به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حزین لاهیجی

حزین لاهیجیغزلیات ناتمامشمارهٔ ۱۱۹: مدتی شد که در این بزم سخن سازی نیست

2170عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

مدتی شد که در این بزم سخن سازی نیست

گوش چندان که دهم، زمزمه پردازی نیست

یا رب از زخم دلم زحمت مرهم بردار

غیر این روزنهٔ فیض، در بازی نیست

آنکه یک عمر، در این تنگ قفس داشت مرا

گیرم آزاد کند، قوت پروازی نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۱۸: مستمع گر نکند فهم، غم اینم نیست 2شمارهٔ ۱۱۹: مدتی شد که در این بزم سخن سازی نی ...3شمارهٔ ۱۲۰: پی برده هر که، وادیِ دل جلوه گاه ...4شمارهٔ ۱۲۱: نتوانست به موی کمر یار آویخت 5شمارهٔ ۱۲۲: بی باده سیه مست، شب از یاسمن کیست 6شمارهٔ ۱۲۳: این داغ دلفروز ندانم چراغ کیست 7شمارهٔ ۱۲۴: دو نان، به دل زنند سنان از زبان ب ...8شمارهٔ ۱۲۵: دل از یادش، در آغوش من شیدا نمی گ ...9شمارهٔ ۱۲۶: ز بی برگی، ره الفت دلم بر دوستان ...10شمارهٔ ۱۲۷: کجا دلبستگی عاشق به حسن بی وفا دا ...11شمارهٔ ۱۲۸: عشق در سینهٔ من، لاله ستان ها دار ...12شمارهٔ ۱۲۹: سامان پریشان دلی اندوخته دارم 13شمارهٔ ۱۳۰: آتشکده ای در جگر سوخته دارم 14شمارهٔ ۱۳۱: ز بی مهریّ او، داغم چراغ مرده ای ...15شمارهٔ ۱۳۲: شوریده سرم، طرهٔ پیچان تو دارد 16شمارهٔ ۱۳۳: شکرخند دلم خواهش ز لعل می کشی دار ...17شمارهٔ ۱۳۴: گزند کوکب از کژدم فزون جان را زیا ...18شمارهٔ ۱۳۵: دگر خونابه دل، دیده را آلودنی دار ...19شمارهٔ ۱۳۶: تپش سینهٔ ما، بانگ درایی دارد 20شمارهٔ ۱۳۷: عمر گذران، فکر مه و سال ندارد 21شمارهٔ ۱۳۸: با داغ محبت، دل دیوانه نسازد 22شمارهٔ ۱۳۹: شراب خون من، آن مست را مخمور می س ...23شمارهٔ ۱۴۰: مریض زهد را آن روی آتشناک می سازد 24شمارهٔ ۱۴۱: ز افسانه کی به شب، مژهٔ ما به هم ...25شمارهٔ ۱۴۲: هرکس که نظر باز به آن زلف دوتا شد 26شمارهٔ ۱۴۳: سخن چون می سرایم، کلک شکربار می س ...27شمارهٔ ۱۴۴: رنگت به خون لاله، قدح در خمار زد 28شمارهٔ ۱۴۵: شراب لعلی آن نوش لب، به ما چه رسد 29شمارهٔ ۱۴۶: بلاکش عاشقی کو با غم جانانه می سا ...30شمارهٔ ۱۴۷: نقاب آنجا که از رخسارهٔ جانانه بر ...31شمارهٔ ۱۴۸: قاصد سخنی از لب یارم نرسانید 32شمارهٔ ۱۴۹: آن قدر کرد تپیدن که به آرام رساند 33شمارهٔ ۱۵۰: آتشی گرمتر از آتش محرومی نیست 34شمارهٔ ۱۵۱: به دنیا قدر ارباب مذلت بیش می باش ...35شمارهٔ ۱۵۲: در طمع، کام دل بی بصران می باشد 36شمارهٔ ۱۵۳: تذرو دل، اسیر سرو آزاد تو می باشد 37شمارهٔ ۱۵۴: خون من تیغ تو آندم که به خاک افشا ...38شمارهٔ ۱۵۵: چر با سردی دی بلبلان را کینه می ب ...39شمارهٔ ۱۵۶: دلم در زلف او، از سینه نالان بیشت ...40شمارهٔ ۱۵۷: نقش مراد دنیا، نقش بر آب باشد 41شمارهٔ ۱۵۸: سخنم چو هست، در دل نمک سراب باشد 42شمارهٔ ۱۵۹: پریشان سنبلش، دیباچهٔ احوال من با ...43شمارهٔ ۱۶۰: خیالت مونس جان اسیران در بدن باشد 44شمارهٔ ۱۶۱: با دل غم آن رشک پری، ساخته باشد 45شمارهٔ ۱۶۲: خوشا چشمی که محو لذّت نظّاره ای ب ...46شمارهٔ ۱۶۳: ز غیرت، آب گوهر نخل عزّت را به جو ...47شمارهٔ ۱۶۴: آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد 48آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد عاشقم به کا ...49شمارهٔ ۱۶۶: به رنگین جلوه ای در خون کشیدی، گو ...50شمارهٔ ۱۶۷: نخل مرا شکوفهٔ صبح امید شد 51شمارهٔ ۱۶۸: ساقی مباد عیدی ما کوتهی شود 52شمارهٔ ۱۶۹: پایان ناز او چو به بیگانگی کشید 53شمارهٔ ۱۷۰: کی نشئهٔ صهبا، دل غمناک گشاید 54شمارهٔ ۱۷۱: آزاده، از حیات خود آزار می کشد 55شمارهٔ ۱۷۲: جز آتش بهار هوا را که بشکند 56شمارهٔ ۱۷۳: آن کیست تا ز کار کسی عقده واکند 57شمارهٔ ۱۷۴: چهره نما که در چمن، شور هزار گل ک ...58شمارهٔ ۱۷۵: اگر یادم، چمن پرورد آغوشش نخواهد ...59شمارهٔ ۱۷۶: به دنیا سر فرو ناوردنم بالین راحت ...60شمارهٔ ۱۷۷: نگاه خشم، چشم شوخ او را زیب دیگر ...61شمارهٔ ۱۷۸: تا زلف تو بر دوش و برم سایه فکن ش ...62شمارهٔ ۱۷۹: همّت آن است که در پیش کرم، دون نش ...63شمارهٔ ۱۸۰: تقلید من فزونی یاران نمی شود 64شمارهٔ ۱۸۱: مباد، نفس ز قید خرد گشاده شود 65شمارهٔ ۱۸۲: هما که بال و پر خویش سایبان تو دا ...66شمارهٔ ۱۸۳: کی ترک مکر و حیله به احباب می کند 67شمارهٔ ۱۸۴: آن مشکبو غزال ز چشمم گذار کرد 68شمارهٔ ۱۸۵: صحرانورد وحشتم، آن خط و خال کرد 69شمارهٔ ۱۸۶: این عشق تازه دیده به اشکم دچار کر ...70شمارهٔ ۱۸۷: پریشانی ز احسان، بحر بی پایان نمی ...71شمارهٔ ۱۸۸: کسی درد سخن، تا دل نگردد خون چه م ...72شمارهٔ ۱۸۹: چون نقش آن خط و خال، لوح خیال گیر ...73شمارهٔ ۱۹۰: دل از وحشت سرای عالم غدّار می گیر ...74شمارهٔ ۱۹۱: از روی لاله رنگ تو خون جوش می زند 75شمارهٔ ۱۹۲: این باخته نقشان که درین خانهٔ تنگ ...76شمارهٔ ۱۹۳: یکایک از نظرم نور پیکران رفتند 77شمارهٔ ۱۹۴: گر چه در بزم جهان، گردن میناست بل ...78شمارهٔ ۱۹۵: شور مستی از دل دیوانهٔ ما شد بلند 79شمارهٔ ۱۹۶: تا حرفی از آن لعل می آلود برآمد 80شمارهٔ ۱۹۷: از نالهٔ من خامه خوش آهنگ برآمد 81شمارهٔ ۱۹۸: سختی به ضعیفان جهان بی سبب آید 82شمارهٔ ۱۹۹: صفای عارضش، رنگ از رخ مهتاب بزدای ...83شمارهٔ ۲۰۰: مکن کاری که حرفی از زبان من برون ...84شمارهٔ ۲۰۱: به دل گفتم که خواهد غمزهٔ نامهربا ...85شمارهٔ ۲۰۲: ز هر چاکی که دارد سینه من، بوی خو ...86شمارهٔ ۲۰۳: گیاه خرّمی از تربت پاکم نمی روید 87شمارهٔ ۲۰۴: درنگ ازکاروان ما سبکباران نمی آید 88شمارهٔ ۲۰۵: مداوای جنون از دیده بی خواب می آی ...89شمارهٔ ۲۰۶: وجود کاملان بر ناقصان دشوار می آی ...90شمارهٔ ۲۰۷: ز معراج خریّت، خواجه سنگین بار می ...91شمارهٔ ۲۰۸: ز هجران کار دلتنگی به سامان دیر م ...92شمارهٔ ۲۰۹: در آن محفل که شمع من، تجلی ساز می ...93شمارهٔ ۲۱۰: با سفلگان شراکت روزی، زیان بود 94شمارهٔ ۲۱۱: دمهای زنده را، از اجل کی زیان بود 95شمارهٔ ۲۱۲: امشب که از نظر مه من درگذاره بود 96شمارهٔ ۲۱۳: مرنج از طعنهٔ خصم و مکن عرض کمال ...97شمارهٔ ۲۱۴: در بهاری که مرا بال و پرافشانی بو ...98شمارهٔ ۲۱۵: خجل چون بید مجنون گشتم از نشو و ن ...99شمارهٔ ۲۱۶: تشنه کامان حسد خون مرا نوشیدند 100شمارهٔ ۲۱۷: گهر چون سفته گردد، همچو اشک از دی ...101شمارهٔ ۲۱۸: شود چون جوهر آیینه پیدا، تار می ا ...102شمارهٔ ۲۱۹: عزلت طلب از پایهٔ اقبال نیفتد 103شمارهٔ ۲۲۰: ز شیرین کاری من، بیستون آباد می گ ...104شمارهٔ ۲۲۱: نمی دانم چه سودا در سر مخمور می گ ...105شمارهٔ ۲۲۲: دل از قفس سینه، دم سرد برآورد 106شمارهٔ ۲۲۳: زلف سیهش، آتش بیداد برآورد 107شمارهٔ ۲۲۴: ترسم که بر لبی، سخن آن میان رود 108شمارهٔ ۲۲۵: دلم، شب بر خس و خاشاک کویش تا سحر ...109شمارهٔ ۲۲۶: تن سختی کشم چون در خروش آید، روان ...110شمارهٔ ۲۲۷: ساغر ای عشق به اندازهٔ مخمور بیار 111شمارهٔ ۲۲۸: تیغ ستمت از می پرزور گران تر 112شمارهٔ ۲۲۹: سیمین عذار اوست، ز خط خوش عیارتر 113شمارهٔ ۲۳۰: چمن، به سایه نشینان خرمی بگذار 114شمارهٔ ۲۳۱: کنون ز تربتم ای شوخ، سرگران مگذر 115شمارهٔ ۲۳۲: می آید از کوی مغان طرز طربناکش نگ ...116شمارهٔ ۲۳۳: با آنکه نیست از تو بتی دلنوازتر 117شمارهٔ ۲۳۴: گرفتار تو را در دور خط، شد کام جا ...118شمارهٔ ۲۳۵: ای زلف، پریشان شدگانیم، خبر گیر 119شمارهٔ ۲۳۶: ز خط شده ست عذارش بنفشه زار امروز 120شمارهٔ ۲۳۷: یک ره درآ به دیده و مستی بهانه سا ...121شمارهٔ ۲۳۸: دل طلب کرد، از آن غمزه، عتابی که ...122شمارهٔ ۲۳۹: خون گر نخورد زان لب میگون، چه کند ...123شمارهٔ ۲۴۰: بسته پای چو من بی پر و بالی که مپ ...124شمارهٔ ۲۴۱: از چرخ تنک حوصله، پروا چه کند کس 125شمارهٔ ۲۴۲: غنچه دیدی و دل تنگ ندیدی، افسوس 126شمارهٔ ۲۴۳: نمی کشد، دل ما را به دام و دانهٔ ...127شمارهٔ ۲۴۴: نمی بینم به مسجد رونق، از دلمرده ...128شمارهٔ ۲۴۵: برده شوریدگیم از خود و صهبا در پی ...129شمارهٔ ۲۴۶: لقمه ای را ممسک از آزادگان دارد د ...130شمارهٔ ۲۴۷: سرفرازی طلب از همّت مردانهٔ عشق 131شمارهٔ ۲۴۸: ای آنکه زدی بر قدح، امروز مرا سنگ 132شمارهٔ ۲۴۹: فرش داغ، ار نشود بستر بیماری دل 133شمارهٔ ۲۵۰: در بتکده نامحرم و در کعبه غریبم 134شمارهٔ ۲۵۱: به