به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حزین لاهیجی

حزین لاهیجیغزلیات ناتمامشمارهٔ ۸۷: چو تر هرگز نگردید، از می وصل تو دامانها

2780عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

چو تر هرگز نگردید، از می وصل تو دامانها

ز مخموری بود خمیازه ای، چاک گریبانها

خیال توبه، نقشی بود بر آب فراموشی

در آن عهدی که با پیمانه می بستیم پیمانها

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۸۶: آشفته چو من نبود، سنبل به گلستانها 2شمارهٔ ۸۷: چو تر هرگز نگردید، از می وصل تو دا ...3شمارهٔ ۸۸: چه شد مهر جهان آرای من، آن گرم جوش ...4شمارهٔ ۸۹: نباشد دل چرا از لطف یار، امّیدوار ...5شمارهٔ ۹۰: شد قسمت خال تو،که مشک ختن ماست 6شمارهٔ ۹۱: شراب تشنه بسی موج زد، ایاغ کجاست 7شمارهٔ ۹۲: فصل بهار عشق و تماشای اشک ماست 8شمارهٔ ۹۳: دعوی گر جاهل، به بغل دشمن خود داشت 9شمارهٔ ۹۴: روزی که غمزه اش به من خسته جنگ داش ...10شمارهٔ ۹۵: با چشم سیر، نعمت دنیا چه حاجت است 11شمارهٔ ۹۶: مستی چشم یار، ز پیمانه خود است 12شمارهٔ ۹۷: خار رهت، به روضهٔ رضوان برابر است 13شمارهٔ ۹۸: تا بود داغها، دل آزرده حال داشت 14شمارهٔ ۹۹: کاو کاو مژه ی من به جگر خون نگذاشت 15شمارهٔ ۱۰۰: تاراج صبر، دور نگاهش رواج داشت 16شمارهٔ ۱۰۱: دامن فشاند و شمع مزارم به باد داش ...17شمارهٔ ۱۰۲: در پرده دل، جلوه گری بار دگر داشت 18شمارهٔ ۱۰۳: بیگانگی، به مشرب ما آشناتر است 19شمارهٔ ۱۰۴: غافل که سینه، آتش آهن گداز داشت 20شمارهٔ ۱۰۵: آن روز، شب تیرهٔ ما هم سحری داشت 21شمارهٔ ۱۰۶: ایّام غمم، مرا بهار است 22شمارهٔ ۱۰۷: به گلشنی که رخش، گوشهٔ نقاب شکست 23شمارهٔ ۱۰۸: نشئهٔ فیض، در آب و گِل درویشان اس ...24شمارهٔ ۱۰۹: همدم سنجیده گفتاران، لب پیمانه اس ...25شمارهٔ ۱۱۰: هر سو که بود میل تو، جای تو همان ...26شمارهٔ ۱۱۱: دیوانه، عاقلانه به هامون گریخته س ...27شمارهٔ ۱۱۲: بر لبم حرف دهان تنگ یار افتاده اس ...28شمارهٔ ۱۱۳: روشن از حیرت دل شد که دلارایی هست 29شمارهٔ ۱۱۴: بال و پر گر به اسیری نبود پروا نی ...30شمارهٔ ۱۱۵: طوفان فتنه است و کسی دستگیر نیست 31شمارهٔ ۱۱۶: چون شمع، بی سبب نفسم جانگداز نیست 32شمارهٔ ۱۱۷: زاهد خمیده است چو چنگ و ملول نیست 33شمارهٔ ۱۱۸: مستمع گر نکند فهم، غم اینم نیست 34شمارهٔ ۱۱۹: مدتی شد که در این بزم سخن سازی نی ...35شمارهٔ ۱۲۰: پی برده هر که، وادیِ دل جلوه گاه ...36شمارهٔ ۱۲۱: نتوانست به موی کمر یار آویخت 37شمارهٔ ۱۲۲: بی باده سیه مست، شب از یاسمن کیست 38شمارهٔ ۱۲۳: این داغ دلفروز ندانم چراغ کیست 39شمارهٔ ۱۲۴: دو نان، به دل زنند سنان از زبان ب ...40شمارهٔ ۱۲۵: دل از یادش، در آغوش من شیدا نمی گ ...41شمارهٔ ۱۲۶: ز بی برگی، ره الفت دلم بر دوستان ...42شمارهٔ ۱۲۷: کجا دلبستگی عاشق به حسن بی وفا دا ...43شمارهٔ ۱۲۸: عشق در سینهٔ من، لاله ستان ها دار ...44شمارهٔ ۱۲۹: سامان پریشان دلی اندوخته دارم 45شمارهٔ ۱۳۰: آتشکده ای در جگر سوخته دارم 46شمارهٔ ۱۳۱: ز بی مهریّ او، داغم چراغ مرده ای ...47شمارهٔ ۱۳۲: شوریده سرم، طرهٔ پیچان تو دارد 48شمارهٔ ۱۳۳: شکرخند دلم خواهش ز لعل می کشی دار ...49شمارهٔ ۱۳۴: گزند کوکب از کژدم فزون جان را زیا ...50شمارهٔ ۱۳۵: دگر خونابه دل، دیده را آلودنی دار ...51شمارهٔ ۱۳۶: تپش سینهٔ ما، بانگ درایی دارد 52شمارهٔ ۱۳۷: عمر گذران، فکر مه و سال ندارد 53شمارهٔ ۱۳۸: با داغ محبت، دل دیوانه نسازد 54شمارهٔ ۱۳۹: شراب خون من، آن مست را مخمور می س ...55شمارهٔ ۱۴۰: مریض زهد را آن روی آتشناک می سازد 56شمارهٔ ۱۴۱: ز افسانه کی به شب، مژهٔ ما به هم ...57شمارهٔ ۱۴۲: هرکس که نظر باز به آن زلف دوتا شد 58شمارهٔ ۱۴۳: سخن چون می سرایم، کلک شکربار می س ...59شمارهٔ ۱۴۴: رنگت به خون لاله، قدح در خمار زد 60شمارهٔ ۱۴۵: شراب لعلی آن نوش لب، به ما چه رسد 61شمارهٔ ۱۴۶: بلاکش عاشقی کو با غم جانانه می سا ...62شمارهٔ ۱۴۷: نقاب آنجا که از رخسارهٔ جانانه بر ...63شمارهٔ ۱۴۸: قاصد سخنی از لب یارم نرسانید 64شمارهٔ ۱۴۹: آن قدر کرد تپیدن که به آرام رساند 65شمارهٔ ۱۵۰: آتشی گرمتر از آتش محرومی نیست 66شمارهٔ ۱۵۱: به دنیا قدر ارباب مذلت بیش می باش ...67شمارهٔ ۱۵۲: در طمع، کام دل بی بصران می باشد 68شمارهٔ ۱۵۳: تذرو دل، اسیر سرو آزاد تو می باشد 69شمارهٔ ۱۵۴: خون من تیغ تو آندم که به خاک افشا ...70شمارهٔ ۱۵۵: چر با سردی دی بلبلان را کینه می ب ...71شمارهٔ ۱۵۶: دلم در زلف او، از سینه نالان بیشت ...72شمارهٔ ۱۵۷: نقش مراد دنیا، نقش بر آب باشد 73شمارهٔ ۱۵۸: سخنم چو هست، در دل نمک سراب باشد 74شمارهٔ ۱۵۹: پریشان سنبلش، دیباچهٔ احوال من با ...75شمارهٔ ۱۶۰: خیالت مونس جان اسیران در بدن باشد 76شمارهٔ ۱۶۱: با دل غم آن رشک پری، ساخته باشد 77شمارهٔ ۱۶۲: خوشا چشمی که محو لذّت نظّاره ای ب ...78شمارهٔ ۱۶۳: ز غیرت، آب گوهر نخل عزّت را به جو ...79شمارهٔ ۱۶۴: آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد 80آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد عاشقم به کا ...81شمارهٔ ۱۶۶: به رنگین جلوه ای در خون کشیدی، گو ...82شمارهٔ ۱۶۷: نخل مرا شکوفهٔ صبح