به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حزین لاهیجی

حزین لاهیجیغزلیات ناتمامشمارهٔ ۳۷: به شهد لفظ و معنی، رهنما گشتیم دوران را

2550عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

به شهد لفظ و معنی، رهنما گشتیم دوران را

برای شکّر خود، پرورش کردیم موران را

نپردازد به فکر دوربینان، طینت جاهل

نمی افتد به عینک احتیاجی، چشم کوران را

شناور را به طوفان بلا، تسلیم می باید

هجوم موج دربا، خسته سازد سینه زوران را

رَهِ مهر و وفا را بسته ای تا کی؟ سرت گردم

تسلّی کن به پیغام وصالی ناصبوران را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۶: خدا درمانده نگذارد به عالم، بی نصی ...2شمارهٔ ۳۷: به شهد لفظ و معنی، رهنما گشتیم دور ...3شمارهٔ ۳۸: دل بر سر تیر است، گشاییم کمین را 4شمارهٔ ۳۹: حریف نقش کج گر نیستی این بدقماران ...5شمارهٔ ۴۰: خدایا الفتی ده، با دل آزرده، لالان ...6شمارهٔ ۴۱: عتاب تلخ او شیرین کن جانهاست، مستا ...7شمارهٔ ۴۲: آمال کوته است ز دنیا بریده را 8شمارهٔ ۴۳: رنگین بود سخن، دل در خون تپیده را 9شمارهٔ ۴۴: مردان کنند خوش، غم و هجر همیشه را 10شمارهٔ ۴۵: جام عتاب داده ای، غمزه کینه خواه ر ...11شمارهٔ ۴۶: اگر بینم شبی در خواب، روز خردسالی ...12شمارهٔ ۴۷: به پیری می کشیم آسوده، بار زندگانی ...13شمارهٔ ۴۸: حق تعلیم دارم، خوش قدانِ بوستانی ر ...14شمارهٔ ۴۹: نباشد ناقه ای جز شوق، مجنون الهی ر ...15شمارهٔ ۵۰: بلای جان، زبان تلخ باشد، اهل دعوی ...16شمارهٔ ۵۱: خوش آن ساعت که، بر بالین خرامی، خا ...17شمارهٔ ۵۲: ز دورم دید، اجازت داد عزم جان فشان ...18شمارهٔ ۵۳: نبود آرامشی، شیب و شباب زندگانی را 19شمارهٔ ۵۴: از سر من چرا کشد، سرو قد تو پای را 20شمارهٔ ۵۵: ز دوری خاطرم تنگ است و نتوانم رسید ...21شمارهٔ ۵۶: غم دل از می و مطرب مرا فزود اینجا 22شمارهٔ ۵۷: سخنور چون شدی، خاموش بنشین چون نگی ...23شمارهٔ ۵۸: ترانه کرد صریر نیم، دراز اینجا 24شمارهٔ ۵۹: نخواهد برد جان از رشک ما خصم عنود ...25شمارهٔ ۶۰: هرزه دراست در رهش، سینه چاک چاک ما 26شمارهٔ ۶۱: که خواهد کرد یاد از خستگان بی نوا ...27شمارهٔ ۶۲: از عکس رخش باده فروش است دل ما 28شمارهٔ ۶۳: با اشک روان، قطره زنان است دل ما 29شمارهٔ ۶۴: ندید از گرد راهش، دیده هرگز سرمه و ...30شمارهٔ ۶۵: به جان بستیم پیمان محبّت، عشوه ساز ...31شمارهٔ ۶۶: خاک آسوده، چو سیماب شد ازگریهٔ ما 32شمارهٔ ۶۷: مپرس از شورش صحرای دل دیوانهٔ ما ر ...33شمارهٔ ۶۸: چراغ کلبهٔ درویش، نور ماه می باشد 34شمارهٔ ۶۹: غم عشقت خلاص ازرنج دنیا می کند ما ...35شمارهٔ ۷۰: جدایی نیست از