به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حزین لاهیجی

حزین لاهیجیغزلیات ناتمامشمارهٔ ۱۰۲: در پرده دل، جلوه گری بار دگر داشت

3090عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

در پرده دل، جلوه گری بار دگر داشت

پیمانه چشمم، می دیدار دگر داشت

از زلف نپرداخت به ما، پرتو رویش

این شمع دل افروز، شب تار دگر داشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۰۱: دامن فشاند و شمع مزارم به باد داش ...2شمارهٔ ۱۰۲: در پرده دل، جلوه گری بار دگر داشت 3شمارهٔ ۱۰۳: بیگانگی، به مشرب ما آشناتر است 4شمارهٔ ۱۰۴: غافل که سینه، آتش آهن گداز داشت 5شمارهٔ ۱۰۵: آن روز، شب تیرهٔ ما هم سحری داشت 6شمارهٔ ۱۰۶: ایّام غمم، مرا بهار است 7شمارهٔ ۱۰۷: به گلشنی که رخش، گوشهٔ نقاب شکست 8شمارهٔ ۱۰۸: نشئهٔ فیض، در آب و گِل درویشان اس ...9شمارهٔ ۱۰۹: همدم سنجیده گفتاران، لب پیمانه اس ...10شمارهٔ ۱۱۰: هر سو که بود میل تو، جای تو همان ...11شمارهٔ ۱۱۱: دیوانه، عاقلانه به هامون گریخته س ...12شمارهٔ ۱۱۲: بر لبم حرف دهان تنگ یار افتاده اس ...13شمارهٔ ۱۱۳: روشن از حیرت دل شد که دلارایی هست 14شمارهٔ ۱۱۴: بال و پر گر به اسیری نبود پروا نی ...15شمارهٔ ۱۱۵: طوفان فتنه است و کسی دستگیر نیست 16شمارهٔ ۱۱۶: چون شمع، بی سبب نفسم جانگداز نیست 17شمارهٔ ۱۱۷: زاهد خمیده است چو چنگ و ملول نیست 18شمارهٔ ۱۱۸: مستمع گر نکند فهم، غم اینم نیست 19شمارهٔ ۱۱۹: مدتی شد که در این بزم سخن سازی نی ...20شمارهٔ ۱۲۰: پی برده هر که، وادیِ دل جلوه گاه ...21شمارهٔ ۱۲۱: نتوانست به موی کمر یار آویخت 22شمارهٔ ۱۲۲: بی باده سیه مست، شب از یاسمن کیست 23شمارهٔ ۱۲۳: این داغ دلفروز ندانم چراغ کیست 24شمارهٔ ۱۲۴: دو نان، به دل زنند سنان از زبان ب ...25شمارهٔ ۱۲۵: دل از یادش، در آغوش من شیدا نمی گ ...26شمارهٔ ۱۲۶: ز بی برگی، ره الفت دلم بر دوستان ...27شمارهٔ ۱۲۷: کجا دلبستگی عاشق به حسن بی وفا دا ...28شمارهٔ ۱۲۸: عشق در سینهٔ من، لاله ستان ها دار ...29شمارهٔ ۱۲۹: سامان پریشان دلی اندوخته دارم 30شمارهٔ ۱۳۰: آتشکده ای در جگر سوخته دارم 31شمارهٔ ۱۳۱: ز بی مهریّ او، داغم چراغ مرده ای ...32شمارهٔ ۱۳۲: شوریده سرم، طرهٔ پیچان تو دارد 33شمارهٔ ۱۳۳: شکرخند دلم خواهش ز لعل می کشی دار ...34شمارهٔ ۱۳۴: گزند کوکب از کژدم فزون جان را زیا ...35شمارهٔ ۱۳۵: دگر خونابه دل، دیده را آلودنی دار ...36شمارهٔ ۱۳۶: تپش سینهٔ ما، بانگ درایی دارد 37شمارهٔ ۱۳۷: عمر گذران، فکر مه و سال ندارد 38شمارهٔ ۱۳۸: با داغ محبت، دل دیوانه نسازد 39شمارهٔ ۱۳۹: شراب خون من، آن مست را مخمور می س ...40شمارهٔ ۱۴۰: مریض زهد را آن روی آتشناک می سازد 41شمارهٔ ۱۴۱: ز افسانه کی به شب، مژهٔ ما به هم ...42شمارهٔ ۱۴۲: هرکس که نظر باز به آن زلف دوتا شد 43شمارهٔ ۱۴۳: سخن چون می سرایم، کلک شکربار می س ...44شمارهٔ ۱۴۴: رنگت به خون لاله، قدح در خمار زد 45شمارهٔ ۱۴۵: شراب لعلی آن نوش لب، به ما چه رسد 46شمارهٔ ۱۴۶: بلاکش عاشقی کو با غم جانانه می سا ...47شمارهٔ ۱۴۷: نقاب آنجا که از رخسارهٔ جانانه بر ...48شمارهٔ ۱۴۸: قاصد سخنی از لب یارم نرسانید 49شمارهٔ ۱۴۹: آن قدر کرد تپیدن که به آرام رساند 50شمارهٔ ۱۵۰: آتشی گرمتر از آتش محرومی نیست 51شمارهٔ ۱۵۱: به دنیا قدر ارباب مذلت بیش می باش ...52شمارهٔ ۱۵۲: در طمع، کام دل بی بصران می باشد 53شمارهٔ ۱۵۳: تذرو دل، اسیر سرو آزاد تو می باشد 54شمارهٔ ۱۵۴: خون من تیغ تو آندم که به خاک افشا ...55شمارهٔ ۱۵۵: چر با سردی دی بلبلان را کینه می ب ...56شمارهٔ ۱۵۶: دلم در زلف او، از سینه نالان بیشت ...57شمارهٔ ۱۵۷: نقش مراد دنیا، نقش بر آب باشد 58شمارهٔ ۱۵۸: سخنم چو هست، در دل نمک سراب باشد 59شمارهٔ ۱۵۹: پریشان سنبلش، دیباچهٔ احوال من با ...60شمارهٔ ۱۶۰: خیالت مونس جان اسیران در بدن باشد 61شمارهٔ ۱۶۱: با دل غم آن رشک پری، ساخته باشد 62شمارهٔ ۱۶۲: خوشا چشمی که محو لذّت نظّاره ای ب ...63شمارهٔ ۱۶۳: ز غیرت، آب گوهر نخل عزّت را به جو ...64شمارهٔ ۱۶۴: آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد 65آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد عاشقم به کا ...66شمارهٔ ۱۶۶: به رنگین جلوه ای در خون کشیدی، گو ...67شمارهٔ ۱۶۷: نخل مرا شکوفهٔ صبح امید شد 68شمارهٔ ۱۶۸: ساقی مباد عیدی ما کوتهی شود 69شمارهٔ ۱۶۹: پایان ناز او چو به بیگانگی کشید 70شمارهٔ ۱۷۰: کی نشئهٔ صهبا، دل غمناک گشاید 71شمارهٔ ۱۷۱: آزاده، از حیات خود آزار می کشد 72شمارهٔ ۱۷۲: جز آتش بهار هوا را که بشکند 73شمارهٔ ۱۷۳: آن کیست تا ز کار کسی عقده واکند 74شمارهٔ ۱۷۴: چهره نما که در چمن، شور هزار گل ک ...75شمارهٔ ۱۷۵: اگر یادم، چمن پرورد آغوشش نخواهد ...76شمارهٔ ۱۷۶: به دنیا سر فرو ناوردنم بالین راحت ...77شمارهٔ ۱۷۷: نگاه خشم، چشم شوخ او را زیب دیگر ...78شمارهٔ ۱۷۸: تا زلف تو بر دوش و برم سایه فکن ش ...79شمارهٔ ۱۷۹: همّت آن است که در پیش کرم، دون نش ...80شمارهٔ ۱۸۰: تقلید من فزونی یاران نمی شود 81شمارهٔ ۱۸۱: مباد، نفس ز قید خرد گشاده شود 82شمارهٔ ۱۸۲: هما که بال و پر خویش سایبان تو دا ...83شمارهٔ ۱۸۳: کی ترک مکر و حیله به احباب می کند 84شمارهٔ ۱۸۴: آن مشکبو غزال ز چشمم گذار کرد 85شمارهٔ ۱۸۵: صحرانورد وحشتم، آن خط و خال کرد 86شمارهٔ ۱۸۶: این عشق تازه دیده به اشکم دچار کر ...87شمارهٔ ۱۸۷: پریشانی ز احسان، بحر بی پایان نمی ...88شمارهٔ ۱۸۸: کسی درد سخن، تا دل نگردد خون چه م ...89شمارهٔ ۱۸۹: چون نقش آن خط و خال، لوح خیال گیر ...90شمارهٔ ۱۹۰: دل از وحشت سرای عالم غدّار می گیر ...91شمارهٔ ۱۹۱: از روی لاله رنگ تو خون جوش می زند 92شمارهٔ ۱۹۲: این باخته نقشان که درین خانهٔ تنگ ...93شمارهٔ ۱۹۳: یکایک از نظرم نور پیکران رفتند 94شمارهٔ ۱۹۴: گر چه در بزم جهان، گردن میناست بل ...95شمارهٔ ۱۹۵: شور مستی از دل دیوانهٔ ما شد بلند 96شمارهٔ ۱۹۶: تا حرفی از آن لعل می آلود برآمد 97شمارهٔ ۱۹۷: از نالهٔ من خامه خوش آهنگ برآمد 98شمارهٔ ۱۹۸: سختی به ضعیفان جهان بی سبب آید 99شمارهٔ ۱۹۹: صفای عارضش، رنگ از رخ مهتاب بزدای ...100شمارهٔ ۲۰۰: مکن کاری که حرفی از زبان من برون ...101شمارهٔ ۲۰۱: به دل گفتم که خواهد غمزهٔ نامهربا ...102شمارهٔ ۲۰۲: ز هر چاکی که دارد سینه من، بوی خو ...103شمارهٔ ۲۰۳: گیاه خرّمی از تربت پاکم نمی روید 104شمارهٔ ۲۰۴: درنگ ازکاروان ما سبکباران نمی آید 105شمارهٔ ۲۰۵: مداوای جنون از دیده بی خواب می آی ...106شمارهٔ ۲۰۶: وجود کاملان بر ناقصان دشوار می آی ...107شمارهٔ ۲۰۷: ز معراج خریّت، خواجه سنگین بار می ...108شمارهٔ ۲۰۸: ز هجران کار دلتنگی به سامان دیر م ...109شمارهٔ ۲۰۹: در آن محفل که شمع من، تجلی ساز می ...110شمارهٔ ۲۱۰: با سفلگان شراکت روزی، زیان بود 111شمارهٔ ۲۱۱: دمهای زنده را، از اجل کی زیان بود 112شمارهٔ ۲۱۲: امشب که از نظر مه من درگذاره بود 113شمارهٔ ۲۱۳: مرنج از طعنهٔ خصم و مکن عرض کمال ...114شمارهٔ ۲۱۴: در بهاری که مرا بال و پرافشانی بو ...115شمارهٔ ۲۱۵: خجل چون بید مجنون گشتم از نشو و ن ...116شمارهٔ ۲۱۶: تشنه کامان حسد خون مرا نوشیدند 117شمارهٔ ۲۱۷: گهر چون سفته گردد، همچو اشک از دی ...118شمارهٔ ۲۱۸: شود چون جوهر آیینه پیدا، تار می ا ...119شمارهٔ ۲۱۹: عزلت طلب از پایهٔ اقبال نیفتد 