امید شد 83شمارهٔ ۱۶۸: ساقی مباد عیدی ما کوتهی شود 84شمارهٔ ۱۶۹: پایان ناز او چو به بیگانگی کشید 85شمارهٔ ۱۷۰: کی نشئهٔ صهبا، دل غمناک گشاید 86شمارهٔ ۱۷۱: آزاده، از حیات خود آزار می کشد 87شمارهٔ ۱۷۲: جز آتش بهار هوا را که بشکند 88شمارهٔ ۱۷۳: آن کیست تا ز کار کسی عقده واکند 89شمارهٔ ۱۷۴: چهره نما که در چمن، شور هزار گل ک ...90شمارهٔ ۱۷۵: اگر یادم، چمن پرورد آغوشش نخواهد ...91شمارهٔ ۱۷۶: به دنیا سر فرو ناوردنم بالین راحت ...92شمارهٔ ۱۷۷: نگاه خشم، چشم شوخ او را زیب دیگر ...93شمارهٔ ۱۷۸: تا زلف تو بر دوش و برم سایه فکن ش ...94شمارهٔ ۱۷۹: همّت آن است که در پیش کرم، دون نش ...95شمارهٔ ۱۸۰: تقلید من فزونی یاران نمی شود 96شمارهٔ ۱۸۱: مباد، نفس ز قید خرد گشاده شود 97شمارهٔ ۱۸۲: هما که بال و پر خویش سایبان تو دا ...98شمارهٔ ۱۸۳: کی ترک مکر و حیله به احباب می کند 99شمارهٔ ۱۸۴: آن مشکبو غزال ز چشمم گذار کرد 100شمارهٔ ۱۸۵: صحرانورد وحشتم، آن خط و خال کرد 101شمارهٔ ۱۸۶: این عشق تازه دیده به اشکم دچار کر ...102شمارهٔ ۱۸۷: پریشانی ز احسان، بحر بی پایان نمی ...103شمارهٔ ۱۸۸: کسی درد سخن، تا دل نگردد خون چه م ...104شمارهٔ ۱۸۹: چون نقش آن خط و خال، لوح خیال گیر ...105شمارهٔ ۱۹۰: دل از وحشت سرای عالم غدّار می گیر ...106شمارهٔ ۱۹۱: از روی لاله رنگ تو خون جوش می زند 107شمارهٔ ۱۹۲: این باخته نقشان که درین خانهٔ تنگ ...108شمارهٔ ۱۹۳: یکایک از نظرم نور پیکران رفتند 109شمارهٔ ۱۹۴: گر چه در بزم جهان، گردن میناست بل ...110شمارهٔ ۱۹۵: شور مستی از دل دیوانهٔ ما شد بلند 111شمارهٔ ۱۹۶: تا حرفی از آن لعل می آلود برآمد 112شمارهٔ ۱۹۷: از نالهٔ من خامه خوش آهنگ برآمد 113شمارهٔ ۱۹۸: سختی به ضعیفان جهان بی سبب آید 114شمارهٔ ۱۹۹: صفای عارضش، رنگ از رخ مهتاب بزدای ...115شمارهٔ ۲۰۰: مکن کاری که حرفی از زبان من برون ...116شمارهٔ ۲۰۱: به دل گفتم که خواهد غمزهٔ نامهربا ...117شمارهٔ ۲۰۲: ز هر چاکی که دارد سینه من، بوی خو ...118شمارهٔ ۲۰۳: گیاه خرّمی از تربت پاکم نمی روید 119شمارهٔ ۲۰۴: درنگ ازکاروان ما سبکباران نمی آید 120شمارهٔ ۲۰۵: مداوای جنون از دیده بی خواب می آی ...121شمارهٔ ۲۰۶: وجود کاملان بر ناقصان دشوار می آی ...122شمارهٔ ۲۰۷: ز معراج خریّت، خواجه سنگین بار می ...123شمارهٔ ۲۰۸: ز هجران کار دلتنگی به سامان دیر م ...124شمارهٔ ۲۰۹: در آن محفل که شمع من، تجلی ساز می ...125شمارهٔ ۲۱۰: با سفلگان شراکت روزی، زیان بود 126شمارهٔ ۲۱۱: دمهای زنده را، از اجل کی زیان بود 127شمارهٔ ۲۱۲: امشب که