به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حزین لاهیجی

حزین لاهیجیغزلیات ناتمامشمارهٔ ۱۲۳: این داغ دلفروز ندانم چراغ کیست

2480عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

این داغ دلفروز ندانم چراغ کیست؟

وین چشم غوطه ور شده در خون، ایاغ کیست؟

در راه انتظار، سفید است دیده ها

تا شورپستهٔ تو، نمکسای داغ کیست؟

با آنکه یار مردمک دیدهٔ من است

نظّارهٔ گسسته عنان، در سراغ کیست؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۲۲: بی باده سیه مست، شب از یاسمن کیست 2شمارهٔ ۱۲۳: این داغ دلفروز ندانم چراغ کیست 3شمارهٔ ۱۲۴: دو نان، به دل زنند سنان از زبان ب ...4شمارهٔ ۱۲۵: دل از یادش، در آغوش من شیدا نمی گ ...5شمارهٔ ۱۲۶: ز بی برگی، ره الفت دلم بر دوستان ...6شمارهٔ ۱۲۷: کجا دلبستگی عاشق به حسن بی وفا دا ...7شمارهٔ ۱۲۸: عشق در سینهٔ من، لاله ستان ها دار ...8شمارهٔ ۱۲۹: سامان پریشان دلی اندوخته دارم 9شمارهٔ ۱۳۰: آتشکده ای در جگر سوخته دارم 10شمارهٔ ۱۳۱: ز بی مهریّ او، داغم چراغ مرده ای ...11شمارهٔ ۱۳۲: شوریده سرم، طرهٔ پیچان تو دارد 12شمارهٔ ۱۳۳: شکرخند دلم خواهش ز لعل می کشی دار ...13شمارهٔ ۱۳۴: گزند کوکب از کژدم فزون جان را زیا ...14شمارهٔ ۱۳۵: دگر خونابه دل، دیده را آلودنی دار ...15شمارهٔ ۱۳۶: تپش سینهٔ ما، بانگ درایی دارد 16شمارهٔ ۱۳۷: عمر گذران، فکر مه و سال ندارد 17شمارهٔ ۱۳۸: با داغ محبت، دل دیوانه نسازد 18شمارهٔ ۱۳۹: شراب خون من، آن مست را مخمور می س ...19شمارهٔ ۱۴۰: مریض زهد را آن روی آتشناک می سازد 20شمارهٔ ۱۴۱: ز افسانه کی به شب، مژهٔ ما به هم ...21شمارهٔ ۱۴۲: هرکس که نظر باز به آن زلف دوتا شد 22شمارهٔ ۱۴۳: سخن چون می سرایم، کلک شکربار می س ...23شمارهٔ ۱۴۴: رنگت به خون لاله، قدح در خمار زد 24شمارهٔ ۱۴۵: شراب لعلی آن نوش لب، به ما چه رسد 25شمارهٔ ۱۴۶: بلاکش عاشقی کو با غم جانانه می سا ...26شمارهٔ ۱۴۷: نقاب آنجا که از رخسارهٔ جانانه بر ...27شمارهٔ ۱۴۸: قاصد سخنی از لب یارم نرسانید 28شمارهٔ ۱۴۹: آن قدر کرد تپیدن که به آرام رساند 29شمارهٔ ۱۵۰: آتشی گرمتر از آتش محرومی نیست 30شمارهٔ ۱۵۱: به دنیا قدر ارباب مذلت بیش می باش ...31شمارهٔ ۱۵۲: در طمع، کام دل بی بصران می باشد 32شمارهٔ ۱۵۳: تذرو دل، اسیر سرو آزاد تو می باشد 33شمارهٔ ۱۵۴: خون من تیغ تو آندم که به خاک افشا ...34شمارهٔ ۱۵۵: چر با سردی دی بلبلان را کینه می ب ...35شمارهٔ ۱۵۶: دلم در زلف او، از سینه نالان بیشت ...36شمارهٔ ۱۵۷: نقش مراد دنیا، نقش بر آب باشد 37شمارهٔ ۱۵۸: سخنم چو هست، در دل نمک سراب باشد 38شمارهٔ ۱۵۹: پریشان سنبلش، دیباچهٔ احوال من با ...39شمارهٔ ۱۶۰: خیالت مونس جان اسیران در بدن باشد 40شمارهٔ ۱۶۱: با دل غم آن رشک پری، ساخته باشد 41شمارهٔ ۱۶۲: خوشا چشمی که محو لذّت نظّاره ای ب ...42شمارهٔ ۱۶۳: ز غیرت، آب گوهر نخل عزّت را به جو ...43شمارهٔ ۱۶۴: آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد 44آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد عاشقم به کا ...45شمارهٔ ۱۶۶: به رنگین جلوه ای در خون کشیدی، گو ...46شمارهٔ ۱۶۷: نخل مرا شکوفهٔ صبح امید شد 47شمارهٔ ۱۶۸: ساقی مباد عیدی ما کوتهی شود 48شمارهٔ ۱۶۹: پایان ناز او چو به بیگانگی کشید 49شمارهٔ ۱۷۰: کی نشئهٔ صهبا، دل غمناک گشاید 50شمارهٔ ۱۷۱: آزاده، از حیات خود آزار می کشد 51شمارهٔ ۱۷۲: جز آتش بهار هوا را که بشکند 52شمارهٔ ۱۷۳: آن کیست تا ز کار کسی عقده واکند 53شمارهٔ ۱۷۴: چهره نما که در چمن، شور هزار گل ک ...54شمارهٔ ۱۷۵: اگر یادم، چمن پرورد آغوشش نخواهد ...55شمارهٔ ۱۷۶: به دنیا سر فرو ناوردنم بالین راحت ...56شمارهٔ ۱۷۷: نگاه خشم، چشم شوخ او را زیب دیگر ...57شمارهٔ ۱۷۸: تا زلف تو بر دوش و برم سایه فکن ش ...58شمارهٔ ۱۷۹: همّت آن است که در پیش کرم، دون نش ...59شمارهٔ ۱۸۰: تقلید من فزونی یاران نمی شود 60شمارهٔ ۱۸۱: مباد، نفس ز قید خرد گشاده شود 61شمارهٔ ۱۸۲: هما که بال و پر خویش سایبان تو دا ...62شمارهٔ ۱۸۳: کی ترک مکر و حیله به احباب می کند 63شمارهٔ ۱۸۴: آن مشکبو غزال ز چشمم گذار کرد 64شمارهٔ ۱۸۵: صحرانورد وحشتم، آن خط و خال کرد 65شمارهٔ ۱۸۶: این عشق تازه دیده به اشکم دچار کر ...66شمارهٔ ۱۸۷: پریشانی ز احسان، بحر بی پایان نمی ...67شمارهٔ ۱۸۸: کسی درد سخن، تا دل نگردد خون چه م ...68شمارهٔ ۱۸۹: چون نقش آن خط و خال، لوح خیال گیر ...69شمارهٔ ۱۹۰: دل از وحشت سرای عالم غدّار می گیر ...70شمارهٔ ۱۹۱: از روی لاله رنگ تو خون جوش می زند 71شمارهٔ ۱۹۲: این باخته نقشان که درین خانهٔ تنگ ...72شمارهٔ ۱۹۳: یکایک از نظرم نور پیکران رفتند 73شمارهٔ ۱۹۴: گر چه در بزم جهان، گردن میناست بل ...74شمارهٔ ۱۹۵: شور مستی از دل دیوانهٔ ما شد بلند 75شمارهٔ ۱۹۶: تا حرفی از آن لعل می آلود برآمد 76شمارهٔ ۱۹۷: از نالهٔ من خامه خوش آهنگ برآمد 77شمارهٔ ۱۹۸: سختی به ضعیفان جهان بی سبب آید 78شمارهٔ ۱۹۹: صفای عارضش، رنگ از رخ مهتاب بزدای ...79شمارهٔ ۲۰۰: مکن کاری که حرفی از زبان من برون ...80شمارهٔ ۲۰۱: به دل گفتم که خواهد غمزهٔ نامهربا ...81شمارهٔ ۲۰۲: ز هر چاکی که دارد سینه من، بوی خو ...82شمارهٔ ۲۰۳: گیاه خرّمی از تربت پاکم نمی روید 83شمارهٔ ۲۰۴: درنگ ازکاروان ما سبکباران نمی آید 84شمارهٔ ۲۰۵: مداوای جنون از دیده بی خواب می آی ...85شمارهٔ ۲۰۶: وجود کاملان بر