لیلی، دل دیوانهٔ ما ...36شمارهٔ ۷۱: هم آغوش است، سیل خانه زادی منزل ما ...37شمارهٔ ۷۲: تیغ نگه افتاده گران قاتل ما را 38شمارهٔ ۷۳: این است که دل برده و خون کرده بسی ...39شمارهٔ ۷۴: کاش بیرون فتد از سینه دل زار مرا 40شمارهٔ ۷۵: ای که در کشتن عشاق درنگ است تو را 41شمارهٔ ۷۶: افروخت بخت تیره، ز اشک مدام ما 42شمارهٔ ۷۷: بهار آمد که می در جام میخوران شود ...43شمارهٔ ۷۸: به بازاری که دلق میگساران می شود پ ...44شمارهٔ ۷۹: داغ است و سینه در عشق، صبح و ستاره ...45شمارهٔ ۸۰: گذرد گرم ز دل، آه سحرگاهی ما 46شمارهٔ ۸۱: به این شوخی اگر ریزد، سخن مستانه ز ...47شمارهٔ ۸۲: زهی ز خط تو خرّم، بهار مشربها 48شمارهٔ ۸۳: ای از تو داغ بر جگر لاله زارها 49شمارهٔ ۸۴: این است، سرود من و بلبل به چمنها 50شمارهٔ ۸۵: ای امّت نگاه تو، جادو خیالها 51شمارهٔ ۸۶: آشفته چو من نبود، سنبل به گلستانها 52شمارهٔ ۸۷: چو تر هرگز نگردید، از می وصل تو دا ...53شمارهٔ ۸۸: چه شد مهر جهان آرای من، آن گرم جوش ...54شمارهٔ ۸۹: نباشد دل چرا از لطف یار، امّیدوار ...55شمارهٔ ۹۰: شد قسمت خال تو،که مشک ختن ماست 56شمارهٔ ۹۱: شراب تشنه بسی موج زد، ایاغ کجاست 57شمارهٔ ۹۲: فصل بهار عشق و تماشای اشک ماست 58شمارهٔ ۹۳: دعوی گر جاهل، به بغل دشمن خود داشت 59شمارهٔ ۹۴: روزی که غمزه اش به من خسته جنگ داش ...60شمارهٔ ۹۵: با چشم سیر، نعمت دنیا چه حاجت است 61شمارهٔ ۹۶: مستی چشم یار، ز پیمانه خود است 62شمارهٔ ۹۷: خار رهت، به روضهٔ رضوان برابر است 63شمارهٔ ۹۸: تا بود داغها، دل آزرده حال داشت 64شمارهٔ ۹۹: کاو کاو مژه ی من به جگر خون نگذاشت 65شمارهٔ ۱۰۰: تاراج صبر، دور نگاهش رواج داشت 66شمارهٔ ۱۰۱: دامن فشاند و شمع مزارم به باد داش ...67شمارهٔ ۱۰۲: در پرده دل، جلوه گری بار دگر داشت 68شمارهٔ ۱۰۳: بیگانگی، به مشرب ما آشناتر است 69شمارهٔ ۱۰۴: غافل که سینه، آتش آهن گداز داشت 70شمارهٔ ۱۰۵: آن روز، شب تیرهٔ ما هم سحری داشت 71شمارهٔ ۱۰۶: ایّام غمم، مرا بهار است 72شمارهٔ ۱۰۷: به گلشنی که رخش، گوشهٔ نقاب شکست 73شمارهٔ ۱۰۸: نشئهٔ فیض، در آب و گِل درویشان اس ...74شمارهٔ ۱۰۹: همدم سنجیده گفتاران، لب پیمانه اس ...75شمارهٔ ۱۱۰: هر سو که بود میل تو، جای تو همان ...76شمارهٔ ۱۱۱: دیوانه، عاقلانه به هامون گریخته س ...77شمارهٔ ۱۱۲: بر لبم حرف دهان تنگ یار افتاده اس ...78شمارهٔ ۱۱۳: روشن از حیرت دل شد که دلارایی هست 79شمارهٔ ۱۱۴: بال و پر گر به اسیری نبود پروا نی ...80شمارهٔ ۱۱۵: طوفان فتنه است و کسی دستگیر نیست 81شمارهٔ ۱۱۶: چون شمع، بی سبب نفسم جانگداز نیست 82شمارهٔ ۱۱۷: زاهد خمیده است چو چنگ و ملول نیست 