به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حزین لاهیجی

حزین لاهیجیغزلیات ناتمامشمارهٔ ۱۲۹: سامان پریشان دلی اندوخته دارم

2170عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

سامان پریشان دلی اندوخته دارم

زان طرّه که بر دوش و بر انداخته دارد

دوزخ به دل، از ناله برافروخته دارم

زان شعلهٔ قامت، که برافراخته دارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۲۸: عشق در سینهٔ من، لاله ستان ها دار ...2شمارهٔ ۱۲۹: سامان پریشان دلی اندوخته دارم 3شمارهٔ ۱۳۰: آتشکده ای در جگر سوخته دارم 4شمارهٔ ۱۳۱: ز بی مهریّ او، داغم چراغ مرده ای ...5شمارهٔ ۱۳۲: شوریده سرم، طرهٔ پیچان تو دارد 6شمارهٔ ۱۳۳: شکرخند دلم خواهش ز لعل می کشی دار ...7شمارهٔ ۱۳۴: گزند کوکب از کژدم فزون جان را زیا ...8شمارهٔ ۱۳۵: دگر خونابه دل، دیده را آلودنی دار ...9شمارهٔ ۱۳۶: تپش سینهٔ ما، بانگ درایی دارد 10شمارهٔ ۱۳۷: عمر گذران، فکر مه و سال ندارد 11شمارهٔ ۱۳۸: با داغ محبت، دل دیوانه نسازد 12شمارهٔ ۱۳۹: شراب خون من، آن مست را مخمور می س ...13شمارهٔ ۱۴۰: مریض زهد را آن روی آتشناک می سازد 14شمارهٔ ۱۴۱: ز افسانه کی به شب، مژهٔ ما به هم ...15شمارهٔ ۱۴۲: هرکس که نظر باز به آن زلف دوتا شد 16شمارهٔ ۱۴۳: سخن چون می سرایم، کلک شکربار می س ...17شمارهٔ ۱۴۴: رنگت به خون لاله، قدح در خمار زد 18شمارهٔ ۱۴۵: شراب لعلی آن نوش لب، به ما چه رسد 19شمارهٔ ۱۴۶: بلاکش عاشقی کو با غم جانانه می سا ...20شمارهٔ ۱۴۷: نقاب آنجا که از رخسارهٔ جانانه بر ...21شمارهٔ ۱۴۸: قاصد سخنی از لب یارم نرسانید 22شمارهٔ ۱۴۹: آن قدر کرد تپیدن که به آرام رساند 23شمارهٔ ۱۵۰: آتشی گرمتر از آتش محرومی نیست 24شمارهٔ ۱۵۱: به دنیا قدر ارباب مذلت بیش می باش ...25شمارهٔ ۱۵۲: در طمع، کام دل بی بصران می باشد 26شمارهٔ ۱۵۳: تذرو دل، اسیر سرو آزاد تو می باشد 27شمارهٔ ۱۵۴: خون من تیغ تو آندم که به خاک افشا ...28شمارهٔ ۱۵۵: چر با سردی دی بلبلان را کینه می ب ...29شمارهٔ ۱۵۶: دلم در زلف او، از سینه نالان بیشت ...30شمارهٔ ۱۵۷: نقش مراد دنیا، نقش بر آب باشد 31شمارهٔ ۱۵۸: سخنم چو هست، در دل نمک سراب باشد 32شمارهٔ ۱۵۹: پریشان سنبلش، دیباچهٔ احوال من با ...33شمارهٔ ۱۶۰: خیالت مونس جان اسیران در بدن باشد 34شمارهٔ ۱۶۱: با دل غم آن رشک پری، ساخته باشد 35شمارهٔ ۱۶۲: خوشا چشمی که محو لذّت نظّاره ای ب ...36شمارهٔ ۱۶۳: ز غیرت، آب گوهر نخل عزّت را به جو ...37شمارهٔ ۱۶۴: آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد 38آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد عاشقم به کا ...39شمارهٔ ۱۶۶: به رنگین جلوه ای در خون کشیدی، گو ...40شمارهٔ ۱۶۷: نخل مرا شکوفهٔ صبح امید شد 41شمارهٔ ۱۶۸: ساقی مباد عیدی ما کوتهی شود 42شمارهٔ ۱۶۹: پایان ناز او چو به بیگانگی کشید 43شمارهٔ ۱۷۰: کی نشئهٔ صهبا، دل غمناک گشاید 44شمارهٔ ۱۷۱: آزاده، از حیات خود آزار می کشد 45شمارهٔ ۱۷۲: جز آتش بهار هوا را که بشکند 46شمارهٔ ۱۷۳: آن کیست تا ز کار کسی عقده واکند 47شمارهٔ ۱۷۴: چهره نما که در چمن، شور هزار گل ک ...48شمارهٔ ۱۷۵: اگر یادم، چمن پرورد آغوشش نخواهد ...49شمارهٔ ۱۷۶: به دنیا سر فرو ناوردنم بالین راحت ...50شمارهٔ ۱۷۷: نگاه خشم، چشم شوخ او را زیب دیگر ...51شمارهٔ ۱۷۸: تا زلف تو بر دوش و برم سایه فکن ش ...52شمارهٔ ۱۷۹: همّت آن است که در پیش کرم، دون نش ...53شمارهٔ ۱۸۰: تقلید من فزونی یاران نمی شود 54شمارهٔ ۱۸۱: مباد، نفس ز قید خرد گشاده شود 55شمارهٔ ۱۸۲: هما که بال و پر خویش سایبان تو دا ...56شمارهٔ ۱۸۳: کی ترک مکر و حیله به احباب می کند 57شمارهٔ ۱۸۴: آن مشکبو غزال ز چشمم گذار کرد 58شمارهٔ ۱۸۵: صحرانورد وحشتم، آن خط و خال کرد 59شمارهٔ ۱۸۶: این عشق تازه دیده به اشکم دچار کر ...60شمارهٔ ۱۸۷: پریشانی ز احسان، بحر بی پایان نمی ...61شمارهٔ ۱۸۸: کسی درد سخن، تا دل نگردد خون چه م ...62شمارهٔ ۱۸۹: چون نقش آن خط و خال، لوح خیال گیر ...63شمارهٔ ۱۹۰: دل از وحشت سرای عالم غدّار می گیر ...64شمارهٔ ۱۹۱: از روی لاله رنگ تو خون جوش می زند 65شمارهٔ ۱۹۲: این باخته نقشان که درین خانهٔ تنگ ...66شمارهٔ ۱۹۳: یکایک از نظرم نور پیکران رفتند 67شمارهٔ ۱۹۴: گر چه در بزم جهان، گردن میناست بل ...68شمارهٔ ۱۹۵: شور مستی از دل دیوانهٔ ما شد بلند 69شمارهٔ ۱۹۶: تا حرفی از آن لعل می آلود برآمد 70شمارهٔ ۱۹۷: از نالهٔ من خامه خوش آهنگ برآمد 71شمارهٔ ۱۹۸: سختی به ضعیفان جهان بی سبب آید 72شمارهٔ ۱۹۹: صفای عارضش، رنگ از رخ مهتاب بزدای ...73شمارهٔ ۲۰۰: مکن کاری که حرفی از زبان من برون ...74شمارهٔ ۲۰۱: به دل گفتم که خواهد غمزهٔ نامهربا ...75شمارهٔ ۲۰۲: ز هر چاکی که دارد سینه من، بوی خو ...76شمارهٔ ۲۰۳: گیاه خرّمی از تربت پاکم نمی روید 77شمارهٔ ۲۰۴: درنگ ازکاروان ما سبکباران نمی آید 78شمارهٔ ۲۰۵: مداوای جنون از دیده بی خواب می آی ...79شمارهٔ ۲۰۶: وجود کاملان بر ناقصان دشوار می آی ...80شمارهٔ ۲۰۷: ز معراج خریّت، خواجه سنگین بار می ...81شمارهٔ ۲۰۸: ز هجران کار دلتنگی به سامان دیر م ...82شمارهٔ ۲۰۹: در آن محفل که شمع من، تجلی ساز می ...83شمارهٔ ۲۱۰: با سفلگان شراکت روزی، زیان