به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حزین لاهیجی

حزین لاهیجیغزلیات ناتمامشمارهٔ ۸۲: زهی ز خط تو خرّم، بهار مشربها

2750عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

زهی ز خط تو خرّم، بهار مشربها

حلال بر همه کس خون توبه، زان لبها

چه جادوی ست ندانم؟ که می کند با دل

به یک کرشمه نگاه تو، طیٓ مطلبها

هوای ابر غنیمت بود، که می ترسم

نمک به باده کند، چشم شور کوکبها

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۸۱: به این شوخی اگر ریزد، سخن مستانه ز ...2شمارهٔ ۸۲: زهی ز خط تو خرّم، بهار مشربها 3شمارهٔ ۸۳: ای از تو داغ بر جگر لاله زارها 4شمارهٔ ۸۴: این است، سرود من و بلبل به چمنها 5شمارهٔ ۸۵: ای امّت نگاه تو، جادو خیالها 6شمارهٔ ۸۶: آشفته چو من نبود، سنبل به گلستانها 7شمارهٔ ۸۷: چو تر هرگز نگردید، از می وصل تو دا ...8شمارهٔ ۸۸: چه شد مهر جهان آرای من، آن گرم جوش ...9شمارهٔ ۸۹: نباشد دل چرا از لطف یار، امّیدوار ...10شمارهٔ ۹۰: شد قسمت خال تو،که مشک ختن ماست 11شمارهٔ ۹۱: شراب تشنه بسی موج زد، ایاغ کجاست 12شمارهٔ ۹۲: فصل بهار عشق و تماشای اشک ماست 13شمارهٔ ۹۳: دعوی گر جاهل، به بغل دشمن خود داشت 14شمارهٔ ۹۴: روزی که غمزه اش به من خسته جنگ داش ...15شمارهٔ ۹۵: با چشم سیر، نعمت دنیا چه حاجت است 16شمارهٔ ۹۶: مستی چشم یار، ز پیمانه خود است 17شمارهٔ ۹۷: خار رهت، به روضهٔ رضوان برابر است 18شمارهٔ ۹۸: تا بود داغها، دل آزرده حال داشت 19شمارهٔ ۹۹: کاو کاو مژه ی من به جگر خون نگذاشت 20شمارهٔ ۱۰۰: تاراج صبر، دور نگاهش رواج داشت 21شمارهٔ ۱۰۱: دامن فشاند و شمع مزارم به باد داش ...22شمارهٔ ۱۰۲: در پرده دل، جلوه گری بار دگر داشت 23شمارهٔ ۱۰۳: بیگانگی، به مشرب ما آشناتر است 24شمارهٔ ۱۰۴: غافل که سینه، آتش آهن گداز داشت 25شمارهٔ ۱۰۵: آن روز، شب تیرهٔ ما هم سحری داشت 26شمارهٔ ۱۰۶: ایّام غمم، مرا بهار است 27شمارهٔ ۱۰۷: به گلشنی که رخش، گوشهٔ نقاب شکست 28شمارهٔ ۱۰۸: نشئهٔ فیض، در آب و گِل درویشان اس ...29شمارهٔ ۱۰۹: همدم سنجیده گفتاران، لب پیمانه اس ...30شمارهٔ ۱۱۰: هر سو که بود میل تو، جای تو همان ...31شمارهٔ ۱۱۱: دیوانه، عاقلانه به هامون گریخته س ...32شمارهٔ ۱۱۲: بر لبم حرف دهان تنگ یار افتاده اس ...33شمارهٔ ۱۱۳: روشن از حیرت دل شد که دلارایی هست 34شمارهٔ ۱۱۴: بال و پر گر به اسیری نبود پروا نی ...35شمارهٔ ۱۱۵: طوفان فتنه است و کسی دستگیر نیست 36شمارهٔ ۱۱۶: چون شمع، بی سبب نفسم جانگداز نیست 37شمارهٔ ۱۱۷: زاهد خمیده است چو چنگ و ملول نیست 38شمارهٔ ۱۱۸: مستمع گر نکند فهم، غم اینم نیست 