به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حزین لاهیجی

حزین لاهیجیغزلیات ناتمامشمارهٔ ۵۰: بلای جان، زبان تلخ باشد، اهل دعوی را

2130عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

بلای جان، زبان تلخ باشد، اهل دعوی را

به کشتن می دهد زهری که در کام است افعی را

خیالِ قامت او را، به خاطر نقش می بستم

در آنروزی که فرق از هم نمی کردم الف بی را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۹: نباشد ناقه ای جز شوق، مجنون الهی ر ...2شمارهٔ ۵۰: بلای جان، زبان تلخ باشد، اهل دعوی ...3شمارهٔ ۵۱: خوش آن ساعت که، بر بالین خرامی، خا ...4شمارهٔ ۵۲: ز دورم دید، اجازت داد عزم جان فشان ...5شمارهٔ ۵۳: نبود آرامشی، شیب و شباب زندگانی را 6شمارهٔ ۵۴: از سر من چرا کشد، سرو قد تو پای را 7شمارهٔ ۵۵: ز دوری خاطرم تنگ است و نتوانم رسید ...8شمارهٔ ۵۶: غم دل از می و مطرب مرا فزود اینجا 9شمارهٔ ۵۷: سخنور چون شدی، خاموش بنشین چون نگی ...10شمارهٔ ۵۸: ترانه کرد صریر نیم، دراز اینجا 11شمارهٔ ۵۹: نخواهد برد جان از رشک ما خصم عنود ...12شمارهٔ ۶۰: هرزه دراست در رهش، سینه چاک چاک ما 13شمارهٔ ۶۱: که خواهد کرد یاد از خستگان بی نوا ...14شمارهٔ ۶۲: از عکس رخش باده فروش است دل ما 15شمارهٔ ۶۳: با اشک روان، قطره زنان است دل ما 16شمارهٔ ۶۴: ندید از گرد راهش، دیده هرگز سرمه و ...17شمارهٔ ۶۵: به جان بستیم پیمان محبّت، عشوه ساز ...18شمارهٔ ۶۶: خاک آسوده، چو سیماب شد ازگریهٔ ما 19شمارهٔ ۶۷: مپرس از شورش صحرای دل دیوانهٔ ما ر ...20شمارهٔ ۶۸: چراغ کلبهٔ درویش، نور ماه می باشد 21شمارهٔ ۶۹: غم عشقت خلاص ازرنج دنیا می کند ما ...22شمارهٔ ۷۰: جدایی نیست از لیلی، دل دیوانهٔ ما ...23شمارهٔ ۷۱: هم آغوش است، سیل خانه زادی منزل ما ...24شمارهٔ ۷۲: تیغ نگه افتاده گران قاتل ما را 25شمارهٔ ۷۳: این است که دل برده و خون کرده بسی ...26شمارهٔ ۷۴: کاش بیرون فتد از سینه دل زار مرا 27شمارهٔ ۷۵: ای که در کشتن عشاق درنگ است تو را 28شمارهٔ ۷۶: افروخت بخت تیره، ز اشک مدام ما 29شمارهٔ ۷۷: بهار آمد که می در جام میخوران شود ...30شمارهٔ ۷۸: به بازاری که دلق میگساران می شود پ ...31شمارهٔ ۷۹: داغ است و سینه در عشق، صبح و ستاره ...32شمارهٔ ۸۰: گذرد گرم ز دل، آه سحرگاهی ما 33شمارهٔ ۸۱: به این شوخی اگر ریزد، سخن مستانه ز ...34شمارهٔ ۸۲: زهی ز خط تو خرّم، بهار مشربها 35شمارهٔ ۸۳: ای از تو داغ بر جگر لاله زارها 36شمارهٔ ۸۴: این است، سرود من و بلبل به چمنها 