120شمارهٔ ۲۲۰: ز شیرین کاری من، بیستون آباد می گ ...121شمارهٔ ۲۲۱: نمی دانم چه سودا در سر مخمور می گ ...122شمارهٔ ۲۲۲: دل از قفس سینه، دم سرد برآورد 123شمارهٔ ۲۲۳: زلف سیهش، آتش بیداد برآورد 124شمارهٔ ۲۲۴: ترسم که بر لبی، سخن آن میان رود 125شمارهٔ ۲۲۵: دلم، شب بر خس و خاشاک کویش تا سحر ...126شمارهٔ ۲۲۶: تن سختی کشم چون در خروش آید، روان ...127شمارهٔ ۲۲۷: ساغر ای عشق به اندازهٔ مخمور بیار 128شمارهٔ ۲۲۸: تیغ ستمت از می پرزور گران تر 129شمارهٔ ۲۲۹: سیمین عذار اوست، ز خط خوش عیارتر 130شمارهٔ ۲۳۰: چمن، به سایه نشینان خرمی بگذار 131شمارهٔ ۲۳۱: کنون ز تربتم ای شوخ، سرگران مگذر 132شمارهٔ ۲۳۲: می آید از کوی مغان طرز طربناکش نگ ...133شمارهٔ ۲۳۳: با آنکه نیست از تو بتی دلنوازتر 134شمارهٔ ۲۳۴: گرفتار تو را در دور خط، شد کام جا ...135شمارهٔ ۲۳۵: ای زلف، پریشان شدگانیم، خبر گیر 136شمارهٔ ۲۳۶: ز خط شده ست عذارش بنفشه زار امروز 137شمارهٔ ۲۳۷: یک ره درآ به دیده و مستی بهانه سا ...138شمارهٔ ۲۳۸: دل طلب کرد، از آن غمزه، عتابی که ...139شمارهٔ ۲۳۹: خون گر نخورد زان لب میگون، چه کند ...140شمارهٔ ۲۴۰: بسته پای چو من بی پر و بالی که مپ ...141شمارهٔ ۲۴۱: از چرخ تنک حوصله، پروا چه کند کس 142شمارهٔ ۲۴۲: غنچه دیدی و دل تنگ ندیدی، افسوس 143شمارهٔ ۲۴۳: نمی کشد، دل ما را به دام و دانهٔ ...144شمارهٔ ۲۴۴: نمی بینم به مسجد رونق، از دلمرده ...145شمارهٔ ۲۴۵: برده شوریدگیم از خود و صهبا در پی ...146شمارهٔ ۲۴۶: لقمه ای را ممسک از آزادگان دارد د ...147شمارهٔ ۲۴۷: سرفرازی طلب از همّت مردانهٔ عشق 148شمارهٔ ۲۴۸: ای آنکه زدی بر قدح، امروز مرا سنگ 149شمارهٔ ۲۴۹: فرش داغ، ار نشود بستر بیماری دل 150شمارهٔ ۲۵۰: در بتکده نامحرم و در کعبه غریبم 151شمارهٔ ۲۵۱: به عشق روی تو، چون لاله داغ می طل ...152شمارهٔ ۲۵۲: ز پی بیگانه خویی را، به امّید وفا ...153شمارهٔ ۲۵۳: در کشور ایجاد، ندانم چه گلستم 154شمارهٔ ۲۵۴: من نازک دل از زخم زبان بسیار می ر ...155شمارهٔ ۲۵۵: غبار گشتم و سرگشته وار می گردم 156شمارهٔ ۲۵۶: به راه آن وفا دشمن، سر و جان شاد ...157شمارهٔ ۲۵۷: نشود گشاده چون نی، گرهی ز کار درد ...158شمارهٔ ۲۵۸: حاصلی که خرمن شد، نذر خوشه چین دا ...159شمارهٔ ۲۵۹: صبوحی می کند تکلیف، کز می کام برد ...160شمارهٔ ۲۶۰: شمع سان، دیده پرآتش مژه پرنم دارم 161شمارهٔ ۲۶۱: خموشم چون قلم امّا، نوا