به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حزین لاهیجی

حزین لاهیجیغزلیات ناتمامشمارهٔ ۶۷: مپرس از شورش صحرای دل دیوانهٔ ما را

3180عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

مپرس از شورش صحرای دل دیوانهٔ ما را

نمک سایی بود در دیده کار، افسانهٔ ما را

شراب آتش آلودی، حریفان در قدح دارم

درپن محفل که می بوسد لب پیمانهٔ ما را؟

به ما مگذار ساقی، تقوی دیرینهٔ ما را

به آتش شست و شو کن، خرقه پشمینه ما را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۶: خاک آسوده، چو سیماب شد ازگریهٔ ما 2شمارهٔ ۶۷: مپرس از شورش صحرای دل دیوانهٔ ما ر ...3شمارهٔ ۶۸: چراغ کلبهٔ درویش، نور ماه می باشد 4شمارهٔ ۶۹: غم عشقت خلاص ازرنج دنیا می کند ما ...5شمارهٔ ۷۰: جدایی نیست از لیلی، دل دیوانهٔ ما ...6شمارهٔ ۷۱: هم آغوش است، سیل خانه زادی منزل ما ...7شمارهٔ ۷۲: تیغ نگه افتاده گران قاتل ما را 8شمارهٔ ۷۳: این است که دل برده و خون کرده بسی ...9شمارهٔ ۷۴: کاش بیرون فتد از سینه دل زار مرا 10شمارهٔ ۷۵: ای که در کشتن عشاق درنگ است تو را 11شمارهٔ ۷۶: افروخت بخت تیره، ز اشک مدام ما 12شمارهٔ ۷۷: بهار آمد که می در جام میخوران شود ...13شمارهٔ ۷۸: به بازاری که دلق میگساران می شود پ ...14شمارهٔ ۷۹: داغ است و سینه در عشق، صبح و ستاره ...15شمارهٔ ۸۰: گذرد گرم ز دل، آه سحرگاهی ما 16شمارهٔ ۸۱: به این شوخی اگر ریزد، سخن مستانه ز ...17شمارهٔ ۸۲: زهی ز خط تو خرّم، بهار مشربها 18شمارهٔ ۸۳: ای از تو داغ بر جگر لاله زارها 19شمارهٔ ۸۴: این است، سرود من و بلبل به چمنها 20شمارهٔ ۸۵: ای امّت نگاه تو، جادو خیالها 21شمارهٔ ۸۶: آشفته چو من نبود، سنبل به گلستانها 22شمارهٔ ۸۷: چو تر هرگز نگردید، از می وصل تو دا ...23شمارهٔ ۸۸: چه شد مهر جهان آرای من، آن گرم جوش ...24شمارهٔ ۸۹: نباشد دل چرا از لطف یار، امّیدوار ...25شمارهٔ ۹۰: شد قسمت خال تو،که مشک ختن ماست 26شمارهٔ ۹۱: شراب تشنه بسی موج زد، ایاغ کجاست 27شمارهٔ ۹۲: فصل بهار عشق و تماشای اشک ماست 28شمارهٔ ۹۳: دعوی گر جاهل، به بغل دشمن خود داشت 29شمارهٔ ۹۴: روزی که غمزه اش به من خسته جنگ داش ...30شمارهٔ ۹۵: با چشم سیر، نعمت دنیا چه حاجت است 31شمارهٔ ۹۶: مستی چشم یار، ز پیمانه خود است 32شمارهٔ ۹۷: خار رهت، به روضهٔ رضوان برابر است 33شمارهٔ ۹۸: تا بود داغها، دل آزرده حال