37شمارهٔ ۸۵: ای امّت نگاه تو، جادو خیالها 38شمارهٔ ۸۶: آشفته چو من نبود، سنبل به گلستانها 39شمارهٔ ۸۷: چو تر هرگز نگردید، از می وصل تو دا ...40شمارهٔ ۸۸: چه شد مهر جهان آرای من، آن گرم جوش ...41شمارهٔ ۸۹: نباشد دل چرا از لطف یار، امّیدوار ...42شمارهٔ ۹۰: شد قسمت خال تو،که مشک ختن ماست 43شمارهٔ ۹۱: شراب تشنه بسی موج زد، ایاغ کجاست 44شمارهٔ ۹۲: فصل بهار عشق و تماشای اشک ماست 45شمارهٔ ۹۳: دعوی گر جاهل، به بغل دشمن خود داشت 46شمارهٔ ۹۴: روزی که غمزه اش به من خسته جنگ داش ...47شمارهٔ ۹۵: با چشم سیر، نعمت دنیا چه حاجت است 48شمارهٔ ۹۶: مستی چشم یار، ز پیمانه خود است 49شمارهٔ ۹۷: خار رهت، به روضهٔ رضوان برابر است 50شمارهٔ ۹۸: تا بود داغها، دل آزرده حال داشت 51شمارهٔ ۹۹: کاو کاو مژه ی من به جگر خون نگذاشت 52شمارهٔ ۱۰۰: تاراج صبر، دور نگاهش رواج داشت 53شمارهٔ ۱۰۱: دامن فشاند و شمع مزارم به باد داش ...54شمارهٔ ۱۰۲: در پرده دل، جلوه گری بار دگر داشت 55شمارهٔ ۱۰۳: بیگانگی، به مشرب ما آشناتر است 56شمارهٔ ۱۰۴: غافل که سینه، آتش آهن گداز داشت 57شمارهٔ ۱۰۵: آن روز، شب تیرهٔ ما هم سحری داشت 58شمارهٔ ۱۰۶: ایّام غمم، مرا بهار است 59شمارهٔ ۱۰۷: به گلشنی که رخش، گوشهٔ نقاب شکست 60شمارهٔ ۱۰۸: نشئهٔ فیض، در آب و گِل درویشان اس ...61شمارهٔ ۱۰۹: همدم سنجیده گفتاران، لب پیمانه اس ...62شمارهٔ ۱۱۰: هر سو که بود میل تو، جای تو همان ...63شمارهٔ ۱۱۱: دیوانه، عاقلانه به هامون گریخته س ...64شمارهٔ ۱۱۲: بر لبم حرف دهان تنگ یار افتاده اس ...65شمارهٔ ۱۱۳: روشن از حیرت دل شد که دلارایی هست 66شمارهٔ ۱۱۴: بال و پر گر به اسیری نبود پروا نی ...67شمارهٔ ۱۱۵: طوفان فتنه است و کسی دستگیر نیست 68شمارهٔ ۱۱۶: چون شمع، بی سبب نفسم جانگداز نیست 69شمارهٔ ۱۱۷: زاهد خمیده است چو چنگ و ملول نیست 70شمارهٔ ۱۱۸: مستمع گر نکند فهم، غم اینم نیست 71شمارهٔ ۱۱۹: مدتی شد که در این بزم سخن سازی نی ...72شمارهٔ ۱۲۰: پی برده هر که، وادیِ دل جلوه گاه ...73شمارهٔ ۱۲۱: نتوانست به موی کمر یار آویخت 74شمارهٔ ۱۲۲: بی باده سیه مست، شب از یاسمن کیست 75شمارهٔ ۱۲۳: این داغ دلفروز ندانم چراغ کیست 76شمارهٔ ۱۲۴: دو نان، به دل زنند سنان از زبان ب ...77شمارهٔ ۱۲۵: دل از یادش، در آغوش من شیدا نمی گ ...78شمارهٔ ۱۲۶: ز بی برگی، ره الفت دلم بر دوستان ...79شمارهٔ ۱۲۷: کجا دلبستگی عاشق به حسن بی وفا دا ...80شمارهٔ ۱۲۸: عشق در سینهٔ من، لاله ستان ها دار ...81شمارهٔ ۱۲۹: سامان پریشان