ناقصان دشوار می آی ...86شمارهٔ ۲۰۷: ز معراج خریّت، خواجه سنگین بار می ...87شمارهٔ ۲۰۸: ز هجران کار دلتنگی به سامان دیر م ...88شمارهٔ ۲۰۹: در آن محفل که شمع من، تجلی ساز می ...89شمارهٔ ۲۱۰: با سفلگان شراکت روزی، زیان بود 90شمارهٔ ۲۱۱: دمهای زنده را، از اجل کی زیان بود 91شمارهٔ ۲۱۲: امشب که از نظر مه من درگذاره بود 92شمارهٔ ۲۱۳: مرنج از طعنهٔ خصم و مکن عرض کمال ...93شمارهٔ ۲۱۴: در بهاری که مرا بال و پرافشانی بو ...94شمارهٔ ۲۱۵: خجل چون بید مجنون گشتم از نشو و ن ...95شمارهٔ ۲۱۶: تشنه کامان حسد خون مرا نوشیدند 96شمارهٔ ۲۱۷: گهر چون سفته گردد، همچو اشک از دی ...97شمارهٔ ۲۱۸: شود چون جوهر آیینه پیدا، تار می ا ...98شمارهٔ ۲۱۹: عزلت طلب از پایهٔ اقبال نیفتد 99شمارهٔ ۲۲۰: ز شیرین کاری من، بیستون آباد می گ ...100شمارهٔ ۲۲۱: نمی دانم چه سودا در سر مخمور می گ ...101شمارهٔ ۲۲۲: دل از قفس سینه، دم سرد برآورد 102شمارهٔ ۲۲۳: زلف سیهش، آتش بیداد برآورد 103شمارهٔ ۲۲۴: ترسم که بر لبی، سخن آن میان رود 104شمارهٔ ۲۲۵: دلم، شب بر خس و خاشاک کویش تا سحر ...105شمارهٔ ۲۲۶: تن سختی کشم چون در خروش آید، روان ...106شمارهٔ ۲۲۷: ساغر ای عشق به اندازهٔ مخمور بیار 107شمارهٔ ۲۲۸: تیغ ستمت از می پرزور گران تر 108شمارهٔ ۲۲۹: سیمین عذار اوست، ز خط خوش عیارتر 109شمارهٔ ۲۳۰: چمن، به سایه نشینان خرمی بگذار 110شمارهٔ ۲۳۱: کنون ز تربتم ای شوخ، سرگران مگذر 111شمارهٔ ۲۳۲: می آید از کوی مغان طرز طربناکش نگ ...112شمارهٔ ۲۳۳: با آنکه نیست از تو بتی دلنوازتر 113شمارهٔ ۲۳۴: گرفتار تو را در دور خط، شد کام جا ...114شمارهٔ ۲۳۵: ای زلف، پریشان شدگانیم، خبر گیر 115شمارهٔ ۲۳۶: ز خط شده ست عذارش بنفشه زار امروز 116شمارهٔ ۲۳۷: یک ره درآ به دیده و مستی بهانه سا ...117شمارهٔ ۲۳۸: دل طلب کرد، از آن غمزه، عتابی که ...118شمارهٔ ۲۳۹: خون گر نخورد زان لب میگون، چه کند ...119شمارهٔ ۲۴۰: بسته پای چو من بی پر و بالی که مپ ...120شمارهٔ ۲۴۱: از چرخ تنک حوصله، پروا چه کند کس 121شمارهٔ ۲۴۲: غنچه دیدی و دل تنگ ندیدی، افسوس 122شمارهٔ ۲۴۳: نمی کشد، دل ما را به دام و دانهٔ ...123شمارهٔ ۲۴۴: نمی بینم به مسجد رونق، از دلمرده ...124شمارهٔ ۲۴۵: برده شوریدگیم از خود و صهبا در پی ...125شمارهٔ ۲۴۶: لقمه ای را ممسک از آزادگان دارد د ...126شمارهٔ ۲۴۷: سرفرازی طلب از همّت مردانهٔ عشق 127شمارهٔ ۲۴۸: ای آنکه زدی بر قدح، امروز مرا سنگ 128شمارهٔ ۲۴۹: فرش داغ، ار نشود بستر بیماری دل 129شمارهٔ ۲۵۰: در بتکده نامحرم و در کعبه غریبم 130شمارهٔ ۲۵۱: به عشق روی تو، چون لاله داغ می طل ...131شمارهٔ ۲۵۲: ز پی بیگانه خویی را، به امّید وفا ...132شمارهٔ ۲۵۳: در کشور ایجاد، ندانم چه گلستم 133شمارهٔ ۲۵۴: من نازک دل از زخم زبان بسیار می ر ...134شمارهٔ ۲۵۵: غبار گشتم و سرگشته وار می گردم 135شمارهٔ ۲۵۶: به راه آن وفا دشمن، سر و جان شاد ...136شمارهٔ ۲۵۷: نشود گشاده چون نی، گرهی ز کار درد ...137شمارهٔ ۲۵۸: حاصلی که خرمن شد، نذر خوشه چین دا ...138شمارهٔ ۲۵۹: صبوحی می کند تکلیف، کز می کام برد ...139شمارهٔ ۲۶۰: شمع سان، دیده پرآتش مژه پرنم دارم 140شمارهٔ ۲۶۱: خموشم چون قلم امّا، نوا در آستین ...141شمارهٔ ۲۶۲: زد نقش سخن سکهٔ جاوید به نامم 142شمارهٔ ۲۶۳: قناعت چون گهر، با ساغر و مینای خو ...143شمارهٔ ۲۶۴: دمد از چاکهای سینه شیون، تا نفس د ...144شمارهٔ ۲۶۵: نه یاد مصر و نه پروای کاروان دارم 145شمارهٔ ۲۶۶: ز شمع خامه، هر جا در میان افسانه ...146شمارهٔ ۲۶۷: جز وصل علاج دل بیچاره ندارم 147شمارهٔ ۲۶۸: به هرگلشن که شور از شیون مستانه ا ...148شمارهٔ ۲۶۹: از دل، به فرات مژه راهی ست چه ساز ...149شمارهٔ ۲۷۰: به صد شوریدگی، از بزم آن بی باک ب ...150شمارهٔ ۲۷۱: زبان و سود، شد در عشق بی پروا فرا ...151شمارهٔ ۲۷۲: از ضعف مشکل آید، چون می برد ز خوی ...152شمارهٔ ۲۷۳: ز ابر دیده در هر گل، زمین کشته ای ...153شمارهٔ ۲۷۴: با ماست، لطف چشم تغافل پناه،کم 154شمارهٔ ۲۷۵: شکایت نیست، مطلب ناله آهنگ است می ...155شمارهٔ ۲۷۶: بیهوده نگشتم به سراپای دو عالم 156شمارهٔ ۲۷۷: ز رنگش، اشک گلگون بادهٔ نابی ست د ...157شمارهٔ ۲۷۸: دل و جان نژند را مانم 158شمارهٔ ۲۷۹: نکرد عشق تو، مطلب روای خویشتنم 159شمارهٔ ۲۸۰: خزان چه می برد از نوبهار رنگینم 160شمارهٔ ۲۸۱: آسان به جلوه های تو، از جا نمی رو ...161شمارهٔ ۲۸۲: چو سایه در قدم سرو خوش خرام توام 162شمارهٔ ۲۸۳: سیاهی را، به اشک از دیدهٔ خود کام ...163شمارهٔ ۲۸۴: رنگین شد از رخت، چو رگ گل، نظاره ...164شمارهٔ ۲۸۵: ز دل برخاست شوری، دیدهٔ داغ درون ...165شمارهٔ ۲۸۶: زانوی بی کسی هاست، بالین خستهٔ من 166شمارهٔ ۲۸۷: نماید بی سبب حاصل، مسبب مدعای من 167شمارهٔ ۲۸۸: نهانی کرده ای یغما، دل من 168شمارهٔ ۲۸۹: باده بیار و هوش را، از سر ما روان ...169شمارهٔ ۲۹۰: لخت دل با سینه از اشک مدام آمد بر ...170شمارهٔ ۲۹۱: صید از حرم کشد، خم جعد بلند تو 171شمارهٔ ۲۹۲: ز تکبیر فنا، حاضر نشد وقت نماز تو 172شمارهٔ ۲۹۳: دارم دلی دو نیم، ز تیغ زبان تو 173شمارهٔ ۲۹۴: صفای وقت، ز دل های بی غبار بجو 174شمارهٔ ۲۹۵: عریان ز صافی طینتی، از پردهٔ نیرن ...175شمارهٔ ۲۹۶: ای تهیدست، به امّید و امل غره مشو 176شمارهٔ ۲۹۷: به دنبال خرام آن پری رو 177شمارهٔ ۲۹۸: افسرده ایم، جام می خوشگوار کو 178شمارهٔ ۲۹۹: سوخته جان