از نظر مه من درگذاره بود 128شمارهٔ ۲۱۳: مرنج از طعنهٔ خصم و مکن عرض کمال ...129شمارهٔ ۲۱۴: در بهاری که مرا بال و پرافشانی بو ...130شمارهٔ ۲۱۵: خجل چون بید مجنون گشتم از نشو و ن ...131شمارهٔ ۲۱۶: تشنه کامان حسد خون مرا نوشیدند 132شمارهٔ ۲۱۷: گهر چون سفته گردد، همچو اشک از دی ...133شمارهٔ ۲۱۸: شود چون جوهر آیینه پیدا، تار می ا ...134شمارهٔ ۲۱۹: عزلت طلب از پایهٔ اقبال نیفتد 135شمارهٔ ۲۲۰: ز شیرین کاری من، بیستون آباد می گ ...136شمارهٔ ۲۲۱: نمی دانم چه سودا در سر مخمور می گ ...137شمارهٔ ۲۲۲: دل از قفس سینه، دم سرد برآورد 138شمارهٔ ۲۲۳: زلف سیهش، آتش بیداد برآورد 139شمارهٔ ۲۲۴: ترسم که بر لبی، سخن آن میان رود 140شمارهٔ ۲۲۵: دلم، شب بر خس و خاشاک کویش تا سحر ...141شمارهٔ ۲۲۶: تن سختی کشم چون در خروش آید، روان ...142شمارهٔ ۲۲۷: ساغر ای عشق به اندازهٔ مخمور بیار 143شمارهٔ ۲۲۸: تیغ ستمت از می پرزور گران تر 144شمارهٔ ۲۲۹: سیمین عذار اوست، ز خط خوش عیارتر 145شمارهٔ ۲۳۰: چمن، به سایه نشینان خرمی بگذار 146شمارهٔ ۲۳۱: کنون ز تربتم ای شوخ، سرگران مگذر 147شمارهٔ ۲۳۲: می آید از کوی مغان طرز طربناکش نگ ...148شمارهٔ ۲۳۳: با آنکه نیست از تو بتی دلنوازتر 149شمارهٔ ۲۳۴: گرفتار تو را در دور خط، شد کام جا ...150شمارهٔ ۲۳۵: ای زلف، پریشان شدگانیم، خبر گیر 151شمارهٔ ۲۳۶: ز خط شده ست عذارش بنفشه زار امروز 152شمارهٔ ۲۳۷: یک ره درآ به دیده و مستی بهانه سا ...153شمارهٔ ۲۳۸: دل طلب کرد، از آن غمزه، عتابی که ...154شمارهٔ ۲۳۹: خون گر نخورد زان لب میگون، چه کند ...155شمارهٔ ۲۴۰: بسته پای چو من بی پر و بالی که مپ ...156شمارهٔ ۲۴۱: از چرخ تنک حوصله، پروا چه کند کس 157شمارهٔ ۲۴۲: غنچه دیدی و دل تنگ ندیدی، افسوس 158شمارهٔ ۲۴۳: نمی کشد، دل ما را به دام و دانهٔ ...159شمارهٔ ۲۴۴: نمی بینم به مسجد رونق، از دلمرده ...160شمارهٔ ۲۴۵: برده شوریدگیم از خود و صهبا در پی ...161شمارهٔ ۲۴۶: لقمه ای را ممسک از آزادگان دارد د ...162شمارهٔ ۲۴۷: سرفرازی طلب از همّت مردانهٔ عشق 163شمارهٔ ۲۴۸: ای آنکه زدی بر قدح، امروز مرا سنگ 164شمارهٔ ۲۴۹: فرش داغ، ار نشود بستر بیماری دل 165شمارهٔ ۲۵۰: در بتکده نامحرم و در کعبه غریبم 166شمارهٔ ۲۵۱: به عشق روی تو، چون لاله داغ می طل ...167شمارهٔ ۲۵۲: ز پی بیگانه خویی را، به امّید وفا ...168شمارهٔ ۲۵۳: در کشور ایجاد، ندانم چه گلستم 169شمارهٔ ۲۵۴: من نازک دل از زخم زبان بسیار می ر ...170شمارهٔ ۲۵۵: غبار گشتم و سرگشته وار می گردم 171شمارهٔ ۲۵۶: به راه آن وفا دشمن، سر و