بود 84شمارهٔ ۲۱۱: دمهای زنده را، از اجل کی زیان بود 85شمارهٔ ۲۱۲: امشب که از نظر مه من درگذاره بود 86شمارهٔ ۲۱۳: مرنج از طعنهٔ خصم و مکن عرض کمال ...87شمارهٔ ۲۱۴: در بهاری که مرا بال و پرافشانی بو ...88شمارهٔ ۲۱۵: خجل چون بید مجنون گشتم از نشو و ن ...89شمارهٔ ۲۱۶: تشنه کامان حسد خون مرا نوشیدند 90شمارهٔ ۲۱۷: گهر چون سفته گردد، همچو اشک از دی ...91شمارهٔ ۲۱۸: شود چون جوهر آیینه پیدا، تار می ا ...92شمارهٔ ۲۱۹: عزلت طلب از پایهٔ اقبال نیفتد 93شمارهٔ ۲۲۰: ز شیرین کاری من، بیستون آباد می گ ...94شمارهٔ ۲۲۱: نمی دانم چه سودا در سر مخمور می گ ...95شمارهٔ ۲۲۲: دل از قفس سینه، دم سرد برآورد 96شمارهٔ ۲۲۳: زلف سیهش، آتش بیداد برآورد 97شمارهٔ ۲۲۴: ترسم که بر لبی، سخن آن میان رود 98شمارهٔ ۲۲۵: دلم، شب بر خس و خاشاک کویش تا سحر ...99شمارهٔ ۲۲۶: تن سختی کشم چون در خروش آید، روان ...100شمارهٔ ۲۲۷: ساغر ای عشق به اندازهٔ مخمور بیار 101شمارهٔ ۲۲۸: تیغ ستمت از می پرزور گران تر 102شمارهٔ ۲۲۹: سیمین عذار اوست، ز خط خوش عیارتر 103شمارهٔ ۲۳۰: چمن، به سایه نشینان خرمی بگذار 104شمارهٔ ۲۳۱: کنون ز تربتم ای شوخ، سرگران مگذر 105شمارهٔ ۲۳۲: می آید از کوی مغان طرز طربناکش نگ ...106شمارهٔ ۲۳۳: با آنکه نیست از تو بتی دلنوازتر 107شمارهٔ ۲۳۴: گرفتار تو را در دور خط، شد کام جا ...108شمارهٔ ۲۳۵: ای زلف، پریشان شدگانیم، خبر گیر 109شمارهٔ ۲۳۶: ز خط شده ست عذارش بنفشه زار امروز 110شمارهٔ ۲۳۷: یک ره درآ به دیده و مستی بهانه سا ...111شمارهٔ ۲۳۸: دل طلب کرد، از آن غمزه، عتابی که ...112شمارهٔ ۲۳۹: خون گر نخورد زان لب میگون، چه کند ...113شمارهٔ ۲۴۰: بسته پای چو من بی پر و بالی که مپ ...114شمارهٔ ۲۴۱: از چرخ تنک حوصله، پروا چه کند کس 115شمارهٔ ۲۴۲: غنچه دیدی و دل تنگ ندیدی، افسوس 116شمارهٔ ۲۴۳: نمی کشد، دل ما را به دام و دانهٔ ...117شمارهٔ ۲۴۴: نمی بینم به مسجد رونق، از دلمرده ...118شمارهٔ ۲۴۵: برده شوریدگیم از خود و صهبا در پی ...119شمارهٔ ۲۴۶: لقمه ای را ممسک از آزادگان دارد د ...120شمارهٔ ۲۴۷: سرفرازی طلب از همّت مردانهٔ عشق 121شمارهٔ ۲۴۸: ای آنکه زدی بر قدح، امروز مرا سنگ 122شمارهٔ ۲۴۹: فرش داغ، ار نشود بستر بیماری دل 123شمارهٔ ۲۵۰: در بتکده نامحرم و در کعبه غریبم 124شمارهٔ ۲۵۱: به عشق روی تو، چون لاله داغ می طل ...125شمارهٔ ۲۵۲: ز پی بیگانه خویی را، به امّید وفا ...126شمارهٔ ۲۵۳: در کشور ایجاد، ندانم چه گلستم 127شمارهٔ ۲۵۴: من نازک دل از زخم زبان بسیار می ر ...128شمارهٔ ۲۵۵: غبار گشتم و سرگشته وار می گردم 