داشت 34شمارهٔ ۹۹: کاو کاو مژه ی من به جگر خون نگذاشت 35شمارهٔ ۱۰۰: تاراج صبر، دور نگاهش رواج داشت 36شمارهٔ ۱۰۱: دامن فشاند و شمع مزارم به باد داش ...37شمارهٔ ۱۰۲: در پرده دل، جلوه گری بار دگر داشت 38شمارهٔ ۱۰۳: بیگانگی، به مشرب ما آشناتر است 39شمارهٔ ۱۰۴: غافل که سینه، آتش آهن گداز داشت 40شمارهٔ ۱۰۵: آن روز، شب تیرهٔ ما هم سحری داشت 41شمارهٔ ۱۰۶: ایّام غمم، مرا بهار است 42شمارهٔ ۱۰۷: به گلشنی که رخش، گوشهٔ نقاب شکست 43شمارهٔ ۱۰۸: نشئهٔ فیض، در آب و گِل درویشان اس ...44شمارهٔ ۱۰۹: همدم سنجیده گفتاران، لب پیمانه اس ...45شمارهٔ ۱۱۰: هر سو که بود میل تو، جای تو همان ...46شمارهٔ ۱۱۱: دیوانه، عاقلانه به هامون گریخته س ...47شمارهٔ ۱۱۲: بر لبم حرف دهان تنگ یار افتاده اس ...48شمارهٔ ۱۱۳: روشن از حیرت دل شد که دلارایی هست 49شمارهٔ ۱۱۴: بال و پر گر به اسیری نبود پروا نی ...50شمارهٔ ۱۱۵: طوفان فتنه است و کسی دستگیر نیست 51شمارهٔ ۱۱۶: چون شمع، بی سبب نفسم جانگداز نیست 52شمارهٔ ۱۱۷: زاهد خمیده است چو چنگ و ملول نیست 53شمارهٔ ۱۱۸: مستمع گر نکند فهم، غم اینم نیست 54شمارهٔ ۱۱۹: مدتی شد که در این بزم سخن سازی نی ...55شمارهٔ ۱۲۰: پی برده هر که، وادیِ دل جلوه گاه ...56شمارهٔ ۱۲۱: نتوانست به موی کمر یار آویخت 57شمارهٔ ۱۲۲: بی باده سیه مست، شب از یاسمن کیست 58شمارهٔ ۱۲۳: این داغ دلفروز ندانم چراغ کیست 59شمارهٔ ۱۲۴: دو نان، به دل زنند سنان از زبان ب ...60شمارهٔ ۱۲۵: دل از یادش، در آغوش من شیدا نمی گ ...61شمارهٔ ۱۲۶: ز بی برگی، ره الفت دلم بر دوستان ...62شمارهٔ ۱۲۷: کجا دلبستگی عاشق به حسن بی وفا دا ...63شمارهٔ ۱۲۸: عشق در سینهٔ من، لاله ستان ها دار ...64شمارهٔ ۱۲۹: سامان پریشان دلی اندوخته دارم 65شمارهٔ ۱۳۰: آتشکده ای در جگر سوخته دارم 66شمارهٔ ۱۳۱: ز بی مهریّ او، داغم چراغ مرده ای ...67شمارهٔ ۱۳۲: شوریده سرم، طرهٔ پیچان تو دارد 68شمارهٔ ۱۳۳: شکرخند دلم خواهش ز لعل می کشی دار ...69شمارهٔ ۱۳۴: گزند کوکب از کژدم فزون جان را زیا ...70شمارهٔ ۱۳۵: دگر خونابه دل، دیده را آلودنی دار ...71شمارهٔ ۱۳۶: تپش سینهٔ ما، بانگ درایی دارد 72شمارهٔ ۱۳۷: عمر گذران، فکر مه و سال ندارد 73شمارهٔ ۱۳۸: با داغ محبت، دل دیوانه نسازد 74شمارهٔ ۱۳۹: شراب خون من، آن مست را مخمور می س ...75شمارهٔ ۱۴۰: مریض زهد را آن روی آتشناک می سازد 