به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حزین لاهیجی

حزین لاهیجیغزلیات ناتمامشمارهٔ ۴۶: اگر بینم شبی در خواب، روز خردسالی را

2700عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

اگر بینم شبی در خواب، روز خردسالی را

به عمری، می کنم تعبیر این خواب خیالی را

شه آراید به چشم ناقصان تمثال خالی را

نمود رنگ و بو از پشم باشد شیر قالی را

به هم طومار زلف یار را، مشّاطه می پیچد

دل من، گرگشاید دفتر آشفته حالی را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۵: جام عتاب داده ای، غمزه کینه خواه ر ...2شمارهٔ ۴۶: اگر بینم شبی در خواب، روز خردسالی ...3شمارهٔ ۴۷: به پیری می کشیم آسوده، بار زندگانی ...4شمارهٔ ۴۸: حق تعلیم دارم، خوش قدانِ بوستانی ر ...5شمارهٔ ۴۹: نباشد ناقه ای جز شوق، مجنون الهی ر ...6شمارهٔ ۵۰: بلای جان، زبان تلخ باشد، اهل دعوی ...7شمارهٔ ۵۱: خوش آن ساعت که، بر بالین خرامی، خا ...8شمارهٔ ۵۲: ز دورم دید، اجازت داد عزم جان فشان ...9شمارهٔ ۵۳: نبود آرامشی، شیب و شباب زندگانی را 10شمارهٔ ۵۴: از سر من چرا کشد، سرو قد تو پای را 11شمارهٔ ۵۵: ز دوری خاطرم تنگ است و نتوانم رسید ...12شمارهٔ ۵۶: غم دل از می و مطرب مرا فزود اینجا 13شمارهٔ ۵۷: سخنور چون شدی، خاموش بنشین چون نگی ...14شمارهٔ ۵۸: ترانه کرد صریر نیم، دراز اینجا 15شمارهٔ ۵۹: نخواهد برد جان از رشک ما خصم عنود ...16شمارهٔ ۶۰: هرزه دراست در رهش، سینه چاک چاک ما 17شمارهٔ ۶۱: که خواهد کرد یاد از خستگان بی نوا ...18شمارهٔ ۶۲: از عکس رخش باده فروش است دل ما 19شمارهٔ ۶۳: با اشک روان، قطره زنان است دل ما 20شمارهٔ ۶۴: ندید از گرد راهش، دیده هرگز سرمه و ...21شمارهٔ ۶۵: به جان بستیم پیمان محبّت، عشوه ساز ...22شمارهٔ ۶۶: خاک آسوده، چو سیماب شد ازگریهٔ ما 23شمارهٔ ۶۷: مپرس از شورش صحرای دل دیوانهٔ ما ر ...24شمارهٔ ۶۸: چراغ کلبهٔ درویش، نور ماه می باشد 25شمارهٔ ۶۹: غم عشقت خلاص ازرنج دنیا می کند ما ...26شمارهٔ ۷۰: جدایی نیست از لیلی، دل دیوانهٔ ما ...27شمارهٔ ۷۱: هم آغوش است، سیل خانه زادی منزل ما ...28شمارهٔ ۷۲: تیغ نگه افتاده گران قاتل ما را 29شمارهٔ ۷۳: این است که دل برده و خون کرده بسی ...30شمارهٔ ۷۴: کاش بیرون فتد از سینه دل زار مرا 31شمارهٔ ۷۵: ای که در کشتن عشاق درنگ است تو را 32شمارهٔ ۷۶: افروخت بخت تیره، ز اشک مدام ما 33شمارهٔ ۷۷: بهار آمد که می در جام میخوران شود ...34شمارهٔ ۷۸: به بازاری که دلق میگساران می شود پ ...35شمارهٔ ۷۹: داغ است و سینه در عشق، صبح و ستاره ...36شمارهٔ ۸۰: گذرد گرم ز دل، آه سحرگاهی ما 37شمارهٔ ۸۱: به این شوخی اگر ریزد، سخن مستانه ز ...38شمارهٔ ۸۲: زهی ز خط تو خرّم، بهار مشربها 39شمارهٔ ۸۳: ای از تو داغ بر جگر لاله زارها 40شمارهٔ ۸۴: این است، سرود من و بلبل به چمنها 41شمارهٔ ۸۵: ای امّت نگاه تو، جادو خیالها 42شمارهٔ ۸۶: آشفته چو من نبود، سنبل به گلستانها 43شمارهٔ ۸۷: چو تر هرگز نگردید، از می وصل تو دا ...44شمارهٔ ۸۸: چه شد مهر جهان آرای من، آن گرم جوش ...45شمارهٔ ۸۹: نباشد دل چرا از لطف یار، امّیدوار ...46شمارهٔ ۹۰: شد قسمت خال تو،که مشک ختن ماست 47شمارهٔ ۹۱: شراب تشنه بسی موج زد، ایاغ کجاست 48شمارهٔ ۹۲: فصل بهار عشق و تماشای اشک ماست 49شمارهٔ ۹۳: دعوی گر جاهل، به بغل دشمن خود داشت 50شمارهٔ ۹۴: روزی که غمزه اش به من خسته جنگ داش ...51شمارهٔ ۹۵: با چشم سیر، نعمت دنیا چه حاجت است 52شمارهٔ ۹۶: مستی چشم یار، ز پیمانه خود است 53شمارهٔ ۹۷: خار رهت، به روضهٔ رضوان برابر است 54شمارهٔ ۹۸: تا بود داغها، دل آزرده حال داشت 55شمارهٔ ۹۹: کاو کاو مژه ی من به جگر خون نگذاشت 56شمارهٔ ۱۰۰: تاراج صبر، دور نگاهش رواج داشت 57شمارهٔ ۱۰۱: دامن فشاند و شمع مزارم به باد داش ...58شمارهٔ ۱۰۲: در پرده دل، جلوه گری بار دگر داشت 59شمارهٔ ۱۰۳: بیگانگی، به مشرب ما آشناتر است 60شمارهٔ ۱۰۴: غافل که سینه، آتش آهن گداز داشت 61شمارهٔ ۱۰۵: آن روز، شب تیرهٔ ما هم سحری داشت 62شمارهٔ ۱۰۶: ایّام غمم، مرا بهار است 63شمارهٔ ۱۰۷: به گلشنی که رخش، گوشهٔ نقاب شکست 64شمارهٔ ۱۰۸: نشئهٔ فیض، در آب و گِل درویشان اس ...65شمارهٔ ۱۰۹: همدم سنجیده گفتاران، لب پیمانه اس ...66شمارهٔ ۱۱۰: هر سو که بود میل تو، جای تو همان ...67شمارهٔ ۱۱۱: دیوانه، عاقلانه به هامون گریخته س ...68شمارهٔ ۱۱۲: بر لبم حرف دهان تنگ یار افتاده اس ...69شمارهٔ ۱۱۳: روشن از حیرت دل شد که دلارایی هست 70شمارهٔ ۱۱۴: بال و پر گر به اسیری نبود پروا نی ...71شمارهٔ ۱۱۵: طوفان فتنه است و کسی دستگیر نیست 72شمارهٔ ۱۱۶: چون شمع، بی سبب نفسم جانگداز نیست 73شمارهٔ ۱۱۷: زاهد خمیده است چو چنگ و ملول نیست 74شمارهٔ ۱۱۸: مستمع گر نکند فهم، غم اینم نیست 75شمارهٔ ۱۱۹: مدتی شد که در این بزم سخن سازی نی ...76شمارهٔ ۱۲۰: پی برده هر که، وادیِ دل جلوه گاه ...77شمارهٔ ۱۲۱: نتوانست به موی کمر یار آویخت 78شمارهٔ ۱۲۲: بی باده سیه مست، شب از یاسمن کیست 79شمارهٔ ۱۲۳: این داغ دلفروز ندانم چراغ کیست 80شمارهٔ ۱۲۴: دو نان، به دل زنند سنان از زبان ب ...81شمارهٔ ۱۲۵: دل از یادش، در آغوش من شیدا نمی گ ...82شمارهٔ ۱۲۶: ز بی برگی، ره الفت دلم بر دوستان ...83شمارهٔ ۱۲۷: کجا دلبستگی عاشق به حسن بی وفا دا ...84شمارهٔ ۱۲۸: عشق در