در آستین ...162شمارهٔ ۲۶۲: زد نقش سخن سکهٔ جاوید به نامم 163شمارهٔ ۲۶۳: قناعت چون گهر، با ساغر و مینای خو ...164شمارهٔ ۲۶۴: دمد از چاکهای سینه شیون، تا نفس د ...165شمارهٔ ۲۶۵: نه یاد مصر و نه پروای کاروان دارم 166شمارهٔ ۲۶۶: ز شمع خامه، هر جا در میان افسانه ...167شمارهٔ ۲۶۷: جز وصل علاج دل بیچاره ندارم 168شمارهٔ ۲۶۸: به هرگلشن که شور از شیون مستانه ا ...169شمارهٔ ۲۶۹: از دل، به فرات مژه راهی ست چه ساز ...170شمارهٔ ۲۷۰: به صد شوریدگی، از بزم آن بی باک ب ...171شمارهٔ ۲۷۱: زبان و سود، شد در عشق بی پروا فرا ...172شمارهٔ ۲۷۲: از ضعف مشکل آید، چون می برد ز خوی ...173شمارهٔ ۲۷۳: ز ابر دیده در هر گل، زمین کشته ای ...174شمارهٔ ۲۷۴: با ماست، لطف چشم تغافل پناه،کم 175شمارهٔ ۲۷۵: شکایت نیست، مطلب ناله آهنگ است می ...176شمارهٔ ۲۷۶: بیهوده نگشتم به سراپای دو عالم 177شمارهٔ ۲۷۷: ز رنگش، اشک گلگون بادهٔ نابی ست د ...178شمارهٔ ۲۷۸: دل و جان نژند را مانم 179شمارهٔ ۲۷۹: نکرد عشق تو، مطلب روای خویشتنم 180شمارهٔ ۲۸۰: خزان چه می برد از نوبهار رنگینم 181شمارهٔ ۲۸۱: آسان به جلوه های تو، از جا نمی رو ...182شمارهٔ ۲۸۲: چو سایه در قدم سرو خوش خرام توام 183شمارهٔ ۲۸۳: سیاهی را، به اشک از دیدهٔ خود کام ...184شمارهٔ ۲۸۴: رنگین شد از رخت، چو رگ گل، نظاره ...185شمارهٔ ۲۸۵: ز دل برخاست شوری، دیدهٔ داغ درون ...186شمارهٔ ۲۸۶: زانوی بی کسی هاست، بالین خستهٔ من 187شمارهٔ ۲۸۷: نماید بی سبب حاصل، مسبب مدعای من 188شمارهٔ ۲۸۸: نهانی کرده ای یغما، دل من 189شمارهٔ ۲۸۹: باده بیار و هوش را، از سر ما روان ...190شمارهٔ ۲۹۰: لخت دل با سینه از اشک مدام آمد بر ...191شمارهٔ ۲۹۱: صید از حرم کشد، خم جعد بلند تو 192شمارهٔ ۲۹۲: ز تکبیر فنا، حاضر نشد وقت نماز تو 193شمارهٔ ۲۹۳: دارم دلی دو نیم، ز تیغ زبان تو 194شمارهٔ ۲۹۴: صفای وقت، ز دل های بی غبار بجو 195شمارهٔ ۲۹۵: عریان ز صافی طینتی، از پردهٔ نیرن ...196شمارهٔ ۲۹۶: ای تهیدست، به امّید و امل غره مشو 197شمارهٔ ۲۹۷: به دنبال خرام آن پری رو 198شمارهٔ ۲۹۸: افسرده ایم، جام می خوشگوار کو 199شمارهٔ ۲۹۹: سوخته جان دلم یکی، سنبل مشک فام، ...200شمارهٔ ۳۰۰: به عاشقی، شده ام شهرهٔ جهان از تو 201شمارهٔ ۳۰۱: چون لب نایی و نی، پرده سرایان من ...202شمارهٔ ۳۰۲: طرف نقاب اگر کشی، از رخ نازنین فر ...203شمارهٔ ۳۰۳: مستی فزوده است تو را، در بر