129شمارهٔ ۲۵۶: به راه آن وفا دشمن، سر و جان شاد ...130شمارهٔ ۲۵۷: نشود گشاده چون نی، گرهی ز کار درد ...131شمارهٔ ۲۵۸: حاصلی که خرمن شد، نذر خوشه چین دا ...132شمارهٔ ۲۵۹: صبوحی می کند تکلیف، کز می کام برد ...133شمارهٔ ۲۶۰: شمع سان، دیده پرآتش مژه پرنم دارم 134شمارهٔ ۲۶۱: خموشم چون قلم امّا، نوا در آستین ...135شمارهٔ ۲۶۲: زد نقش سخن سکهٔ جاوید به نامم 136شمارهٔ ۲۶۳: قناعت چون گهر، با ساغر و مینای خو ...137شمارهٔ ۲۶۴: دمد از چاکهای سینه شیون، تا نفس د ...138شمارهٔ ۲۶۵: نه یاد مصر و نه پروای کاروان دارم 139شمارهٔ ۲۶۶: ز شمع خامه، هر جا در میان افسانه ...140شمارهٔ ۲۶۷: جز وصل علاج دل بیچاره ندارم 141شمارهٔ ۲۶۸: به هرگلشن که شور از شیون مستانه ا ...142شمارهٔ ۲۶۹: از دل، به فرات مژه راهی ست چه ساز ...143شمارهٔ ۲۷۰: به صد شوریدگی، از بزم آن بی باک ب ...144شمارهٔ ۲۷۱: زبان و سود، شد در عشق بی پروا فرا ...145شمارهٔ ۲۷۲: از ضعف مشکل آید، چون می برد ز خوی ...146شمارهٔ ۲۷۳: ز ابر دیده در هر گل، زمین کشته ای ...147شمارهٔ ۲۷۴: با ماست، لطف چشم تغافل پناه،کم 148شمارهٔ ۲۷۵: شکایت نیست، مطلب ناله آهنگ است می ...149شمارهٔ ۲۷۶: بیهوده نگشتم به سراپای دو عالم 150شمارهٔ ۲۷۷: ز رنگش، اشک گلگون بادهٔ نابی ست د ...151شمارهٔ ۲۷۸: دل و جان نژند را مانم 152شمارهٔ ۲۷۹: نکرد عشق تو، مطلب روای خویشتنم 153شمارهٔ ۲۸۰: خزان چه می برد از نوبهار رنگینم 154شمارهٔ ۲۸۱: آسان به جلوه های تو، از جا نمی رو ...155شمارهٔ ۲۸۲: چو سایه در قدم سرو خوش خرام توام 156شمارهٔ ۲۸۳: سیاهی را، به اشک از دیدهٔ خود کام ...157شمارهٔ ۲۸۴: رنگین شد از رخت، چو رگ گل، نظاره ...158شمارهٔ ۲۸۵: ز دل برخاست شوری، دیدهٔ داغ درون ...159شمارهٔ ۲۸۶: زانوی بی کسی هاست، بالین خستهٔ من 160شمارهٔ ۲۸۷: نماید بی سبب حاصل، مسبب مدعای من 161شمارهٔ ۲۸۸: نهانی کرده ای یغما، دل من 162شمارهٔ ۲۸۹: باده بیار و هوش را، از سر ما روان ...163شمارهٔ ۲۹۰: لخت دل با سینه از اشک مدام آمد بر ...164شمارهٔ ۲۹۱: صید از حرم کشد، خم جعد بلند تو 165شمارهٔ ۲۹۲: ز تکبیر فنا، حاضر نشد وقت نماز تو 166شمارهٔ ۲۹۳: دارم دلی دو نیم، ز تیغ زبان تو 167شمارهٔ ۲۹۴: صفای وقت، ز دل های بی غبار بجو 168شمارهٔ ۲۹۵: عریان ز صافی طینتی، از پردهٔ نیرن ...169شمارهٔ ۲۹۶: ای تهیدست، به امّید و امل غره مشو 170شمارهٔ ۲۹۷: به دنبال خرام آن پری رو 171شمارهٔ ۲۹۸: افسرده ایم، جام می خوشگوار کو 172شمارهٔ ۲۹۹: سوخته جان دلم یکی، سنبل مشک فام، ...173شمارهٔ ۳۰۰: به عاشقی، شده ام شهرهٔ جهان از تو 