به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حزین لاهیجی

حزین لاهیجیغزلیات ناتمامشمارهٔ ۱۶۲: خوشا چشمی که محو لذّت نظّاره ای باشد

2940عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

خوشا چشمی که محو لذّت نظّاره ای باشد

ز مژگان، شبنم افشانِ گل رخساره ای باشد

مجزّا کرده ام دل را، به شورانگیز مکتبها

که تا در دست هر سیمین بری، سی پاره ای باشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۶۱: با دل غم آن رشک پری، ساخته باشد 2شمارهٔ ۱۶۲: خوشا چشمی که محو لذّت نظّاره ای ب ...3شمارهٔ ۱۶۳: ز غیرت، آب گوهر نخل عزّت را به جو ...4شمارهٔ ۱۶۴: آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد 5آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد عاشقم به کا ...6شمارهٔ ۱۶۶: به رنگین جلوه ای در خون کشیدی، گو ...7شمارهٔ ۱۶۷: نخل مرا شکوفهٔ صبح امید شد 8شمارهٔ ۱۶۸: ساقی مباد عیدی ما کوتهی شود 9شمارهٔ ۱۶۹: پایان ناز او چو به بیگانگی کشید 10شمارهٔ ۱۷۰: کی نشئهٔ صهبا، دل غمناک گشاید 11شمارهٔ ۱۷۱: آزاده، از حیات خود آزار می کشد 12شمارهٔ ۱۷۲: جز آتش بهار هوا را که بشکند 13شمارهٔ ۱۷۳: آن کیست تا ز کار کسی عقده واکند 14شمارهٔ ۱۷۴: چهره نما که در چمن، شور هزار گل ک ...15شمارهٔ ۱۷۵: اگر یادم، چمن پرورد آغوشش نخواهد ...16شمارهٔ ۱۷۶: به دنیا سر فرو ناوردنم بالین راحت ...17شمارهٔ ۱۷۷: نگاه خشم، چشم شوخ او را زیب دیگر ...18شمارهٔ ۱۷۸: تا زلف تو بر دوش و برم سایه فکن ش ...19شمارهٔ ۱۷۹: همّت آن است که در پیش کرم، دون نش ...20شمارهٔ ۱۸۰: تقلید من فزونی یاران نمی شود 21شمارهٔ ۱۸۱: مباد، نفس ز قید خرد گشاده شود 22شمارهٔ ۱۸۲: هما که بال و پر خویش سایبان تو دا ...23شمارهٔ ۱۸۳: کی ترک مکر و حیله به احباب می کند 24شمارهٔ ۱۸۴: آن مشکبو غزال ز چشمم گذار کرد 25شمارهٔ ۱۸۵: صحرانورد وحشتم، آن خط و خال کرد 26شمارهٔ ۱۸۶: این عشق تازه دیده به اشکم دچار کر ...27شمارهٔ ۱۸۷: پریشانی ز احسان، بحر بی پایان نمی ...28شمارهٔ ۱۸۸: کسی درد سخن، تا دل نگردد خون چه م ...29شمارهٔ ۱۸۹: چون نقش آن خط و خال، لوح خیال گیر ...30شمارهٔ ۱۹۰: دل از وحشت سرای عالم غدّار می گیر ...31شمارهٔ ۱۹۱: از روی لاله رنگ تو خون جوش می زند 32شمارهٔ ۱۹۲: این باخته نقشان که درین خانهٔ تنگ ...33شمارهٔ ۱۹۳: یکایک از نظرم نور پیکران رفتند 34شمارهٔ ۱۹۴: گر چه در بزم جهان، گردن میناست بل ...35شمارهٔ ۱۹۵: شور مستی از دل دیوانهٔ ما شد بلند 36شمارهٔ ۱۹۶: تا حرفی از آن لعل می آلود برآمد 37شمارهٔ ۱۹۷: از نالهٔ من خامه خوش آهنگ برآمد 38شمارهٔ ۱۹۸: سختی به ضعیفان جهان بی سبب آید 39شمارهٔ ۱۹۹: صفای عارضش، رنگ از رخ مهتاب بزدای ...40شمارهٔ ۲۰۰: مکن کاری که حرفی از زبان من برون ...41شمارهٔ ۲۰۱: به دل گفتم که خواهد غمزهٔ نامهربا ...42شمارهٔ ۲۰۲: ز هر چاکی که دارد سینه من، بوی خو ...43شمارهٔ ۲۰۳: گیاه خرّمی از تربت پاکم نمی روید 44شمارهٔ ۲۰۴: درنگ ازکاروان ما سبکباران نمی آید 45شمارهٔ ۲۰۵: مداوای جنون از دیده بی خواب می آی ...46شمارهٔ ۲۰۶: وجود کاملان بر ناقصان دشوار می آی ...47شمارهٔ ۲۰۷: ز معراج خریّت، خواجه سنگین بار می ...48شمارهٔ ۲۰۸: ز هجران کار دلتنگی به سامان دیر م ...49شمارهٔ ۲۰۹: در آن محفل که شمع من، تجلی ساز می ...50شمارهٔ ۲۱۰: با سفلگان شراکت روزی، زیان بود 51شمارهٔ ۲۱۱: دمهای زنده را، از اجل کی زیان بود 52شمارهٔ ۲۱۲: امشب که از نظر مه من درگذاره بود 53شمارهٔ ۲۱۳: مرنج از طعنهٔ خصم و مکن عرض کمال ...54شمارهٔ ۲۱۴: در بهاری که مرا بال و پرافشانی بو ...55شمارهٔ ۲۱۵: خجل چون بید مجنون گشتم از نشو و ن ...56شمارهٔ ۲۱۶: تشنه کامان حسد خون مرا نوشیدند 57شمارهٔ ۲۱۷: گهر چون سفته گردد، همچو اشک از دی ...58شمارهٔ ۲۱۸: شود چون جوهر آیینه پیدا، تار می ا ...59شمارهٔ ۲۱۹: عزلت طلب از پایهٔ اقبال نیفتد 60شمارهٔ ۲۲۰: ز شیرین کاری من، بیستون آباد می گ ...61شمارهٔ ۲۲۱: نمی دانم چه سودا در سر مخمور می گ ...62شمارهٔ ۲۲۲: دل از قفس سینه، دم سرد برآورد 63شمارهٔ ۲۲۳: زلف سیهش، آتش بیداد برآورد 64شمارهٔ ۲۲۴: ترسم که بر لبی، سخن آن میان رود 65شمارهٔ ۲۲۵: دلم، شب بر خس و خاشاک کویش تا سحر ...66شمارهٔ ۲۲۶: تن سختی کشم چون در خروش آید، روان ...67شمارهٔ ۲۲۷: ساغر ای عشق به اندازهٔ مخمور بیار 68شمارهٔ ۲۲۸: تیغ ستمت از می پرزور گران تر 69شمارهٔ ۲۲۹: سیمین عذار اوست، ز خط خوش عیارتر 70شمارهٔ ۲۳۰: چمن، به سایه نشینان خرمی بگذار 71شمارهٔ ۲۳۱: کنون ز تربتم ای شوخ، سرگران مگذر 72شمارهٔ ۲۳۲: می آید از کوی مغان طرز طربناکش نگ ...73شمارهٔ ۲۳۳: با آنکه نیست از تو بتی دلنوازتر 74شمارهٔ ۲۳۴: گرفتار تو را در دور خط، شد کام جا ...75شمارهٔ ۲۳۵: ای زلف، پریشان شدگانیم، خبر گیر 76شمارهٔ ۲۳۶: ز خط شده ست عذارش بنفشه زار امروز 77شمارهٔ ۲۳۷: یک ره درآ به دیده و مستی بهانه سا ...78شمارهٔ ۲۳۸: دل طلب کرد، از آن غمزه، عتابی که ...79شمارهٔ ۲۳۹: خون گر نخورد زان لب میگون، چه کند ...80شمارهٔ ۲۴۰: بسته پای چو من بی پر و بالی که مپ ...81شمارهٔ ۲۴۱: از چرخ تنک حوصله، پروا چه کند کس 82شمارهٔ ۲۴۲: غنچه دیدی و دل تنگ ندیدی، افسوس 83شمارهٔ ۲۴۳: نمی کشد، دل ما را به دام و دانهٔ ...84شمارهٔ ۲۴۴: نمی بینم به مسجد رونق، از دلمرده ...85شمارهٔ ۲۴۵: برده شوریدگیم از خود و صهبا در پی ...86شمارهٔ ۲۴۶: لقمه ای را ممسک از آزادگان دارد د ...87شمارهٔ ۲۴۷: سرفرازی طلب از همّت مردانهٔ عشق 88شمارهٔ ۲۴۸: ای آنکه زدی بر قدح، امروز مرا سنگ 89شمارهٔ ۲۴۹: فرش داغ، ار نشود بستر بیماری دل 90شمارهٔ ۲۵۰: در بتکده نامحرم و در کعبه غریبم 91شمارهٔ ۲۵۱: به عشق روی تو، چون لاله داغ می طل ...92شمارهٔ ۲۵۲: ز پی بیگانه خویی را، به امّید وفا ...93شمارهٔ ۲۵۳: در کشور ایجاد، ندانم چه گلستم 94شمارهٔ ۲۵۴: من نازک دل از زخم زبان بسیار می ر ...95شمارهٔ ۲۵۵: غبار گشتم و سرگشته وار می گردم 96شمارهٔ ۲۵۶: به راه آن وفا دشمن، سر و جان شاد ...97شمارهٔ ۲۵۷: نشود گشاده چون نی، گرهی ز کار درد ...98شمارهٔ ۲۵۸: حاصلی که خرمن شد، نذر خوشه چین دا ...99شمارهٔ ۲۵۹: صبوحی می کند تکلیف، کز می کام برد ...100شمارهٔ ۲۶۰: شمع سان، دیده پرآتش مژه پرنم دارم 101شمارهٔ ۲۶۱: خموشم چون قلم امّا، نوا در آستین ...102شمارهٔ ۲۶۲: زد نقش سخن سکهٔ جاوید به نامم 103شمارهٔ ۲۶۳: قناعت چون گهر، با ساغر و مینای خو ...104شمارهٔ ۲۶۴: دمد از چاکهای سینه شیون، تا نفس د ...105شمارهٔ ۲۶۵: نه یاد مصر و نه پروای کاروان دارم 106شمارهٔ ۲۶۶: ز شمع خامه، هر جا در میان افسانه ...107شمارهٔ ۲۶۷: جز وصل علاج دل بیچاره ندارم 108شمارهٔ ۲۶۸: به هرگلشن که شور از شیون مستانه ا ...109شمارهٔ ۲۶۹: از دل، به فرات مژه راهی ست چه ساز ...110شمارهٔ ۲۷۰: به صد شوریدگی، از بزم آن بی باک ب ...111شمارهٔ ۲۷۱: زبان و سود، شد در عشق بی پروا فرا ...112شمارهٔ ۲۷۲: از ضعف مشکل آید، چون می برد ز خوی ...113شمارهٔ ۲۷۳: ز ابر دیده در هر گل، زمین کشته ای ...114شمارهٔ ۲۷۴: با ماست، لطف چشم تغافل پناه،کم 115شمارهٔ ۲۷۵: شکایت نیست، مطلب ناله آهنگ است می ...116شمارهٔ ۲۷۶: بیهوده نگشتم به سراپای دو عالم 117شمارهٔ ۲۷۷: ز رنگش، اشک گلگون بادهٔ نابی ست د ...118شمارهٔ ۲۷۸: دل و جان نژند را مانم 119شمارهٔ ۲۷۹: نکرد عشق تو، مطلب روای خویشتنم 120شمارهٔ ۲۸۰: خزان چه می برد از نوبهار رنگینم 121شمارهٔ ۲۸۱: آسان به جلوه های تو، از جا نمی رو ...122شمارهٔ ۲۸۲: چو سایه در قدم سرو خوش خرام توام 123شمارهٔ ۲۸۳: سیاهی را، به اشک از دیدهٔ خود کام ...124شمارهٔ ۲۸۴: رنگین شد از رخت، چو رگ گل، نظاره ...125شمارهٔ ۲۸۵: ز دل برخاست شوری، دیدهٔ داغ درون ...126شمارهٔ ۲۸۶: زانوی بی کسی هاست، بالین خستهٔ من 127شمارهٔ ۲۸۷: نماید بی سبب حاصل، مسبب مدعای من 128شمارهٔ ۲۸۸: نهانی کرده ای یغما، دل من 129شمارهٔ ۲۸۹: باده بیار و هوش را، از سر ما روان ...130شمارهٔ ۲۹۰: لخت دل با سینه از اشک مدام آمد بر ...131شمارهٔ ۲۹۱: صید از حرم کشد، خم جعد بلند تو 132شمارهٔ ۲۹۲: ز تکبیر فنا، حاضر نشد وقت نماز تو 133شمارهٔ ۲۹۳: دارم دلی دو نیم، ز تیغ زبان تو 134شمارهٔ ۲۹۴: صفای وقت، ز دل های بی غبار بجو 135شمارهٔ ۲۹۵: عریان ز صافی طینتی، از پردهٔ نیرن ...136شمارهٔ ۲۹۶: ای تهیدست، به امّید و امل غره مشو 137شمارهٔ ۲۹۷: به دنبال خرام