عشق روی تو، چون لاله داغ می طل ...135شمارهٔ ۲۵۲: ز پی بیگانه خویی را، به امّید وفا ...136شمارهٔ ۲۵۳: در کشور ایجاد، ندانم چه گلستم 137شمارهٔ ۲۵۴: من نازک دل از زخم زبان بسیار می ر ...138شمارهٔ ۲۵۵: غبار گشتم و سرگشته وار می گردم 139شمارهٔ ۲۵۶: به راه آن وفا دشمن، سر و جان شاد ...140شمارهٔ ۲۵۷: نشود گشاده چون نی، گرهی ز کار درد ...141شمارهٔ ۲۵۸: حاصلی که خرمن شد، نذر خوشه چین دا ...142شمارهٔ ۲۵۹: صبوحی می کند تکلیف، کز می کام برد ...143شمارهٔ ۲۶۰: شمع سان، دیده پرآتش مژه پرنم دارم 144شمارهٔ ۲۶۱: خموشم چون قلم امّا، نوا در آستین ...145شمارهٔ ۲۶۲: زد نقش سخن سکهٔ جاوید به نامم 146شمارهٔ ۲۶۳: قناعت چون گهر، با ساغر و مینای خو ...147شمارهٔ ۲۶۴: دمد از چاکهای سینه شیون، تا نفس د ...148شمارهٔ ۲۶۵: نه یاد مصر و نه پروای کاروان دارم 149شمارهٔ ۲۶۶: ز شمع خامه، هر جا در میان افسانه ...150شمارهٔ ۲۶۷: جز وصل علاج دل بیچاره ندارم 151شمارهٔ ۲۶۸: به هرگلشن که شور از شیون مستانه ا ...152شمارهٔ ۲۶۹: از دل، به فرات مژه راهی ست چه ساز ...153شمارهٔ ۲۷۰: به صد شوریدگی، از بزم آن بی باک ب ...154شمارهٔ ۲۷۱: زبان و سود، شد در عشق بی پروا فرا ...155شمارهٔ ۲۷۲: از ضعف مشکل آید، چون می برد ز خوی ...156شمارهٔ ۲۷۳: ز ابر دیده در هر گل، زمین کشته ای ...157شمارهٔ ۲۷۴: با ماست، لطف چشم تغافل پناه،کم 158شمارهٔ ۲۷۵: شکایت نیست، مطلب ناله آهنگ است می ...159شمارهٔ ۲۷۶: بیهوده نگشتم به سراپای دو عالم 160شمارهٔ ۲۷۷: ز رنگش، اشک گلگون بادهٔ نابی ست د ...161شمارهٔ ۲۷۸: دل و جان نژند را مانم 162شمارهٔ ۲۷۹: نکرد عشق تو، مطلب روای خویشتنم 163شمارهٔ ۲۸۰: خزان چه می برد از نوبهار رنگینم 164شمارهٔ ۲۸۱: آسان به جلوه های تو، از جا نمی رو ...165شمارهٔ ۲۸۲: چو سایه در قدم سرو خوش خرام توام 166شمارهٔ ۲۸۳: سیاهی را، به اشک از دیدهٔ خود کام ...167شمارهٔ ۲۸۴: رنگین شد از رخت، چو رگ گل، نظاره ...168شمارهٔ ۲۸۵: ز دل برخاست شوری، دیدهٔ داغ درون ...169شمارهٔ ۲۸۶: زانوی بی کسی هاست، بالین خستهٔ من 170شمارهٔ ۲۸۷: نماید بی سبب حاصل، مسبب مدعای من 171شمارهٔ ۲۸۸: نهانی کرده ای یغما، دل من 172شمارهٔ ۲۸۹: باده بیار و هوش را، از سر ما روان ...173شمارهٔ ۲۹۰: لخت دل با سینه از اشک مدام آمد بر ...174شمارهٔ ۲۹۱: صید از حرم کشد، خم جعد بلند تو 175شمارهٔ ۲۹۲: ز تکبیر فنا، حاضر نشد وقت نماز تو 176شمارهٔ ۲۹۳: دارم دلی دو نیم، ز تیغ زبان تو 177شمارهٔ ۲۹۴: صفای وقت، ز دل های بی غبار بجو 178شمارهٔ ۲۹۵: عریان ز صافی طینتی، از پردهٔ نیرن ...179شمارهٔ ۲۹۶: ای تهیدست، به امّید و امل غره مشو 180شمارهٔ ۲۹۷: به دنبال خرام آن پری رو 181شمارهٔ ۲۹۸: افسرده ایم، جام