39شمارهٔ ۱۱۹: مدتی شد که در این بزم سخن سازی نی ...40شمارهٔ ۱۲۰: پی برده هر که، وادیِ دل جلوه گاه ...41شمارهٔ ۱۲۱: نتوانست به موی کمر یار آویخت 42شمارهٔ ۱۲۲: بی باده سیه مست، شب از یاسمن کیست 43شمارهٔ ۱۲۳: این داغ دلفروز ندانم چراغ کیست 44شمارهٔ ۱۲۴: دو نان، به دل زنند سنان از زبان ب ...45شمارهٔ ۱۲۵: دل از یادش، در آغوش من شیدا نمی گ ...46شمارهٔ ۱۲۶: ز بی برگی، ره الفت دلم بر دوستان ...47شمارهٔ ۱۲۷: کجا دلبستگی عاشق به حسن بی وفا دا ...48شمارهٔ ۱۲۸: عشق در سینهٔ من، لاله ستان ها دار ...49شمارهٔ ۱۲۹: سامان پریشان دلی اندوخته دارم 50شمارهٔ ۱۳۰: آتشکده ای در جگر سوخته دارم 51شمارهٔ ۱۳۱: ز بی مهریّ او، داغم چراغ مرده ای ...52شمارهٔ ۱۳۲: شوریده سرم، طرهٔ پیچان تو دارد 53شمارهٔ ۱۳۳: شکرخند دلم خواهش ز لعل می کشی دار ...54شمارهٔ ۱۳۴: گزند کوکب از کژدم فزون جان را زیا ...55شمارهٔ ۱۳۵: دگر خونابه دل، دیده را آلودنی دار ...56شمارهٔ ۱۳۶: تپش سینهٔ ما، بانگ درایی دارد 57شمارهٔ ۱۳۷: عمر گذران، فکر مه و سال ندارد 58شمارهٔ ۱۳۸: با داغ محبت، دل دیوانه نسازد 59شمارهٔ ۱۳۹: شراب خون من، آن مست را مخمور می س ...60شمارهٔ ۱۴۰: مریض زهد را آن روی آتشناک می سازد 61شمارهٔ ۱۴۱: ز افسانه کی به شب، مژهٔ ما به هم ...62شمارهٔ ۱۴۲: هرکس که نظر باز به آن زلف دوتا شد 63شمارهٔ ۱۴۳: سخن چون می سرایم، کلک شکربار می س ...64شمارهٔ ۱۴۴: رنگت به خون لاله، قدح در خمار زد 65شمارهٔ ۱۴۵: شراب لعلی آن نوش لب، به ما چه رسد 66شمارهٔ ۱۴۶: بلاکش عاشقی کو با غم جانانه می سا ...67شمارهٔ ۱۴۷: نقاب آنجا که از رخسارهٔ جانانه بر ...68شمارهٔ ۱۴۸: قاصد سخنی از لب یارم نرسانید 69شمارهٔ ۱۴۹: آن قدر کرد تپیدن که به آرام رساند 70شمارهٔ ۱۵۰: آتشی گرمتر از آتش محرومی نیست 71شمارهٔ ۱۵۱: به دنیا قدر ارباب مذلت بیش می باش ...72شمارهٔ ۱۵۲: در طمع، کام دل بی بصران می باشد 73شمارهٔ ۱۵۳: تذرو دل، اسیر سرو آزاد تو می باشد 74شمارهٔ ۱۵۴: خون من تیغ تو آندم که به خاک افشا ...75شمارهٔ ۱۵۵: چر با سردی دی بلبلان را کینه می ب ...76شمارهٔ ۱۵۶: دلم در زلف او، از سینه نالان بیشت ...77شمارهٔ ۱۵۷: نقش مراد دنیا، نقش بر آب باشد 78شمارهٔ ۱۵۸: سخنم چو هست، در دل نمک سراب باشد 79شمارهٔ ۱۵۹: پریشان سنبلش، دیباچهٔ احوال من با ...80شمارهٔ ۱۶۰: خیالت مونس جان اسیران در بدن باشد 81شمارهٔ ۱۶۱: با دل غم آن رشک پری، ساخته باشد 82شمارهٔ ۱۶۲: خوشا چشمی که محو لذّت نظّاره ای ب ...83شمارهٔ ۱۶۳: ز غیرت، آب گوهر نخل عزّت را به جو ...84شمارهٔ ۱۶۴: آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد 85آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد عاشقم به کا ...86شمارهٔ ۱۶۶: به رنگین جلوه ای در خون کشیدی، گو ...87شمارهٔ ۱۶۷: نخل مرا شکوفهٔ صبح امید شد 88شمارهٔ ۱۶۸: ساقی مباد عیدی ما کوتهی شود 89شمارهٔ ۱۶۹: پایان ناز او چو به بیگانگی کشید 90شمارهٔ ۱۷۰: کی نشئهٔ صهبا، دل غمناک گشاید 91شمارهٔ ۱۷۱: آزاده، از حیات خود آزار می کشد 92شمارهٔ ۱۷۲: جز آتش بهار هوا را که بشکند 93شمارهٔ ۱۷۳: آن کیست تا ز کار کسی عقده واکند 94شمارهٔ ۱۷۴: چهره نما که در چمن، شور هزار گل ک ...95شمارهٔ ۱۷۵: اگر یادم، چمن پرورد آغوشش نخواهد ...96شمارهٔ ۱۷۶: به دنیا سر فرو ناوردنم بالین راحت ...97شمارهٔ ۱۷۷: نگاه خشم، چشم شوخ او را زیب دیگر ...98شمارهٔ ۱۷۸: تا زلف تو بر دوش و برم سایه فکن ش ...99شمارهٔ ۱۷۹: همّت آن است که در پیش کرم، دون نش ...100شمارهٔ ۱۸۰: تقلید من فزونی یاران نمی شود 101شمارهٔ ۱۸۱: مباد، نفس ز قید خرد گشاده شود 102شمارهٔ ۱۸۲: هما که بال و پر خویش سایبان تو دا ...103شمارهٔ ۱۸۳: کی ترک مکر و حیله به احباب می کند 104شمارهٔ ۱۸۴: آن مشکبو غزال ز چشمم گذار کرد 105شمارهٔ ۱۸۵: صحرانورد وحشتم، آن خط و خال کرد 106شمارهٔ ۱۸۶: این عشق تازه دیده به اشکم دچار کر ...107شمارهٔ ۱۸۷: پریشانی ز احسان، بحر بی پایان نمی ...108شمارهٔ ۱۸۸: کسی درد سخن، تا دل نگردد خون چه م ...109شمارهٔ ۱۸۹: چون نقش آن خط و خال، لوح خیال گیر ...110شمارهٔ ۱۹۰: دل از وحشت سرای عالم غدّار می گیر ...111شمارهٔ ۱۹۱: از روی لاله رنگ تو خون جوش می زند 112شمارهٔ ۱۹۲: این باخته نقشان که درین خانهٔ تنگ ...113شمارهٔ ۱۹۳: یکایک از نظرم نور پیکران رفتند 114شمارهٔ ۱۹۴: گر چه در بزم جهان، گردن میناست بل ...115شمارهٔ ۱۹۵: شور مستی از دل دیوانهٔ ما شد بلند 116شمارهٔ ۱۹۶: تا حرفی از آن لعل می آلود برآمد 117شمارهٔ ۱۹۷: از نالهٔ من خامه خوش آهنگ برآمد 118شمارهٔ ۱۹۸: سختی به ضعیفان جهان بی سبب آید 119شمارهٔ ۱۹۹: صفای عارضش، رنگ از رخ مهتاب بزدای ...120شمارهٔ ۲۰۰: مکن کاری که حرفی از زبان من برون ...121شمارهٔ ۲۰۱: به دل گفتم که خواهد غمزهٔ نامهربا ...122شمارهٔ ۲۰۲: ز هر چاکی که دارد سینه من، بوی خو ...123شمارهٔ ۲۰۳: گیاه خرّمی از تربت پاکم نمی روید 124شمارهٔ ۲۰۴: درنگ ازکاروان ما سبکباران نمی آید 125شمارهٔ ۲۰۵: مداوای جنون از دیده بی خواب می آی ...126شمارهٔ ۲۰۶: وجود کاملان بر ناقصان دشوار می آی ...127شمارهٔ ۲۰۷: ز معراج خریّت، خواجه سنگین بار می ...128شمارهٔ ۲۰۸: ز هجران کار دلتنگی به سامان دیر م ...129شمارهٔ ۲۰۹: در آن محفل که شمع من، تجلی ساز می ...130شمارهٔ ۲۱۰: با سفلگان شراکت روزی، زیان بود 131شمارهٔ ۲۱۱: دمهای زنده را، از اجل کی زیان بود 132شمارهٔ ۲۱۲: امشب که از نظر مه من درگذاره بود 133شمارهٔ ۲۱۳: مرنج از طعنهٔ خصم و مکن عرض کمال ...134شمارهٔ ۲۱۴: در بهاری که مرا بال و پرافشانی بو ...135شمارهٔ ۲۱۵: خجل چون بید مجنون گشتم از نشو و ن ...136شمارهٔ ۲۱۶: تشنه کامان حسد خون مرا نوشیدند 137شمارهٔ ۲۱۷: گهر چون سفته گردد، همچو اشک از دی ...138شمارهٔ ۲۱۸: شود چون جوهر آیینه پیدا، تار می ا ...139شمارهٔ ۲۱۹: عزلت طلب از پایهٔ اقبال نیفتد 140شمارهٔ ۲۲۰: ز شیرین کاری من، بیستون آباد می گ ...141شمارهٔ ۲۲۱: نمی دانم چه سودا در سر مخمور می گ ...142شمارهٔ ۲۲۲: دل از قفس سینه، دم سرد برآورد 143شمارهٔ ۲۲۳: زلف سیهش، آتش بیداد برآورد 144شمارهٔ ۲۲۴: ترسم که بر لبی، سخن آن میان رود 145شمارهٔ ۲۲۵: دلم، شب بر خس و خاشاک کویش تا سحر ...146شمارهٔ ۲۲۶: تن سختی کشم چون در خروش آید، روان ...147شمارهٔ ۲۲۷: ساغر ای عشق به اندازهٔ مخمور بیار 148شمارهٔ ۲۲۸: تیغ ستمت از می پرزور گران تر 149شمارهٔ ۲۲۹: سیمین عذار اوست، ز خط خوش عیارتر 150شمارهٔ ۲۳۰: چمن، به سایه نشینان خرمی بگذار 151شمارهٔ ۲۳۱: کنون ز تربتم ای شوخ، سرگران مگذر 152شمارهٔ ۲۳۲: می آید از کوی مغان طرز طربناکش نگ ...153شمارهٔ ۲۳۳: با آنکه نیست از تو بتی دلنوازتر 154شمارهٔ ۲۳۴: گرفتار تو را در دور خط، شد کام جا ...155شمارهٔ ۲۳۵: ای زلف، پریشان شدگانیم، خبر گیر 156شمارهٔ ۲۳۶: ز خط شده ست عذارش بنفشه زار امروز 157شمارهٔ ۲۳۷: یک ره درآ به دیده و مستی بهانه سا ...158شمارهٔ ۲۳۸: دل طلب کرد، از آن غمزه، عتابی که ...159شمارهٔ ۲۳۹: خون گر نخورد زان لب میگون، چه کند ...160شمارهٔ ۲۴۰: بسته پای چو من بی پر و بالی که مپ ...161شمارهٔ ۲۴۱: از چرخ تنک حوصله، پروا چه کند کس 162شمارهٔ ۲۴۲: غنچه دیدی و دل تنگ ندیدی، افسوس 163شمارهٔ ۲۴۳: نمی کشد، دل ما را به دام و دانهٔ ...164شمارهٔ ۲۴۴: نمی بینم به مسجد رونق، از دلمرده ...165شمارهٔ ۲۴۵: برده شوریدگیم از خود و صهبا در پی ...166شمارهٔ ۲۴۶: لقمه ای را ممسک از آزادگان دارد د ...167شمارهٔ ۲۴۷: سرفرازی طلب از همّت مردانهٔ عشق 168شمارهٔ ۲۴۸: ای آنکه زدی بر قدح، امروز مرا سنگ 169شمارهٔ ۲۴۹: فرش داغ، ار نشود بستر بیماری دل 170شمارهٔ ۲۵۰: در بتکده نامحرم و در کعبه غریبم 171شمارهٔ ۲۵۱: به عشق روی تو، چون لاله داغ می طل ...172شمارهٔ ۲۵۲: ز پی بیگانه خویی را، به امّید وفا ...173شمارهٔ ۲۵۳: در کشور ایجاد، ندانم چه گلستم 174شمارهٔ ۲۵۴: من نازک دل از زخم زبان بسیار می ر ...175شمارهٔ ۲۵۵: غبار گشتم و سرگشته وار می گردم 176شمارهٔ ۲۵۶: به راه آن وفا دشمن، سر و جان شاد ...177شمارهٔ ۲۵۷: نشود گشاده چون نی، گرهی ز کار درد ...178شمارهٔ ۲۵۸: حاصلی که خرمن شد، نذر خوشه چین دا ...179شمارهٔ ۲۵۹: صبوحی می کند تکلیف، کز می کام برد ...180شمارهٔ ۲۶۰: شمع سان، دیده پرآتش مژه پرنم دارم 181شمارهٔ ۲۶۱: خموشم چون قلم امّا، نوا در آستین ...182شمارهٔ ۲۶۲: زد نقش سخن سکهٔ جاوید به نامم 183شمارهٔ ۲۶۳: قناعت چون گهر، با ساغر و مینای خو ...184شمارهٔ ۲۶۴: دمد از چاکهای سینه شیون، تا نفس د ...185شمارهٔ ۲۶۵: نه یاد مصر و نه پروای کاروان دارم 186شمارهٔ ۲۶۶: ز شمع خامه، هر جا در میان افسانه ...187شمارهٔ ۲۶۷: جز وصل علاج دل بیچاره ندارم 188شمارهٔ ۲۶۸: به هرگلشن که شور از شیون مستانه ا ...189شمارهٔ ۲۶۹: از دل، به فرات مژه راهی ست چه ساز ...190شمارهٔ ۲۷۰: به صد شوریدگی، از بزم آن بی باک ب ...191شمارهٔ ۲۷۱: زبان و سود، شد در عشق بی پروا فرا ...192شمارهٔ ۲۷۲: از ضعف مشکل آید، چون می برد ز خوی ...193شمارهٔ ۲۷۳: ز ابر دیده در هر گل، زمین کشته ای ...194شمارهٔ ۲۷۴: با ماست، لطف چشم تغافل پناه،کم 195شمارهٔ ۲۷۵: شکایت نیست، مطلب ناله آهنگ است می ...196شمارهٔ ۲۷۶: بیهوده نگشتم به سراپای دو عالم 197شمارهٔ ۲۷۷: ز رنگش، اشک گلگون بادهٔ نابی ست د ...198شمارهٔ ۲۷۸: دل و جان نژند را مانم 199شمارهٔ ۲۷۹: نکرد عشق تو، مطلب روای خویشتنم 200شمارهٔ ۲۸۰: خزان چه می برد از نوبهار رنگینم 201شمارهٔ ۲۸۱: آسان به جلوه های تو، از جا نمی رو ...202شمارهٔ ۲۸۲: چو سایه در قدم سرو خوش خرام توام 203شمارهٔ ۲۸۳: سیاهی را، به اشک از دیدهٔ خود کام ...204شمارهٔ ۲۸۴: رنگین شد از رخت، چو رگ گل، نظاره ...205شمارهٔ ۲۸۵: ز دل برخاست شوری، دیدهٔ داغ درون ...206شمارهٔ ۲۸۶: زانوی بی کسی هاست، بالین خستهٔ من 207شمارهٔ ۲۸۷: نماید بی سبب حاصل، مسبب مدعای من 208شمارهٔ ۲۸۸: نهانی کرده ای یغما، دل من 209شمارهٔ ۲۸۹: باده بیار و هوش را، از سر ما روان ...210شمارهٔ ۲۹۰: لخت دل با سینه از اشک مدام آمد بر ...211شمارهٔ ۲۹۱: صید از حرم کشد، خم جعد بلند تو 212شمارهٔ ۲۹۲: ز تکبیر فنا، حاضر نشد وقت نماز تو 213شمارهٔ ۲۹۳: دارم دلی دو نیم، ز تیغ زبان تو 214شمارهٔ ۲۹۴: صفای وقت، ز دل های بی غبار بجو 215شمارهٔ ۲۹۵: عریان ز صافی طینتی، از پردهٔ نیرن ...216شمارهٔ ۲۹۶: ای تهیدست، به امّید و امل غره مشو 217شمارهٔ ۲۹۷: به دنبال خرام آن پری رو 218شمارهٔ ۲۹۸: افسرده ایم، جام می خوشگوار کو 219شمارهٔ ۲۹۹: سوخته جان دلم یکی، سنبل مشک فام، ...220شمارهٔ ۳۰۰: به عاشقی، شده