آن پری رو 138شمارهٔ ۲۹۸: افسرده ایم، جام می خوشگوار کو 139شمارهٔ ۲۹۹: سوخته جان دلم یکی، سنبل مشک فام، ...140شمارهٔ ۳۰۰: به عاشقی، شده ام شهرهٔ جهان از تو 141شمارهٔ ۳۰۱: چون لب نایی و نی، پرده سرایان من ...142شمارهٔ ۳۰۲: طرف نقاب اگر کشی، از رخ نازنین فر ...143شمارهٔ ۳۰۳: مستی فزوده است تو را، در بر آینه 144شمارهٔ ۳۰۴: دل از وفا به خاطر جانان گران شده 145شمارهٔ ۳۰۵: ای خدا، یار مرا میل خریدارش ده 146شمارهٔ ۳۰۶: ای دل به زیر خاک تپیدن چه فایده 147شمارهٔ ۳۰۷: دردت به دوای دل بی تاب رسیده 148شمارهٔ ۳۰۸: تا شانه خشک دستم، بی زلف یار ماند ...149شمارهٔ ۳۰۹: مکن ای بلبل آزرده دل، از خار گله 150شمارهٔ ۳۱۰: صبح است و عزم کوی خرابات کردهای 151شمارهٔ ۳۱۱: به خاموشی سپندم گفت، در بزم پریزا ...152شمارهٔ ۳۱۲: به بالینم نشستی، قد به ناز افراشت ...153شمارهٔ ۳۱۳: من بلبلم و گلبن من یار منستی 154شمارهٔ ۳۱۴: سخنها از وفا می گفتی و جور و جفا ...155شمارهٔ ۳۱۵: غم دل با تو زان گوبم،که دانم شاد ...156شمارهٔ ۳۱۶: دلم را، کرده یک پیمانه خون، لعل م ...157شمارهٔ ۳۱۷: گذشت آن دور کز ساغر، کند یاری مرا ...158شمارهٔ ۳۱۸: شد صید دلم بستهٔ فتراک سواری 159شمارهٔ ۳۱۹: مطرب سرود شوق به مستان چه می بری 160شمارهٔ ۳۲۰: خزان رنگ زردم را، میِ نابی نشد رو ...161شمارهٔ ۳۲۱: خوش آن ساعت که از فیض سحر شاداب ب ...162شمارهٔ ۳۲۲: ای خطِّ لب یار، نمایان شده باشی 163شمارهٔ ۳۲۳: ز مستی، خون دل را، باده می انگاشت ...164شمارهٔ ۳۲۴: نوای پرده سوزم، از کجا پیدا کند گ ...165شمارهٔ ۳۲۵: ببین که هست لبم، بلبل بهار خطی 166شمارهٔ ۳۲۶: سحاب خشک، دیگر از کجا پیدا کند اش ...167شمارهٔ ۳۲۷: نشد از گریهٔ مستانه ساقی، دل کنم ...168شمارهٔ ۳۲۸: دارم گل زخمی به جگر تازه و تر، ها ...169شمارهٔ ۳۲۹: ای که بر دیدهٔ اغیار خرامی داری 170شمارهٔ ۳۳۰: ای برق حسن، شعله به باغ که می زنی 171شمارهٔ ۳۳۱: گره، ز ابروی مسکین نواز وا نکنی 172شمارهٔ ۳۳۲: بی داغ عشق، بر در دل ها چه می روی 173شمارهٔ ۳۳۳: ناصح، سخن چه بیهُده از پند می کنی 174شمارهٔ ۳۳۴: ای دل، ترحمی به گناهی نمی کنی 175شمارهٔ ۳۳۵: می رود صید دلم، سخت کمانی در پی 176شمارهٔ ۳۳۶: بستم چو دل به مهر تو، نامهربان شد ...177شمارهٔ ۳۳۷: تا کی از عشوه، فریب دل ناکام دهی 178شمارهٔ ۳۳۸: نی می دهد از اصل مقامات صدایی 179شمارهٔ ۳۳۹: بنواخت نی را، لبهای نایی 180شمارهٔ ۳۴۰: شکیبایی بود کار دلم، با گرمی خویی 181شمارهٔ ۳۴۱: ای ناله، چند در غم دل دردسر دهی 182شمارهٔ ۳۴۲: تلاش فکر ما را از سخن لافان چه می ...183شمارهٔ ۳۴۳: نماند از گرد غم، در سینه ام جای ش ...184شمارهٔ ۳۴۴: اگر نه در جهان سرچشمه ی حیوان بود ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