به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حزین لاهیجی

حزین لاهیجیغزلیات ناتمامشمارهٔ ۱۲۲: بی باده سیه مست، شب از یاسمن کیست

3000عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

بی باده سیه مست، شب از یاسمن کیست؟

فیض سحر از سینهٔ گل پیرهن کیست؟

نظّاره، خیال کِه در آغوش کشیده ست؟

حیران نگهی، آینه دار بدن کیست؟

شد صفحهٔ من، جزیه ستان ورق گل

این مشک تر از ناف غزال ختن کیست؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۲۱: نتوانست به موی کمر یار آویخت 2شمارهٔ ۱۲۲: بی باده سیه مست، شب از یاسمن کیست 3شمارهٔ ۱۲۳: این داغ دلفروز ندانم چراغ کیست 4شمارهٔ ۱۲۴: دو نان، به دل زنند سنان از زبان ب ...5شمارهٔ ۱۲۵: دل از یادش، در آغوش من شیدا نمی گ ...6شمارهٔ ۱۲۶: ز بی برگی، ره الفت دلم بر دوستان ...7شمارهٔ ۱۲۷: کجا دلبستگی عاشق به حسن بی وفا دا ...8شمارهٔ ۱۲۸: عشق در سینهٔ من، لاله ستان ها دار ...9شمارهٔ ۱۲۹: سامان پریشان دلی اندوخته دارم 10شمارهٔ ۱۳۰: آتشکده ای در جگر سوخته دارم 11شمارهٔ ۱۳۱: ز بی مهریّ او، داغم چراغ مرده ای ...12شمارهٔ ۱۳۲: شوریده سرم، طرهٔ پیچان تو دارد 13شمارهٔ ۱۳۳: شکرخند دلم خواهش ز لعل می کشی دار ...14شمارهٔ ۱۳۴: گزند کوکب از کژدم فزون جان را زیا ...15شمارهٔ ۱۳۵: دگر خونابه دل، دیده را آلودنی دار ...16شمارهٔ ۱۳۶: تپش سینهٔ ما، بانگ درایی دارد 17شمارهٔ ۱۳۷: عمر گذران، فکر مه و سال ندارد 18شمارهٔ ۱۳۸: با داغ محبت، دل دیوانه نسازد 19شمارهٔ ۱۳۹: شراب خون من، آن مست را مخمور می س ...20شمارهٔ ۱۴۰: مریض زهد را آن روی آتشناک می سازد 21شمارهٔ ۱۴۱: ز افسانه کی به شب، مژهٔ ما به هم ...22شمارهٔ ۱۴۲: هرکس که نظر باز به آن زلف دوتا شد 23شمارهٔ ۱۴۳: سخن چون می سرایم، کلک شکربار می س ...24شمارهٔ ۱۴۴: رنگت به خون لاله، قدح در خمار زد 25شمارهٔ ۱۴۵: شراب لعلی آن نوش لب، به ما چه رسد 26شمارهٔ ۱۴۶: بلاکش عاشقی کو با غم جانانه می سا ...27شمارهٔ ۱۴۷: نقاب آنجا که از رخسارهٔ جانانه بر ...28شمارهٔ ۱۴۸: قاصد سخنی از لب یارم نرسانید 29شمارهٔ ۱۴۹: آن قدر کرد تپیدن که به آرام رساند 30شمارهٔ ۱۵۰: آتشی گرمتر از آتش محرومی نیست 31شمارهٔ ۱۵۱: به دنیا قدر ارباب مذلت بیش می باش ...32شمارهٔ ۱۵۲: در طمع، کام دل بی بصران می باشد 33شمارهٔ ۱۵۳: تذرو دل، اسیر سرو آزاد تو می باشد 34شمارهٔ ۱۵۴: خون من تیغ تو آندم که به خاک افشا ...35شمارهٔ ۱۵۵: چر با سردی دی بلبلان را کینه می ب ...36شمارهٔ ۱۵۶: دلم در زلف او، از سینه نالان بیشت ...37شمارهٔ ۱۵۷: نقش مراد دنیا، نقش بر آب باشد 38شمارهٔ ۱۵۸: سخنم چو هست، در دل نمک سراب باشد 39شمارهٔ ۱۵۹: پریشان سنبلش، دیباچهٔ احوال من با ...40شمارهٔ ۱۶۰: خیالت مونس جان اسیران در بدن باشد 41شمارهٔ ۱۶۱: با دل غم آن رشک پری، ساخته باشد 42شمارهٔ ۱۶۲: خوشا چشمی که محو لذّت نظّاره ای ب ...43شمارهٔ ۱۶۳: ز غیرت، آب گوهر نخل عزّت را به جو ...44شمارهٔ ۱۶۴: آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد 45آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد عاشقم به کا ...46شمارهٔ ۱۶۶: به رنگین جلوه ای در خون کشیدی، گو ...47شمارهٔ ۱۶۷: نخل مرا شکوفهٔ صبح امید شد 48شمارهٔ ۱۶۸: ساقی مباد عیدی ما کوتهی شود 49شمارهٔ ۱۶۹: پایان ناز او چو به بیگانگی کشید 50شمارهٔ ۱۷۰: کی نشئهٔ صهبا، دل غمناک گشاید 51شمارهٔ ۱۷۱: آزاده، از حیات خود آزار می کشد 52شمارهٔ ۱۷۲: جز آتش بهار هوا را که بشکند 53شمارهٔ ۱۷۳: آن کیست تا ز کار کسی عقده واکند 54شمارهٔ ۱۷۴: چهره نما که در چمن، شور هزار گل ک ...55شمارهٔ ۱۷۵: اگر یادم، چمن پرورد آغوشش نخواهد ...56شمارهٔ ۱۷۶: به دنیا سر فرو ناوردنم بالین راحت ...57شمارهٔ ۱۷۷: نگاه خشم، چشم شوخ او را زیب دیگر ...58شمارهٔ ۱۷۸: تا زلف تو بر دوش و برم سایه فکن ش ...59شمارهٔ ۱۷۹: همّت آن است که در پیش کرم، دون نش ...60شمارهٔ ۱۸۰: تقلید من فزونی یاران نمی شود 61شمارهٔ ۱۸۱: مباد، نفس ز قید خرد گشاده شود 62شمارهٔ ۱۸۲: هما که بال و پر خویش سایبان تو دا ...63شمارهٔ ۱۸۳: کی ترک مکر و حیله به احباب می کند 64شمارهٔ ۱۸۴: آن مشکبو غزال ز چشمم گذار کرد 65شمارهٔ ۱۸۵: صحرانورد وحشتم، آن خط و خال کرد 66شمارهٔ ۱۸۶: این عشق تازه دیده به اشکم دچار کر ...67شمارهٔ ۱۸۷: پریشانی ز احسان، بحر بی پایان نمی ...68شمارهٔ ۱۸۸: کسی درد سخن، تا دل نگردد خون چه م ...69شمارهٔ ۱۸۹: چون نقش آن خط و خال، لوح خیال گیر ...70شمارهٔ ۱۹۰: دل از وحشت سرای عالم غدّار می گیر ...71شمارهٔ ۱۹۱: از روی لاله رنگ تو خون جوش می زند 72شمارهٔ ۱۹۲: این باخته نقشان که درین خانهٔ تنگ ...73شمارهٔ ۱۹۳: یکایک از نظرم نور پیکران رفتند 74شمارهٔ ۱۹۴: گر چه در بزم جهان، گردن میناست بل ...75شمارهٔ ۱۹۵: شور مستی از دل دیوانهٔ ما شد بلند 76شمارهٔ ۱۹۶: تا حرفی از آن لعل می آلود برآمد 77شمارهٔ ۱۹۷: از نالهٔ من خامه خوش آهنگ برآمد 78شمارهٔ ۱۹۸: سختی به ضعیفان جهان بی سبب آید 79شمارهٔ ۱۹۹: صفای عارضش، رنگ از رخ مهتاب بزدای ...80شمارهٔ ۲۰۰: مکن کاری که حرفی از زبان من برون ...81شمارهٔ ۲۰۱: به دل گفتم که خواهد غمزهٔ نامهربا ...82شمارهٔ ۲۰۲: ز هر چاکی که دارد سینه من، بوی خو ...83شمارهٔ ۲۰۳: گیاه خرّمی از تربت پاکم نمی روید 84شمارهٔ ۲۰۴: درنگ ازکاروان ما سبکباران نمی آید 85شمارهٔ ۲۰۵: مداوای جنون از دیده بی خواب می آی ...86شمارهٔ ۲۰۶: وجود کاملان بر ناقصان دشوار می آی ...87شمارهٔ ۲۰۷: ز معراج خریّت، خواجه سنگین بار می ...88شمارهٔ ۲۰۸: ز هجران کار دلتنگی به سامان دیر م ...89شمارهٔ ۲۰۹: در آن محفل که شمع من، تجلی ساز می ...90شمارهٔ ۲۱۰: با سفلگان شراکت روزی، زیان بود 91شمارهٔ ۲۱۱: دمهای زنده را، از اجل کی زیان بود 92شمارهٔ ۲۱۲: امشب که از نظر مه من درگذاره بود 93شمارهٔ ۲۱۳: مرنج از طعنهٔ خصم و مکن عرض کمال ...94شمارهٔ ۲۱۴: در بهاری که مرا بال و پرافشانی بو ...95شمارهٔ ۲۱۵: خجل چون بید مجنون گشتم از نشو و ن ...96شمارهٔ ۲۱۶: تشنه کامان حسد خون مرا نوشیدند 97شمارهٔ ۲۱۷: گهر چون سفته گردد، همچو اشک از دی ...98شمارهٔ ۲۱۸: شود چون جوهر آیینه پیدا، تار می ا ...99شمارهٔ ۲۱۹: عزلت طلب از پایهٔ اقبال نیفتد 100شمارهٔ ۲۲۰: ز شیرین کاری من، بیستون آباد می گ ...101شمارهٔ ۲۲۱: نمی دانم چه سودا در سر مخمور می گ ...102شمارهٔ ۲۲۲: دل از قفس سینه، دم سرد برآورد 103شمارهٔ ۲۲۳: زلف سیهش، آتش بیداد برآورد 104شمارهٔ ۲۲۴: ترسم که بر لبی، سخن آن میان رود 105شمارهٔ ۲۲۵: دلم، شب بر خس و خاشاک کویش تا سحر ...106شمارهٔ ۲۲۶: تن سختی کشم چون در خروش آید، روان ...107شمارهٔ ۲۲۷: ساغر ای عشق به اندازهٔ مخمور بیار 108شمارهٔ ۲۲۸: تیغ ستمت از می پرزور گران تر 109شمارهٔ ۲۲۹: سیمین عذار اوست، ز خط خوش عیارتر 110شمارهٔ ۲۳۰: چمن، به سایه نشینان خرمی بگذار 111شمارهٔ ۲۳۱: کنون ز تربتم ای شوخ، سرگران مگذر 112شمارهٔ ۲۳۲: می آید از کوی مغان طرز طربناکش نگ ...113شمارهٔ ۲۳۳: با آنکه نیست از تو بتی دلنوازتر 114شمارهٔ ۲۳۴: گرفتار تو را در دور خط، شد کام جا ...115شمارهٔ ۲۳۵: ای زلف، پریشان شدگانیم، خبر گیر 116شمارهٔ ۲۳۶: ز خط شده ست عذارش بنفشه زار امروز 117شمارهٔ ۲۳۷: یک ره درآ به دیده و مستی بهانه سا ...118شمارهٔ ۲۳۸: دل طلب کرد، از آن غمزه، عتابی که ...119شمارهٔ ۲۳۹: خون گر نخورد زان لب میگون، چه کند ...120شمارهٔ ۲۴۰: بسته پای چو من بی پر و بالی که مپ ...121شمارهٔ ۲۴۱: از چرخ تنک حوصله، پروا چه کند کس 122شمارهٔ ۲۴۲: غنچه دیدی و دل تنگ ندیدی، افسوس 123شمارهٔ ۲۴۳: نمی کشد، دل ما را به دام و دانهٔ ...124شمارهٔ ۲۴۴: نمی بینم به مسجد رونق، از دلمرده ...125شمارهٔ ۲۴۵: برده شوریدگیم از خود و صهبا در پی ...126شمارهٔ ۲۴۶: لقمه ای را ممسک از آزادگان دارد د ...127شمارهٔ ۲۴۷: سرفرازی طلب از همّت مردانهٔ عشق 128شمارهٔ ۲۴۸: ای آنکه زدی بر قدح، امروز مرا سنگ 129شمارهٔ ۲۴۹: فرش داغ، ار نشود بستر بیماری دل 130شمارهٔ ۲۵۰: در بتکده نامحرم و در کعبه غریبم 131شمارهٔ ۲۵۱: به عشق روی تو، چون لاله داغ می طل ...132شمارهٔ ۲۵۲: ز پی بیگانه خویی