جان شاد ...172شمارهٔ ۲۵۷: نشود گشاده چون نی، گرهی ز کار درد ...173شمارهٔ ۲۵۸: حاصلی که خرمن شد، نذر خوشه چین دا ...174شمارهٔ ۲۵۹: صبوحی می کند تکلیف، کز می کام برد ...175شمارهٔ ۲۶۰: شمع سان، دیده پرآتش مژه پرنم دارم 176شمارهٔ ۲۶۱: خموشم چون قلم امّا، نوا در آستین ...177شمارهٔ ۲۶۲: زد نقش سخن سکهٔ جاوید به نامم 178شمارهٔ ۲۶۳: قناعت چون گهر، با ساغر و مینای خو ...179شمارهٔ ۲۶۴: دمد از چاکهای سینه شیون، تا نفس د ...180شمارهٔ ۲۶۵: نه یاد مصر و نه پروای کاروان دارم 181شمارهٔ ۲۶۶: ز شمع خامه، هر جا در میان افسانه ...182شمارهٔ ۲۶۷: جز وصل علاج دل بیچاره ندارم 183شمارهٔ ۲۶۸: به هرگلشن که شور از شیون مستانه ا ...184شمارهٔ ۲۶۹: از دل، به فرات مژه راهی ست چه ساز ...185شمارهٔ ۲۷۰: به صد شوریدگی، از بزم آن بی باک ب ...186شمارهٔ ۲۷۱: زبان و سود، شد در عشق بی پروا فرا ...187شمارهٔ ۲۷۲: از ضعف مشکل آید، چون می برد ز خوی ...188شمارهٔ ۲۷۳: ز ابر دیده در هر گل، زمین کشته ای ...189شمارهٔ ۲۷۴: با ماست، لطف چشم تغافل پناه،کم 190شمارهٔ ۲۷۵: شکایت نیست، مطلب ناله آهنگ است می ...191شمارهٔ ۲۷۶: بیهوده نگشتم به سراپای دو عالم 192شمارهٔ ۲۷۷: ز رنگش، اشک گلگون بادهٔ نابی ست د ...193شمارهٔ ۲۷۸: دل و جان نژند را مانم 194شمارهٔ ۲۷۹: نکرد عشق تو، مطلب روای خویشتنم 195شمارهٔ ۲۸۰: خزان چه می برد از نوبهار رنگینم 196شمارهٔ ۲۸۱: آسان به جلوه های تو، از جا نمی رو ...197شمارهٔ ۲۸۲: چو سایه در قدم سرو خوش خرام توام 198شمارهٔ ۲۸۳: سیاهی را، به اشک از دیدهٔ خود کام ...199شمارهٔ ۲۸۴: رنگین شد از رخت، چو رگ گل، نظاره ...200شمارهٔ ۲۸۵: ز دل برخاست شوری، دیدهٔ داغ درون ...201شمارهٔ ۲۸۶: زانوی بی کسی هاست، بالین خستهٔ من 202شمارهٔ ۲۸۷: نماید بی سبب حاصل، مسبب مدعای من 203شمارهٔ ۲۸۸: نهانی کرده ای یغما، دل من 204شمارهٔ ۲۸۹: باده بیار و هوش را، از سر ما روان ...205شمارهٔ ۲۹۰: لخت دل با سینه از اشک مدام آمد بر ...206شمارهٔ ۲۹۱: صید از حرم کشد، خم جعد بلند تو 207شمارهٔ ۲۹۲: ز تکبیر فنا، حاضر نشد وقت نماز تو 208شمارهٔ ۲۹۳: دارم دلی دو نیم، ز تیغ زبان تو 209شمارهٔ ۲۹۴: صفای وقت، ز دل های بی غبار بجو 210شمارهٔ ۲۹۵: عریان ز صافی طینتی، از پردهٔ نیرن ...211شمارهٔ ۲۹۶: ای تهیدست، به امّید و امل غره مشو 212شمارهٔ ۲۹۷: به دنبال خرام آن پری رو 213شمارهٔ ۲۹۸: افسرده ایم، جام می خوشگوار کو 214شمارهٔ ۲۹۹: سوخته جان دلم یکی، سنبل مشک فام، ...215شمارهٔ ۳۰۰: به عاشقی، شده ام شهرهٔ جهان از تو 216شمارهٔ ۳۰۱: چون لب