83شمارهٔ ۱۱۸: مستمع گر نکند فهم، غم اینم نیست 84شمارهٔ ۱۱۹: مدتی شد که در این بزم سخن سازی نی ...85شمارهٔ ۱۲۰: پی برده هر که، وادیِ دل جلوه گاه ...86شمارهٔ ۱۲۱: نتوانست به موی کمر یار آویخت 87شمارهٔ ۱۲۲: بی باده سیه مست، شب از یاسمن کیست 88شمارهٔ ۱۲۳: این داغ دلفروز ندانم چراغ کیست 89شمارهٔ ۱۲۴: دو نان، به دل زنند سنان از زبان ب ...90شمارهٔ ۱۲۵: دل از یادش، در آغوش من شیدا نمی گ ...91شمارهٔ ۱۲۶: ز بی برگی، ره الفت دلم بر دوستان ...92شمارهٔ ۱۲۷: کجا دلبستگی عاشق به حسن بی وفا دا ...93شمارهٔ ۱۲۸: عشق در سینهٔ من، لاله ستان ها دار ...94شمارهٔ ۱۲۹: سامان پریشان دلی اندوخته دارم 95شمارهٔ ۱۳۰: آتشکده ای در جگر سوخته دارم 96شمارهٔ ۱۳۱: ز بی مهریّ او، داغم چراغ مرده ای ...97شمارهٔ ۱۳۲: شوریده سرم، طرهٔ پیچان تو دارد 98شمارهٔ ۱۳۳: شکرخند دلم خواهش ز لعل می کشی دار ...99شمارهٔ ۱۳۴: گزند کوکب از کژدم فزون جان را زیا ...100شمارهٔ ۱۳۵: دگر خونابه دل، دیده را آلودنی دار ...101شمارهٔ ۱۳۶: تپش سینهٔ ما، بانگ درایی دارد 102شمارهٔ ۱۳۷: عمر گذران، فکر مه و سال ندارد 103شمارهٔ ۱۳۸: با داغ محبت، دل دیوانه نسازد 104شمارهٔ ۱۳۹: شراب خون من، آن مست را مخمور می س ...105شمارهٔ ۱۴۰: مریض زهد را آن روی آتشناک می سازد 106شمارهٔ ۱۴۱: ز افسانه کی به شب، مژهٔ ما به هم ...107شمارهٔ ۱۴۲: هرکس که نظر باز به آن زلف دوتا شد 108شمارهٔ ۱۴۳: سخن چون می سرایم، کلک شکربار می س ...109شمارهٔ ۱۴۴: رنگت به خون لاله، قدح در خمار زد 110شمارهٔ ۱۴۵: شراب لعلی آن نوش لب، به ما چه رسد 111شمارهٔ ۱۴۶: بلاکش عاشقی کو با غم جانانه می سا ...112شمارهٔ ۱۴۷: نقاب آنجا که از رخسارهٔ جانانه بر ...113شمارهٔ ۱۴۸: قاصد سخنی از لب یارم نرسانید 114شمارهٔ ۱۴۹: آن قدر کرد تپیدن که به آرام رساند 115شمارهٔ ۱۵۰: آتشی گرمتر از آتش محرومی نیست 116شمارهٔ ۱۵۱: به دنیا قدر ارباب مذلت بیش می باش ...117شمارهٔ ۱۵۲: در طمع، کام دل بی بصران می باشد 118شمارهٔ ۱۵۳: تذرو دل، اسیر سرو آزاد تو می باشد 119شمارهٔ ۱۵۴: خون من تیغ تو آندم که به خاک افشا ...120شمارهٔ ۱۵۵: چر با سردی دی بلبلان را کینه می ب ...121شمارهٔ ۱۵۶: دلم در زلف او، از سینه نالان بیشت ...122شمارهٔ ۱۵۷: نقش مراد دنیا، نقش بر آب باشد 123شمارهٔ ۱۵۸: سخنم چو هست، در دل نمک سراب باشد 124شمارهٔ ۱۵۹: پریشان سنبلش، دیباچهٔ احوال من با ...125شمارهٔ ۱۶۰: خیالت مونس جان اسیران در بدن باشد 126شمارهٔ ۱۶۱: با دل غم آن رشک پری، ساخته باشد 127شمارهٔ ۱۶۲: خوشا چشمی که محو لذّت نظّاره ای ب ...128شمارهٔ ۱۶۳: ز غیرت، آب گوهر نخل عزّت را به جو ...129شمارهٔ ۱۶۴: آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد 130آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد عاشقم به کا ...131شمارهٔ ۱۶۶: به رنگین جلوه ای در خون کشیدی، گو ...132شمارهٔ ۱۶۷: نخل مرا شکوفهٔ صبح امید شد 133شمارهٔ ۱۶۸: ساقی مباد عیدی ما کوتهی شود 134شمارهٔ ۱۶۹: پایان ناز او چو به بیگانگی کشید 135شمارهٔ ۱۷۰: کی نشئهٔ صهبا، دل غمناک گشاید 136شمارهٔ ۱۷۱: آزاده، از حیات خود آزار می کشد 137شمارهٔ ۱۷۲: جز آتش بهار هوا را که بشکند 138شمارهٔ ۱۷۳: آن کیست تا ز کار کسی عقده واکند 139شمارهٔ ۱۷۴: چهره نما که در چمن، شور هزار گل ک ...140شمارهٔ ۱۷۵: اگر یادم، چمن پرورد آغوشش نخواهد ...141شمارهٔ ۱۷۶: به دنیا سر فرو ناوردنم بالین راحت ...142شمارهٔ ۱۷۷: نگاه خشم، چشم شوخ او را زیب دیگر ...143شمارهٔ ۱۷۸: تا زلف تو بر دوش و برم سایه فکن ش ...144شمارهٔ ۱۷۹: همّت آن است که در پیش کرم، دون نش ...145شمارهٔ ۱۸۰: تقلید من فزونی یاران نمی شود 146شمارهٔ ۱۸۱: مباد، نفس ز قید خرد گشاده شود 147شمارهٔ ۱۸۲: هما که بال و پر خویش سایبان تو دا ...148شمارهٔ ۱۸۳: کی ترک مکر و حیله به احباب می کند 149شمارهٔ ۱۸۴: آن مشکبو غزال ز چشمم گذار کرد 150شمارهٔ ۱۸۵: صحرانورد وحشتم، آن خط و خال کرد 151شمارهٔ ۱۸۶: این عشق تازه دیده به اشکم دچار کر ...152شمارهٔ ۱۸۷: پریشانی ز احسان، بحر بی پایان نمی ...153شمارهٔ ۱۸۸: کسی درد سخن، تا دل نگردد خون چه م ...154شمارهٔ ۱۸۹: چون نقش آن خط و خال، لوح خیال گیر ...155شمارهٔ ۱۹۰: دل از وحشت سرای عالم غدّار می گیر ...156شمارهٔ ۱۹۱: از روی لاله رنگ تو خون جوش می زند 157شمارهٔ ۱۹۲: این باخته نقشان که درین خانهٔ تنگ ...158شمارهٔ ۱۹۳: یکایک از نظرم نور پیکران رفتند 159شمارهٔ ۱۹۴: گر چه در بزم جهان، گردن میناست بل ...160شمارهٔ ۱۹۵: شور مستی از دل دیوانهٔ ما شد بلند 161شمارهٔ ۱۹۶: تا حرفی از آن لعل می آلود برآمد 162شمارهٔ ۱۹۷: از نالهٔ من خامه خوش آهنگ برآمد 163شمارهٔ ۱۹۸: سختی به ضعیفان جهان بی سبب آید 164شمارهٔ ۱۹۹: صفای عارضش، رنگ از رخ مهتاب بزدای ...165شمارهٔ ۲۰۰: مکن کاری که حرفی از زبان من برون ...166شمارهٔ ۲۰۱: به دل گفتم که خواهد غمزهٔ نامهربا ...167شمارهٔ ۲۰۲: ز هر چاکی که دارد سینه من، بوی خو ...168شمارهٔ ۲۰۳: گیاه خرّمی از تربت پاکم نمی روید 169شمارهٔ ۲۰۴: درنگ ازکاروان ما سبکباران نمی آید 170شمارهٔ ۲۰۵: مداوای جنون از دیده بی خواب می آی ...171شمارهٔ ۲۰۶: وجود کاملان بر ناقصان دشوار می آی ...172شمارهٔ ۲۰۷: ز معراج خریّت، خواجه سنگین بار می ...173شمارهٔ ۲۰۸: ز هجران کار دلتنگی