76شمارهٔ ۱۴۱: ز افسانه کی به شب، مژهٔ ما به هم ...77شمارهٔ ۱۴۲: هرکس که نظر باز به آن زلف دوتا شد 78شمارهٔ ۱۴۳: سخن چون می سرایم، کلک شکربار می س ...79شمارهٔ ۱۴۴: رنگت به خون لاله، قدح در خمار زد 80شمارهٔ ۱۴۵: شراب لعلی آن نوش لب، به ما چه رسد 81شمارهٔ ۱۴۶: بلاکش عاشقی کو با غم جانانه می سا ...82شمارهٔ ۱۴۷: نقاب آنجا که از رخسارهٔ جانانه بر ...83شمارهٔ ۱۴۸: قاصد سخنی از لب یارم نرسانید 84شمارهٔ ۱۴۹: آن قدر کرد تپیدن که به آرام رساند 85شمارهٔ ۱۵۰: آتشی گرمتر از آتش محرومی نیست 86شمارهٔ ۱۵۱: به دنیا قدر ارباب مذلت بیش می باش ...87شمارهٔ ۱۵۲: در طمع، کام دل بی بصران می باشد 88شمارهٔ ۱۵۳: تذرو دل، اسیر سرو آزاد تو می باشد 89شمارهٔ ۱۵۴: خون من تیغ تو آندم که به خاک افشا ...90شمارهٔ ۱۵۵: چر با سردی دی بلبلان را کینه می ب ...91شمارهٔ ۱۵۶: دلم در زلف او، از سینه نالان بیشت ...92شمارهٔ ۱۵۷: نقش مراد دنیا، نقش بر آب باشد 93شمارهٔ ۱۵۸: سخنم چو هست، در دل نمک سراب باشد 94شمارهٔ ۱۵۹: پریشان سنبلش، دیباچهٔ احوال من با ...95شمارهٔ ۱۶۰: خیالت مونس جان اسیران در بدن باشد 96شمارهٔ ۱۶۱: با دل غم آن رشک پری، ساخته باشد 97شمارهٔ ۱۶۲: خوشا چشمی که محو لذّت نظّاره ای ب ...98شمارهٔ ۱۶۳: ز غیرت، آب گوهر نخل عزّت را به جو ...99شمارهٔ ۱۶۴: آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد 100آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد عاشقم به کا ...101شمارهٔ ۱۶۶: به رنگین جلوه ای در خون کشیدی، گو ...102شمارهٔ ۱۶۷: نخل مرا شکوفهٔ صبح امید شد 103شمارهٔ ۱۶۸: ساقی مباد عیدی ما کوتهی شود 104شمارهٔ ۱۶۹: پایان ناز او چو به بیگانگی کشید 105شمارهٔ ۱۷۰: کی نشئهٔ صهبا، دل غمناک گشاید 106شمارهٔ ۱۷۱: آزاده، از حیات خود آزار می کشد 107شمارهٔ ۱۷۲: جز آتش بهار هوا را که بشکند 108شمارهٔ ۱۷۳: آن کیست تا ز کار کسی عقده واکند 109شمارهٔ ۱۷۴: چهره نما که در چمن، شور هزار گل ک ...110شمارهٔ ۱۷۵: اگر یادم، چمن پرورد آغوشش نخواهد ...111شمارهٔ ۱۷۶: به دنیا سر فرو ناوردنم بالین راحت ...112شمارهٔ ۱۷۷: نگاه خشم، چشم شوخ او را زیب دیگر ...113شمارهٔ ۱۷۸: تا زلف تو بر دوش و برم سایه فکن ش ...114شمارهٔ ۱۷۹: همّت آن است که در پیش کرم، دون نش ...115شمارهٔ ۱۸۰: تقلید من فزونی یاران نمی شود 116شمارهٔ ۱۸۱: مباد، نفس ز قید خرد گشاده شود 117شمارهٔ ۱۸۲: هما که بال و پر خویش سایبان تو دا ...118شمارهٔ ۱۸۳: کی ترک مکر و حیله به احباب می کند 119شمارهٔ ۱۸۴: آن مشکبو غزال ز چشمم گذار کرد 120شمارهٔ ۱۸۵: صحرانورد وحشتم، آن خط و خال کرد 121شمارهٔ ۱۸۶: این عشق تازه دیده به اشکم دچار کر ...122شمارهٔ ۱۸۷: پریشانی ز احسان، بحر بی پایان نمی ...123شمارهٔ ۱۸۸: کسی درد سخن، تا دل نگردد خون چه م ...124شمارهٔ ۱۸۹: چون نقش آن خط و خال، لوح خیال گیر ...125شمارهٔ ۱۹۰: دل از وحشت سرای عالم غدّار می گیر ...126شمارهٔ ۱۹۱: از روی لاله رنگ تو خون جوش می زند 127شمارهٔ ۱۹۲: این باخته نقشان که درین خانهٔ تنگ ...128شمارهٔ ۱۹۳: یکایک از نظرم نور پیکران رفتند 129شمارهٔ ۱۹۴: گر چه در بزم جهان، گردن میناست بل ...130شمارهٔ ۱۹۵: شور مستی از دل دیوانهٔ ما شد بلند 131شمارهٔ ۱۹۶: تا حرفی از آن لعل می آلود برآمد 132شمارهٔ ۱۹۷: از نالهٔ من خامه خوش آهنگ برآمد 133شمارهٔ ۱۹۸: سختی به ضعیفان جهان بی سبب آید 134شمارهٔ ۱۹۹: صفای عارضش، رنگ از رخ مهتاب بزدای ...135شمارهٔ ۲۰۰: مکن کاری که حرفی از زبان من برون ...136شمارهٔ ۲۰۱: به دل گفتم که خواهد غمزهٔ نامهربا ...137شمارهٔ ۲۰۲: ز هر چاکی که دارد سینه من، بوی خو ...138شمارهٔ ۲۰۳: گیاه خرّمی از تربت پاکم نمی روید 139شمارهٔ ۲۰۴: درنگ ازکاروان ما سبکباران نمی آید 140شمارهٔ ۲۰۵: مداوای جنون از دیده بی خواب می آی ...141شمارهٔ ۲۰۶: وجود کاملان بر ناقصان دشوار می آی ...142شمارهٔ ۲۰۷: ز معراج خریّت، خواجه سنگین بار می ...143شمارهٔ ۲۰۸: ز هجران کار دلتنگی به سامان دیر م ...144شمارهٔ ۲۰۹: در آن محفل که شمع من، تجلی ساز می ...145شمارهٔ ۲۱۰: با سفلگان شراکت روزی، زیان بود 146شمارهٔ ۲۱۱: دمهای زنده را، از اجل کی زیان بود 147شمارهٔ ۲۱۲: امشب که از نظر مه من درگذاره بود 148شمارهٔ ۲۱۳: مرنج از طعنهٔ خصم و مکن عرض کمال ...149شمارهٔ ۲۱۴: در بهاری که مرا بال و پرافشانی بو ...150شمارهٔ ۲۱۵: خجل چون بید مجنون گشتم از نشو و ن ...151شمارهٔ ۲۱۶: تشنه کامان حسد خون مرا نوشیدند 152شمارهٔ ۲۱۷: گهر چون سفته گردد، همچو اشک از دی ...153شمارهٔ ۲۱۸: شود چون جوهر آیینه پیدا، تار می ا ...154شمارهٔ ۲۱۹: عزلت طلب از پایهٔ اقبال نیفتد 155شمارهٔ ۲۲۰: ز شیرین کاری من، بیستون آباد می گ ...156شمارهٔ ۲۲۱: نمی دانم چه سودا در سر مخمور می گ ...157شمارهٔ ۲۲۲: