به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حزین لاهیجی

حزین لاهیجیغزلیات ناتمامشمارهٔ ۱۳۲: شوریده سرم، طرهٔ پیچان تو دارد

2590عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

شوریده سرم، طرهٔ پیچان تو دارد

آشفته دلم، زلف پریشان تو دارد

زبن گونه، فرومانده و بی تاب و توانم

پنهان چه کنم؟ سستی پیمان تو دارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۳۱: ز بی مهریّ او، داغم چراغ مرده ای ...2شمارهٔ ۱۳۲: شوریده سرم، طرهٔ پیچان تو دارد 3شمارهٔ ۱۳۳: شکرخند دلم خواهش ز لعل می کشی دار ...4شمارهٔ ۱۳۴: گزند کوکب از کژدم فزون جان را زیا ...5شمارهٔ ۱۳۵: دگر خونابه دل، دیده را آلودنی دار ...6شمارهٔ ۱۳۶: تپش سینهٔ ما، بانگ درایی دارد 7شمارهٔ ۱۳۷: عمر گذران، فکر مه و سال ندارد 8شمارهٔ ۱۳۸: با داغ محبت، دل دیوانه نسازد 9شمارهٔ ۱۳۹: شراب خون من، آن مست را مخمور می س ...10شمارهٔ ۱۴۰: مریض زهد را آن روی آتشناک می سازد 11شمارهٔ ۱۴۱: ز افسانه کی به شب، مژهٔ ما به هم ...12شمارهٔ ۱۴۲: هرکس که نظر باز به آن زلف دوتا شد 13شمارهٔ ۱۴۳: سخن چون می سرایم، کلک شکربار می س ...14شمارهٔ ۱۴۴: رنگت به خون لاله، قدح در خمار زد 15شمارهٔ ۱۴۵: شراب لعلی آن نوش لب، به ما چه رسد 16شمارهٔ ۱۴۶: بلاکش عاشقی کو با غم جانانه می سا ...17شمارهٔ ۱۴۷: نقاب آنجا که از رخسارهٔ جانانه بر ...18شمارهٔ ۱۴۸: قاصد سخنی از لب یارم نرسانید 19شمارهٔ ۱۴۹: آن قدر کرد تپیدن که به آرام رساند 20شمارهٔ ۱۵۰: آتشی گرمتر از آتش محرومی نیست 21شمارهٔ ۱۵۱: به دنیا قدر ارباب مذلت بیش می باش ...22شمارهٔ ۱۵۲: در طمع، کام دل بی بصران می باشد 23شمارهٔ ۱۵۳: تذرو دل، اسیر سرو آزاد تو می باشد 24شمارهٔ ۱۵۴: خون من تیغ تو آندم که به خاک افشا ...25شمارهٔ ۱۵۵: چر با سردی دی بلبلان را کینه می ب ...26شمارهٔ ۱۵۶: دلم در زلف او، از سینه نالان بیشت ...27شمارهٔ ۱۵۷: نقش مراد دنیا، نقش بر آب باشد 28شمارهٔ ۱۵۸: سخنم چو هست، در دل نمک سراب باشد 29شمارهٔ ۱۵۹: پریشان سنبلش، دیباچهٔ احوال من با ...30شمارهٔ ۱۶۰: خیالت مونس جان اسیران در بدن باشد 31شمارهٔ ۱۶۱: با دل غم آن رشک پری، ساخته باشد 32شمارهٔ ۱۶۲: خوشا چشمی که محو لذّت نظّاره ای ب ...33شمارهٔ ۱۶۳: ز غیرت، آب گوهر نخل عزّت را به جو ...34شمارهٔ ۱۶۴: آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد 35آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد عاشقم به کا ...36شمارهٔ ۱۶۶: به رنگین جلوه ای در خون کشیدی، گو ...37شمارهٔ ۱۶۷: نخل مرا شکوفهٔ صبح امید شد 38شمارهٔ ۱۶۸: ساقی مباد عیدی ما کوتهی شود 39شمارهٔ ۱۶۹: پایان ناز او چو به بیگانگی کشید 40شمارهٔ ۱۷۰: کی نشئهٔ صهبا، دل غمناک گشاید 41شمارهٔ ۱۷۱: آزاده، از حیات خود آزار می کشد 42شمارهٔ ۱۷۲: جز آتش بهار هوا را که بشکند 43شمارهٔ ۱۷۳: آن کیست تا ز کار کسی عقده واکند 44شمارهٔ ۱۷۴: چهره نما که در چمن، شور هزار گل ک ...45شمارهٔ ۱۷۵: اگر یادم، چمن پرورد آغوشش نخواهد ...46شمارهٔ ۱۷۶: به دنیا سر فرو ناوردنم بالین راحت ...47شمارهٔ ۱۷۷: نگاه خشم، چشم شوخ او را زیب دیگر ...48شمارهٔ ۱۷۸: تا زلف تو بر دوش و برم سایه فکن ش ...49شمارهٔ ۱۷۹: همّت آن است که در پیش کرم، دون نش ...50شمارهٔ ۱۸۰: تقلید من فزونی یاران نمی شود 51شمارهٔ ۱۸۱: مباد، نفس ز قید خرد گشاده شود 52شمارهٔ ۱۸۲: هما که بال و پر خویش سایبان تو دا ...53شمارهٔ ۱۸۳: کی ترک مکر و حیله به احباب می کند 54شمارهٔ ۱۸۴: آن مشکبو غزال ز چشمم گذار کرد 55شمارهٔ ۱۸۵: صحرانورد وحشتم، آن خط و خال کرد 56شمارهٔ ۱۸۶: این عشق تازه دیده به اشکم دچار کر ...57شمارهٔ ۱۸۷: پریشانی ز احسان، بحر بی پایان نمی ...58شمارهٔ ۱۸۸: کسی درد سخن، تا دل نگردد خون چه م ...59شمارهٔ ۱۸۹: چون نقش آن خط و خال، لوح خیال گیر ...60شمارهٔ ۱۹۰: دل از وحشت سرای عالم غدّار می گیر ...61شمارهٔ ۱۹۱: از روی لاله رنگ تو خون جوش می زند 62شمارهٔ ۱۹۲: این باخته نقشان که درین خانهٔ تنگ ...63شمارهٔ ۱۹۳: یکایک از نظرم نور پیکران رفتند 64شمارهٔ ۱۹۴: گر چه در بزم جهان، گردن میناست بل ...65شمارهٔ ۱۹۵: شور مستی از دل دیوانهٔ ما شد بلند 66شمارهٔ ۱۹۶: تا حرفی از آن لعل می آلود برآمد 67شمارهٔ ۱۹۷: از نالهٔ من خامه خوش آهنگ برآمد 68شمارهٔ ۱۹۸: سختی به ضعیفان جهان بی سبب آید 69شمارهٔ ۱۹۹: صفای عارضش، رنگ از رخ مهتاب بزدای ...70شمارهٔ ۲۰۰: مکن کاری که حرفی از زبان من برون ...71شمارهٔ ۲۰۱: به دل گفتم که خواهد غمزهٔ نامهربا ...72شمارهٔ ۲۰۲: ز هر چاکی که دارد سینه من، بوی خو ...73شمارهٔ ۲۰۳: گیاه خرّمی از تربت پاکم نمی روید 74شمارهٔ ۲۰۴: درنگ ازکاروان ما سبکباران نمی آید 75شمارهٔ ۲۰۵: مداوای جنون از دیده بی خواب می آی ...76شمارهٔ ۲۰۶: وجود کاملان بر ناقصان دشوار می آی ...77شمارهٔ ۲۰۷: ز معراج خریّت، خواجه سنگین بار می ...78شمارهٔ ۲۰۸: ز هجران کار دلتنگی به سامان دیر م ...79شمارهٔ ۲۰۹: در آن محفل که شمع من، تجلی ساز می ...80شمارهٔ ۲۱۰: با سفلگان شراکت روزی، زیان بود 81شمارهٔ ۲۱۱: دمهای زنده را، از اجل کی زیان بود 82شمارهٔ ۲۱۲: امشب که از نظر مه