به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حزین لاهیجی

حزین لاهیجیغزلیات ناتمامشمارهٔ ۴۹: نباشد ناقه ای جز شوق، مجنون الهی را

2170عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

نباشد ناقه ای جز شوق، مجنون الهی را

به دریا می رساند جذبه ی سیلاب، ماهی را

سر هرکس که از همّت، چو ادهم گردن افرازد

به نعلین گدایان می فروشد، تاج شاهی را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۸: حق تعلیم دارم، خوش قدانِ بوستانی ر ...2شمارهٔ ۴۹: نباشد ناقه ای جز شوق، مجنون الهی ر ...3شمارهٔ ۵۰: بلای جان، زبان تلخ باشد، اهل دعوی ...4شمارهٔ ۵۱: خوش آن ساعت که، بر بالین خرامی، خا ...5شمارهٔ ۵۲: ز دورم دید، اجازت داد عزم جان فشان ...6شمارهٔ ۵۳: نبود آرامشی، شیب و شباب زندگانی را 7شمارهٔ ۵۴: از سر من چرا کشد، سرو قد تو پای را 8شمارهٔ ۵۵: ز دوری خاطرم تنگ است و نتوانم رسید ...9شمارهٔ ۵۶: غم دل از می و مطرب مرا فزود اینجا 10شمارهٔ ۵۷: سخنور چون شدی، خاموش بنشین چون نگی ...11شمارهٔ ۵۸: ترانه کرد صریر نیم، دراز اینجا 12شمارهٔ ۵۹: نخواهد برد جان از رشک ما خصم عنود ...13شمارهٔ ۶۰: هرزه دراست در رهش، سینه چاک چاک ما 14شمارهٔ ۶۱: که خواهد کرد یاد از خستگان بی نوا ...15شمارهٔ ۶۲: از عکس رخش باده فروش است دل ما 16شمارهٔ ۶۳: با اشک روان، قطره زنان است دل ما 17شمارهٔ ۶۴: ندید از گرد راهش، دیده هرگز سرمه و ...18شمارهٔ ۶۵: به جان بستیم پیمان محبّت، عشوه ساز ...19شمارهٔ ۶۶: خاک آسوده، چو سیماب شد ازگریهٔ ما 20شمارهٔ ۶۷: مپرس از شورش صحرای دل دیوانهٔ ما ر ...21شمارهٔ ۶۸: چراغ کلبهٔ درویش، نور ماه می باشد 22شمارهٔ ۶۹: غم عشقت خلاص ازرنج دنیا می کند ما ...23شمارهٔ ۷۰: جدایی نیست از لیلی، دل دیوانهٔ ما ...24شمارهٔ ۷۱: هم آغوش است، سیل خانه زادی منزل ما ...25شمارهٔ ۷۲: تیغ نگه افتاده گران قاتل ما را 26شمارهٔ ۷۳: این است که دل برده و خون کرده بسی ...27شمارهٔ ۷۴: کاش بیرون فتد از سینه دل زار مرا 28شمارهٔ ۷۵: ای که در کشتن عشاق درنگ است تو را 29شمارهٔ ۷۶: افروخت بخت تیره، ز اشک مدام ما 30شمارهٔ ۷۷: بهار آمد که می در جام میخوران شود ...31شمارهٔ ۷۸: به بازاری که دلق میگساران می شود پ ...32شمارهٔ ۷۹: داغ است و سینه در عشق، صبح و ستاره ...33شمارهٔ ۸۰: گذرد گرم ز دل، آه سحرگاهی ما 34شمارهٔ ۸۱: به این شوخی اگر ریزد، سخن مستانه ز ...35شمارهٔ ۸۲: زهی ز خط تو خرّم، بهار مشربها 36شمارهٔ ۸۳: ای از تو داغ بر جگر لاله زارها 37شمارهٔ ۸۴: این است، سرود من و بلبل به چمنها 38شمارهٔ ۸۵: ای امّت نگاه تو، جادو خیالها 39شمارهٔ ۸۶: آشفته چو من نبود، سنبل به گلستانها 40شمارهٔ ۸۷: چو تر هرگز نگردید، از می وصل تو دا ...41شمارهٔ ۸۸: چه شد مهر جهان آرای من، آن گرم جوش ...42شمارهٔ ۸۹: نباشد دل چرا از لطف یار، امّیدوار ...43شمارهٔ ۹۰: شد قسمت خال تو،که مشک ختن ماست 44شمارهٔ ۹۱: شراب تشنه بسی موج زد، ایاغ کجاست 45شمارهٔ ۹۲: فصل بهار عشق و تماشای اشک ماست 46شمارهٔ ۹۳: دعوی گر جاهل، به بغل دشمن خود داشت 47شمارهٔ ۹۴: روزی که غمزه اش به من خسته جنگ داش ...48شمارهٔ ۹۵: با چشم سیر، نعمت دنیا چه حاجت است 49شمارهٔ ۹۶: مستی چشم یار، ز پیمانه خود است 50شمارهٔ ۹۷: خار رهت، به روضهٔ رضوان برابر است 51شمارهٔ ۹۸: تا بود داغها، دل آزرده حال داشت 52شمارهٔ ۹۹: کاو کاو مژه ی من به جگر خون نگذاشت 53شمارهٔ ۱۰۰: تاراج صبر، دور نگاهش رواج داشت 54شمارهٔ ۱۰۱: دامن فشاند و شمع مزارم به باد داش ...55شمارهٔ ۱۰۲: در پرده دل، جلوه گری بار دگر داشت 56شمارهٔ ۱۰۳: بیگانگی، به مشرب ما آشناتر است 57شمارهٔ ۱۰۴: غافل که سینه، آتش آهن گداز داشت 58شمارهٔ ۱۰۵: آن روز، شب تیرهٔ ما هم سحری داشت 59شمارهٔ ۱۰۶: ایّام غمم، مرا بهار است 60شمارهٔ ۱۰۷: به گلشنی که رخش، گوشهٔ نقاب شکست 61شمارهٔ ۱۰۸: نشئهٔ فیض، در آب و گِل درویشان اس ...62شمارهٔ ۱۰۹: همدم سنجیده گفتاران، لب پیمانه اس ...63شمارهٔ ۱۱۰: هر سو که بود میل تو، جای تو همان ...64شمارهٔ ۱۱۱: دیوانه، عاقلانه به هامون گریخته س ...65شمارهٔ ۱۱۲: بر لبم حرف دهان تنگ یار افتاده اس ...66شمارهٔ ۱۱۳: روشن از حیرت دل شد که دلارایی هست 67شمارهٔ ۱۱۴: بال و پر گر به اسیری نبود پروا نی ...68شمارهٔ ۱۱۵: طوفان فتنه است و کسی دستگیر نیست 69شمارهٔ ۱۱۶: چون شمع، بی سبب نفسم جانگداز نیست 70شمارهٔ ۱۱۷: زاهد خمیده است چو چنگ و ملول نیست 71شمارهٔ ۱۱۸: مستمع گر نکند فهم، غم اینم نیست 72شمارهٔ ۱۱۹: مدتی شد که در این بزم سخن سازی نی ...73شمارهٔ ۱۲۰: پی برده هر که، وادیِ دل جلوه گاه ...74شمارهٔ ۱۲۱: نتوانست به موی کمر یار آویخت 75شمارهٔ ۱۲۲: بی باده سیه مست، شب از یاسمن کیست 76شمارهٔ ۱۲۳: این داغ دلفروز ندانم چراغ کیست 77شمارهٔ ۱۲۴: دو نان، به دل زنند سنان از زبان ب ...78شمارهٔ ۱۲۵: دل از یادش، در آغوش من شیدا نمی گ ...79شمارهٔ ۱۲۶: ز بی برگی، ره الفت دلم بر دوستان ...80شمارهٔ ۱۲۷: کجا دلبستگی عاشق به حسن بی وفا دا ...81شمارهٔ ۱۲۸: عشق در سینهٔ من، لاله ستان ها