دلی اندوخته دارم 82شمارهٔ ۱۳۰: آتشکده ای در جگر سوخته دارم 83شمارهٔ ۱۳۱: ز بی مهریّ او، داغم چراغ مرده ای ...84شمارهٔ ۱۳۲: شوریده سرم، طرهٔ پیچان تو دارد 85شمارهٔ ۱۳۳: شکرخند دلم خواهش ز لعل می کشی دار ...86شمارهٔ ۱۳۴: گزند کوکب از کژدم فزون جان را زیا ...87شمارهٔ ۱۳۵: دگر خونابه دل، دیده را آلودنی دار ...88شمارهٔ ۱۳۶: تپش سینهٔ ما، بانگ درایی دارد 89شمارهٔ ۱۳۷: عمر گذران، فکر مه و سال ندارد 90شمارهٔ ۱۳۸: با داغ محبت، دل دیوانه نسازد 91شمارهٔ ۱۳۹: شراب خون من، آن مست را مخمور می س ...92شمارهٔ ۱۴۰: مریض زهد را آن روی آتشناک می سازد 93شمارهٔ ۱۴۱: ز افسانه کی به شب، مژهٔ ما به هم ...94شمارهٔ ۱۴۲: هرکس که نظر باز به آن زلف دوتا شد 95شمارهٔ ۱۴۳: سخن چون می سرایم، کلک شکربار می س ...96شمارهٔ ۱۴۴: رنگت به خون لاله، قدح در خمار زد 97شمارهٔ ۱۴۵: شراب لعلی آن نوش لب، به ما چه رسد 98شمارهٔ ۱۴۶: بلاکش عاشقی کو با غم جانانه می سا ...99شمارهٔ ۱۴۷: نقاب آنجا که از رخسارهٔ جانانه بر ...100شمارهٔ ۱۴۸: قاصد سخنی از لب یارم نرسانید 101شمارهٔ ۱۴۹: آن قدر کرد تپیدن که به آرام رساند 102شمارهٔ ۱۵۰: آتشی گرمتر از آتش محرومی نیست 103شمارهٔ ۱۵۱: به دنیا قدر ارباب مذلت بیش می باش ...104شمارهٔ ۱۵۲: در طمع، کام دل بی بصران می باشد 105شمارهٔ ۱۵۳: تذرو دل، اسیر سرو آزاد تو می باشد 106شمارهٔ ۱۵۴: خون من تیغ تو آندم که به خاک افشا ...107شمارهٔ ۱۵۵: چر با سردی دی بلبلان را کینه می ب ...108شمارهٔ ۱۵۶: دلم در زلف او، از سینه نالان بیشت ...109شمارهٔ ۱۵۷: نقش مراد دنیا، نقش بر آب باشد 110شمارهٔ ۱۵۸: سخنم چو هست، در دل نمک سراب باشد 111شمارهٔ ۱۵۹: پریشان سنبلش، دیباچهٔ احوال من با ...112شمارهٔ ۱۶۰: خیالت مونس جان اسیران در بدن باشد 113شمارهٔ ۱۶۱: با دل غم آن رشک پری، ساخته باشد 114شمارهٔ ۱۶۲: خوشا چشمی که محو لذّت نظّاره ای ب ...115شمارهٔ ۱۶۳: ز غیرت، آب گوهر نخل عزّت را به جو ...116شمارهٔ ۱۶۴: آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد 117آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد عاشقم به کا ...118شمارهٔ ۱۶۶: به رنگین جلوه ای در خون کشیدی، گو ...119شمارهٔ ۱۶۷: نخل مرا شکوفهٔ صبح امید شد 120شمارهٔ ۱۶۸: ساقی مباد عیدی ما کوتهی شود 121شمارهٔ ۱۶۹: پایان ناز او چو به بیگانگی کشید 122شمارهٔ ۱۷۰: کی نشئهٔ صهبا، دل غمناک گشاید 123شمارهٔ ۱۷۱: آزاده، از حیات خود آزار می کشد 124شمارهٔ ۱۷۲: جز آتش بهار هوا را که