ام شهرهٔ جهان از تو 221شمارهٔ ۳۰۱: چون لب نایی و نی، پرده سرایان من ...222شمارهٔ ۳۰۲: طرف نقاب اگر کشی، از رخ نازنین فر ...223شمارهٔ ۳۰۳: مستی فزوده است تو را، در بر آینه 224شمارهٔ ۳۰۴: دل از وفا به خاطر جانان گران شده 225شمارهٔ ۳۰۵: ای خدا، یار مرا میل خریدارش ده 226شمارهٔ ۳۰۶: ای دل به زیر خاک تپیدن چه فایده 227شمارهٔ ۳۰۷: دردت به دوای دل بی تاب رسیده 228شمارهٔ ۳۰۸: تا شانه خشک دستم، بی زلف یار ماند ...229شمارهٔ ۳۰۹: مکن ای بلبل آزرده دل، از خار گله 230شمارهٔ ۳۱۰: صبح است و عزم کوی خرابات کردهای 231شمارهٔ ۳۱۱: به خاموشی سپندم گفت، در بزم پریزا ...232شمارهٔ ۳۱۲: به بالینم نشستی، قد به ناز افراشت ...233شمارهٔ ۳۱۳: من بلبلم و گلبن من یار منستی 234شمارهٔ ۳۱۴: سخنها از وفا می گفتی و جور و جفا ...235شمارهٔ ۳۱۵: غم دل با تو زان گوبم،که دانم شاد ...236شمارهٔ ۳۱۶: دلم را، کرده یک پیمانه خون، لعل م ...237شمارهٔ ۳۱۷: گذشت آن دور کز ساغر، کند یاری مرا ...238شمارهٔ ۳۱۸: شد صید دلم بستهٔ فتراک سواری 239شمارهٔ ۳۱۹: مطرب سرود شوق به مستان چه می بری 240شمارهٔ ۳۲۰: خزان رنگ زردم را، میِ نابی نشد رو ...241شمارهٔ ۳۲۱: خوش آن ساعت که از فیض سحر شاداب ب ...242شمارهٔ ۳۲۲: ای خطِّ لب یار، نمایان شده باشی 243شمارهٔ ۳۲۳: ز مستی، خون دل را، باده می انگاشت ...244شمارهٔ ۳۲۴: نوای پرده سوزم، از کجا پیدا کند گ ...245شمارهٔ ۳۲۵: ببین که هست لبم، بلبل بهار خطی 246شمارهٔ ۳۲۶: سحاب خشک، دیگر از کجا پیدا کند اش ...247شمارهٔ ۳۲۷: نشد از گریهٔ مستانه ساقی، دل کنم ...248شمارهٔ ۳۲۸: دارم گل زخمی به جگر تازه و تر، ها ...249شمارهٔ ۳۲۹: ای که بر دیدهٔ اغیار خرامی داری 250شمارهٔ ۳۳۰: ای برق حسن، شعله به باغ که می زنی 251شمارهٔ ۳۳۱: گره، ز ابروی مسکین نواز وا نکنی 252شمارهٔ ۳۳۲: بی داغ عشق، بر در دل ها چه می روی 253شمارهٔ ۳۳۳: ناصح، سخن چه بیهُده از پند می کنی 254شمارهٔ ۳۳۴: ای دل، ترحمی به گناهی نمی کنی 255شمارهٔ ۳۳۵: می رود صید دلم، سخت کمانی در پی 256شمارهٔ ۳۳۶: بستم چو دل به مهر تو، نامهربان شد ...257شمارهٔ ۳۳۷: تا کی از عشوه، فریب دل ناکام دهی 258شمارهٔ ۳۳۸: نی می دهد از اصل مقامات صدایی 259شمارهٔ ۳۳۹: بنواخت نی را، لبهای نایی 260شمارهٔ ۳۴۰: شکیبایی بود کار دلم، با گرمی خویی 261شمارهٔ ۳۴۱: ای ناله، چند در غم دل دردسر دهی 262شمارهٔ ۳۴۲: تلاش فکر ما را از سخن لافان چه می ...263شمارهٔ ۳۴۳: نماند از گرد غم، در سینه ام جای ش ...264شمارهٔ ۳۴۴: اگر نه در جهان سرچشمه ی حیوان بود ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