دار ...82شمارهٔ ۱۲۹: سامان پریشان دلی اندوخته دارم 83شمارهٔ ۱۳۰: آتشکده ای در جگر سوخته دارم 84شمارهٔ ۱۳۱: ز بی مهریّ او، داغم چراغ مرده ای ...85شمارهٔ ۱۳۲: شوریده سرم، طرهٔ پیچان تو دارد 86شمارهٔ ۱۳۳: شکرخند دلم خواهش ز لعل می کشی دار ...87شمارهٔ ۱۳۴: گزند کوکب از کژدم فزون جان را زیا ...88شمارهٔ ۱۳۵: دگر خونابه دل، دیده را آلودنی دار ...89شمارهٔ ۱۳۶: تپش سینهٔ ما، بانگ درایی دارد 90شمارهٔ ۱۳۷: عمر گذران، فکر مه و سال ندارد 91شمارهٔ ۱۳۸: با داغ محبت، دل دیوانه نسازد 92شمارهٔ ۱۳۹: شراب خون من، آن مست را مخمور می س ...93شمارهٔ ۱۴۰: مریض زهد را آن روی آتشناک می سازد 94شمارهٔ ۱۴۱: ز افسانه کی به شب، مژهٔ ما به هم ...95شمارهٔ ۱۴۲: هرکس که نظر باز به آن زلف دوتا شد 96شمارهٔ ۱۴۳: سخن چون می سرایم، کلک شکربار می س ...97شمارهٔ ۱۴۴: رنگت به خون لاله، قدح در خمار زد 98شمارهٔ ۱۴۵: شراب لعلی آن نوش لب، به ما چه رسد 99شمارهٔ ۱۴۶: بلاکش عاشقی کو با غم جانانه می سا ...100شمارهٔ ۱۴۷: نقاب آنجا که از رخسارهٔ جانانه بر ...101شمارهٔ ۱۴۸: قاصد سخنی از لب یارم نرسانید 102شمارهٔ ۱۴۹: آن قدر کرد تپیدن که به آرام رساند 103شمارهٔ ۱۵۰: آتشی گرمتر از آتش محرومی نیست 104شمارهٔ ۱۵۱: به دنیا قدر ارباب مذلت بیش می باش ...105شمارهٔ ۱۵۲: در طمع، کام دل بی بصران می باشد 106شمارهٔ ۱۵۳: تذرو دل، اسیر سرو آزاد تو می باشد 107شمارهٔ ۱۵۴: خون من تیغ تو آندم که به خاک افشا ...108شمارهٔ ۱۵۵: چر با سردی دی بلبلان را کینه می ب ...109شمارهٔ ۱۵۶: دلم در زلف او، از سینه نالان بیشت ...110شمارهٔ ۱۵۷: نقش مراد دنیا، نقش بر آب باشد 111شمارهٔ ۱۵۸: سخنم چو هست، در دل نمک سراب باشد 112شمارهٔ ۱۵۹: پریشان سنبلش، دیباچهٔ احوال من با ...113شمارهٔ ۱۶۰: خیالت مونس جان اسیران در بدن باشد 114شمارهٔ ۱۶۱: با دل غم آن رشک پری، ساخته باشد 115شمارهٔ ۱۶۲: خوشا چشمی که محو لذّت نظّاره ای ب ...116شمارهٔ ۱۶۳: ز غیرت، آب گوهر نخل عزّت را به جو ...117شمارهٔ ۱۶۴: آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد 118آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد عاشقم به کا ...119شمارهٔ ۱۶۶: به رنگین جلوه ای در خون کشیدی، گو ...120شمارهٔ ۱۶۷: نخل مرا شکوفهٔ صبح امید شد 121شمارهٔ ۱۶۸: ساقی مباد عیدی ما کوتهی شود 122شمارهٔ ۱۶۹: پایان ناز او چو به بیگانگی کشید 123شمارهٔ ۱۷۰: کی نشئهٔ صهبا، دل غمناک گشاید 124شمارهٔ ۱۷۱: آزاده، از حیات خود آزار می کشد 125شمارهٔ ۱۷۲: جز آتش بهار هوا را که بشکند 126شمارهٔ ۱۷۳: آن کیست تا ز کار کسی عقده واکند 127شمارهٔ ۱۷۴: چهره نما که در چمن، شور هزار گل ک ...128شمارهٔ ۱۷۵: اگر یادم، چمن پرورد آغوشش نخواهد ...129شمارهٔ ۱۷۶: به دنیا سر فرو ناوردنم بالین راحت ...130شمارهٔ ۱۷۷: نگاه خشم، چشم شوخ او را زیب دیگر ...131شمارهٔ ۱۷۸: تا زلف تو بر دوش و برم سایه فکن ش ...132شمارهٔ ۱۷۹: همّت آن است که در پیش کرم، دون نش ...133شمارهٔ ۱۸۰: تقلید من فزونی یاران نمی شود 134شمارهٔ ۱۸۱: مباد، نفس ز قید خرد گشاده شود 135شمارهٔ ۱۸۲: هما که بال و پر خویش سایبان تو دا ...136شمارهٔ ۱۸۳: کی ترک مکر و حیله به احباب می کند 137شمارهٔ ۱۸۴: آن مشکبو غزال ز چشمم گذار کرد 138شمارهٔ ۱۸۵: صحرانورد وحشتم، آن خط و خال کرد 139شمارهٔ ۱۸۶: این عشق تازه دیده به اشکم دچار کر ...140شمارهٔ ۱۸۷: پریشانی ز احسان، بحر بی پایان نمی ...141شمارهٔ ۱۸۸: کسی درد سخن، تا دل نگردد خون چه م ...142شمارهٔ ۱۸۹: چون نقش آن خط و خال، لوح خیال گیر ...143شمارهٔ ۱۹۰: دل از وحشت سرای عالم غدّار می گیر ...144شمارهٔ ۱۹۱: از روی لاله رنگ تو خون جوش می زند 145شمارهٔ ۱۹۲: این باخته نقشان که درین خانهٔ تنگ ...146شمارهٔ ۱۹۳: یکایک از نظرم نور پیکران رفتند 147شمارهٔ ۱۹۴: گر چه در بزم جهان، گردن میناست بل ...148شمارهٔ ۱۹۵: شور مستی از دل دیوانهٔ ما شد بلند 149شمارهٔ ۱۹۶: تا حرفی از آن لعل می آلود برآمد 150شمارهٔ ۱۹۷: از نالهٔ من خامه خوش آهنگ برآمد 151شمارهٔ ۱۹۸: سختی به ضعیفان جهان بی سبب آید 152شمارهٔ ۱۹۹: صفای عارضش، رنگ از رخ مهتاب بزدای ...153شمارهٔ ۲۰۰: مکن کاری که حرفی از زبان من برون ...154شمارهٔ ۲۰۱: به دل گفتم که خواهد غمزهٔ نامهربا ...155شمارهٔ ۲۰۲: ز هر چاکی که دارد سینه من، بوی خو ...156شمارهٔ ۲۰۳: گیاه خرّمی از تربت پاکم نمی روید 157شمارهٔ ۲۰۴: درنگ ازکاروان ما سبکباران نمی آید 158شمارهٔ ۲۰۵: مداوای جنون از دیده بی خواب می آی ...159شمارهٔ ۲۰۶: وجود کاملان بر ناقصان دشوار می آی ...160شمارهٔ ۲۰۷: ز معراج خریّت، خواجه سنگین بار می ...161شمارهٔ ۲۰۸: ز هجران کار دلتنگی به سامان دیر م ...162شمارهٔ ۲۰۹: در آن محفل که شمع من، تجلی ساز می ...163شمارهٔ ۲۱۰: با سفلگان شراکت روزی، زیان بود 164شمارهٔ ۲۱۱: دمهای زنده را، از اجل کی زیان بود 165شمارهٔ ۲۱۲: امشب که از نظر مه من درگذاره بود 166شمارهٔ ۲۱۳: مرنج از طعنهٔ خصم و مکن عرض کمال ...167شمارهٔ ۲۱۴: در بهاری که مرا بال و پرافشانی بو ...168شمارهٔ ۲۱۵: خجل چون بید مجنون گشتم از نشو و ن ...169شمارهٔ ۲۱۶: تشنه کامان حسد خون مرا نوشیدند 170شمارهٔ ۲۱۷: گهر چون سفته گردد، همچو اشک از دی ...171شمارهٔ ۲۱۸: شود چون جوهر آیینه پیدا، تار می ا ...172شمارهٔ ۲۱۹: عزلت طلب از پایهٔ اقبال نیفتد 173شمارهٔ ۲۲۰: ز شیرین کاری من، بیستون آباد می گ ...174شمارهٔ ۲۲۱: نمی دانم چه سودا در سر مخمور می گ ...175شمارهٔ ۲۲۲: دل از قفس سینه، دم سرد برآورد 176شمارهٔ ۲۲۳: زلف سیهش، آتش بیداد برآورد 177شمارهٔ ۲۲۴: ترسم که بر لبی، سخن آن میان رود 178شمارهٔ ۲۲۵: دلم، شب بر خس و خاشاک کویش تا سحر ...179شمارهٔ ۲۲۶: تن سختی کشم چون در خروش آید، روان ...180شمارهٔ ۲۲۷: ساغر ای عشق به اندازهٔ مخمور بیار 181شمارهٔ ۲۲۸: تیغ ستمت از می پرزور گران تر 182شمارهٔ ۲۲۹: سیمین عذار اوست، ز خط خوش عیارتر 183شمارهٔ ۲۳۰: چمن، به سایه نشینان خرمی بگذار 184شمارهٔ ۲۳۱: کنون ز تربتم ای شوخ، سرگران مگذر 185شمارهٔ ۲۳۲: می آید از کوی مغان طرز طربناکش نگ ...186شمارهٔ ۲۳۳: با آنکه نیست از تو بتی دلنوازتر 187شمارهٔ ۲۳۴: گرفتار تو را در دور خط، شد کام جا ...188شمارهٔ ۲۳۵: ای زلف، پریشان شدگانیم، خبر گیر 189شمارهٔ ۲۳۶: ز خط شده ست عذارش بنفشه زار امروز 190شمارهٔ ۲۳۷: یک ره درآ به دیده و مستی بهانه سا ...191شمارهٔ ۲۳۸: دل طلب کرد، از آن غمزه، عتابی که ...192شمارهٔ ۲۳۹: خون گر نخورد زان لب میگون، چه کند ...193شمارهٔ ۲۴۰: بسته پای چو من بی پر و بالی که مپ ...194شمارهٔ ۲۴۱: از چرخ تنک حوصله، پروا چه کند کس 195شمارهٔ ۲۴۲: غنچه دیدی و دل تنگ ندیدی، افسوس 196شمارهٔ ۲۴۳: نمی کشد، دل ما را به دام و دانهٔ ...197شمارهٔ ۲۴۴: نمی بینم به مسجد رونق، از دلمرده ...198شمارهٔ ۲۴۵: برده شوریدگیم از خود و صهبا در پی ...199شمارهٔ ۲۴۶: لقمه ای را ممسک از آزادگان دارد د ...200شمارهٔ ۲۴۷: سرفرازی طلب از همّت مردانهٔ عشق 201شمارهٔ ۲۴۸: ای آنکه زدی بر قدح، امروز مرا سنگ 202شمارهٔ ۲۴۹: فرش داغ، ار نشود بستر بیماری دل 203شمارهٔ ۲۵۰: در بتکده نامحرم و در کعبه غریبم 204شمارهٔ ۲۵۱: به عشق روی تو، چون لاله داغ می طل ...205شمارهٔ ۲۵۲: ز پی بیگانه خویی را، به امّید وفا ...206شمارهٔ ۲۵۳: در کشور ایجاد، ندانم چه گلستم 207شمارهٔ ۲۵۴: من نازک دل از زخم زبان بسیار می ر ...208شمارهٔ ۲۵۵: غبار گشتم و سرگشته وار می گردم 209شمارهٔ ۲۵۶: به راه آن وفا دشمن، سر و جان شاد ...210شمارهٔ ۲۵۷: نشود گشاده چون نی، گرهی ز کار درد ...211شمارهٔ ۲۵۸: حاصلی که خرمن