به سامان دیر م ...174شمارهٔ ۲۰۹: در آن محفل که شمع من، تجلی ساز می ...175شمارهٔ ۲۱۰: با سفلگان شراکت روزی، زیان بود 176شمارهٔ ۲۱۱: دمهای زنده را، از اجل کی زیان بود 177شمارهٔ ۲۱۲: امشب که از نظر مه من درگذاره بود 178شمارهٔ ۲۱۳: مرنج از طعنهٔ خصم و مکن عرض کمال ...179شمارهٔ ۲۱۴: در بهاری که مرا بال و پرافشانی بو ...180شمارهٔ ۲۱۵: خجل چون بید مجنون گشتم از نشو و ن ...181شمارهٔ ۲۱۶: تشنه کامان حسد خون مرا نوشیدند 182شمارهٔ ۲۱۷: گهر چون سفته گردد، همچو اشک از دی ...183شمارهٔ ۲۱۸: شود چون جوهر آیینه پیدا، تار می ا ...184شمارهٔ ۲۱۹: عزلت طلب از پایهٔ اقبال نیفتد 185شمارهٔ ۲۲۰: ز شیرین کاری من، بیستون آباد می گ ...186شمارهٔ ۲۲۱: نمی دانم چه سودا در سر مخمور می گ ...187شمارهٔ ۲۲۲: دل از قفس سینه، دم سرد برآورد 188شمارهٔ ۲۲۳: زلف سیهش، آتش بیداد برآورد 189شمارهٔ ۲۲۴: ترسم که بر لبی، سخن آن میان رود 190شمارهٔ ۲۲۵: دلم، شب بر خس و خاشاک کویش تا سحر ...191شمارهٔ ۲۲۶: تن سختی کشم چون در خروش آید، روان ...192شمارهٔ ۲۲۷: ساغر ای عشق به اندازهٔ مخمور بیار 193شمارهٔ ۲۲۸: تیغ ستمت از می پرزور گران تر 194شمارهٔ ۲۲۹: سیمین عذار اوست، ز خط خوش عیارتر 195شمارهٔ ۲۳۰: چمن، به سایه نشینان خرمی بگذار 196شمارهٔ ۲۳۱: کنون ز تربتم ای شوخ، سرگران مگذر 197شمارهٔ ۲۳۲: می آید از کوی مغان طرز طربناکش نگ ...198شمارهٔ ۲۳۳: با آنکه نیست از تو بتی دلنوازتر 199شمارهٔ ۲۳۴: گرفتار تو را در دور خط، شد کام جا ...200شمارهٔ ۲۳۵: ای زلف، پریشان شدگانیم، خبر گیر 201شمارهٔ ۲۳۶: ز خط شده ست عذارش بنفشه زار امروز 202شمارهٔ ۲۳۷: یک ره درآ به دیده و مستی بهانه سا ...203شمارهٔ ۲۳۸: دل طلب کرد، از آن غمزه، عتابی که ...204شمارهٔ ۲۳۹: خون گر نخورد زان لب میگون، چه کند ...205شمارهٔ ۲۴۰: بسته پای چو من بی پر و بالی که مپ ...206شمارهٔ ۲۴۱: از چرخ تنک حوصله، پروا چه کند کس 207شمارهٔ ۲۴۲: غنچه دیدی و دل تنگ ندیدی، افسوس 208شمارهٔ ۲۴۳: نمی کشد، دل ما را به دام و دانهٔ ...209شمارهٔ ۲۴۴: نمی بینم به مسجد رونق، از دلمرده ...210شمارهٔ ۲۴۵: برده شوریدگیم از خود و صهبا در پی ...211شمارهٔ ۲۴۶: لقمه ای را ممسک از آزادگان دارد د ...212شمارهٔ ۲۴۷: سرفرازی طلب از همّت مردانهٔ عشق 213شمارهٔ ۲۴۸: ای آنکه زدی بر قدح، امروز مرا سنگ 214شمارهٔ ۲۴۹: فرش داغ، ار نشود بستر بیماری دل 215شمارهٔ ۲۵۰: در بتکده نامحرم و در کعبه غریبم 216شمارهٔ ۲۵۱: به عشق روی تو، چون لاله داغ می طل ...217شمارهٔ ۲۵۲: ز پی بیگانه خویی را، به امّید وفا ...218شمارهٔ ۲۵۳: در کشور ایجاد، ندانم چه گلستم 219شمارهٔ ۲۵۴: من نازک دل از زخم زبان بسیار می ر ...220شمارهٔ ۲۵۵: غبار گشتم و سرگشته وار می گردم 221شمارهٔ ۲۵۶: به راه آن وفا دشمن، سر و جان شاد ...222شمارهٔ ۲۵۷: نشود گشاده چون نی، گرهی ز کار درد ...223شمارهٔ ۲۵۸: حاصلی که خرمن شد، نذر خوشه چین دا ...224شمارهٔ ۲۵۹: صبوحی می کند تکلیف، کز می کام برد ...225شمارهٔ ۲۶۰: شمع سان، دیده پرآتش مژه پرنم دارم 226شمارهٔ ۲۶۱: خموشم چون قلم امّا، نوا در آستین ...227شمارهٔ ۲۶۲: زد نقش سخن سکهٔ جاوید به نامم 228شمارهٔ ۲۶۳: قناعت چون گهر، با ساغر و مینای خو ...229شمارهٔ ۲۶۴: دمد از چاکهای سینه شیون، تا نفس د ...230شمارهٔ ۲۶۵: نه یاد مصر و نه پروای کاروان دارم 231شمارهٔ ۲۶۶: ز شمع خامه، هر جا در میان افسانه ...232شمارهٔ ۲۶۷: جز وصل علاج دل بیچاره ندارم 233شمارهٔ ۲۶۸: به هرگلشن که شور از شیون مستانه ا ...234شمارهٔ ۲۶۹: از دل، به فرات مژه راهی ست چه ساز ...235شمارهٔ ۲۷۰: به صد شوریدگی، از بزم آن بی باک ب ...236شمارهٔ ۲۷۱: زبان و سود، شد در عشق بی پروا فرا ...237شمارهٔ ۲۷۲: از ضعف مشکل آید، چون می برد ز خوی ...238شمارهٔ ۲۷۳: ز ابر دیده در هر گل، زمین کشته ای ...239شمارهٔ ۲۷۴: با ماست، لطف چشم تغافل پناه،کم 240شمارهٔ ۲۷۵: شکایت نیست، مطلب ناله آهنگ است می ...241شمارهٔ ۲۷۶: بیهوده نگشتم به سراپای دو عالم 242شمارهٔ ۲۷۷: ز رنگش، اشک گلگون بادهٔ نابی ست د ...243شمارهٔ ۲۷۸: دل و جان نژند را مانم 244شمارهٔ ۲۷۹: نکرد عشق تو، مطلب روای خویشتنم 245شمارهٔ ۲۸۰: خزان چه می برد از نوبهار رنگینم 246شمارهٔ ۲۸۱: آسان به جلوه های تو، از جا نمی رو ...247شمارهٔ ۲۸۲: چو سایه در قدم سرو خوش خرام توام 248شمارهٔ ۲۸۳: سیاهی را، به اشک از دیدهٔ خود کام ...249شمارهٔ ۲۸۴: رنگین شد از رخت، چو رگ گل، نظاره ...250شمارهٔ ۲۸۵: ز دل برخاست شوری، دیدهٔ داغ درون ...251شمارهٔ ۲۸۶: زانوی بی کسی هاست، بالین خستهٔ من 252شمارهٔ ۲۸۷: نماید بی سبب حاصل، مسبب مدعای من 253شمارهٔ ۲۸۸: نهانی کرده ای یغما، دل من 254شمارهٔ ۲۸۹: باده بیار و هوش را، از سر ما روان ...255شمارهٔ ۲۹۰: لخت دل با سینه از اشک مدام آمد بر ...256شمارهٔ ۲۹۱: صید از حرم کشد، خم جعد بلند تو 257شمارهٔ ۲۹۲: ز تکبیر فنا، حاضر نشد وقت نماز تو 258شمارهٔ ۲۹۳: دارم دلی دو نیم، ز تیغ زبان تو 259شمارهٔ ۲۹۴: صفای وقت، ز دل های بی غبار بجو 260شمارهٔ ۲۹۵: عریان ز صافی طینتی، از پردهٔ نیرن ...261شمارهٔ ۲۹۶: ای تهیدست، به امّید و امل غره مشو 262شمارهٔ ۲۹۷: به دنبال خرام آن پری رو 263شمارهٔ ۲۹۸: افسرده ایم، جام می خوشگوار کو 264شمارهٔ ۲۹۹: سوخته جان دلم یکی، سنبل مشک فام، ...265شمارهٔ ۳۰۰: به عاشقی، شده ام شهرهٔ جهان از تو 266شمارهٔ ۳۰۱: چون لب نایی و نی، پرده سرایان من ...267شمارهٔ ۳۰۲: طرف نقاب اگر کشی، از رخ نازنین فر ...268شمارهٔ ۳۰۳: مستی فزوده است تو را، در بر آینه 269شمارهٔ ۳۰۴: دل از وفا به خاطر جانان گران شده 270شمارهٔ ۳۰۵: ای خدا، یار مرا میل خریدارش ده 271شمارهٔ ۳۰۶: ای دل به زیر خاک تپیدن چه فایده 272شمارهٔ ۳۰۷: دردت به دوای دل بی تاب رسیده 273شمارهٔ ۳۰۸: تا شانه خشک دستم، بی زلف یار ماند ...274شمارهٔ ۳۰۹: مکن ای بلبل آزرده دل، از خار گله 275شمارهٔ ۳۱۰: صبح است و عزم کوی خرابات کردهای 276شمارهٔ ۳۱۱: به خاموشی سپندم گفت، در بزم پریزا ...277شمارهٔ ۳۱۲: به بالینم نشستی، قد به ناز افراشت ...278شمارهٔ ۳۱۳: من بلبلم و گلبن من یار منستی 279شمارهٔ ۳۱۴: سخنها از وفا می گفتی و جور و جفا ...280شمارهٔ ۳۱۵: غم دل با تو زان گوبم،که دانم شاد ...281شمارهٔ ۳۱۶: دلم را، کرده یک پیمانه خون، لعل م ...282شمارهٔ ۳۱۷: گذشت آن دور کز ساغر، کند یاری مرا ...283شمارهٔ ۳۱۸: شد صید دلم بستهٔ فتراک سواری 284شمارهٔ ۳۱۹: مطرب سرود شوق به مستان چه می بری 285شمارهٔ ۳۲۰: خزان رنگ زردم را، میِ نابی نشد رو ...286شمارهٔ ۳۲۱: خوش آن ساعت که از فیض سحر شاداب ب ...287شمارهٔ ۳۲۲: ای خطِّ لب یار، نمایان شده باشی 288شمارهٔ ۳۲۳: ز مستی، خون دل را، باده می انگاشت ...289شمارهٔ ۳۲۴: نوای پرده سوزم، از کجا پیدا کند گ ...290شمارهٔ ۳۲۵: ببین که هست لبم، بلبل بهار خطی 291شمارهٔ ۳۲۶: سحاب خشک، دیگر از کجا پیدا کند اش ...292شمارهٔ ۳۲۷: نشد از گریهٔ مستانه ساقی، دل کنم ...293شمارهٔ ۳۲۸: دارم گل زخمی به جگر تازه و تر، ها ...294شمارهٔ ۳۲۹: ای که بر دیدهٔ اغیار خرامی داری 295شمارهٔ ۳۳۰: ای برق حسن، شعله به باغ که می زنی 296شمارهٔ ۳۳۱: گره، ز ابروی مسکین نواز وا نکنی 297شمارهٔ ۳۳۲: بی داغ عشق، بر در دل ها چه می روی 298شمارهٔ ۳۳۳: ناصح، سخن چه بیهُده از پند می کنی 299شمارهٔ ۳۳۴: ای دل، ترحمی به گناهی نمی کنی 300شمارهٔ ۳۳۵: می رود صید دلم، سخت کمانی در پی 301شمارهٔ ۳۳۶: بستم چو دل به مهر تو، نامهربان شد ...302شمارهٔ ۳۳۷: تا کی از عشوه، فریب دل ناکام دهی 303شمارهٔ ۳۳۸: نی می دهد از اصل مقامات صدایی 304شمارهٔ ۳۳۹: بنواخت نی را، لبهای نایی 305شمارهٔ ۳۴۰: شکیبایی بود کار دلم، با گرمی خویی 306شمارهٔ ۳۴۱: ای ناله، چند در غم دل دردسر دهی 307شمارهٔ ۳۴۲: تلاش فکر ما را از سخن لافان چه می ...308شمارهٔ ۳۴۳: نماند از گرد غم، در سینه ام جای ش ...309شمارهٔ ۳۴۴: اگر نه در جهان سرچشمه ی حیوان بود ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