به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حزین لاهیجی

حزین لاهیجیغزلیات ناتمامشمارهٔ ۱۱۷: زاهد خمیده است چو چنگ و ملول نیست

2270عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

زاهد خمیده است چو چنگ و ملول نیست

یک تار موی بر تن او بی اصول نیست

دارد ز مرشدان طریقت، خلیفه ها

ایمن به شهرها نتوان شد که غول نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۱۶: چون شمع، بی سبب نفسم جانگداز نیست 2شمارهٔ ۱۱۷: زاهد خمیده است چو چنگ و ملول نیست 3شمارهٔ ۱۱۸: مستمع گر نکند فهم، غم اینم نیست 4شمارهٔ ۱۱۹: مدتی شد که در این بزم سخن سازی نی ...5شمارهٔ ۱۲۰: پی برده هر که، وادیِ دل جلوه گاه ...6شمارهٔ ۱۲۱: نتوانست به موی کمر یار آویخت 7شمارهٔ ۱۲۲: بی باده سیه مست، شب از یاسمن کیست 8شمارهٔ ۱۲۳: این داغ دلفروز ندانم چراغ کیست 9شمارهٔ ۱۲۴: دو نان، به دل زنند سنان از زبان ب ...10شمارهٔ ۱۲۵: دل از یادش، در آغوش من شیدا نمی گ ...11شمارهٔ ۱۲۶: ز بی برگی، ره الفت دلم بر دوستان ...12شمارهٔ ۱۲۷: کجا دلبستگی عاشق به حسن بی وفا دا ...13شمارهٔ ۱۲۸: عشق در سینهٔ من، لاله ستان ها دار ...14شمارهٔ ۱۲۹: سامان پریشان دلی اندوخته دارم 15شمارهٔ ۱۳۰: آتشکده ای در جگر سوخته دارم 16شمارهٔ ۱۳۱: ز بی مهریّ او، داغم چراغ مرده ای ...17شمارهٔ ۱۳۲: شوریده سرم، طرهٔ پیچان تو دارد 18شمارهٔ ۱۳۳: شکرخند دلم خواهش ز لعل می کشی دار ...19شمارهٔ ۱۳۴: گزند کوکب از کژدم فزون جان را زیا ...20شمارهٔ ۱۳۵: دگر خونابه دل، دیده را آلودنی دار ...21شمارهٔ ۱۳۶: تپش سینهٔ ما، بانگ درایی دارد 22شمارهٔ ۱۳۷: عمر گذران، فکر مه و سال ندارد 23شمارهٔ ۱۳۸: با داغ محبت، دل دیوانه نسازد 24شمارهٔ ۱۳۹: شراب خون من، آن مست را مخمور می س ...25شمارهٔ ۱۴۰: مریض زهد را آن روی آتشناک می سازد 26شمارهٔ ۱۴۱: ز افسانه کی به شب، مژهٔ ما به هم ...27شمارهٔ ۱۴۲: هرکس که نظر باز به آن زلف دوتا شد 28شمارهٔ ۱۴۳: سخن چون می سرایم، کلک شکربار می س ...29شمارهٔ ۱۴۴: رنگت به خون لاله، قدح در خمار زد 30شمارهٔ ۱۴۵: شراب لعلی آن نوش لب، به ما چه رسد 31شمارهٔ ۱۴۶: بلاکش عاشقی کو با غم جانانه می سا ...32شمارهٔ ۱۴۷: نقاب آنجا که از رخسارهٔ جانانه بر ...33شمارهٔ ۱۴۸: قاصد سخنی از لب یارم نرسانید 34شمارهٔ ۱۴۹: آن قدر کرد تپیدن که به آرام رساند 35شمارهٔ ۱۵۰: آتشی گرمتر از آتش محرومی نیست 36شمارهٔ ۱۵۱: به دنیا قدر ارباب مذلت بیش می باش ...37شمارهٔ ۱۵۲: در طمع، کام دل بی بصران می باشد 38شمارهٔ ۱۵۳: تذرو دل، اسیر سرو آزاد تو می باشد 39شمارهٔ ۱۵۴: خون من تیغ تو آندم که به خاک افشا ...40شمارهٔ ۱۵۵: چر با سردی دی بلبلان را کینه می ب ...41شمارهٔ ۱۵۶: دلم در زلف او، از