دلم یکی، سنبل مشک فام، ...179شمارهٔ ۳۰۰: به عاشقی، شده ام شهرهٔ جهان از تو 180شمارهٔ ۳۰۱: چون لب نایی و نی، پرده سرایان من ...181شمارهٔ ۳۰۲: طرف نقاب اگر کشی، از رخ نازنین فر ...182شمارهٔ ۳۰۳: مستی فزوده است تو را، در بر آینه 183شمارهٔ ۳۰۴: دل از وفا به خاطر جانان گران شده 184شمارهٔ ۳۰۵: ای خدا، یار مرا میل خریدارش ده 185شمارهٔ ۳۰۶: ای دل به زیر خاک تپیدن چه فایده 186شمارهٔ ۳۰۷: دردت به دوای دل بی تاب رسیده 187شمارهٔ ۳۰۸: تا شانه خشک دستم، بی زلف یار ماند ...188شمارهٔ ۳۰۹: مکن ای بلبل آزرده دل، از خار گله 189شمارهٔ ۳۱۰: صبح است و عزم کوی خرابات کردهای 190شمارهٔ ۳۱۱: به خاموشی سپندم گفت، در بزم پریزا ...191شمارهٔ ۳۱۲: به بالینم نشستی، قد به ناز افراشت ...192شمارهٔ ۳۱۳: من بلبلم و گلبن من یار منستی 193شمارهٔ ۳۱۴: سخنها از وفا می گفتی و جور و جفا ...194شمارهٔ ۳۱۵: غم دل با تو زان گوبم،که دانم شاد ...195شمارهٔ ۳۱۶: دلم را، کرده یک پیمانه خون، لعل م ...196شمارهٔ ۳۱۷: گذشت آن دور کز ساغر، کند یاری مرا ...197شمارهٔ ۳۱۸: شد صید دلم بستهٔ فتراک سواری 198شمارهٔ ۳۱۹: مطرب سرود شوق به مستان چه می بری 199شمارهٔ ۳۲۰: خزان رنگ زردم را، میِ نابی نشد رو ...200شمارهٔ ۳۲۱: خوش آن ساعت که از فیض سحر شاداب ب ...201شمارهٔ ۳۲۲: ای خطِّ لب یار، نمایان شده باشی 202شمارهٔ ۳۲۳: ز مستی، خون دل را، باده می انگاشت ...203شمارهٔ ۳۲۴: نوای پرده سوزم، از کجا پیدا کند گ ...204شمارهٔ ۳۲۵: ببین که هست لبم، بلبل بهار خطی 205شمارهٔ ۳۲۶: سحاب خشک، دیگر از کجا پیدا کند اش ...206شمارهٔ ۳۲۷: نشد از گریهٔ مستانه ساقی، دل کنم ...207شمارهٔ ۳۲۸: دارم گل زخمی به جگر تازه و تر، ها ...208شمارهٔ ۳۲۹: ای که بر دیدهٔ اغیار خرامی داری 209شمارهٔ ۳۳۰: ای برق حسن، شعله به باغ که می زنی 210شمارهٔ ۳۳۱: گره، ز ابروی مسکین نواز وا نکنی 211شمارهٔ ۳۳۲: بی داغ عشق، بر در دل ها چه می روی 212شمارهٔ ۳۳۳: ناصح، سخن چه بیهُده از پند می کنی 213شمارهٔ ۳۳۴: ای دل، ترحمی به گناهی نمی کنی 214شمارهٔ ۳۳۵: می رود صید دلم، سخت کمانی در پی 215شمارهٔ ۳۳۶: بستم چو دل به مهر تو، نامهربان شد ...216شمارهٔ ۳۳۷: تا کی از عشوه، فریب دل ناکام دهی 217شمارهٔ ۳۳۸: نی می دهد از اصل مقامات صدایی 218شمارهٔ ۳۳۹: بنواخت نی را، لبهای نایی 219شمارهٔ ۳۴۰: شکیبایی بود کار دلم، با گرمی خویی 220شمارهٔ ۳۴۱: ای ناله، چند در غم دل دردسر دهی 221شمارهٔ ۳۴۲: تلاش فکر ما را از سخن لافان چه می ...222شمارهٔ ۳۴۳: نماند از گرد غم، در سینه ام جای ش ...223شمارهٔ ۳۴۴: اگر نه در جهان سرچشمه ی حیوان بود ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