بشکند 125شمارهٔ ۱۷۳: آن کیست تا ز کار کسی عقده واکند 126شمارهٔ ۱۷۴: چهره نما که در چمن، شور هزار گل ک ...127شمارهٔ ۱۷۵: اگر یادم، چمن پرورد آغوشش نخواهد ...128شمارهٔ ۱۷۶: به دنیا سر فرو ناوردنم بالین راحت ...129شمارهٔ ۱۷۷: نگاه خشم، چشم شوخ او را زیب دیگر ...130شمارهٔ ۱۷۸: تا زلف تو بر دوش و برم سایه فکن ش ...131شمارهٔ ۱۷۹: همّت آن است که در پیش کرم، دون نش ...132شمارهٔ ۱۸۰: تقلید من فزونی یاران نمی شود 133شمارهٔ ۱۸۱: مباد، نفس ز قید خرد گشاده شود 134شمارهٔ ۱۸۲: هما که بال و پر خویش سایبان تو دا ...135شمارهٔ ۱۸۳: کی ترک مکر و حیله به احباب می کند 136شمارهٔ ۱۸۴: آن مشکبو غزال ز چشمم گذار کرد 137شمارهٔ ۱۸۵: صحرانورد وحشتم، آن خط و خال کرد 138شمارهٔ ۱۸۶: این عشق تازه دیده به اشکم دچار کر ...139شمارهٔ ۱۸۷: پریشانی ز احسان، بحر بی پایان نمی ...140شمارهٔ ۱۸۸: کسی درد سخن، تا دل نگردد خون چه م ...141شمارهٔ ۱۸۹: چون نقش آن خط و خال، لوح خیال گیر ...142شمارهٔ ۱۹۰: دل از وحشت سرای عالم غدّار می گیر ...143شمارهٔ ۱۹۱: از روی لاله رنگ تو خون جوش می زند 144شمارهٔ ۱۹۲: این باخته نقشان که درین خانهٔ تنگ ...145شمارهٔ ۱۹۳: یکایک از نظرم نور پیکران رفتند 146شمارهٔ ۱۹۴: گر چه در بزم جهان، گردن میناست بل ...147شمارهٔ ۱۹۵: شور مستی از دل دیوانهٔ ما شد بلند 148شمارهٔ ۱۹۶: تا حرفی از آن لعل می آلود برآمد 149شمارهٔ ۱۹۷: از نالهٔ من خامه خوش آهنگ برآمد 150شمارهٔ ۱۹۸: سختی به ضعیفان جهان بی سبب آید 151شمارهٔ ۱۹۹: صفای عارضش، رنگ از رخ مهتاب بزدای ...152شمارهٔ ۲۰۰: مکن کاری که حرفی از زبان من برون ...153شمارهٔ ۲۰۱: به دل گفتم که خواهد غمزهٔ نامهربا ...154شمارهٔ ۲۰۲: ز هر چاکی که دارد سینه من، بوی خو ...155شمارهٔ ۲۰۳: گیاه خرّمی از تربت پاکم نمی روید 156شمارهٔ ۲۰۴: درنگ ازکاروان ما سبکباران نمی آید 157شمارهٔ ۲۰۵: مداوای جنون از دیده بی خواب می آی ...158شمارهٔ ۲۰۶: وجود کاملان بر ناقصان دشوار می آی ...159شمارهٔ ۲۰۷: ز معراج خریّت، خواجه سنگین بار می ...160شمارهٔ ۲۰۸: ز هجران کار دلتنگی به سامان دیر م ...161شمارهٔ ۲۰۹: در آن محفل که شمع من، تجلی ساز می ...162شمارهٔ ۲۱۰: با سفلگان شراکت روزی، زیان بود 163شمارهٔ ۲۱۱: دمهای زنده را، از اجل کی زیان بود 164شمارهٔ ۲۱۲: امشب که از نظر مه من درگذاره بود 165شمارهٔ ۲۱۳: مرنج از طعنهٔ خصم و مکن عرض کمال ...166شمارهٔ ۲۱۴: در بهاری که مرا بال و پرافشانی بو ...167شمارهٔ ۲۱۵: خجل چون بید مجنون