سینه نالان بیشت ...42شمارهٔ ۱۵۷: نقش مراد دنیا، نقش بر آب باشد 43شمارهٔ ۱۵۸: سخنم چو هست، در دل نمک سراب باشد 44شمارهٔ ۱۵۹: پریشان سنبلش، دیباچهٔ احوال من با ...45شمارهٔ ۱۶۰: خیالت مونس جان اسیران در بدن باشد 46شمارهٔ ۱۶۱: با دل غم آن رشک پری، ساخته باشد 47شمارهٔ ۱۶۲: خوشا چشمی که محو لذّت نظّاره ای ب ...48شمارهٔ ۱۶۳: ز غیرت، آب گوهر نخل عزّت را به جو ...49شمارهٔ ۱۶۴: آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد 50آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد عاشقم به کا ...51شمارهٔ ۱۶۶: به رنگین جلوه ای در خون کشیدی، گو ...52شمارهٔ ۱۶۷: نخل مرا شکوفهٔ صبح امید شد 53شمارهٔ ۱۶۸: ساقی مباد عیدی ما کوتهی شود 54شمارهٔ ۱۶۹: پایان ناز او چو به بیگانگی کشید 55شمارهٔ ۱۷۰: کی نشئهٔ صهبا، دل غمناک گشاید 56شمارهٔ ۱۷۱: آزاده، از حیات خود آزار می کشد 57شمارهٔ ۱۷۲: جز آتش بهار هوا را که بشکند 58شمارهٔ ۱۷۳: آن کیست تا ز کار کسی عقده واکند 59شمارهٔ ۱۷۴: چهره نما که در چمن، شور هزار گل ک ...60شمارهٔ ۱۷۵: اگر یادم، چمن پرورد آغوشش نخواهد ...61شمارهٔ ۱۷۶: به دنیا سر فرو ناوردنم بالین راحت ...62شمارهٔ ۱۷۷: نگاه خشم، چشم شوخ او را زیب دیگر ...63شمارهٔ ۱۷۸: تا زلف تو بر دوش و برم سایه فکن ش ...64شمارهٔ ۱۷۹: همّت آن است که در پیش کرم، دون نش ...65شمارهٔ ۱۸۰: تقلید من فزونی یاران نمی شود 66شمارهٔ ۱۸۱: مباد، نفس ز قید خرد گشاده شود 67شمارهٔ ۱۸۲: هما که بال و پر خویش سایبان تو دا ...68شمارهٔ ۱۸۳: کی ترک مکر و حیله به احباب می کند 69شمارهٔ ۱۸۴: آن مشکبو غزال ز چشمم گذار کرد 70شمارهٔ ۱۸۵: صحرانورد وحشتم، آن خط و خال کرد 71شمارهٔ ۱۸۶: این عشق تازه دیده به اشکم دچار کر ...72شمارهٔ ۱۸۷: پریشانی ز احسان، بحر بی پایان نمی ...73شمارهٔ ۱۸۸: کسی درد سخن، تا دل نگردد خون چه م ...74شمارهٔ ۱۸۹: چون نقش آن خط و خال، لوح خیال گیر ...75شمارهٔ ۱۹۰: دل از وحشت سرای عالم غدّار می گیر ...76شمارهٔ ۱۹۱: از روی لاله رنگ تو خون جوش می زند 77شمارهٔ ۱۹۲: این باخته نقشان که درین خانهٔ تنگ ...78شمارهٔ ۱۹۳: یکایک از نظرم نور پیکران رفتند 79شمارهٔ ۱۹۴: گر چه در بزم جهان، گردن میناست بل ...80شمارهٔ ۱۹۵: شور مستی از دل دیوانهٔ ما شد بلند 81شمارهٔ ۱۹۶: تا حرفی از آن لعل می آلود برآمد 82شمارهٔ ۱۹۷: از نالهٔ من خامه خوش آهنگ برآمد 83شمارهٔ ۱۹۸: سختی به ضعیفان جهان بی سبب آید 84شمارهٔ ۱۹۹: صفای عارضش، رنگ از رخ مهتاب بزدای ...85شمارهٔ ۲۰۰: مکن کاری که حرفی از زبان من برون ...86شمارهٔ ۲۰۱: به دل گفتم که خواهد غمزهٔ نامهربا ...87شمارهٔ ۲۰۲: ز هر چاکی که دارد سینه من، بوی خو ...88شمارهٔ ۲۰۳: گیاه خرّمی از تربت پاکم نمی روید 