شد، نذر خوشه چین دا ...212شمارهٔ ۲۵۹: صبوحی می کند تکلیف، کز می کام برد ...213شمارهٔ ۲۶۰: شمع سان، دیده پرآتش مژه پرنم دارم 214شمارهٔ ۲۶۱: خموشم چون قلم امّا، نوا در آستین ...215شمارهٔ ۲۶۲: زد نقش سخن سکهٔ جاوید به نامم 216شمارهٔ ۲۶۳: قناعت چون گهر، با ساغر و مینای خو ...217شمارهٔ ۲۶۴: دمد از چاکهای سینه شیون، تا نفس د ...218شمارهٔ ۲۶۵: نه یاد مصر و نه پروای کاروان دارم 219شمارهٔ ۲۶۶: ز شمع خامه، هر جا در میان افسانه ...220شمارهٔ ۲۶۷: جز وصل علاج دل بیچاره ندارم 221شمارهٔ ۲۶۸: به هرگلشن که شور از شیون مستانه ا ...222شمارهٔ ۲۶۹: از دل، به فرات مژه راهی ست چه ساز ...223شمارهٔ ۲۷۰: به صد شوریدگی، از بزم آن بی باک ب ...224شمارهٔ ۲۷۱: زبان و سود، شد در عشق بی پروا فرا ...225شمارهٔ ۲۷۲: از ضعف مشکل آید، چون می برد ز خوی ...226شمارهٔ ۲۷۳: ز ابر دیده در هر گل، زمین کشته ای ...227شمارهٔ ۲۷۴: با ماست، لطف چشم تغافل پناه،کم 228شمارهٔ ۲۷۵: شکایت نیست، مطلب ناله آهنگ است می ...229شمارهٔ ۲۷۶: بیهوده نگشتم به سراپای دو عالم 230شمارهٔ ۲۷۷: ز رنگش، اشک گلگون بادهٔ نابی ست د ...231شمارهٔ ۲۷۸: دل و جان نژند را مانم 232شمارهٔ ۲۷۹: نکرد عشق تو، مطلب روای خویشتنم 233شمارهٔ ۲۸۰: خزان چه می برد از نوبهار رنگینم 234شمارهٔ ۲۸۱: آسان به جلوه های تو، از جا نمی رو ...235شمارهٔ ۲۸۲: چو سایه در قدم سرو خوش خرام توام 236شمارهٔ ۲۸۳: سیاهی را، به اشک از دیدهٔ خود کام ...237شمارهٔ ۲۸۴: رنگین شد از رخت، چو رگ گل، نظاره ...238شمارهٔ ۲۸۵: ز دل برخاست شوری، دیدهٔ داغ درون ...239شمارهٔ ۲۸۶: زانوی بی کسی هاست، بالین خستهٔ من 240شمارهٔ ۲۸۷: نماید بی سبب حاصل، مسبب مدعای من 241شمارهٔ ۲۸۸: نهانی کرده ای یغما، دل من 242شمارهٔ ۲۸۹: باده بیار و هوش را، از سر ما روان ...243شمارهٔ ۲۹۰: لخت دل با سینه از اشک مدام آمد بر ...244شمارهٔ ۲۹۱: صید از حرم کشد، خم جعد بلند تو 245شمارهٔ ۲۹۲: ز تکبیر فنا، حاضر نشد وقت نماز تو 246شمارهٔ ۲۹۳: دارم دلی دو نیم، ز تیغ زبان تو 247شمارهٔ ۲۹۴: صفای وقت، ز دل های بی غبار بجو 248شمارهٔ ۲۹۵: عریان ز صافی طینتی، از پردهٔ نیرن ...249شمارهٔ ۲۹۶: ای تهیدست، به امّید و امل غره مشو 250شمارهٔ ۲۹۷: به دنبال خرام آن پری رو 251شمارهٔ ۲۹۸: افسرده ایم، جام می خوشگوار کو 252شمارهٔ ۲۹۹: سوخته جان دلم یکی، سنبل مشک فام، ...253شمارهٔ ۳۰۰: به عاشقی، شده ام شهرهٔ جهان از تو 254شمارهٔ ۳۰۱: چون لب نایی و نی، پرده سرایان من ...255شمارهٔ ۳۰۲: طرف نقاب اگر کشی، از رخ نازنین فر ...256شمارهٔ ۳۰۳: مستی فزوده است تو را، در بر آینه 257شمارهٔ ۳۰۴: دل از وفا به خاطر جانان گران شده 258شمارهٔ ۳۰۵: ای خدا، یار مرا میل خریدارش ده 259شمارهٔ ۳۰۶: ای دل به زیر خاک تپیدن چه فایده 260شمارهٔ ۳۰۷: دردت به دوای دل بی تاب رسیده 261شمارهٔ ۳۰۸: تا شانه خشک دستم، بی زلف یار ماند ...262شمارهٔ ۳۰۹: مکن ای بلبل آزرده دل، از خار گله 263شمارهٔ ۳۱۰: صبح است و عزم کوی خرابات کردهای 264شمارهٔ ۳۱۱: به خاموشی سپندم گفت، در بزم پریزا ...265شمارهٔ ۳۱۲: به بالینم نشستی، قد به ناز افراشت ...266شمارهٔ ۳۱۳: من بلبلم و گلبن من یار منستی 267شمارهٔ ۳۱۴: سخنها از وفا می گفتی و جور و جفا ...268شمارهٔ ۳۱۵: غم دل با تو زان گوبم،که دانم شاد ...269شمارهٔ ۳۱۶: دلم را، کرده یک پیمانه خون، لعل م ...270شمارهٔ ۳۱۷: گذشت آن دور کز ساغر، کند یاری مرا ...271شمارهٔ ۳۱۸: شد صید دلم بستهٔ فتراک سواری 272شمارهٔ ۳۱۹: مطرب سرود شوق به مستان چه می بری 273شمارهٔ ۳۲۰: خزان رنگ زردم را، میِ نابی نشد رو ...274شمارهٔ ۳۲۱: خوش آن ساعت که از فیض سحر شاداب ب ...275شمارهٔ ۳۲۲: ای خطِّ لب یار، نمایان شده باشی 276شمارهٔ ۳۲۳: ز مستی، خون دل را، باده می انگاشت ...277شمارهٔ ۳۲۴: نوای پرده سوزم، از کجا پیدا کند گ ...278شمارهٔ ۳۲۵: ببین که هست لبم، بلبل بهار خطی 279شمارهٔ ۳۲۶: سحاب خشک، دیگر از کجا پیدا کند اش ...280شمارهٔ ۳۲۷: نشد از گریهٔ مستانه ساقی، دل کنم ...281شمارهٔ ۳۲۸: دارم گل زخمی به جگر تازه و تر، ها ...282شمارهٔ ۳۲۹: ای که بر دیدهٔ اغیار خرامی داری 283شمارهٔ ۳۳۰: ای برق حسن، شعله به باغ که می زنی 284شمارهٔ ۳۳۱: گره، ز ابروی مسکین نواز وا نکنی 285شمارهٔ ۳۳۲: بی داغ عشق، بر در دل ها چه می روی 286شمارهٔ ۳۳۳: ناصح، سخن چه بیهُده از پند می کنی 287شمارهٔ ۳۳۴: ای دل، ترحمی به گناهی نمی کنی 288شمارهٔ ۳۳۵: می رود صید دلم، سخت کمانی در پی 289شمارهٔ ۳۳۶: بستم چو دل به مهر تو، نامهربان شد ...290شمارهٔ ۳۳۷: تا کی از عشوه، فریب دل ناکام دهی 291شمارهٔ ۳۳۸: نی می دهد از اصل مقامات صدایی 292شمارهٔ ۳۳۹: بنواخت نی را، لبهای نایی 293شمارهٔ ۳۴۰: شکیبایی بود کار دلم، با گرمی خویی 294شمارهٔ ۳۴۱: ای ناله، چند در غم دل دردسر دهی 295شمارهٔ ۳۴۲: تلاش فکر ما را از سخن لافان چه می ...296شمارهٔ ۳۴۳: نماند از گرد غم، در سینه ام جای ش ...297شمارهٔ ۳۴۴: اگر نه در جهان سرچشمه ی حیوان بود ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