نایی و نی، پرده سرایان من ...217شمارهٔ ۳۰۲: طرف نقاب اگر کشی، از رخ نازنین فر ...218شمارهٔ ۳۰۳: مستی فزوده است تو را، در بر آینه 219شمارهٔ ۳۰۴: دل از وفا به خاطر جانان گران شده 220شمارهٔ ۳۰۵: ای خدا، یار مرا میل خریدارش ده 221شمارهٔ ۳۰۶: ای دل به زیر خاک تپیدن چه فایده 222شمارهٔ ۳۰۷: دردت به دوای دل بی تاب رسیده 223شمارهٔ ۳۰۸: تا شانه خشک دستم، بی زلف یار ماند ...224شمارهٔ ۳۰۹: مکن ای بلبل آزرده دل، از خار گله 225شمارهٔ ۳۱۰: صبح است و عزم کوی خرابات کردهای 226شمارهٔ ۳۱۱: به خاموشی سپندم گفت، در بزم پریزا ...227شمارهٔ ۳۱۲: به بالینم نشستی، قد به ناز افراشت ...228شمارهٔ ۳۱۳: من بلبلم و گلبن من یار منستی 229شمارهٔ ۳۱۴: سخنها از وفا می گفتی و جور و جفا ...230شمارهٔ ۳۱۵: غم دل با تو زان گوبم،که دانم شاد ...231شمارهٔ ۳۱۶: دلم را، کرده یک پیمانه خون، لعل م ...232شمارهٔ ۳۱۷: گذشت آن دور کز ساغر، کند یاری مرا ...233شمارهٔ ۳۱۸: شد صید دلم بستهٔ فتراک سواری 234شمارهٔ ۳۱۹: مطرب سرود شوق به مستان چه می بری 235شمارهٔ ۳۲۰: خزان رنگ زردم را، میِ نابی نشد رو ...236شمارهٔ ۳۲۱: خوش آن ساعت که از فیض سحر شاداب ب ...237شمارهٔ ۳۲۲: ای خطِّ لب یار، نمایان شده باشی 238شمارهٔ ۳۲۳: ز مستی، خون دل را، باده می انگاشت ...239شمارهٔ ۳۲۴: نوای پرده سوزم، از کجا پیدا کند گ ...240شمارهٔ ۳۲۵: ببین که هست لبم، بلبل بهار خطی 241شمارهٔ ۳۲۶: سحاب خشک، دیگر از کجا پیدا کند اش ...242شمارهٔ ۳۲۷: نشد از گریهٔ مستانه ساقی، دل کنم ...243شمارهٔ ۳۲۸: دارم گل زخمی به جگر تازه و تر، ها ...244شمارهٔ ۳۲۹: ای که بر دیدهٔ اغیار خرامی داری 245شمارهٔ ۳۳۰: ای برق حسن، شعله به باغ که می زنی 246شمارهٔ ۳۳۱: گره، ز ابروی مسکین نواز وا نکنی 247شمارهٔ ۳۳۲: بی داغ عشق، بر در دل ها چه می روی 248شمارهٔ ۳۳۳: ناصح، سخن چه بیهُده از پند می کنی 249شمارهٔ ۳۳۴: ای دل، ترحمی به گناهی نمی کنی 250شمارهٔ ۳۳۵: می رود صید دلم، سخت کمانی در پی 251شمارهٔ ۳۳۶: بستم چو دل به مهر تو، نامهربان شد ...252شمارهٔ ۳۳۷: تا کی از عشوه، فریب دل ناکام دهی 253شمارهٔ ۳۳۸: نی می دهد از اصل مقامات صدایی 254شمارهٔ ۳۳۹: بنواخت نی را، لبهای نایی 255شمارهٔ ۳۴۰: شکیبایی بود کار دلم، با گرمی خویی 256شمارهٔ ۳۴۱: ای ناله، چند در غم دل دردسر دهی 257شمارهٔ ۳۴۲: تلاش فکر ما را از سخن لافان چه می ...258شمارهٔ ۳۴۳: نماند از گرد غم، در سینه ام جای ش ...259شمارهٔ ۳۴۴: اگر نه در جهان سرچشمه ی حیوان بود ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