89شمارهٔ ۲۰۴: درنگ ازکاروان ما سبکباران نمی آید 90شمارهٔ ۲۰۵: مداوای جنون از دیده بی خواب می آی ...91شمارهٔ ۲۰۶: وجود کاملان بر ناقصان دشوار می آی ...92شمارهٔ ۲۰۷: ز معراج خریّت، خواجه سنگین بار می ...93شمارهٔ ۲۰۸: ز هجران کار دلتنگی به سامان دیر م ...94شمارهٔ ۲۰۹: در آن محفل که شمع من، تجلی ساز می ...95شمارهٔ ۲۱۰: با سفلگان شراکت روزی، زیان بود 96شمارهٔ ۲۱۱: دمهای زنده را، از اجل کی زیان بود 97شمارهٔ ۲۱۲: امشب که از نظر مه من درگذاره بود 98شمارهٔ ۲۱۳: مرنج از طعنهٔ خصم و مکن عرض کمال ...99شمارهٔ ۲۱۴: در بهاری که مرا بال و پرافشانی بو ...100شمارهٔ ۲۱۵: خجل چون بید مجنون گشتم از نشو و ن ...101شمارهٔ ۲۱۶: تشنه کامان حسد خون مرا نوشیدند 102شمارهٔ ۲۱۷: گهر چون سفته گردد، همچو اشک از دی ...103شمارهٔ ۲۱۸: شود چون جوهر آیینه پیدا، تار می ا ...104شمارهٔ ۲۱۹: عزلت طلب از پایهٔ اقبال نیفتد 105شمارهٔ ۲۲۰: ز شیرین کاری من، بیستون آباد می گ ...106شمارهٔ ۲۲۱: نمی دانم چه سودا در سر مخمور می گ ...107شمارهٔ ۲۲۲: دل از قفس سینه، دم سرد برآورد 108شمارهٔ ۲۲۳: زلف سیهش، آتش بیداد برآورد 109شمارهٔ ۲۲۴: ترسم که بر لبی، سخن آن میان رود 110شمارهٔ ۲۲۵: دلم، شب بر خس و خاشاک کویش تا سحر ...111شمارهٔ ۲۲۶: تن سختی کشم چون در خروش آید، روان ...112شمارهٔ ۲۲۷: ساغر ای عشق به اندازهٔ مخمور بیار 113شمارهٔ ۲۲۸: تیغ ستمت از می پرزور گران تر 114شمارهٔ ۲۲۹: سیمین عذار اوست، ز خط خوش عیارتر 115شمارهٔ ۲۳۰: چمن، به سایه نشینان خرمی بگذار 116شمارهٔ ۲۳۱: کنون ز تربتم ای شوخ، سرگران مگذر 117شمارهٔ ۲۳۲: می آید از کوی مغان طرز طربناکش نگ ...118شمارهٔ ۲۳۳: با آنکه نیست از تو بتی دلنوازتر 119شمارهٔ ۲۳۴: گرفتار تو را در دور خط، شد کام جا ...120شمارهٔ ۲۳۵: ای زلف، پریشان شدگانیم، خبر گیر 121شمارهٔ ۲۳۶: ز خط شده ست عذارش بنفشه زار امروز 122شمارهٔ ۲۳۷: یک ره درآ به دیده و مستی بهانه سا ...123شمارهٔ ۲۳۸: دل طلب کرد، از آن غمزه، عتابی که ...124شمارهٔ ۲۳۹: خون گر نخورد زان لب میگون، چه کند ...125شمارهٔ ۲۴۰: بسته پای چو من بی پر و بالی که مپ ...126شمارهٔ ۲۴۱: از چرخ تنک حوصله، پروا چه کند کس 127شمارهٔ ۲۴۲: غنچه دیدی و دل تنگ ندیدی، افسوس 128شمارهٔ ۲۴۳: نمی کشد، دل ما را به دام و دانهٔ ...129شمارهٔ ۲۴۴: نمی بینم به مسجد رونق، از دلمرده ...130شمارهٔ ۲۴۵: برده شوریدگیم از خود و صهبا در پی ...131شمارهٔ ۲۴۶: لقمه ای را ممسک از آزادگان دارد د ...132شمارهٔ ۲۴۷: سرفرازی طلب از همّت مردانهٔ عشق 133شمارهٔ ۲۴۸: ای آنکه زدی بر قدح، امروز مرا سنگ 134شمارهٔ ۲۴۹: فرش داغ، ار نشود بستر بیماری دل 135شمارهٔ ۲۵۰: در بتکده نامحرم و در کعبه غریبم 136شمارهٔ ۲۵۱: به عشق روی تو، چون لاله داغ می طل ...137شمارهٔ ۲۵۲: ز پی بیگانه خویی را، به امّید وفا ...138شمارهٔ ۲۵۳: در کشور ایجاد، ندانم چه گلستم 139شمارهٔ ۲۵۴: من نازک دل از زخم زبان بسیار می ر ...140شمارهٔ ۲۵۵: غبار گشتم و سرگشته وار می گردم 141شمارهٔ ۲۵۶: به راه آن وفا دشمن، سر و جان شاد ...142شمارهٔ ۲۵۷: نشود گشاده چون نی، گرهی ز کار درد ...143شمارهٔ ۲۵۸: حاصلی که خرمن شد، نذر خوشه چین دا ...144شمارهٔ ۲۵۹: صبوحی می کند تکلیف، کز می کام برد ...145شمارهٔ ۲۶۰: شمع سان، دیده پرآتش مژه پرنم دارم 146شمارهٔ ۲۶۱: خموشم چون قلم امّا، نوا در آستین ...147شمارهٔ ۲۶۲: زد نقش سخن سکهٔ جاوید به نامم 148شمارهٔ ۲۶۳: قناعت چون گهر، با ساغر و مینای خو ...149شمارهٔ ۲۶۴: دمد از چاکهای سینه شیون، تا نفس د ...150شمارهٔ ۲۶۵: نه یاد مصر و نه پروای کاروان دارم 151شمارهٔ ۲۶۶: ز شمع خامه، هر جا در میان افسانه ...152شمارهٔ ۲۶۷: جز وصل علاج دل بیچاره ندارم 153شمارهٔ ۲۶۸: به هرگلشن که شور از شیون مستانه ا ...154شمارهٔ ۲۶۹: از دل، به فرات مژه راهی ست چه ساز ...155شمارهٔ ۲۷۰: به صد شوریدگی، از بزم آن بی باک ب ...156شمارهٔ ۲۷۱: زبان و سود، شد در عشق بی پروا فرا ...157شمارهٔ ۲۷۲: از ضعف مشکل آید، چون می برد ز خوی ...158شمارهٔ ۲۷۳: ز ابر دیده در هر گل، زمین کشته ای ...159شمارهٔ ۲۷۴: با ماست، لطف چشم تغافل پناه،کم 160شمارهٔ ۲۷۵: شکایت نیست، مطلب ناله آهنگ است می ...161شمارهٔ ۲۷۶: بیهوده نگشتم به سراپای دو عالم 162شمارهٔ ۲۷۷: ز رنگش، اشک گلگون بادهٔ نابی ست د ...163شمارهٔ ۲۷۸: دل و جان نژند را مانم 164شمارهٔ ۲۷۹: نکرد عشق تو، مطلب روای خویشتنم 165شمارهٔ ۲۸۰: خزان چه می برد از نوبهار رنگینم 166شمارهٔ ۲۸۱: آسان به جلوه های تو، از جا نمی رو ...167شمارهٔ ۲۸۲: چو سایه در قدم سرو خوش خرام توام 168شمارهٔ ۲۸۳: سیاهی را، به اشک از دیدهٔ خود کام ...169شمارهٔ ۲۸۴: رنگین شد از رخت، چو رگ گل، نظاره ...170شمارهٔ ۲۸۵: ز دل برخاست شوری، دیدهٔ داغ درون ...171شمارهٔ ۲۸۶: زانوی بی کسی هاست، بالین خستهٔ من 172شمارهٔ ۲۸۷: نماید بی سبب حاصل، مسبب مدعای من 173شمارهٔ ۲۸۸: نهانی کرده ای یغما، دل من 174شمارهٔ ۲۸۹: باده بیار و هوش را، از سر ما روان ...175شمارهٔ ۲۹۰: لخت دل با سینه از اشک مدام آمد بر ...176شمارهٔ ۲۹۱: صید از حرم کشد، خم جعد بلند تو 177شمارهٔ ۲۹۲: ز تکبیر فنا، حاضر نشد وقت نماز تو 178شمارهٔ ۲۹۳: دارم دلی دو نیم، ز تیغ زبان تو 179شمارهٔ ۲۹۴: صفای وقت، ز دل های بی غبار بجو 180شمارهٔ ۲۹۵: عریان ز صافی طینتی، از پردهٔ نیرن ...181شمارهٔ ۲۹۶: ای تهیدست، به امّید و امل غره مشو 182شمارهٔ ۲۹۷: به دنبال خرام آن پری رو 183شمارهٔ ۲۹۸: افسرده ایم، جام