به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حزین لاهیجی

حزین لاهیجیغزلیات ناتمامشمارهٔ ۹۰: شد قسمت خال تو،که مشک ختن ماست

2600عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

شد قسمت خال تو،که مشک ختن ماست

بوسیدن آن لب، که زیاد از دهن ماست

مژگان تر، به هجر تو، ابر بهار ماست

در جوش داغ، سینهٔ ما، لاله زار ماست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۸۹: نباشد دل چرا از لطف یار، امّیدوار ...2شمارهٔ ۹۰: شد قسمت خال تو،که مشک ختن ماست 3شمارهٔ ۹۱: شراب تشنه بسی موج زد، ایاغ کجاست 4شمارهٔ ۹۲: فصل بهار عشق و تماشای اشک ماست 5شمارهٔ ۹۳: دعوی گر جاهل، به بغل دشمن خود داشت 6شمارهٔ ۹۴: روزی که غمزه اش به من خسته جنگ داش ...7شمارهٔ ۹۵: با چشم سیر، نعمت دنیا چه حاجت است 8شمارهٔ ۹۶: مستی چشم یار، ز پیمانه خود است 9شمارهٔ ۹۷: خار رهت، به روضهٔ رضوان برابر است 10شمارهٔ ۹۸: تا بود داغها، دل آزرده حال داشت 11شمارهٔ ۹۹: کاو کاو مژه ی من به جگر خون نگذاشت 12شمارهٔ ۱۰۰: تاراج صبر، دور نگاهش رواج داشت 13شمارهٔ ۱۰۱: دامن فشاند و شمع مزارم به باد داش ...14شمارهٔ ۱۰۲: در پرده دل، جلوه گری بار دگر داشت 15شمارهٔ ۱۰۳: بیگانگی، به مشرب ما آشناتر است 16شمارهٔ ۱۰۴: غافل که سینه، آتش آهن گداز داشت 17شمارهٔ ۱۰۵: آن روز، شب تیرهٔ ما هم سحری داشت 18شمارهٔ ۱۰۶: ایّام غمم، مرا بهار است 19شمارهٔ ۱۰۷: به گلشنی که رخش، گوشهٔ نقاب شکست 20شمارهٔ ۱۰۸: نشئهٔ فیض، در آب و گِل درویشان اس ...21شمارهٔ ۱۰۹: همدم سنجیده گفتاران، لب پیمانه اس ...22شمارهٔ ۱۱۰: هر سو که بود میل تو، جای تو همان ...23شمارهٔ ۱۱۱: دیوانه، عاقلانه به هامون گریخته س ...24شمارهٔ ۱۱۲: بر لبم حرف دهان تنگ یار افتاده اس ...25شمارهٔ ۱۱۳: روشن از حیرت دل شد که دلارایی هست 26شمارهٔ ۱۱۴: بال و پر گر به اسیری نبود پروا نی ...27شمارهٔ ۱۱۵: طوفان فتنه است و کسی دستگیر نیست 28شمارهٔ ۱۱۶: چون شمع، بی سبب نفسم جانگداز نیست 29شمارهٔ ۱۱۷: زاهد خمیده است چو چنگ و ملول نیست 30شمارهٔ ۱۱۸: مستمع گر نکند فهم، غم اینم نیست 31شمارهٔ ۱۱۹: مدتی شد که در این بزم سخن سازی نی ...32شمارهٔ ۱۲۰: پی برده هر که، وادیِ دل جلوه گاه ...33شمارهٔ ۱۲۱: نتوانست به موی کمر یار آویخت 34شمارهٔ ۱۲۲: بی باده سیه مست، شب از یاسمن کیست 35شمارهٔ ۱۲۳: این داغ دلفروز ندانم چراغ کیست 36شمارهٔ ۱۲۴: دو نان، به دل زنند سنان از زبان ب ...37شمارهٔ ۱۲۵: دل از یادش، در آغوش من شیدا نمی گ ...38شمارهٔ ۱۲۶: ز بی برگی، ره الفت دلم بر دوستان ...39شمارهٔ ۱۲۷: کجا دلبستگی عاشق به حسن بی وفا دا ...40شمارهٔ ۱۲۸: عشق در سینهٔ من، لاله ستان ها دار ...41شمارهٔ ۱۲۹: سامان پریشان دلی اندوخته دارم 42شمارهٔ ۱۳۰: آتشکده ای در جگر سوخته دارم 43شمارهٔ ۱۳۱: ز بی مهریّ او، داغم چراغ مرده ای ...44شمارهٔ ۱۳۲: شوریده سرم، طرهٔ پیچان تو دارد 45شمارهٔ ۱۳۳: شکرخند دلم خواهش ز لعل می کشی دار ...46شمارهٔ ۱۳۴: گزند کوکب از کژدم فزون جان را زیا ...47شمارهٔ ۱۳۵: دگر خونابه دل، دیده را آلودنی دار ...48شمارهٔ ۱۳۶: تپش سینهٔ ما، بانگ درایی دارد 49شمارهٔ ۱۳۷: عمر گذران، فکر مه و سال ندارد 50شمارهٔ ۱۳۸: با داغ محبت، دل دیوانه نسازد 51شمارهٔ ۱۳۹: شراب خون من، آن مست را مخمور می س ...52شمارهٔ ۱۴۰: مریض زهد را آن روی آتشناک می سازد 53شمارهٔ ۱۴۱: ز افسانه کی به شب، مژهٔ ما به هم ...54شمارهٔ ۱۴۲: هرکس که نظر باز به آن زلف دوتا شد 55شمارهٔ ۱۴۳: سخن چون می سرایم، کلک شکربار می س ...56شمارهٔ ۱۴۴: رنگت به خون لاله، قدح در خمار زد 57شمارهٔ ۱۴۵: شراب لعلی آن نوش لب، به ما چه رسد 58شمارهٔ ۱۴۶: بلاکش عاشقی کو با غم جانانه می سا ...59شمارهٔ ۱۴۷: نقاب آنجا که از رخسارهٔ جانانه بر ...60شمارهٔ ۱۴۸: قاصد سخنی از لب یارم نرسانید 61شمارهٔ ۱۴۹: آن قدر کرد تپیدن که به آرام رساند 62شمارهٔ ۱۵۰: آتشی گرمتر از آتش محرومی نیست 63شمارهٔ ۱۵۱: به دنیا قدر ارباب مذلت بیش می باش ...64شمارهٔ ۱۵۲: در طمع، کام دل بی بصران می باشد 65شمارهٔ ۱۵۳: تذرو دل، اسیر سرو آزاد تو می باشد 66شمارهٔ ۱۵۴: خون من تیغ تو آندم که به خاک افشا ...67شمارهٔ ۱۵۵: چر با سردی دی بلبلان را کینه می ب ...68شمارهٔ ۱۵۶: دلم در زلف او، از سینه نالان بیشت ...69شمارهٔ ۱۵۷: نقش مراد دنیا، نقش بر آب باشد 70شمارهٔ ۱۵۸: سخنم چو هست، در دل نمک سراب باشد 71شمارهٔ ۱۵۹: پریشان سنبلش، دیباچهٔ احوال من با ...72شمارهٔ ۱۶۰: خیالت مونس جان اسیران در بدن باشد 73شمارهٔ ۱۶۱: با دل غم آن رشک پری، ساخته باشد 74شمارهٔ ۱۶۲: خوشا چشمی که محو لذّت نظّاره ای ب ...75شمارهٔ ۱۶۳: ز غیرت، آب گوهر نخل عزّت را به جو ...76شمارهٔ ۱۶۴: آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد 77آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد عاشقم به کا ...78شمارهٔ ۱۶۶: به رنگین جلوه ای در خون کشیدی، گو ...79شمارهٔ ۱۶۷: نخل مرا شکوفهٔ صبح امید شد 80شمارهٔ ۱۶۸: ساقی مباد عیدی ما کوتهی شود 81شمارهٔ ۱۶۹: پایان ناز او چو به بیگانگی کشید 82شمارهٔ ۱۷۰: کی نشئهٔ صهبا، دل غمناک گشاید 83شمارهٔ ۱۷۱: آزاده، از حیات خود آزار می کشد 84شمارهٔ ۱۷۲: جز آتش بهار هوا را که بشکند 85شمارهٔ ۱۷۳: آن کیست تا ز کار کسی عقده واکند 86شمارهٔ ۱۷۴: چهره نما که در چمن، شور هزار گل ک ...87شمارهٔ ۱۷۵: اگر یادم، چمن پرورد آغوشش نخواهد ...88شمارهٔ ۱۷۶: به دنیا سر فرو ناوردنم بالین راحت ...89شمارهٔ ۱۷۷: نگاه خشم، چشم شوخ او را زیب دیگر ...90شمارهٔ ۱۷۸: تا زلف تو بر دوش و برم سایه فکن ش ...91شمارهٔ ۱۷۹: همّت آن است که در پیش کرم، دون نش ...92شمارهٔ ۱۸۰: تقلید من فزونی یاران نمی شود 93شمارهٔ ۱۸۱: مباد، نفس ز قید خرد گشاده شود 94شمارهٔ ۱۸۲: هما که بال و پر خویش سایبان تو دا ...95شمارهٔ ۱۸۳: کی ترک مکر و حیله به احباب می کند 96شمارهٔ ۱۸۴: آن مشکبو غزال ز چشمم گذار کرد 97شمارهٔ ۱۸۵: صحرانورد وحشتم، آن خط و خال کرد 98شمارهٔ ۱۸۶: این عشق تازه دیده به اشکم دچار کر ...99شمارهٔ ۱۸۷: پریشانی ز احسان، بحر بی پایان نمی ...100شمارهٔ ۱۸۸: کسی درد سخن، تا دل نگردد خون چه م ...101شمارهٔ ۱۸۹: چون نقش آن خط و خال، لوح خیال گیر ...102شمارهٔ ۱۹۰: دل از وحشت سرای عالم غدّار می گیر ...103شمارهٔ ۱۹۱: از روی لاله رنگ تو خون جوش می زند 104شمارهٔ ۱۹۲: این باخته نقشان که درین خانهٔ تنگ ...105شمارهٔ ۱۹۳: یکایک از نظرم نور پیکران رفتند 106شمارهٔ ۱۹۴: گر چه در بزم جهان، گردن میناست بل ...107شمارهٔ ۱۹۵: شور مستی از دل دیوانهٔ ما شد بلند 108شمارهٔ ۱۹۶: تا حرفی از آن لعل می آلود برآمد 109شمارهٔ ۱۹۷: از نالهٔ من خامه خوش آهنگ برآمد 110شمارهٔ ۱۹۸: سختی به ضعیفان جهان بی سبب آید 111شمارهٔ ۱۹۹: صفای عارضش، رنگ از رخ مهتاب بزدای ...112شمارهٔ ۲۰۰: مکن کاری که حرفی از زبان من برون ...113شمارهٔ ۲۰۱: به دل گفتم که خواهد غمزهٔ نامهربا ...114شمارهٔ ۲۰۲: ز هر چاکی که دارد سینه من، بوی خو ...115شمارهٔ ۲۰۳: گیاه خرّمی از تربت پاکم نمی روید 116شمارهٔ ۲۰۴: درنگ ازکاروان ما سبکباران نمی آید 117شمارهٔ ۲۰۵: مداوای جنون از دیده بی خواب می آی ...118شمارهٔ ۲۰۶: وجود کاملان بر ناقصان دشوار می آی ...119شمارهٔ ۲۰۷: ز معراج خریّت، خواجه سنگین بار می ...120شمارهٔ ۲۰۸: ز هجران کار دلتنگی به سامان دیر م ...121شمارهٔ ۲۰۹: در آن محفل که شمع من، تجلی ساز می ...122شمارهٔ ۲۱۰: با سفلگان شراکت روزی، زیان بود 123شمارهٔ ۲۱۱: دمهای زنده را، از اجل کی زیان بود 124شمارهٔ ۲۱۲: امشب که از نظر مه من درگذاره بود 125شمارهٔ ۲۱۳: مرنج از طعنهٔ خصم و مکن عرض کمال ...126شمارهٔ ۲۱۴: در بهاری که مرا بال و پرافشانی بو ...127شمارهٔ ۲۱۵: خجل چون بید مجنون گشتم از نشو و ن ...128شمارهٔ ۲۱۶: تشنه کامان حسد خون مرا نوشیدند 129شمارهٔ ۲۱۷: گهر چون سفته گردد، همچو اشک از دی ...130شمارهٔ ۲۱۸: شود چون جوهر آیینه پیدا، تار می ا ...131شمارهٔ ۲۱۹: عزلت طلب از پایهٔ اقبال نیفتد 132شمارهٔ ۲۲۰: ز شیرین کاری من، بیستون آباد می گ ...133شمارهٔ ۲۲۱: نمی دانم چه سودا در سر مخمور می گ ...134شمارهٔ ۲۲۲: دل از قفس سینه، دم سرد برآورد 135شمارهٔ ۲۲۳: زلف سیهش، آتش بیداد برآورد 136شمارهٔ ۲۲۴: ترسم که بر لبی، سخن آن میان رود 137شمارهٔ ۲۲۵: دلم، شب بر خس و خاشاک کویش تا سحر ...138شمارهٔ ۲۲۶: تن سختی کشم چون در خروش آید، روان ...139شمارهٔ ۲۲۷: ساغر ای عشق به اندازهٔ مخمور بیار 140شمارهٔ ۲۲۸: تیغ ستمت از می پرزور گران تر 141شمارهٔ ۲۲۹: سیمین عذار اوست، ز خط خوش عیارتر 142شمارهٔ ۲۳۰: چمن، به سایه نشینان خرمی بگذار 143شمارهٔ ۲۳۱: کنون ز تربتم ای شوخ، سرگران مگذر 144شمارهٔ ۲۳۲: می آید از کوی مغان طرز طربناکش نگ ...145شمارهٔ ۲۳۳: با آنکه نیست از تو بتی دلنوازتر 146شمارهٔ ۲۳۴: گرفتار تو را در دور خط، شد کام جا ...147شمارهٔ ۲۳۵: ای زلف، پریشان شدگانیم، خبر گیر 148شمارهٔ ۲۳۶: ز خط شده ست عذارش بنفشه زار امروز 149شمارهٔ ۲۳۷: یک ره درآ به دیده و مستی بهانه سا ...150شمارهٔ ۲۳۸: دل طلب کرد، از آن غمزه، عتابی که ...151شمارهٔ ۲۳۹: خون گر نخورد زان لب میگون، چه کند ...152شمارهٔ ۲۴۰: بسته پای چو من بی پر و بالی که مپ ...153شمارهٔ ۲۴۱: از چرخ تنک حوصله، پروا چه کند کس 154شمارهٔ ۲۴۲: غنچه دیدی و دل تنگ ندیدی، افسوس 155شمارهٔ ۲۴۳: نمی کشد، دل ما را به دام و دانهٔ ...156شمارهٔ ۲۴۴: نمی بینم به مسجد رونق، از دلمرده ...157شمارهٔ ۲۴۵: برده شوریدگیم از خود و صهبا در پی ...158شمارهٔ ۲۴۶: لقمه ای را ممسک از آزادگان دارد د ...159شمارهٔ ۲۴۷: سرفرازی طلب از همّت مردانهٔ عشق 160شمارهٔ ۲۴۸: ای آنکه زدی بر قدح، امروز مرا سنگ 161شمارهٔ ۲۴۹: فرش داغ، ار نشود بستر بیماری دل 162شمارهٔ ۲۵۰: در بتکده نامحرم و در کعبه غریبم 163شمارهٔ ۲۵۱: به عشق روی تو، چون لاله داغ می طل ...164شمارهٔ ۲۵۲: ز پی بیگانه خویی را، به امّید وفا ...165شمارهٔ ۲۵۳: در کشور ایجاد، ندانم چه گلستم 166شمارهٔ ۲۵۴: من نازک دل از زخم زبان بسیار می ر ...167شمارهٔ ۲۵۵: غبار گشتم و سرگشته وار می گردم 168شمارهٔ ۲۵۶: به راه آن وفا دشمن، سر و جان شاد ...169شمارهٔ ۲۵۷: نشود گشاده چون نی، گرهی ز کار درد ...170شمارهٔ ۲۵۸: حاصلی که خرمن شد، نذر خوشه چین دا ...171شمارهٔ ۲۵۹: صبوحی می کند تکلیف، کز می کام برد ...172شمارهٔ ۲۶۰: شمع سان، دیده پرآتش مژه پرنم دارم 173شمارهٔ ۲۶۱: خموشم چون قلم امّا، نوا در آستین ...174شمارهٔ ۲۶۲: زد نقش سخن سکهٔ جاوید به نامم 175شمارهٔ ۲۶۳: قناعت چون گهر، با ساغر و مینای خو ...176شمارهٔ ۲۶۴: دمد از چاکهای سینه شیون، تا نفس د ...177شمارهٔ ۲۶۵: نه یاد مصر و نه پروای کاروان دارم 178شمارهٔ ۲۶۶: ز شمع خامه، هر جا در میان افسانه ...179شمارهٔ ۲۶۷: جز وصل علاج دل بیچاره ندارم 180شمارهٔ ۲۶۸: به هرگلشن که شور از شیون مستانه ا ...181شمارهٔ ۲۶۹: از دل، به فرات مژه راهی ست چه ساز ...182شمارهٔ ۲۷۰: به صد شوریدگی، از بزم آن بی باک ب ...183شمارهٔ ۲۷۱: زبان و سود، شد در عشق بی پروا فرا ...184شمارهٔ ۲۷۲: از ضعف مشکل آید، چون می برد ز خوی ...185شمارهٔ ۲۷۳: ز ابر دیده در هر گل، زمین کشته ای ...186شمارهٔ ۲۷۴: با ماست، لطف چشم تغافل پناه،کم 187شمارهٔ ۲۷۵: شکایت نیست، مطلب ناله آهنگ است می ...188شمارهٔ ۲۷۶: بیهوده نگشتم به سراپای دو عالم 189شمارهٔ ۲۷۷: ز رنگش، اشک گلگون بادهٔ نابی ست د ...190شمارهٔ ۲۷۸: دل و جان نژند را مانم 191شمارهٔ ۲۷۹: نکرد عشق تو، مطلب روای خویشتنم 192شمارهٔ ۲۸۰: خزان چه می برد از نوبهار رنگینم 193شمارهٔ ۲۸۱: آسان به جلوه های تو، از جا نمی رو ...194شمارهٔ ۲۸۲: چو سایه در قدم سرو خوش خرام توام 195شمارهٔ ۲۸۳: سیاهی را، به اشک از دیدهٔ خود کام ...196شمارهٔ ۲۸۴: رنگین شد از رخت، چو رگ گل، نظاره ...197شمارهٔ ۲۸۵: ز دل برخاست شوری، دیدهٔ داغ درون ...198شمارهٔ ۲۸۶: زانوی بی کسی هاست، بالین خستهٔ من 199شمارهٔ ۲۸۷: نماید بی سبب حاصل، مسبب مدعای من 200شمارهٔ ۲۸۸: نهانی کرده ای یغما، دل من 201شمارهٔ ۲۸۹: باده بیار و هوش را، از سر ما روان ...202شمارهٔ ۲۹۰: لخت دل با سینه از اشک مدام آمد بر ...203شمارهٔ ۲۹۱: صید از حرم کشد، خم جعد بلند تو 204شمارهٔ ۲۹۲: ز تکبیر فنا، حاضر نشد وقت نماز تو 205شمارهٔ ۲۹۳: دارم دلی دو نیم، ز تیغ زبان تو 206شمارهٔ ۲۹۴: صفای وقت، ز دل های بی غبار بجو 207شمارهٔ ۲۹۵: عریان ز صافی طینتی، از پردهٔ نیرن ...208شمارهٔ ۲۹۶: ای تهیدست، به امّید و امل غره مشو 209شمارهٔ ۲۹۷: به دنبال خرام آن پری رو 210شمارهٔ ۲۹۸: افسرده ایم، جام می خوشگوار کو 211شمارهٔ ۲۹۹: سوخته جان دلم یکی، سنبل مشک فام، ...212شمارهٔ ۳۰۰: به عاشقی، شده ام شهرهٔ جهان از تو 213شمارهٔ ۳۰۱: چون لب نایی و نی، پرده سرایان من ...214شمارهٔ ۳۰۲: طرف نقاب اگر کشی، از رخ نازنین فر ...215شمارهٔ ۳۰۳: مستی فزوده است تو را، در بر آینه 216شمارهٔ ۳۰۴: دل از وفا به خاطر جانان گران شده 217شمارهٔ ۳۰۵: ای خدا، یار مرا میل خریدارش ده 218شمارهٔ ۳۰۶: ای دل به زیر خاک تپیدن چه فایده 219شمارهٔ ۳۰۷: دردت به دوای دل بی تاب رسیده 220شمارهٔ ۳۰۸: تا شانه خشک دستم، بی زلف یار ماند ...221شمارهٔ ۳۰۹: مکن ای بلبل آزرده دل، از خار گله 222شمارهٔ ۳۱۰: صبح است و عزم کوی خرابات کردهای 223شمارهٔ ۳۱۱: به خاموشی سپندم گفت، در بزم پریزا ...224شمارهٔ ۳۱۲: به بالینم نشستی، قد به ناز افراشت ...225شمارهٔ ۳۱۳: من بلبلم و گلبن من یار منستی 226شمارهٔ ۳۱۴: سخنها از وفا می گفتی و جور و جفا ...227شمارهٔ ۳۱۵: غم دل با تو زان گوبم،که دانم شاد ...228شمارهٔ ۳۱۶: دلم را، کرده یک پیمانه خون، لعل م ...229شمارهٔ ۳۱۷: گذشت آن دور کز ساغر، کند یاری مرا ...230شمارهٔ ۳۱۸: شد صید دلم بستهٔ فتراک سواری 231شمارهٔ ۳۱۹: مطرب سرود شوق به مستان چه می بری 232شمارهٔ ۳۲۰: خزان رنگ زردم را، میِ نابی نشد رو ...233شمارهٔ ۳۲۱: خوش آن ساعت که از فیض سحر شاداب ب ...234شمارهٔ ۳۲۲: ای خطِّ لب یار، نمایان شده باشی 235شمارهٔ ۳۲۳: ز مستی، خون دل را، باده می انگاشت ...236شمارهٔ ۳۲۴: نوای پرده سوزم، از کجا پیدا کند گ ...237شمارهٔ ۳۲۵: ببین که هست لبم، بلبل بهار خطی 238شمارهٔ ۳۲۶: سحاب خشک، دیگر از کجا پیدا کند اش ...239شمارهٔ ۳۲۷: نشد از گریهٔ مستانه ساقی، دل کنم ...240شمارهٔ ۳۲۸: دارم گل زخمی به جگر تازه و تر، ها ...241شمارهٔ ۳۲۹: ای که بر دیدهٔ اغیار خرامی داری 242شمارهٔ ۳۳۰: ای برق حسن، شعله به باغ که می زنی 243شمارهٔ ۳۳۱: گره، ز ابروی مسکین نواز وا نکنی 244شمارهٔ ۳۳۲: بی داغ عشق، بر در دل ها چه می روی 245شمارهٔ ۳۳۳: ناصح، سخن چه بیهُده از پند می کنی 246شمارهٔ ۳۳۴: ای دل، ترحمی به گناهی نمی کنی 247شمارهٔ ۳۳۵: می رود صید دلم، سخت کمانی در پی 248شمارهٔ ۳۳۶: بستم چو دل به مهر تو، نامهربان شد ...249شمارهٔ ۳۳۷: تا کی از عشوه، فریب دل ناکام دهی 250شمارهٔ ۳۳۸: نی می دهد از اصل مقامات صدایی 251شمارهٔ ۳۳۹: بنواخت نی را، لبهای نایی 252شمارهٔ ۳۴۰: شکیبایی بود کار دلم، با گرمی خویی 253شمارهٔ ۳۴۱: ای ناله، چند در غم دل دردسر دهی 254شمارهٔ ۳۴۲: تلاش فکر ما را از سخن لافان چه می ...255شمارهٔ ۳۴۳: نماند از گرد غم، در سینه ام جای ش ...256شمارهٔ ۳۴۴: اگر نه در جهان سرچشمه ی حیوان بود ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