من درگذاره بود 83شمارهٔ ۲۱۳: مرنج از طعنهٔ خصم و مکن عرض کمال ...84شمارهٔ ۲۱۴: در بهاری که مرا بال و پرافشانی بو ...85شمارهٔ ۲۱۵: خجل چون بید مجنون گشتم از نشو و ن ...86شمارهٔ ۲۱۶: تشنه کامان حسد خون مرا نوشیدند 87شمارهٔ ۲۱۷: گهر چون سفته گردد، همچو اشک از دی ...88شمارهٔ ۲۱۸: شود چون جوهر آیینه پیدا، تار می ا ...89شمارهٔ ۲۱۹: عزلت طلب از پایهٔ اقبال نیفتد 90شمارهٔ ۲۲۰: ز شیرین کاری من، بیستون آباد می گ ...91شمارهٔ ۲۲۱: نمی دانم چه سودا در سر مخمور می گ ...92شمارهٔ ۲۲۲: دل از قفس سینه، دم سرد برآورد 93شمارهٔ ۲۲۳: زلف سیهش، آتش بیداد برآورد 94شمارهٔ ۲۲۴: ترسم که بر لبی، سخن آن میان رود 95شمارهٔ ۲۲۵: دلم، شب بر خس و خاشاک کویش تا سحر ...96شمارهٔ ۲۲۶: تن سختی کشم چون در خروش آید، روان ...97شمارهٔ ۲۲۷: ساغر ای عشق به اندازهٔ مخمور بیار 98شمارهٔ ۲۲۸: تیغ ستمت از می پرزور گران تر 99شمارهٔ ۲۲۹: سیمین عذار اوست، ز خط خوش عیارتر 100شمارهٔ ۲۳۰: چمن، به سایه نشینان خرمی بگذار 101شمارهٔ ۲۳۱: کنون ز تربتم ای شوخ، سرگران مگذر 102شمارهٔ ۲۳۲: می آید از کوی مغان طرز طربناکش نگ ...103شمارهٔ ۲۳۳: با آنکه نیست از تو بتی دلنوازتر 104شمارهٔ ۲۳۴: گرفتار تو را در دور خط، شد کام جا ...105شمارهٔ ۲۳۵: ای زلف، پریشان شدگانیم، خبر گیر 106شمارهٔ ۲۳۶: ز خط شده ست عذارش بنفشه زار امروز 107شمارهٔ ۲۳۷: یک ره درآ به دیده و مستی بهانه سا ...108شمارهٔ ۲۳۸: دل طلب کرد، از آن غمزه، عتابی که ...109شمارهٔ ۲۳۹: خون گر نخورد زان لب میگون، چه کند ...110شمارهٔ ۲۴۰: بسته پای چو من بی پر و بالی که مپ ...111شمارهٔ ۲۴۱: از چرخ تنک حوصله، پروا چه کند کس 112شمارهٔ ۲۴۲: غنچه دیدی و دل تنگ ندیدی، افسوس 113شمارهٔ ۲۴۳: نمی کشد، دل ما را به دام و دانهٔ ...114شمارهٔ ۲۴۴: نمی بینم به مسجد رونق، از دلمرده ...115شمارهٔ ۲۴۵: برده شوریدگیم از خود و صهبا در پی ...116شمارهٔ ۲۴۶: لقمه ای را ممسک از آزادگان دارد د ...117شمارهٔ ۲۴۷: سرفرازی طلب از همّت مردانهٔ عشق 118شمارهٔ ۲۴۸: ای آنکه زدی بر قدح، امروز مرا سنگ 119شمارهٔ ۲۴۹: فرش داغ، ار نشود بستر بیماری دل 120شمارهٔ ۲۵۰: در بتکده نامحرم و در کعبه غریبم 121شمارهٔ ۲۵۱: به عشق روی تو، چون لاله داغ می طل ...122شمارهٔ ۲۵۲: ز پی بیگانه خویی را، به امّید وفا ...123شمارهٔ ۲۵۳: در کشور ایجاد، ندانم چه گلستم 124شمارهٔ ۲۵۴: من نازک دل از زخم زبان بسیار می ر ...125شمارهٔ ۲۵۵: غبار گشتم و سرگشته وار می گردم 126شمارهٔ ۲۵۶: به راه آن وفا دشمن، سر و جان شاد ...127شمارهٔ ۲۵۷: نشود گشاده چون نی، گرهی ز کار درد ...128شمارهٔ ۲۵۸: حاصلی که خرمن شد، نذر خوشه چین دا ...129شمارهٔ ۲۵۹: صبوحی می کند تکلیف، کز می کام برد ...130شمارهٔ ۲۶۰: شمع سان، دیده پرآتش مژه پرنم دارم 131شمارهٔ ۲۶۱: خموشم چون قلم امّا، نوا در آستین ...132شمارهٔ ۲۶۲: زد نقش سخن سکهٔ جاوید به نامم 133شمارهٔ ۲۶۳: قناعت چون گهر، با ساغر و مینای خو ...134شمارهٔ ۲۶۴: دمد از چاکهای سینه شیون، تا نفس د ...135شمارهٔ ۲۶۵: نه یاد مصر و نه پروای کاروان دارم 136شمارهٔ ۲۶۶: ز شمع خامه، هر جا در میان افسانه ...137شمارهٔ ۲۶۷: جز وصل علاج دل بیچاره ندارم 138شمارهٔ ۲۶۸: به هرگلشن که شور از شیون مستانه ا ...139شمارهٔ ۲۶۹: از دل، به فرات مژه راهی ست چه ساز ...140شمارهٔ ۲۷۰: به صد شوریدگی، از بزم آن بی باک ب ...141شمارهٔ ۲۷۱: زبان و سود، شد در عشق بی پروا فرا ...142شمارهٔ ۲۷۲: از ضعف مشکل آید، چون می برد ز خوی ...143شمارهٔ ۲۷۳: ز ابر دیده در هر گل، زمین کشته ای ...144شمارهٔ ۲۷۴: با ماست، لطف چشم تغافل پناه،کم 145شمارهٔ ۲۷۵: شکایت نیست، مطلب ناله آهنگ است می ...146شمارهٔ ۲۷۶: بیهوده نگشتم به سراپای دو عالم 147شمارهٔ ۲۷۷: ز رنگش، اشک گلگون بادهٔ نابی ست د ...148شمارهٔ ۲۷۸: دل و جان نژند را مانم 149شمارهٔ ۲۷۹: نکرد عشق تو، مطلب روای خویشتنم 150شمارهٔ ۲۸۰: خزان چه می برد از نوبهار رنگینم 151شمارهٔ ۲۸۱: آسان به جلوه های تو، از جا نمی رو ...152شمارهٔ ۲۸۲: چو سایه در قدم سرو خوش خرام توام 153شمارهٔ ۲۸۳: سیاهی را، به اشک از دیدهٔ خود کام ...154شمارهٔ ۲۸۴: رنگین شد از رخت، چو رگ گل، نظاره ...155شمارهٔ ۲۸۵: ز دل برخاست شوری، دیدهٔ داغ درون ...156شمارهٔ ۲۸۶: زانوی بی کسی هاست، بالین خستهٔ من 157شمارهٔ ۲۸۷: نماید بی سبب حاصل، مسبب مدعای من 158شمارهٔ ۲۸۸: نهانی کرده ای یغما، دل من 159شمارهٔ ۲۸۹: باده بیار و هوش را، از سر ما روان ...160شمارهٔ ۲۹۰: لخت دل با سینه از اشک مدام آمد بر ...161شمارهٔ ۲۹۱: صید از حرم کشد، خم جعد بلند تو 162شمارهٔ ۲۹۲: ز تکبیر فنا، حاضر نشد وقت نماز تو 163شمارهٔ ۲۹۳: دارم دلی دو نیم، ز تیغ زبان تو 164شمارهٔ ۲۹۴: صفای وقت، ز دل های بی غبار بجو 165شمارهٔ ۲۹۵: عریان ز صافی طینتی، از پردهٔ نیرن ...166شمارهٔ ۲۹۶: ای تهیدست، به امّید و امل غره مشو 167شمارهٔ ۲۹۷: به دنبال خرام آن پری رو 168شمارهٔ ۲۹۸: افسرده ایم، جام می خوشگوار کو 169شمارهٔ ۲۹۹: سوخته جان دلم یکی، سنبل مشک فام، ...170شمارهٔ ۳۰۰: به عاشقی، شده ام شهرهٔ جهان از تو 171شمارهٔ ۳۰۱: چون لب نایی و