می خوشگوار کو 184شمارهٔ ۲۹۹: سوخته جان دلم یکی، سنبل مشک فام، ...185شمارهٔ ۳۰۰: به عاشقی، شده ام شهرهٔ جهان از تو 186شمارهٔ ۳۰۱: چون لب نایی و نی، پرده سرایان من ...187شمارهٔ ۳۰۲: طرف نقاب اگر کشی، از رخ نازنین فر ...188شمارهٔ ۳۰۳: مستی فزوده است تو را، در بر آینه 189شمارهٔ ۳۰۴: دل از وفا به خاطر جانان گران شده 190شمارهٔ ۳۰۵: ای خدا، یار مرا میل خریدارش ده 191شمارهٔ ۳۰۶: ای دل به زیر خاک تپیدن چه فایده 192شمارهٔ ۳۰۷: دردت به دوای دل بی تاب رسیده 193شمارهٔ ۳۰۸: تا شانه خشک دستم، بی زلف یار ماند ...194شمارهٔ ۳۰۹: مکن ای بلبل آزرده دل، از خار گله 195شمارهٔ ۳۱۰: صبح است و عزم کوی خرابات کردهای 196شمارهٔ ۳۱۱: به خاموشی سپندم گفت، در بزم پریزا ...197شمارهٔ ۳۱۲: به بالینم نشستی، قد به ناز افراشت ...198شمارهٔ ۳۱۳: من بلبلم و گلبن من یار منستی 199شمارهٔ ۳۱۴: سخنها از وفا می گفتی و جور و جفا ...200شمارهٔ ۳۱۵: غم دل با تو زان گوبم،که دانم شاد ...201شمارهٔ ۳۱۶: دلم را، کرده یک پیمانه خون، لعل م ...202شمارهٔ ۳۱۷: گذشت آن دور کز ساغر، کند یاری مرا ...203شمارهٔ ۳۱۸: شد صید دلم بستهٔ فتراک سواری 204شمارهٔ ۳۱۹: مطرب سرود شوق به مستان چه می بری 205شمارهٔ ۳۲۰: خزان رنگ زردم را، میِ نابی نشد رو ...206شمارهٔ ۳۲۱: خوش آن ساعت که از فیض سحر شاداب ب ...207شمارهٔ ۳۲۲: ای خطِّ لب یار، نمایان شده باشی 208شمارهٔ ۳۲۳: ز مستی، خون دل را، باده می انگاشت ...209شمارهٔ ۳۲۴: نوای پرده سوزم، از کجا پیدا کند گ ...210شمارهٔ ۳۲۵: ببین که هست لبم، بلبل بهار خطی 211شمارهٔ ۳۲۶: سحاب خشک، دیگر از کجا پیدا کند اش ...212شمارهٔ ۳۲۷: نشد از گریهٔ مستانه ساقی، دل کنم ...213شمارهٔ ۳۲۸: دارم گل زخمی به جگر تازه و تر، ها ...214شمارهٔ ۳۲۹: ای که بر دیدهٔ اغیار خرامی داری 215شمارهٔ ۳۳۰: ای برق حسن، شعله به باغ که می زنی 216شمارهٔ ۳۳۱: گره، ز ابروی مسکین نواز وا نکنی 217شمارهٔ ۳۳۲: بی داغ عشق، بر در دل ها چه می روی 218شمارهٔ ۳۳۳: ناصح، سخن چه بیهُده از پند می کنی 219شمارهٔ ۳۳۴: ای دل، ترحمی به گناهی نمی کنی 220شمارهٔ ۳۳۵: می رود صید دلم، سخت کمانی در پی 221شمارهٔ ۳۳۶: بستم چو دل به مهر تو، نامهربان شد ...222شمارهٔ ۳۳۷: تا کی از عشوه، فریب دل ناکام دهی 223شمارهٔ ۳۳۸: نی می دهد از اصل مقامات صدایی 224شمارهٔ ۳۳۹: بنواخت نی را، لبهای نایی 225شمارهٔ ۳۴۰: شکیبایی بود کار دلم، با گرمی خویی 226شمارهٔ ۳۴۱: ای ناله، چند در غم دل دردسر دهی 227شمارهٔ ۳۴۲: تلاش فکر ما را از سخن لافان چه می ...228شمارهٔ ۳۴۳: نماند از گرد غم، در سینه ام جای ش ...229شمارهٔ ۳۴۴: اگر نه در جهان سرچشمه ی حیوان بود ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