دل از قفس سینه، دم سرد برآورد 158شمارهٔ ۲۲۳: زلف سیهش، آتش بیداد برآورد 159شمارهٔ ۲۲۴: ترسم که بر لبی، سخن آن میان رود 160شمارهٔ ۲۲۵: دلم، شب بر خس و خاشاک کویش تا سحر ...161شمارهٔ ۲۲۶: تن سختی کشم چون در خروش آید، روان ...162شمارهٔ ۲۲۷: ساغر ای عشق به اندازهٔ مخمور بیار 163شمارهٔ ۲۲۸: تیغ ستمت از می پرزور گران تر 164شمارهٔ ۲۲۹: سیمین عذار اوست، ز خط خوش عیارتر 165شمارهٔ ۲۳۰: چمن، به سایه نشینان خرمی بگذار 166شمارهٔ ۲۳۱: کنون ز تربتم ای شوخ، سرگران مگذر 167شمارهٔ ۲۳۲: می آید از کوی مغان طرز طربناکش نگ ...168شمارهٔ ۲۳۳: با آنکه نیست از تو بتی دلنوازتر 169شمارهٔ ۲۳۴: گرفتار تو را در دور خط، شد کام جا ...170شمارهٔ ۲۳۵: ای زلف، پریشان شدگانیم، خبر گیر 171شمارهٔ ۲۳۶: ز خط شده ست عذارش بنفشه زار امروز 172شمارهٔ ۲۳۷: یک ره درآ به دیده و مستی بهانه سا ...173شمارهٔ ۲۳۸: دل طلب کرد، از آن غمزه، عتابی که ...174شمارهٔ ۲۳۹: خون گر نخورد زان لب میگون، چه کند ...175شمارهٔ ۲۴۰: بسته پای چو من بی پر و بالی که مپ ...176شمارهٔ ۲۴۱: از چرخ تنک حوصله، پروا چه کند کس 177شمارهٔ ۲۴۲: غنچه دیدی و دل تنگ ندیدی، افسوس 178شمارهٔ ۲۴۳: نمی کشد، دل ما را به دام و دانهٔ ...179شمارهٔ ۲۴۴: نمی بینم به مسجد رونق، از دلمرده ...180شمارهٔ ۲۴۵: برده شوریدگیم از خود و صهبا در پی ...181شمارهٔ ۲۴۶: لقمه ای را ممسک از آزادگان دارد د ...182شمارهٔ ۲۴۷: سرفرازی طلب از همّت مردانهٔ عشق 183شمارهٔ ۲۴۸: ای آنکه زدی بر قدح، امروز مرا سنگ 184شمارهٔ ۲۴۹: فرش داغ، ار نشود بستر بیماری دل 185شمارهٔ ۲۵۰: در بتکده نامحرم و در کعبه غریبم 186شمارهٔ ۲۵۱: به عشق روی تو، چون لاله داغ می طل ...187شمارهٔ ۲۵۲: ز پی بیگانه خویی را، به امّید وفا ...188شمارهٔ ۲۵۳: در کشور ایجاد، ندانم چه گلستم 189شمارهٔ ۲۵۴: من نازک دل از زخم زبان بسیار می ر ...190شمارهٔ ۲۵۵: غبار گشتم و سرگشته وار می گردم 191شمارهٔ ۲۵۶: به راه آن وفا دشمن، سر و جان شاد ...192شمارهٔ ۲۵۷: نشود گشاده چون نی، گرهی ز کار درد ...193شمارهٔ ۲۵۸: حاصلی که خرمن شد، نذر خوشه چین دا ...194شمارهٔ ۲۵۹: صبوحی می کند تکلیف، کز می کام برد ...195شمارهٔ ۲۶۰: شمع سان، دیده پرآتش مژه پرنم دارم 196شمارهٔ ۲۶۱: خموشم چون قلم امّا، نوا در آستین ...197شمارهٔ ۲۶۲: زد نقش سخن سکهٔ جاوید به نامم 198شمارهٔ ۲۶۳: قناعت چون گهر، با ساغر و مینای خو ...199شمارهٔ ۲۶۴: دمد از چاکهای سینه شیون، تا نفس د ...200شمارهٔ ۲۶۵: نه یاد مصر و نه پروای کاروان دارم 201شمارهٔ ۲۶۶: ز شمع خامه، هر جا در میان افسانه ...202شمارهٔ ۲۶۷: جز وصل علاج دل بیچاره ندارم 203شمارهٔ ۲۶۸: به هرگلشن که شور از شیون مستانه ا ...204شمارهٔ ۲۶۹: از دل، به فرات مژه راهی ست چه ساز ...205شمارهٔ ۲۷۰: به صد شوریدگی، از بزم آن بی باک ب ...206شمارهٔ ۲۷۱: زبان و سود، شد در عشق بی پروا فرا ...207شمارهٔ ۲۷۲: از ضعف مشکل آید، چون می برد ز خوی ...208شمارهٔ ۲۷۳: ز ابر دیده در هر گل، زمین کشته ای ...209شمارهٔ ۲۷۴: با ماست، لطف چشم تغافل پناه،کم 210شمارهٔ ۲۷۵: شکایت نیست، مطلب ناله آهنگ است می ...211شمارهٔ ۲۷۶: بیهوده نگشتم به سراپای دو عالم 212شمارهٔ ۲۷۷: ز رنگش، اشک گلگون بادهٔ نابی ست د ...213شمارهٔ ۲۷۸: دل و جان نژند را مانم 214شمارهٔ ۲۷۹: نکرد عشق تو، مطلب روای خویشتنم 215شمارهٔ ۲۸۰: خزان چه می برد از نوبهار رنگینم 216شمارهٔ ۲۸۱: آسان به جلوه های تو، از جا نمی رو ...217شمارهٔ ۲۸۲: چو سایه در قدم سرو خوش خرام توام 218شمارهٔ ۲۸۳: سیاهی را، به اشک از دیدهٔ خود کام ...219شمارهٔ ۲۸۴: رنگین شد از رخت، چو رگ گل، نظاره ...220شمارهٔ ۲۸۵: ز دل برخاست شوری، دیدهٔ داغ درون ...221شمارهٔ ۲۸۶: زانوی بی کسی هاست، بالین خستهٔ من 222شمارهٔ ۲۸۷: نماید بی سبب حاصل، مسبب مدعای من 223شمارهٔ ۲۸۸: نهانی کرده ای یغما، دل من 224شمارهٔ ۲۸۹: باده بیار و هوش را، از سر ما روان ...225شمارهٔ ۲۹۰: لخت دل با سینه از اشک مدام آمد بر ...226شمارهٔ ۲۹۱: صید از حرم کشد، خم جعد بلند تو 227شمارهٔ ۲۹۲: ز تکبیر فنا، حاضر نشد وقت نماز تو 228شمارهٔ ۲۹۳: دارم دلی دو نیم، ز تیغ زبان تو 229شمارهٔ ۲۹۴: صفای وقت، ز دل های بی غبار بجو 230شمارهٔ ۲۹۵: عریان ز صافی طینتی، از پردهٔ نیرن ...231شمارهٔ ۲۹۶: ای تهیدست، به امّید و امل غره مشو 232شمارهٔ ۲۹۷: به دنبال خرام آن پری رو 233شمارهٔ ۲۹۸: افسرده ایم، جام می خوشگوار کو 234شمارهٔ ۲۹۹: سوخته جان دلم یکی، سنبل مشک فام، ...235شمارهٔ ۳۰۰: به عاشقی، شده ام شهرهٔ جهان از تو 236شمارهٔ ۳۰۱: چون لب نایی و نی، پرده سرایان من ...237شمارهٔ ۳۰۲: طرف نقاب اگر کشی، از رخ نازنین فر ...238شمارهٔ ۳۰۳: مستی فزوده است تو را، در بر آینه 239شمارهٔ ۳۰۴: دل از وفا به خاطر