را، به امّید وفا ...133شمارهٔ ۲۵۳: در کشور ایجاد، ندانم چه گلستم 134شمارهٔ ۲۵۴: من نازک دل از زخم زبان بسیار می ر ...135شمارهٔ ۲۵۵: غبار گشتم و سرگشته وار می گردم 136شمارهٔ ۲۵۶: به راه آن وفا دشمن، سر و جان شاد ...137شمارهٔ ۲۵۷: نشود گشاده چون نی، گرهی ز کار درد ...138شمارهٔ ۲۵۸: حاصلی که خرمن شد، نذر خوشه چین دا ...139شمارهٔ ۲۵۹: صبوحی می کند تکلیف، کز می کام برد ...140شمارهٔ ۲۶۰: شمع سان، دیده پرآتش مژه پرنم دارم 141شمارهٔ ۲۶۱: خموشم چون قلم امّا، نوا در آستین ...142شمارهٔ ۲۶۲: زد نقش سخن سکهٔ جاوید به نامم 143شمارهٔ ۲۶۳: قناعت چون گهر، با ساغر و مینای خو ...144شمارهٔ ۲۶۴: دمد از چاکهای سینه شیون، تا نفس د ...145شمارهٔ ۲۶۵: نه یاد مصر و نه پروای کاروان دارم 146شمارهٔ ۲۶۶: ز شمع خامه، هر جا در میان افسانه ...147شمارهٔ ۲۶۷: جز وصل علاج دل بیچاره ندارم 148شمارهٔ ۲۶۸: به هرگلشن که شور از شیون مستانه ا ...149شمارهٔ ۲۶۹: از دل، به فرات مژه راهی ست چه ساز ...150شمارهٔ ۲۷۰: به صد شوریدگی، از بزم آن بی باک ب ...151شمارهٔ ۲۷۱: زبان و سود، شد در عشق بی پروا فرا ...152شمارهٔ ۲۷۲: از ضعف مشکل آید، چون می برد ز خوی ...153شمارهٔ ۲۷۳: ز ابر دیده در هر گل، زمین کشته ای ...154شمارهٔ ۲۷۴: با ماست، لطف چشم تغافل پناه،کم 155شمارهٔ ۲۷۵: شکایت نیست، مطلب ناله آهنگ است می ...156شمارهٔ ۲۷۶: بیهوده نگشتم به سراپای دو عالم 157شمارهٔ ۲۷۷: ز رنگش، اشک گلگون بادهٔ نابی ست د ...158شمارهٔ ۲۷۸: دل و جان نژند را مانم 159شمارهٔ ۲۷۹: نکرد عشق تو، مطلب روای خویشتنم 160شمارهٔ ۲۸۰: خزان چه می برد از نوبهار رنگینم 161شمارهٔ ۲۸۱: آسان به جلوه های تو، از جا نمی رو ...162شمارهٔ ۲۸۲: چو سایه در قدم سرو خوش خرام توام 163شمارهٔ ۲۸۳: سیاهی را، به اشک از دیدهٔ خود کام ...164شمارهٔ ۲۸۴: رنگین شد از رخت، چو رگ گل، نظاره ...165شمارهٔ ۲۸۵: ز دل برخاست شوری، دیدهٔ داغ درون ...166شمارهٔ ۲۸۶: زانوی بی کسی هاست، بالین خستهٔ من 167شمارهٔ ۲۸۷: نماید بی سبب حاصل، مسبب مدعای من 168شمارهٔ ۲۸۸: نهانی کرده ای یغما، دل من 169شمارهٔ ۲۸۹: باده بیار و هوش را، از سر ما روان ...170شمارهٔ ۲۹۰: لخت دل با سینه از اشک مدام آمد بر ...171شمارهٔ ۲۹۱: صید از حرم کشد، خم جعد بلند تو 172شمارهٔ ۲۹۲: ز تکبیر فنا، حاضر نشد وقت نماز تو 173شمارهٔ ۲۹۳: دارم دلی دو نیم، ز تیغ زبان تو 174شمارهٔ ۲۹۴: صفای وقت، ز دل های بی غبار بجو 175شمارهٔ ۲۹۵: عریان ز صافی طینتی، از پردهٔ نیرن ...176شمارهٔ ۲۹۶: ای تهیدست، به امّید و امل غره مشو 177شمارهٔ ۲۹۷: به دنبال خرام آن پری رو 178شمارهٔ ۲۹۸: افسرده ایم، جام می خوشگوار کو 179شمارهٔ ۲۹۹: سوخته جان دلم یکی، سنبل مشک فام، ...180شمارهٔ ۳۰۰: به عاشقی، شده ام شهرهٔ جهان از تو 181شمارهٔ ۳۰۱: چون لب نایی و نی، پرده سرایان من ...182شمارهٔ ۳۰۲: طرف نقاب اگر کشی، از رخ نازنین فر ...183شمارهٔ ۳۰۳: مستی فزوده است تو را، در بر آینه 184شمارهٔ ۳۰۴: دل از وفا به خاطر جانان گران شده 185شمارهٔ ۳۰۵: ای خدا، یار مرا میل خریدارش ده 186شمارهٔ ۳۰۶: ای دل به زیر خاک تپیدن چه فایده 187شمارهٔ ۳۰۷: دردت به دوای دل بی تاب رسیده 188شمارهٔ ۳۰۸: تا شانه خشک دستم، بی زلف یار ماند ...189شمارهٔ ۳۰۹: مکن ای بلبل آزرده دل، از خار گله 190شمارهٔ ۳۱۰: صبح است و عزم کوی خرابات کردهای 191شمارهٔ ۳۱۱: به خاموشی سپندم گفت، در بزم پریزا ...192شمارهٔ ۳۱۲: به بالینم نشستی، قد به ناز افراشت ...193شمارهٔ ۳۱۳: من بلبلم و گلبن من یار منستی 194شمارهٔ ۳۱۴: سخنها از وفا می گفتی و جور و جفا ...195شمارهٔ ۳۱۵: غم دل با تو زان گوبم،که دانم شاد ...196شمارهٔ ۳۱۶: دلم را، کرده یک پیمانه خون، لعل م ...197شمارهٔ ۳۱۷: گذشت آن دور کز ساغر، کند یاری مرا ...198شمارهٔ ۳۱۸: شد صید دلم بستهٔ فتراک سواری 199شمارهٔ ۳۱۹: مطرب سرود شوق به مستان چه می بری 200شمارهٔ ۳۲۰: خزان رنگ زردم را، میِ نابی نشد رو ...201شمارهٔ ۳۲۱: خوش آن ساعت که از فیض سحر شاداب ب ...202شمارهٔ ۳۲۲: ای خطِّ لب یار، نمایان شده باشی 203شمارهٔ ۳۲۳: ز مستی، خون دل را، باده می انگاشت ...204شمارهٔ ۳۲۴: نوای پرده سوزم، از کجا پیدا کند گ ...205شمارهٔ ۳۲۵: ببین که هست لبم، بلبل بهار خطی 206شمارهٔ ۳۲۶: سحاب خشک، دیگر از کجا پیدا کند اش ...207شمارهٔ ۳۲۷: نشد از گریهٔ مستانه ساقی، دل کنم ...208شمارهٔ ۳۲۸: دارم گل زخمی به جگر تازه و تر، ها ...209شمارهٔ ۳۲۹: ای که بر دیدهٔ اغیار خرامی داری 210شمارهٔ ۳۳۰: ای برق حسن، شعله به باغ که می زنی 211شمارهٔ ۳۳۱: گره، ز ابروی مسکین نواز وا نکنی 212شمارهٔ ۳۳۲: بی داغ عشق، بر در دل ها چه می روی 213شمارهٔ ۳۳۳: ناصح، سخن چه بیهُده از پند می کنی 214شمارهٔ ۳۳۴: ای دل، ترحمی به گناهی نمی کنی 215شمارهٔ ۳۳۵: می رود صید دلم، سخت کمانی در پی 216شمارهٔ ۳۳۶: بستم چو دل به مهر تو، نامهربان شد ...217شمارهٔ ۳۳۷: تا کی از عشوه، فریب دل ناکام دهی 218شمارهٔ ۳۳۸: نی می دهد از اصل مقامات صدایی 219شمارهٔ ۳۳۹: بنواخت نی را، لبهای نایی 220شمارهٔ ۳۴۰: شکیبایی بود کار دلم، با گرمی خویی 221شمارهٔ ۳۴۱: ای ناله، چند در غم دل دردسر دهی 222شمارهٔ ۳۴۲: تلاش فکر ما را از سخن لافان چه می ...223شمارهٔ ۳۴۳: نماند از گرد غم، در سینه ام جای ش ...224شمارهٔ ۳۴۴: اگر نه در جهان سرچشمه ی حیوان بود ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