به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حزین لاهیجی

حزین لاهیجیغزلیات ناتمامشمارهٔ ۹۸: تا بود داغها، دل آزرده حال داشت

2470عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

تا بود داغها، دل آزرده حال داشت

این مرغ پرشکسته، چمن زیر بال داشت

در گلشن از جمال تو، ای آفتاب روی

شبنم نبود، گل عرق انفعال داشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۹۷: خار رهت، به روضهٔ رضوان برابر است 2شمارهٔ ۹۸: تا بود داغها، دل آزرده حال داشت 3شمارهٔ ۹۹: کاو کاو مژه ی من به جگر خون نگذاشت 4شمارهٔ ۱۰۰: تاراج صبر، دور نگاهش رواج داشت 5شمارهٔ ۱۰۱: دامن فشاند و شمع مزارم به باد داش ...6شمارهٔ ۱۰۲: در پرده دل، جلوه گری بار دگر داشت 7شمارهٔ ۱۰۳: بیگانگی، به مشرب ما آشناتر است 8شمارهٔ ۱۰۴: غافل که سینه، آتش آهن گداز داشت 9شمارهٔ ۱۰۵: آن روز، شب تیرهٔ ما هم سحری داشت 10شمارهٔ ۱۰۶: ایّام غمم، مرا بهار است 11شمارهٔ ۱۰۷: به گلشنی که رخش، گوشهٔ نقاب شکست 12شمارهٔ ۱۰۸: نشئهٔ فیض، در آب و گِل درویشان اس ...13شمارهٔ ۱۰۹: همدم سنجیده گفتاران، لب پیمانه اس ...14شمارهٔ ۱۱۰: هر سو که بود میل تو، جای تو همان ...15شمارهٔ ۱۱۱: دیوانه، عاقلانه به هامون گریخته س ...16شمارهٔ ۱۱۲: بر لبم حرف دهان تنگ یار افتاده اس ...17شمارهٔ ۱۱۳: روشن از حیرت دل شد که دلارایی هست 18شمارهٔ ۱۱۴: بال و پر گر به اسیری نبود پروا نی ...19شمارهٔ ۱۱۵: طوفان فتنه است و کسی دستگیر نیست 20شمارهٔ ۱۱۶: چون شمع، بی سبب نفسم جانگداز نیست 21شمارهٔ ۱۱۷: زاهد خمیده است چو چنگ و ملول نیست 22شمارهٔ ۱۱۸: مستمع گر نکند فهم، غم اینم نیست 23شمارهٔ ۱۱۹: مدتی شد که در این بزم سخن سازی نی ...24شمارهٔ ۱۲۰: پی برده هر که، وادیِ دل جلوه گاه ...25شمارهٔ ۱۲۱: نتوانست به موی کمر یار آویخت 26شمارهٔ ۱۲۲: بی باده سیه مست، شب از یاسمن کیست 27شمارهٔ ۱۲۳: این داغ دلفروز ندانم چراغ کیست 28شمارهٔ ۱۲۴: دو نان، به دل زنند سنان از زبان ب ...29شمارهٔ ۱۲۵: دل از یادش، در آغوش من شیدا نمی گ ...30شمارهٔ ۱۲۶: ز بی برگی، ره الفت دلم بر دوستان ...31شمارهٔ ۱۲۷: کجا دلبستگی عاشق به حسن بی وفا دا ...32شمارهٔ ۱۲۸: عشق در سینهٔ من، لاله ستان ها دار ...33شمارهٔ ۱۲۹: سامان پریشان دلی اندوخته دارم 34شمارهٔ ۱۳۰: آتشکده ای در جگر سوخته دارم 35شمارهٔ ۱۳۱: ز بی مهریّ او، داغم چراغ مرده ای ...36شمارهٔ ۱۳۲: شوریده سرم، طرهٔ پیچان تو دارد 37شمارهٔ ۱۳۳: شکرخند دلم خواهش ز لعل می کشی دار ...38شمارهٔ ۱۳۴: گزند کوکب از کژدم فزون جان را زیا ...39شمارهٔ ۱۳۵: دگر خونابه دل، دیده را آلودنی دار ...40شمارهٔ ۱۳۶: تپش سینهٔ ما، بانگ درایی دارد 41شمارهٔ ۱۳۷: عمر گذران، فکر مه و سال ندارد 42شمارهٔ ۱۳۸: با داغ محبت، دل دیوانه نسازد 43شمارهٔ ۱۳۹: شراب خون من، آن مست را مخمور می س ...44شمارهٔ ۱۴۰: مریض زهد را آن روی آتشناک می سازد 45شمارهٔ ۱۴۱: ز افسانه کی به شب، مژهٔ ما به هم ...46شمارهٔ ۱۴۲: هرکس که نظر باز به آن زلف دوتا شد 47شمارهٔ ۱۴۳: سخن چون می سرایم، کلک شکربار می س ...48شمارهٔ ۱۴۴: رنگت به خون لاله، قدح در خمار زد 49شمارهٔ ۱۴۵: شراب لعلی آن نوش لب، به ما چه رسد 50شمارهٔ ۱۴۶: بلاکش عاشقی کو با غم جانانه می سا ...51شمارهٔ ۱۴۷: نقاب آنجا که از رخسارهٔ جانانه بر ...52شمارهٔ ۱۴۸: قاصد سخنی از لب یارم نرسانید 53شمارهٔ ۱۴۹: آن قدر کرد تپیدن که به آرام رساند 54شمارهٔ ۱۵۰: آتشی گرمتر از آتش محرومی نیست 55شمارهٔ ۱۵۱: به دنیا قدر ارباب مذلت بیش می باش ...56شمارهٔ ۱۵۲: در طمع، کام دل بی بصران می باشد 57شمارهٔ ۱۵۳: تذرو دل، اسیر سرو آزاد تو می باشد 58شمارهٔ ۱۵۴: خون من تیغ تو آندم که به خاک افشا ...59شمارهٔ ۱۵۵: چر با سردی دی بلبلان را کینه می ب ...60شمارهٔ ۱۵۶: دلم در زلف او، از سینه نالان بیشت ...61شمارهٔ ۱۵۷: نقش مراد دنیا، نقش بر آب باشد 62شمارهٔ ۱۵۸: سخنم چو هست، در دل نمک سراب باشد 63شمارهٔ ۱۵۹: پریشان سنبلش، دیباچهٔ احوال من با ...64شمارهٔ ۱۶۰: خیالت مونس جان اسیران در بدن باشد 65شمارهٔ ۱۶۱: با دل غم آن رشک پری، ساخته باشد 66شمارهٔ ۱۶۲: خوشا چشمی که محو لذّت نظّاره ای ب ...67شمارهٔ ۱۶۳: ز غیرت، آب گوهر نخل عزّت را به جو ...68شمارهٔ ۱۶۴: آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد 69آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد عاشقم به کا ...70شمارهٔ ۱۶۶: به رنگین جلوه ای در خون کشیدی، گو ...71شمارهٔ ۱۶۷: نخل مرا شکوفهٔ صبح امید شد 72شمارهٔ ۱۶۸: ساقی مباد عیدی ما کوتهی شود 73شمارهٔ ۱۶۹: پایان ناز او چو به بیگانگی کشید 74شمارهٔ ۱۷۰: کی نشئهٔ صهبا، دل غمناک گشاید 75شمارهٔ ۱۷۱: آزاده، از حیات خود آزار می کشد 76شمارهٔ ۱۷۲: جز آتش بهار هوا را که بشکند 77شمارهٔ ۱۷۳: آن کیست تا ز کار کسی عقده واکند 78شمارهٔ ۱۷۴: چهره نما که در چمن، شور هزار گل ک ...79شمارهٔ ۱۷۵: اگر یادم، چمن پرورد آغوشش نخواهد ...80شمارهٔ ۱۷۶: به دنیا سر فرو ناوردنم بالین راحت ...81شمارهٔ ۱۷۷: نگاه خشم، چشم شوخ او را زیب دیگر ...82شمارهٔ ۱۷۸: تا زلف تو بر دوش و برم سایه فکن ش ...83شمارهٔ ۱۷۹: همّت آن است که در پیش کرم، دون نش ...84شمارهٔ ۱۸۰: تقلید من فزونی یاران نمی شود 85شمارهٔ ۱۸۱: مباد، نفس ز قید خرد گشاده شود 86شمارهٔ ۱۸۲: هما که بال و پر خویش سایبان تو دا ...87شمارهٔ ۱۸۳: کی ترک مکر و حیله به احباب می کند 88شمارهٔ ۱۸۴: آن مشکبو غزال ز چشمم گذار کرد 89شمارهٔ ۱۸۵: صحرانورد وحشتم، آن خط و خال کرد 90شمارهٔ ۱۸۶: این عشق تازه دیده به اشکم دچار کر ...91شمارهٔ ۱۸۷: پریشانی ز احسان، بحر بی پایان نمی ...92شمارهٔ ۱۸۸: کسی درد سخن، تا دل نگردد خون چه م ...93شمارهٔ ۱۸۹: چون نقش آن خط و خال، لوح خیال گیر ...94شمارهٔ ۱۹۰: دل از وحشت سرای عالم غدّار می گیر ...95شمارهٔ ۱۹۱: از روی لاله رنگ تو خون جوش می زند 96شمارهٔ ۱۹۲: این باخته نقشان که درین خانهٔ تنگ ...97شمارهٔ ۱۹۳: یکایک از نظرم نور پیکران رفتند 98شمارهٔ ۱۹۴: گر چه در بزم جهان، گردن میناست بل ...99شمارهٔ ۱۹۵: شور مستی از دل دیوانهٔ ما شد بلند 100شمارهٔ ۱۹۶: تا حرفی از آن لعل می آلود برآمد 101شمارهٔ ۱۹۷: از نالهٔ من خامه خوش آهنگ برآمد 102شمارهٔ ۱۹۸: سختی به ضعیفان جهان بی سبب آید 103شمارهٔ ۱۹۹: صفای عارضش، رنگ از رخ مهتاب بزدای ...104شمارهٔ ۲۰۰: مکن کاری که حرفی از زبان من برون ...105شمارهٔ ۲۰۱: به دل گفتم که خواهد غمزهٔ نامهربا ...106شمارهٔ ۲۰۲: ز هر چاکی که دارد سینه من، بوی خو ...107شمارهٔ ۲۰۳: گیاه خرّمی از تربت پاکم نمی روید 108شمارهٔ ۲۰۴: درنگ ازکاروان ما سبکباران نمی آید 109شمارهٔ ۲۰۵: مداوای جنون از دیده بی خواب می آی ...110شمارهٔ ۲۰۶: وجود کاملان بر ناقصان دشوار می آی ...111شمارهٔ ۲۰۷: ز معراج خریّت، خواجه سنگین بار می ...112شمارهٔ ۲۰۸: ز هجران کار دلتنگی به سامان دیر م ...113شمارهٔ ۲۰۹: در آن محفل که شمع من، تجلی ساز می ...114شمارهٔ ۲۱۰: با سفلگان شراکت روزی، زیان بود 115شمارهٔ ۲۱۱: دمهای زنده را، از اجل کی زیان بود 116شمارهٔ ۲۱۲: امشب که از نظر مه من درگذاره بود 117شمارهٔ ۲۱۳: مرنج از طعنهٔ خصم و مکن عرض کمال ...118شمارهٔ ۲۱۴: در بهاری که مرا بال و پرافشانی بو ...119شمارهٔ ۲۱۵: خجل چون بید مجنون گشتم از نشو و ن ...120شمارهٔ ۲۱۶: تشنه کامان حسد خون مرا نوشیدند 121شمارهٔ ۲۱۷: گهر چون سفته گردد، همچو اشک از دی ...122شمارهٔ ۲۱۸: شود چون جوهر آیینه پیدا، تار می ا ...123شمارهٔ ۲۱۹: عزلت طلب از پایهٔ اقبال نیفتد 124شمارهٔ ۲۲۰: ز شیرین کاری من، بیستون آباد می گ ...125شمارهٔ ۲۲۱: نمی دانم چه سودا در سر مخمور می گ ...126شمارهٔ ۲۲۲: دل از قفس سینه، دم سرد برآورد 127شمارهٔ ۲۲۳: زلف سیهش، آتش بیداد برآورد 128شمارهٔ ۲۲۴: ترسم که بر لبی، سخن آن میان رود 129شمارهٔ ۲۲۵: دلم، شب بر خس و خاشاک کویش تا سحر ...130شمارهٔ ۲۲۶: تن سختی کشم چون در خروش آید، روان ...131شمارهٔ ۲۲۷: ساغر ای عشق به اندازهٔ مخمور بیار 132شمارهٔ ۲۲۸: تیغ ستمت از می پرزور گران تر 133شمارهٔ ۲۲۹: سیمین عذار اوست، ز خط خوش عیارتر 134شمارهٔ ۲۳۰: چمن، به سایه نشینان خرمی بگذار 135شمارهٔ ۲۳۱: کنون ز تربتم ای شوخ، سرگران مگذر 136شمارهٔ ۲۳۲: می آید از کوی مغان طرز طربناکش نگ ...137شمارهٔ ۲۳۳: با آنکه نیست از تو بتی دلنوازتر 138شمارهٔ ۲۳۴: گرفتار تو را در دور خط، شد کام جا ...139شمارهٔ ۲۳۵: ای زلف، پریشان شدگانیم، خبر گیر 140شمارهٔ ۲۳۶: ز خط شده ست عذارش بنفشه زار امروز 141شمارهٔ ۲۳۷: یک ره درآ به دیده و مستی بهانه سا ...142شمارهٔ ۲۳۸: دل طلب کرد، از آن غمزه، عتابی که ...143شمارهٔ ۲۳۹: خون گر نخورد زان لب میگون، چه کند ...144شمارهٔ ۲۴۰: بسته پای چو من بی پر و بالی که مپ ...145شمارهٔ ۲۴۱: از چرخ تنک حوصله، پروا چه کند کس 146شمارهٔ ۲۴۲: غنچه دیدی و دل تنگ ندیدی، افسوس 147شمارهٔ ۲۴۳: نمی کشد، دل ما را به دام و دانهٔ ...148شمارهٔ ۲۴۴: نمی بینم به مسجد رونق، از دلمرده ...149شمارهٔ ۲۴۵: برده شوریدگیم از خود و صهبا در پی ...150شمارهٔ ۲۴۶: لقمه ای را ممسک از آزادگان دارد د ...151شمارهٔ ۲۴۷: سرفرازی طلب از همّت مردانهٔ عشق 152شمارهٔ ۲۴۸: ای آنکه زدی بر قدح، امروز مرا سنگ 153شمارهٔ ۲۴۹: فرش داغ، ار نشود بستر بیماری دل 154شمارهٔ ۲۵۰: در بتکده نامحرم و در کعبه غریبم 155شمارهٔ ۲۵۱: به عشق روی تو، چون لاله داغ می طل ...156شمارهٔ ۲۵۲: ز پی بیگانه خویی را، به امّید وفا ...157شمارهٔ ۲۵۳: در کشور ایجاد، ندانم چه گلستم 158شمارهٔ ۲۵۴: من نازک دل از زخم زبان بسیار می ر ...159شمارهٔ ۲۵۵: غبار گشتم و سرگشته وار می گردم 160شمارهٔ ۲۵۶: به راه آن وفا دشمن، سر و جان شاد ...161شمارهٔ ۲۵۷: نشود گشاده چون نی، گرهی ز کار درد ...162شمارهٔ ۲۵۸: حاصلی که خرمن شد، نذر خوشه چین دا ...163شمارهٔ ۲۵۹: صبوحی می کند تکلیف، کز می کام برد ...164شمارهٔ ۲۶۰: شمع