گشتم از نشو و ن ...168شمارهٔ ۲۱۶: تشنه کامان حسد خون مرا نوشیدند 169شمارهٔ ۲۱۷: گهر چون سفته گردد، همچو اشک از دی ...170شمارهٔ ۲۱۸: شود چون جوهر آیینه پیدا، تار می ا ...171شمارهٔ ۲۱۹: عزلت طلب از پایهٔ اقبال نیفتد 172شمارهٔ ۲۲۰: ز شیرین کاری من، بیستون آباد می گ ...173شمارهٔ ۲۲۱: نمی دانم چه سودا در سر مخمور می گ ...174شمارهٔ ۲۲۲: دل از قفس سینه، دم سرد برآورد 175شمارهٔ ۲۲۳: زلف سیهش، آتش بیداد برآورد 176شمارهٔ ۲۲۴: ترسم که بر لبی، سخن آن میان رود 177شمارهٔ ۲۲۵: دلم، شب بر خس و خاشاک کویش تا سحر ...178شمارهٔ ۲۲۶: تن سختی کشم چون در خروش آید، روان ...179شمارهٔ ۲۲۷: ساغر ای عشق به اندازهٔ مخمور بیار 180شمارهٔ ۲۲۸: تیغ ستمت از می پرزور گران تر 181شمارهٔ ۲۲۹: سیمین عذار اوست، ز خط خوش عیارتر 182شمارهٔ ۲۳۰: چمن، به سایه نشینان خرمی بگذار 183شمارهٔ ۲۳۱: کنون ز تربتم ای شوخ، سرگران مگذر 184شمارهٔ ۲۳۲: می آید از کوی مغان طرز طربناکش نگ ...185شمارهٔ ۲۳۳: با آنکه نیست از تو بتی دلنوازتر 186شمارهٔ ۲۳۴: گرفتار تو را در دور خط، شد کام جا ...187شمارهٔ ۲۳۵: ای زلف، پریشان شدگانیم، خبر گیر 188شمارهٔ ۲۳۶: ز خط شده ست عذارش بنفشه زار امروز 189شمارهٔ ۲۳۷: یک ره درآ به دیده و مستی بهانه سا ...190شمارهٔ ۲۳۸: دل طلب کرد، از آن غمزه، عتابی که ...191شمارهٔ ۲۳۹: خون گر نخورد زان لب میگون، چه کند ...192شمارهٔ ۲۴۰: بسته پای چو من بی پر و بالی که مپ ...193شمارهٔ ۲۴۱: از چرخ تنک حوصله، پروا چه کند کس 194شمارهٔ ۲۴۲: غنچه دیدی و دل تنگ ندیدی، افسوس 195شمارهٔ ۲۴۳: نمی کشد، دل ما را به دام و دانهٔ ...196شمارهٔ ۲۴۴: نمی بینم به مسجد رونق، از دلمرده ...197شمارهٔ ۲۴۵: برده شوریدگیم از خود و صهبا در پی ...198شمارهٔ ۲۴۶: لقمه ای را ممسک از آزادگان دارد د ...199شمارهٔ ۲۴۷: سرفرازی طلب از همّت مردانهٔ عشق 200شمارهٔ ۲۴۸: ای آنکه زدی بر قدح، امروز مرا سنگ 201شمارهٔ ۲۴۹: فرش داغ، ار نشود بستر بیماری دل 202شمارهٔ ۲۵۰: در بتکده نامحرم و در کعبه غریبم 203شمارهٔ ۲۵۱: به عشق روی تو، چون لاله داغ می طل ...204شمارهٔ ۲۵۲: ز پی بیگانه خویی را، به امّید وفا ...205شمارهٔ ۲۵۳: در کشور ایجاد، ندانم چه گلستم 206شمارهٔ ۲۵۴: من نازک دل از زخم زبان بسیار می ر ...207شمارهٔ ۲۵۵: غبار گشتم و سرگشته وار می گردم 208شمارهٔ ۲۵۶: به راه آن وفا دشمن، سر و جان شاد ...209شمارهٔ ۲۵۷: نشود گشاده چون نی، گرهی ز کار درد ...210شمارهٔ ۲۵۸: حاصلی که خرمن شد، نذر خوشه