به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
دگر خونابه دل، دیده را آلودنی دارد
می پرزور، اشک لاله گون پیمودنی دارد
به خوابم دولت بیدار می آید، از آن روزی
که چشمم در نظر بر آستانش سودنی دارد
چه شد چون شمع محفل گر تنم فرسودنی دارد
تف عشق بتان در سینه ام افزودنی دارد
به دل تا چند از خوناب حسرت، جرعه پیمایی؟
سرت گردم، شراب وصل هم پیمودنی دارد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.