آینه 204شمارهٔ ۳۰۴: دل از وفا به خاطر جانان گران شده 205شمارهٔ ۳۰۵: ای خدا، یار مرا میل خریدارش ده 206شمارهٔ ۳۰۶: ای دل به زیر خاک تپیدن چه فایده 207شمارهٔ ۳۰۷: دردت به دوای دل بی تاب رسیده 208شمارهٔ ۳۰۸: تا شانه خشک دستم، بی زلف یار ماند ...209شمارهٔ ۳۰۹: مکن ای بلبل آزرده دل، از خار گله 210شمارهٔ ۳۱۰: صبح است و عزم کوی خرابات کردهای 211شمارهٔ ۳۱۱: به خاموشی سپندم گفت، در بزم پریزا ...212شمارهٔ ۳۱۲: به بالینم نشستی، قد به ناز افراشت ...213شمارهٔ ۳۱۳: من بلبلم و گلبن من یار منستی 214شمارهٔ ۳۱۴: سخنها از وفا می گفتی و جور و جفا ...215شمارهٔ ۳۱۵: غم دل با تو زان گوبم،که دانم شاد ...216شمارهٔ ۳۱۶: دلم را، کرده یک پیمانه خون، لعل م ...217شمارهٔ ۳۱۷: گذشت آن دور کز ساغر، کند یاری مرا ...218شمارهٔ ۳۱۸: شد صید دلم بستهٔ فتراک سواری 219شمارهٔ ۳۱۹: مطرب سرود شوق به مستان چه می بری 220شمارهٔ ۳۲۰: خزان رنگ زردم را، میِ نابی نشد رو ...221شمارهٔ ۳۲۱: خوش آن ساعت که از فیض سحر شاداب ب ...222شمارهٔ ۳۲۲: ای خطِّ لب یار، نمایان شده باشی 223شمارهٔ ۳۲۳: ز مستی، خون دل را، باده می انگاشت ...224شمارهٔ ۳۲۴: نوای پرده سوزم، از کجا پیدا کند گ ...225شمارهٔ ۳۲۵: ببین که هست لبم، بلبل بهار خطی 226شمارهٔ ۳۲۶: سحاب خشک، دیگر از کجا پیدا کند اش ...227شمارهٔ ۳۲۷: نشد از گریهٔ مستانه ساقی، دل کنم ...228شمارهٔ ۳۲۸: دارم گل زخمی به جگر تازه و تر، ها ...229شمارهٔ ۳۲۹: ای که بر دیدهٔ اغیار خرامی داری 230شمارهٔ ۳۳۰: ای برق حسن، شعله به باغ که می زنی 231شمارهٔ ۳۳۱: گره، ز ابروی مسکین نواز وا نکنی 232شمارهٔ ۳۳۲: بی داغ عشق، بر در دل ها چه می روی 233شمارهٔ ۳۳۳: ناصح، سخن چه بیهُده از پند می کنی 234شمارهٔ ۳۳۴: ای دل، ترحمی به گناهی نمی کنی 235شمارهٔ ۳۳۵: می رود صید دلم، سخت کمانی در پی 236شمارهٔ ۳۳۶: بستم چو دل به مهر تو، نامهربان شد ...237شمارهٔ ۳۳۷: تا کی از عشوه، فریب دل ناکام دهی 238شمارهٔ ۳۳۸: نی می دهد از اصل مقامات صدایی 239شمارهٔ ۳۳۹: بنواخت نی را، لبهای نایی 240شمارهٔ ۳۴۰: شکیبایی بود کار دلم، با گرمی خویی 241شمارهٔ ۳۴۱: ای ناله، چند در غم دل دردسر دهی 242شمارهٔ ۳۴۲: تلاش فکر ما را از سخن لافان چه می ...243شمارهٔ ۳۴۳: نماند از گرد غم، در سینه ام جای ش ...244شمارهٔ ۳۴۴: اگر نه در جهان سرچشمه ی حیوان بود ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