نی، پرده سرایان من ...172شمارهٔ ۳۰۲: طرف نقاب اگر کشی، از رخ نازنین فر ...173شمارهٔ ۳۰۳: مستی فزوده است تو را، در بر آینه 174شمارهٔ ۳۰۴: دل از وفا به خاطر جانان گران شده 175شمارهٔ ۳۰۵: ای خدا، یار مرا میل خریدارش ده 176شمارهٔ ۳۰۶: ای دل به زیر خاک تپیدن چه فایده 177شمارهٔ ۳۰۷: دردت به دوای دل بی تاب رسیده 178شمارهٔ ۳۰۸: تا شانه خشک دستم، بی زلف یار ماند ...179شمارهٔ ۳۰۹: مکن ای بلبل آزرده دل، از خار گله 180شمارهٔ ۳۱۰: صبح است و عزم کوی خرابات کردهای 181شمارهٔ ۳۱۱: به خاموشی سپندم گفت، در بزم پریزا ...182شمارهٔ ۳۱۲: به بالینم نشستی، قد به ناز افراشت ...183شمارهٔ ۳۱۳: من بلبلم و گلبن من یار منستی 184شمارهٔ ۳۱۴: سخنها از وفا می گفتی و جور و جفا ...185شمارهٔ ۳۱۵: غم دل با تو زان گوبم،که دانم شاد ...186شمارهٔ ۳۱۶: دلم را، کرده یک پیمانه خون، لعل م ...187شمارهٔ ۳۱۷: گذشت آن دور کز ساغر، کند یاری مرا ...188شمارهٔ ۳۱۸: شد صید دلم بستهٔ فتراک سواری 189شمارهٔ ۳۱۹: مطرب سرود شوق به مستان چه می بری 190شمارهٔ ۳۲۰: خزان رنگ زردم را، میِ نابی نشد رو ...191شمارهٔ ۳۲۱: خوش آن ساعت که از فیض سحر شاداب ب ...192شمارهٔ ۳۲۲: ای خطِّ لب یار، نمایان شده باشی 193شمارهٔ ۳۲۳: ز مستی، خون دل را، باده می انگاشت ...194شمارهٔ ۳۲۴: نوای پرده سوزم، از کجا پیدا کند گ ...195شمارهٔ ۳۲۵: ببین که هست لبم، بلبل بهار خطی 196شمارهٔ ۳۲۶: سحاب خشک، دیگر از کجا پیدا کند اش ...197شمارهٔ ۳۲۷: نشد از گریهٔ مستانه ساقی، دل کنم ...198شمارهٔ ۳۲۸: دارم گل زخمی به جگر تازه و تر، ها ...199شمارهٔ ۳۲۹: ای که بر دیدهٔ اغیار خرامی داری 200شمارهٔ ۳۳۰: ای برق حسن، شعله به باغ که می زنی 201شمارهٔ ۳۳۱: گره، ز ابروی مسکین نواز وا نکنی 202شمارهٔ ۳۳۲: بی داغ عشق، بر در دل ها چه می روی 203شمارهٔ ۳۳۳: ناصح، سخن چه بیهُده از پند می کنی 204شمارهٔ ۳۳۴: ای دل، ترحمی به گناهی نمی کنی 205شمارهٔ ۳۳۵: می رود صید دلم، سخت کمانی در پی 206شمارهٔ ۳۳۶: بستم چو دل به مهر تو، نامهربان شد ...207شمارهٔ ۳۳۷: تا کی از عشوه، فریب دل ناکام دهی 208شمارهٔ ۳۳۸: نی می دهد از اصل مقامات صدایی 209شمارهٔ ۳۳۹: بنواخت نی را، لبهای نایی 210شمارهٔ ۳۴۰: شکیبایی بود کار دلم، با گرمی خویی 211شمارهٔ ۳۴۱: ای ناله، چند در غم دل دردسر دهی 212شمارهٔ ۳۴۲: تلاش فکر ما را از سخن لافان چه می ...213شمارهٔ ۳۴۳: نماند از گرد غم، در سینه ام جای ش ...214شمارهٔ ۳۴۴: اگر نه در جهان سرچشمه ی حیوان بود ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