جانان گران شده 240شمارهٔ ۳۰۵: ای خدا، یار مرا میل خریدارش ده 241شمارهٔ ۳۰۶: ای دل به زیر خاک تپیدن چه فایده 242شمارهٔ ۳۰۷: دردت به دوای دل بی تاب رسیده 243شمارهٔ ۳۰۸: تا شانه خشک دستم، بی زلف یار ماند ...244شمارهٔ ۳۰۹: مکن ای بلبل آزرده دل، از خار گله 245شمارهٔ ۳۱۰: صبح است و عزم کوی خرابات کردهای 246شمارهٔ ۳۱۱: به خاموشی سپندم گفت، در بزم پریزا ...247شمارهٔ ۳۱۲: به بالینم نشستی، قد به ناز افراشت ...248شمارهٔ ۳۱۳: من بلبلم و گلبن من یار منستی 249شمارهٔ ۳۱۴: سخنها از وفا می گفتی و جور و جفا ...250شمارهٔ ۳۱۵: غم دل با تو زان گوبم،که دانم شاد ...251شمارهٔ ۳۱۶: دلم را، کرده یک پیمانه خون، لعل م ...252شمارهٔ ۳۱۷: گذشت آن دور کز ساغر، کند یاری مرا ...253شمارهٔ ۳۱۸: شد صید دلم بستهٔ فتراک سواری 254شمارهٔ ۳۱۹: مطرب سرود شوق به مستان چه می بری 255شمارهٔ ۳۲۰: خزان رنگ زردم را، میِ نابی نشد رو ...256شمارهٔ ۳۲۱: خوش آن ساعت که از فیض سحر شاداب ب ...257شمارهٔ ۳۲۲: ای خطِّ لب یار، نمایان شده باشی 258شمارهٔ ۳۲۳: ز مستی، خون دل را، باده می انگاشت ...259شمارهٔ ۳۲۴: نوای پرده سوزم، از کجا پیدا کند گ ...260شمارهٔ ۳۲۵: ببین که هست لبم، بلبل بهار خطی 261شمارهٔ ۳۲۶: سحاب خشک، دیگر از کجا پیدا کند اش ...262شمارهٔ ۳۲۷: نشد از گریهٔ مستانه ساقی، دل کنم ...263شمارهٔ ۳۲۸: دارم گل زخمی به جگر تازه و تر، ها ...264شمارهٔ ۳۲۹: ای که بر دیدهٔ اغیار خرامی داری 265شمارهٔ ۳۳۰: ای برق حسن، شعله به باغ که می زنی 266شمارهٔ ۳۳۱: گره، ز ابروی مسکین نواز وا نکنی 267شمارهٔ ۳۳۲: بی داغ عشق، بر در دل ها چه می روی 268شمارهٔ ۳۳۳: ناصح، سخن چه بیهُده از پند می کنی 269شمارهٔ ۳۳۴: ای دل، ترحمی به گناهی نمی کنی 270شمارهٔ ۳۳۵: می رود صید دلم، سخت کمانی در پی 271شمارهٔ ۳۳۶: بستم چو دل به مهر تو، نامهربان شد ...272شمارهٔ ۳۳۷: تا کی از عشوه، فریب دل ناکام دهی 273شمارهٔ ۳۳۸: نی می دهد از اصل مقامات صدایی 274شمارهٔ ۳۳۹: بنواخت نی را، لبهای نایی 275شمارهٔ ۳۴۰: شکیبایی بود کار دلم، با گرمی خویی 276شمارهٔ ۳۴۱: ای ناله، چند در غم دل دردسر دهی 277شمارهٔ ۳۴۲: تلاش فکر ما را از سخن لافان چه می ...278شمارهٔ ۳۴۳: نماند از گرد غم، در سینه ام جای ش ...279شمارهٔ ۳۴۴: اگر نه در جهان سرچشمه ی حیوان بود ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