می خوشگوار کو 182شمارهٔ ۲۹۹: سوخته جان دلم یکی، سنبل مشک فام، ...183شمارهٔ ۳۰۰: به عاشقی، شده ام شهرهٔ جهان از تو 184شمارهٔ ۳۰۱: چون لب نایی و نی، پرده سرایان من ...185شمارهٔ ۳۰۲: طرف نقاب اگر کشی، از رخ نازنین فر ...186شمارهٔ ۳۰۳: مستی فزوده است تو را، در بر آینه 187شمارهٔ ۳۰۴: دل از وفا به خاطر جانان گران شده 188شمارهٔ ۳۰۵: ای خدا، یار مرا میل خریدارش ده 189شمارهٔ ۳۰۶: ای دل به زیر خاک تپیدن چه فایده 190شمارهٔ ۳۰۷: دردت به دوای دل بی تاب رسیده 191شمارهٔ ۳۰۸: تا شانه خشک دستم، بی زلف یار ماند ...192شمارهٔ ۳۰۹: مکن ای بلبل آزرده دل، از خار گله 193شمارهٔ ۳۱۰: صبح است و عزم کوی خرابات کردهای 194شمارهٔ ۳۱۱: به خاموشی سپندم گفت، در بزم پریزا ...195شمارهٔ ۳۱۲: به بالینم نشستی، قد به ناز افراشت ...196شمارهٔ ۳۱۳: من بلبلم و گلبن من یار منستی 197شمارهٔ ۳۱۴: سخنها از وفا می گفتی و جور و جفا ...198شمارهٔ ۳۱۵: غم دل با تو زان گوبم،که دانم شاد ...199شمارهٔ ۳۱۶: دلم را، کرده یک پیمانه خون، لعل م ...200شمارهٔ ۳۱۷: گذشت آن دور کز ساغر، کند یاری مرا ...201شمارهٔ ۳۱۸: شد صید دلم بستهٔ فتراک سواری 202شمارهٔ ۳۱۹: مطرب سرود شوق به مستان چه می بری 203شمارهٔ ۳۲۰: خزان رنگ زردم را، میِ نابی نشد رو ...204شمارهٔ ۳۲۱: خوش آن ساعت که از فیض سحر شاداب ب ...205شمارهٔ ۳۲۲: ای خطِّ لب یار، نمایان شده باشی 206شمارهٔ ۳۲۳: ز مستی، خون دل را، باده می انگاشت ...207شمارهٔ ۳۲۴: نوای پرده سوزم، از کجا پیدا کند گ ...208شمارهٔ ۳۲۵: ببین که هست لبم، بلبل بهار خطی 209شمارهٔ ۳۲۶: سحاب خشک، دیگر از کجا پیدا کند اش ...210شمارهٔ ۳۲۷: نشد از گریهٔ مستانه ساقی، دل کنم ...211شمارهٔ ۳۲۸: دارم گل زخمی به جگر تازه و تر، ها ...212شمارهٔ ۳۲۹: ای که بر دیدهٔ اغیار خرامی داری 213شمارهٔ ۳۳۰: ای برق حسن، شعله به باغ که می زنی 214شمارهٔ ۳۳۱: گره، ز ابروی مسکین نواز وا نکنی 215شمارهٔ ۳۳۲: بی داغ عشق، بر در دل ها چه می روی 216شمارهٔ ۳۳۳: ناصح، سخن چه بیهُده از پند می کنی 217شمارهٔ ۳۳۴: ای دل، ترحمی به گناهی نمی کنی 218شمارهٔ ۳۳۵: می رود صید دلم، سخت کمانی در پی 219شمارهٔ ۳۳۶: بستم چو دل به مهر تو، نامهربان شد ...220شمارهٔ ۳۳۷: تا کی از عشوه، فریب دل ناکام دهی 221شمارهٔ ۳۳۸: نی می دهد از اصل مقامات صدایی 222شمارهٔ ۳۳۹: بنواخت نی را، لبهای نایی 223شمارهٔ ۳۴۰: شکیبایی بود کار دلم، با گرمی خویی 224شمارهٔ ۳۴۱: ای ناله، چند در غم دل دردسر دهی 225شمارهٔ ۳۴۲: تلاش فکر ما را از سخن لافان چه می ...226شمارهٔ ۳۴۳: نماند از گرد غم، در سینه ام جای ش ...227شمارهٔ ۳۴۴: اگر نه در جهان سرچشمه ی حیوان بود ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