سان، دیده پرآتش مژه پرنم دارم 165شمارهٔ ۲۶۱: خموشم چون قلم امّا، نوا در آستین ...166شمارهٔ ۲۶۲: زد نقش سخن سکهٔ جاوید به نامم 167شمارهٔ ۲۶۳: قناعت چون گهر، با ساغر و مینای خو ...168شمارهٔ ۲۶۴: دمد از چاکهای سینه شیون، تا نفس د ...169شمارهٔ ۲۶۵: نه یاد مصر و نه پروای کاروان دارم 170شمارهٔ ۲۶۶: ز شمع خامه، هر جا در میان افسانه ...171شمارهٔ ۲۶۷: جز وصل علاج دل بیچاره ندارم 172شمارهٔ ۲۶۸: به هرگلشن که شور از شیون مستانه ا ...173شمارهٔ ۲۶۹: از دل، به فرات مژه راهی ست چه ساز ...174شمارهٔ ۲۷۰: به صد شوریدگی، از بزم آن بی باک ب ...175شمارهٔ ۲۷۱: زبان و سود، شد در عشق بی پروا فرا ...176شمارهٔ ۲۷۲: از ضعف مشکل آید، چون می برد ز خوی ...177شمارهٔ ۲۷۳: ز ابر دیده در هر گل، زمین کشته ای ...178شمارهٔ ۲۷۴: با ماست، لطف چشم تغافل پناه،کم 179شمارهٔ ۲۷۵: شکایت نیست، مطلب ناله آهنگ است می ...180شمارهٔ ۲۷۶: بیهوده نگشتم به سراپای دو عالم 181شمارهٔ ۲۷۷: ز رنگش، اشک گلگون بادهٔ نابی ست د ...182شمارهٔ ۲۷۸: دل و جان نژند را مانم 183شمارهٔ ۲۷۹: نکرد عشق تو، مطلب روای خویشتنم 184شمارهٔ ۲۸۰: خزان چه می برد از نوبهار رنگینم 185شمارهٔ ۲۸۱: آسان به جلوه های تو، از جا نمی رو ...186شمارهٔ ۲۸۲: چو سایه در قدم سرو خوش خرام توام 187شمارهٔ ۲۸۳: سیاهی را، به اشک از دیدهٔ خود کام ...188شمارهٔ ۲۸۴: رنگین شد از رخت، چو رگ گل، نظاره ...189شمارهٔ ۲۸۵: ز دل برخاست شوری، دیدهٔ داغ درون ...190شمارهٔ ۲۸۶: زانوی بی کسی هاست، بالین خستهٔ من 191شمارهٔ ۲۸۷: نماید بی سبب حاصل، مسبب مدعای من 192شمارهٔ ۲۸۸: نهانی کرده ای یغما، دل من 193شمارهٔ ۲۸۹: باده بیار و هوش را، از سر ما روان ...194شمارهٔ ۲۹۰: لخت دل با سینه از اشک مدام آمد بر ...195شمارهٔ ۲۹۱: صید از حرم کشد، خم جعد بلند تو 196شمارهٔ ۲۹۲: ز تکبیر فنا، حاضر نشد وقت نماز تو 197شمارهٔ ۲۹۳: دارم دلی دو نیم، ز تیغ زبان تو 198شمارهٔ ۲۹۴: صفای وقت، ز دل های بی غبار بجو 199شمارهٔ ۲۹۵: عریان ز صافی طینتی، از پردهٔ نیرن ...200شمارهٔ ۲۹۶: ای تهیدست، به امّید و امل غره مشو 201شمارهٔ ۲۹۷: به دنبال خرام آن پری رو 202شمارهٔ ۲۹۸: افسرده ایم، جام می خوشگوار کو 203شمارهٔ ۲۹۹: سوخته جان دلم یکی، سنبل مشک فام، ...204شمارهٔ ۳۰۰: به عاشقی، شده ام شهرهٔ جهان از تو 205شمارهٔ ۳۰۱: چون لب نایی و نی، پرده سرایان من ...206شمارهٔ ۳۰۲: طرف نقاب اگر کشی، از رخ نازنین فر ...207شمارهٔ ۳۰۳: مستی فزوده است تو را، در بر آینه 208شمارهٔ ۳۰۴: دل از وفا به خاطر جانان گران شده 209شمارهٔ ۳۰۵: ای خدا، یار مرا میل خریدارش ده 210شمارهٔ ۳۰۶: ای دل به زیر خاک تپیدن چه فایده 211شمارهٔ ۳۰۷: دردت به دوای دل بی تاب رسیده 212شمارهٔ ۳۰۸: تا شانه خشک دستم، بی زلف یار ماند ...213شمارهٔ ۳۰۹: مکن ای بلبل آزرده دل، از خار گله 214شمارهٔ ۳۱۰: صبح است و عزم کوی خرابات کردهای 215شمارهٔ ۳۱۱: به خاموشی سپندم گفت، در بزم پریزا ...216شمارهٔ ۳۱۲: به بالینم نشستی، قد به ناز افراشت ...217شمارهٔ ۳۱۳: من بلبلم و گلبن من یار منستی 218شمارهٔ ۳۱۴: سخنها از وفا می گفتی و جور و جفا ...219شمارهٔ ۳۱۵: غم دل با تو زان گوبم،که دانم شاد ...220شمارهٔ ۳۱۶: دلم را، کرده یک پیمانه خون، لعل م ...221شمارهٔ ۳۱۷: گذشت آن دور کز ساغر، کند یاری مرا ...222شمارهٔ ۳۱۸: شد صید دلم بستهٔ فتراک سواری 223شمارهٔ ۳۱۹: مطرب سرود شوق به مستان چه می بری 224شمارهٔ ۳۲۰: خزان رنگ زردم را، میِ نابی نشد رو ...225شمارهٔ ۳۲۱: خوش آن ساعت که از فیض سحر شاداب ب ...226شمارهٔ ۳۲۲: ای خطِّ لب یار، نمایان شده باشی 227شمارهٔ ۳۲۳: ز مستی، خون دل را، باده می انگاشت ...228شمارهٔ ۳۲۴: نوای پرده سوزم، از کجا پیدا کند گ ...229شمارهٔ ۳۲۵: ببین که هست لبم، بلبل بهار خطی 230شمارهٔ ۳۲۶: سحاب خشک، دیگر از کجا پیدا کند اش ...231شمارهٔ ۳۲۷: نشد از گریهٔ مستانه ساقی، دل کنم ...232شمارهٔ ۳۲۸: دارم گل زخمی به جگر تازه و تر، ها ...233شمارهٔ ۳۲۹: ای که بر دیدهٔ اغیار خرامی داری 234شمارهٔ ۳۳۰: ای برق حسن، شعله به باغ که می زنی 235شمارهٔ ۳۳۱: گره، ز ابروی مسکین نواز وا نکنی 236شمارهٔ ۳۳۲: بی داغ عشق، بر در دل ها چه می روی 237شمارهٔ ۳۳۳: ناصح، سخن چه بیهُده از پند می کنی 238شمارهٔ ۳۳۴: ای دل، ترحمی به گناهی نمی کنی 239شمارهٔ ۳۳۵: می رود صید دلم، سخت کمانی در پی 240شمارهٔ ۳۳۶: بستم چو دل به مهر تو، نامهربان شد ...241شمارهٔ ۳۳۷: تا کی از عشوه، فریب دل ناکام دهی 242شمارهٔ ۳۳۸: نی می دهد از اصل مقامات صدایی 243شمارهٔ ۳۳۹: بنواخت نی را، لبهای نایی 244شمارهٔ ۳۴۰: شکیبایی بود کار دلم، با گرمی خویی 245شمارهٔ ۳۴۱: ای ناله، چند در غم دل دردسر دهی 246شمارهٔ ۳۴۲: تلاش فکر ما را از سخن لافان چه می ...247شمارهٔ ۳۴۳: نماند از گرد غم، در سینه ام جای ش ...248شمارهٔ ۳۴۴: اگر نه در جهان سرچشمه ی حیوان بود ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