴: رنگین شد از رخت، چو رگ گل، نظاره ...122شمارهٔ ۲۸۵: ز دل برخاست شوری، دیدهٔ داغ درون ...123شمارهٔ ۲۸۶: زانوی بی کسی هاست، بالین خستهٔ من 124شمارهٔ ۲۸۷: نماید بی سبب حاصل، مسبب مدعای من 125شمارهٔ ۲۸۸: نهانی کرده ای یغما، دل من 126شمارهٔ ۲۸۹: باده بیار و هوش را، از سر ما روان ...127شمارهٔ ۲۹۰: لخت دل با سینه از اشک مدام آمد بر ...128شمارهٔ ۲۹۱: صید از حرم کشد، خم جعد بلند تو 129شمارهٔ ۲۹۲: ز تکبیر فنا، حاضر نشد وقت نماز تو 130شمارهٔ ۲۹۳: دارم دلی دو نیم، ز تیغ زبان تو 131شمارهٔ ۲۹۴: صفای وقت، ز دل های بی غبار بجو 132شمارهٔ ۲۹۵: عریان ز صافی طینتی، از پردهٔ نیرن ...133شمارهٔ ۲۹۶: ای تهیدست، به امّید و امل غره مشو 134شمارهٔ ۲۹۷: به دنبال خرام آن پری رو 135شمارهٔ ۲۹۸: افسرده ایم، جام می خوشگوار کو 136شمارهٔ ۲۹۹: سوخته جان دلم یکی، سنبل مشک فام، ...137شمارهٔ ۳۰۰: به عاشقی، شده ام شهرهٔ جهان از تو 138شمارهٔ ۳۰۱: چون لب نایی و نی، پرده سرایان من ...139شمارهٔ ۳۰۲: طرف نقاب اگر کشی، از رخ نازنین فر ...140شمارهٔ ۳۰۳: مستی فزوده است تو را، در بر آینه 141شمارهٔ ۳۰۴: دل از وفا به خاطر جانان گران شده 142شمارهٔ ۳۰۵: ای خدا، یار مرا میل خریدارش ده 143شمارهٔ ۳۰۶: ای دل به زیر خاک تپیدن چه فایده 144شمارهٔ ۳۰۷: دردت به دوای دل بی تاب رسیده 145شمارهٔ ۳۰۸: تا شانه خشک دستم، بی زلف یار ماند ...146شمارهٔ ۳۰۹: مکن ای بلبل آزرده دل، از خار گله 147شمارهٔ ۳۱۰: صبح است و عزم کوی خرابات کردهای 148شمارهٔ ۳۱۱: به خاموشی سپندم گفت، در بزم پریزا ...149شمارهٔ ۳۱۲: به بالینم نشستی، قد به ناز افراشت ...150شمارهٔ ۳۱۳: من بلبلم و گلبن من یار منستی 151شمارهٔ ۳۱۴: سخنها از وفا می گفتی و جور و جفا ...152شمارهٔ ۳۱۵: غم دل با تو زان گوبم،که دانم شاد ...153شمارهٔ ۳۱۶: دلم را، کرده یک پیمانه خون، لعل م ...154شمارهٔ ۳۱۷: گذشت آن دور کز ساغر، کند یاری مرا ...155شمارهٔ ۳۱۸: شد صید دلم بستهٔ فتراک سواری 156شمارهٔ ۳۱۹: مطرب سرود شوق به مستان چه می بری 157شمارهٔ ۳۲۰: خزان رنگ زردم را، میِ نابی نشد رو ...158شمارهٔ ۳۲۱: خوش آن ساعت که از فیض سحر شاداب ب ...159شمارهٔ ۳۲۲: ای خطِّ لب یار، نمایان شده باشی 160شمارهٔ ۳۲۳: ز مستی، خون دل را، باده می انگاشت ...161شمارهٔ ۳۲۴: نوای پرده سوزم، از کجا پیدا کند گ ...162شمارهٔ ۳۲۵: ببین که هست لبم، بلبل بهار خطی 163شمارهٔ ۳۲۶: سحاب خشک، دیگر از کجا پیدا کند اش ...164شمارهٔ ۳۲۷: نشد از گریهٔ مستانه ساقی، دل کنم ...165شمارهٔ ۳۲۸: دارم گل زخمی به جگر تازه و تر، ها ...166شمارهٔ ۳۲۹: ای که بر دیدهٔ اغیار خرامی داری 167شمارهٔ ۳۳۰: ای برق حسن، شعله به باغ که می زنی 168شمارهٔ ۳۳۱: گره، ز ابروی مسکین نواز وا نکنی 169شمارهٔ ۳۳۲: بی داغ عشق، بر در دل ها چه می روی 170شمارهٔ ۳۳۳: ناصح، سخن چه بیهُده از پند می کنی 171شمارهٔ ۳۳۴: ای دل، ترحمی به گناهی نمی کنی 172شمارهٔ ۳۳۵: می رود صید دلم، سخت کمانی در پی 173شمارهٔ ۳۳۶: بستم چو دل به مهر تو، نامهربان شد ...174شمارهٔ ۳۳۷: تا کی از عشوه، فریب دل ناکام دهی 175شمارهٔ ۳۳۸: نی می دهد از اصل مقامات صدایی 176شمارهٔ ۳۳۹: بنواخت نی را، لبهای نایی 177شمارهٔ ۳۴۰: شکیبایی بود کار دلم، با گرمی خویی 178شمارهٔ ۳۴۱: ای ناله، چند در غم دل دردسر دهی 179شمارهٔ ۳۴۲: تلاش فکر ما را از سخن لافان چه می ...180شمارهٔ ۳۴۳: نماند از گرد غم، در سینه ام جای ش ...181شمارهٔ ۳۴۴: اگر نه در جهان سرچشمه ی حیوان بود ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