چین دا ...211شمارهٔ ۲۵۹: صبوحی می کند تکلیف، کز می کام برد ...212شمارهٔ ۲۶۰: شمع سان، دیده پرآتش مژه پرنم دارم 213شمارهٔ ۲۶۱: خموشم چون قلم امّا، نوا در آستین ...214شمارهٔ ۲۶۲: زد نقش سخن سکهٔ جاوید به نامم 215شمارهٔ ۲۶۳: قناعت چون گهر، با ساغر و مینای خو ...216شمارهٔ ۲۶۴: دمد از چاکهای سینه شیون، تا نفس د ...217شمارهٔ ۲۶۵: نه یاد مصر و نه پروای کاروان دارم 218شمارهٔ ۲۶۶: ز شمع خامه، هر جا در میان افسانه ...219شمارهٔ ۲۶۷: جز وصل علاج دل بیچاره ندارم 220شمارهٔ ۲۶۸: به هرگلشن که شور از شیون مستانه ا ...221شمارهٔ ۲۶۹: از دل، به فرات مژه راهی ست چه ساز ...222شمارهٔ ۲۷۰: به صد شوریدگی، از بزم آن بی باک ب ...223شمارهٔ ۲۷۱: زبان و سود، شد در عشق بی پروا فرا ...224شمارهٔ ۲۷۲: از ضعف مشکل آید، چون می برد ز خوی ...225شمارهٔ ۲۷۳: ز ابر دیده در هر گل، زمین کشته ای ...226شمارهٔ ۲۷۴: با ماست، لطف چشم تغافل پناه،کم 227شمارهٔ ۲۷۵: شکایت نیست، مطلب ناله آهنگ است می ...228شمارهٔ ۲۷۶: بیهوده نگشتم به سراپای دو عالم 229شمارهٔ ۲۷۷: ز رنگش، اشک گلگون بادهٔ نابی ست د ...230شمارهٔ ۲۷۸: دل و جان نژند را مانم 231شمارهٔ ۲۷۹: نکرد عشق تو، مطلب روای خویشتنم 232شمارهٔ ۲۸۰: خزان چه می برد از نوبهار رنگینم 233شمارهٔ ۲۸۱: آسان به جلوه های تو، از جا نمی رو ...234شمارهٔ ۲۸۲: چو سایه در قدم سرو خوش خرام توام 235شمارهٔ ۲۸۳: سیاهی را، به اشک از دیدهٔ خود کام ...236شمارهٔ ۲۸۴: رنگین شد از رخت، چو رگ گل، نظاره ...237شمارهٔ ۲۸۵: ز دل برخاست شوری، دیدهٔ داغ درون ...238شمارهٔ ۲۸۶: زانوی بی کسی هاست، بالین خستهٔ من 239شمارهٔ ۲۸۷: نماید بی سبب حاصل، مسبب مدعای من 240شمارهٔ ۲۸۸: نهانی کرده ای یغما، دل من 241شمارهٔ ۲۸۹: باده بیار و هوش را، از سر ما روان ...242شمارهٔ ۲۹۰: لخت دل با سینه از اشک مدام آمد بر ...243شمارهٔ ۲۹۱: صید از حرم کشد، خم جعد بلند تو 244شمارهٔ ۲۹۲: ز تکبیر فنا، حاضر نشد وقت نماز تو 245شمارهٔ ۲۹۳: دارم دلی دو نیم، ز تیغ زبان تو 246شمارهٔ ۲۹۴: صفای وقت، ز دل های بی غبار بجو 247شمارهٔ ۲۹۵: عریان ز صافی طینتی، از پردهٔ نیرن ...248شمارهٔ ۲۹۶: ای تهیدست، به امّید و امل غره مشو 249شمارهٔ ۲۹۷: به دنبال خرام آن پری رو 250شمارهٔ ۲۹۸: افسرده ایم، جام می خوشگوار کو 251شمارهٔ ۲۹۹: سوخته جان دلم یکی، سنبل مشک فام، ...252شمارهٔ ۳۰۰: به عاشقی، شده ام شهرهٔ جهان از تو 253شمارهٔ ۳۰۱: چون لب نایی و نی، پرده سرایان من ...254شمارهٔ ۳۰۲: طرف نقاب