174شمارهٔ ۳۰۱: چون لب نایی و نی، پرده سرایان من ...175شمارهٔ ۳۰۲: طرف نقاب اگر کشی، از رخ نازنین فر ...176شمارهٔ ۳۰۳: مستی فزوده است تو را، در بر آینه 177شمارهٔ ۳۰۴: دل از وفا به خاطر جانان گران شده 178شمارهٔ ۳۰۵: ای خدا، یار مرا میل خریدارش ده 179شمارهٔ ۳۰۶: ای دل به زیر خاک تپیدن چه فایده 180شمارهٔ ۳۰۷: دردت به دوای دل بی تاب رسیده 181شمارهٔ ۳۰۸: تا شانه خشک دستم، بی زلف یار ماند ...182شمارهٔ ۳۰۹: مکن ای بلبل آزرده دل، از خار گله 183شمارهٔ ۳۱۰: صبح است و عزم کوی خرابات کردهای 184شمارهٔ ۳۱۱: به خاموشی سپندم گفت، در بزم پریزا ...185شمارهٔ ۳۱۲: به بالینم نشستی، قد به ناز افراشت ...186شمارهٔ ۳۱۳: من بلبلم و گلبن من یار منستی 187شمارهٔ ۳۱۴: سخنها از وفا می گفتی و جور و جفا ...188شمارهٔ ۳۱۵: غم دل با تو زان گوبم،که دانم شاد ...189شمارهٔ ۳۱۶: دلم را، کرده یک پیمانه خون، لعل م ...190شمارهٔ ۳۱۷: گذشت آن دور کز ساغر، کند یاری مرا ...191شمارهٔ ۳۱۸: شد صید دلم بستهٔ فتراک سواری 192شمارهٔ ۳۱۹: مطرب سرود شوق به مستان چه می بری 193شمارهٔ ۳۲۰: خزان رنگ زردم را، میِ نابی نشد رو ...194شمارهٔ ۳۲۱: خوش آن ساعت که از فیض سحر شاداب ب ...195شمارهٔ ۳۲۲: ای خطِّ لب یار، نمایان شده باشی 196شمارهٔ ۳۲۳: ز مستی، خون دل را، باده می انگاشت ...197شمارهٔ ۳۲۴: نوای پرده سوزم، از کجا پیدا کند گ ...198شمارهٔ ۳۲۵: ببین که هست لبم، بلبل بهار خطی 199شمارهٔ ۳۲۶: سحاب خشک، دیگر از کجا پیدا کند اش ...200شمارهٔ ۳۲۷: نشد از گریهٔ مستانه ساقی، دل کنم ...201شمارهٔ ۳۲۸: دارم گل زخمی به جگر تازه و تر، ها ...202شمارهٔ ۳۲۹: ای که بر دیدهٔ اغیار خرامی داری 203شمارهٔ ۳۳۰: ای برق حسن، شعله به باغ که می زنی 204شمارهٔ ۳۳۱: گره، ز ابروی مسکین نواز وا نکنی 205شمارهٔ ۳۳۲: بی داغ عشق، بر در دل ها چه می روی 206شمارهٔ ۳۳۳: ناصح، سخن چه بیهُده از پند می کنی 207شمارهٔ ۳۳۴: ای دل، ترحمی به گناهی نمی کنی 208شمارهٔ ۳۳۵: می رود صید دلم، سخت کمانی در پی 209شمارهٔ ۳۳۶: بستم چو دل به مهر تو، نامهربان شد ...210شمارهٔ ۳۳۷: تا کی از عشوه، فریب دل ناکام دهی 211شمارهٔ ۳۳۸: نی می دهد از اصل مقامات صدایی 212شمارهٔ ۳۳۹: بنواخت نی را، لبهای نایی 213شمارهٔ ۳۴۰: شکیبایی بود کار دلم، با گرمی خویی 214شمارهٔ ۳۴۱: ای ناله، چند در غم دل دردسر دهی 215شمارهٔ ۳۴۲: تلاش فکر ما را از سخن لافان چه می ...216شمارهٔ ۳۴۳: نماند از گرد غم، در سینه ام جای ش ...217شمارهٔ ۳۴۴: اگر نه در جهان سرچشمه ی حیوان بود ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