اگر کشی، از رخ نازنین فر ...255شمارهٔ ۳۰۳: مستی فزوده است تو را، در بر آینه 256شمارهٔ ۳۰۴: دل از وفا به خاطر جانان گران شده 257شمارهٔ ۳۰۵: ای خدا، یار مرا میل خریدارش ده 258شمارهٔ ۳۰۶: ای دل به زیر خاک تپیدن چه فایده 259شمارهٔ ۳۰۷: دردت به دوای دل بی تاب رسیده 260شمارهٔ ۳۰۸: تا شانه خشک دستم، بی زلف یار ماند ...261شمارهٔ ۳۰۹: مکن ای بلبل آزرده دل، از خار گله 262شمارهٔ ۳۱۰: صبح است و عزم کوی خرابات کردهای 263شمارهٔ ۳۱۱: به خاموشی سپندم گفت، در بزم پریزا ...264شمارهٔ ۳۱۲: به بالینم نشستی، قد به ناز افراشت ...265شمارهٔ ۳۱۳: من بلبلم و گلبن من یار منستی 266شمارهٔ ۳۱۴: سخنها از وفا می گفتی و جور و جفا ...267شمارهٔ ۳۱۵: غم دل با تو زان گوبم،که دانم شاد ...268شمارهٔ ۳۱۶: دلم را، کرده یک پیمانه خون، لعل م ...269شمارهٔ ۳۱۷: گذشت آن دور کز ساغر، کند یاری مرا ...270شمارهٔ ۳۱۸: شد صید دلم بستهٔ فتراک سواری 271شمارهٔ ۳۱۹: مطرب سرود شوق به مستان چه می بری 272شمارهٔ ۳۲۰: خزان رنگ زردم را، میِ نابی نشد رو ...273شمارهٔ ۳۲۱: خوش آن ساعت که از فیض سحر شاداب ب ...274شمارهٔ ۳۲۲: ای خطِّ لب یار، نمایان شده باشی 275شمارهٔ ۳۲۳: ز مستی، خون دل را، باده می انگاشت ...276شمارهٔ ۳۲۴: نوای پرده سوزم، از کجا پیدا کند گ ...277شمارهٔ ۳۲۵: ببین که هست لبم، بلبل بهار خطی 278شمارهٔ ۳۲۶: سحاب خشک، دیگر از کجا پیدا کند اش ...279شمارهٔ ۳۲۷: نشد از گریهٔ مستانه ساقی، دل کنم ...280شمارهٔ ۳۲۸: دارم گل زخمی به جگر تازه و تر، ها ...281شمارهٔ ۳۲۹: ای که بر دیدهٔ اغیار خرامی داری 282شمارهٔ ۳۳۰: ای برق حسن، شعله به باغ که می زنی 283شمارهٔ ۳۳۱: گره، ز ابروی مسکین نواز وا نکنی 284شمارهٔ ۳۳۲: بی داغ عشق، بر در دل ها چه می روی 285شمارهٔ ۳۳۳: ناصح، سخن چه بیهُده از پند می کنی 286شمارهٔ ۳۳۴: ای دل، ترحمی به گناهی نمی کنی 287شمارهٔ ۳۳۵: می رود صید دلم، سخت کمانی در پی 288شمارهٔ ۳۳۶: بستم چو دل به مهر تو، نامهربان شد ...289شمارهٔ ۳۳۷: تا کی از عشوه، فریب دل ناکام دهی 290شمارهٔ ۳۳۸: نی می دهد از اصل مقامات صدایی 291شمارهٔ ۳۳۹: بنواخت نی را، لبهای نایی 292شمارهٔ ۳۴۰: شکیبایی بود کار دلم، با گرمی خویی 293شمارهٔ ۳۴۱: ای ناله، چند در غم دل دردسر دهی 294شمارهٔ ۳۴۲: تلاش فکر ما را از سخن لافان چه می ...295شمارهٔ ۳۴۳: نماند از گرد غم، در سینه ام جای ش ...296شمارهٔ ۳۴۴: اگر نه در جهان سرچشمه ی حیوان بود ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