سینهٔ من، لاله ستان ها دار ...85شمارهٔ ۱۲۹: سامان پریشان دلی اندوخته دارم 86شمارهٔ ۱۳۰: آتشکده ای در جگر سوخته دارم 87شمارهٔ ۱۳۱: ز بی مهریّ او، داغم چراغ مرده ای ...88شمارهٔ ۱۳۲: شوریده سرم، طرهٔ پیچان تو دارد 89شمارهٔ ۱۳۳: شکرخند دلم خواهش ز لعل می کشی دار ...90شمارهٔ ۱۳۴: گزند کوکب از کژدم فزون جان را زیا ...91شمارهٔ ۱۳۵: دگر خونابه دل، دیده را آلودنی دار ...92شمارهٔ ۱۳۶: تپش سینهٔ ما، بانگ درایی دارد 93شمارهٔ ۱۳۷: عمر گذران، فکر مه و سال ندارد 94شمارهٔ ۱۳۸: با داغ محبت، دل دیوانه نسازد 95شمارهٔ ۱۳۹: شراب خون من، آن مست را مخمور می س ...96شمارهٔ ۱۴۰: مریض زهد را آن روی آتشناک می سازد 97شمارهٔ ۱۴۱: ز افسانه کی به شب، مژهٔ ما به هم ...98شمارهٔ ۱۴۲: هرکس که نظر باز به آن زلف دوتا شد 99شمارهٔ ۱۴۳: سخن چون می سرایم، کلک شکربار می س ...100شمارهٔ ۱۴۴: رنگت به خون لاله، قدح در خمار زد 101شمارهٔ ۱۴۵: شراب لعلی آن نوش لب، به ما چه رسد 102شمارهٔ ۱۴۶: بلاکش عاشقی کو با غم جانانه می سا ...103شمارهٔ ۱۴۷: نقاب آنجا که از رخسارهٔ جانانه بر ...104شمارهٔ ۱۴۸: قاصد سخنی از لب یارم نرسانید 105شمارهٔ ۱۴۹: آن قدر کرد تپیدن که به آرام رساند 106شمارهٔ ۱۵۰: آتشی گرمتر از آتش محرومی نیست 107شمارهٔ ۱۵۱: به دنیا قدر ارباب مذلت بیش می باش ...108شمارهٔ ۱۵۲: در طمع، کام دل بی بصران می باشد 109شمارهٔ ۱۵۳: تذرو دل، اسیر سرو آزاد تو می باشد 110شمارهٔ ۱۵۴: خون من تیغ تو آندم که به خاک افشا ...111شمارهٔ ۱۵۵: چر با سردی دی بلبلان را کینه می ب ...112شمارهٔ ۱۵۶: دلم در زلف او، از سینه نالان بیشت ...113شمارهٔ ۱۵۷: نقش مراد دنیا، نقش بر آب باشد 114شمارهٔ ۱۵۸: سخنم چو هست، در دل نمک سراب باشد 115شمارهٔ ۱۵۹: پریشان سنبلش، دیباچهٔ احوال من با ...116شمارهٔ ۱۶۰: خیالت مونس جان اسیران در بدن باشد 117شمارهٔ ۱۶۱: با دل غم آن رشک پری، ساخته باشد 118شمارهٔ ۱۶۲: خوشا چشمی که محو لذّت نظّاره ای ب ...119شمارهٔ ۱۶۳: ز غیرت، آب گوهر نخل عزّت را به جو ...120شمارهٔ ۱۶۴: آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد 121آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد عاشقم به کا ...122شمارهٔ ۱۶۶: به رنگین جلوه ای در خون کشیدی، گو ...123شمارهٔ ۱۶۷: نخل مرا شکوفهٔ صبح امید شد 124شمارهٔ ۱۶۸: ساقی مباد عیدی ما کوتهی شود 125شمارهٔ ۱۶۹: پایان ناز او چو به بیگانگی کشید 126شمارهٔ ۱۷۰: کی نشئهٔ صهبا، دل غمناک گشاید 127شمارهٔ ۱۷۱: آزاده، از حیات خود آزار می کشد 128شمارهٔ ۱۷۲: جز آتش بهار هوا را که بشکند 129شمارهٔ ۱۷۳: آن کیست تا ز کار کسی عقده واکند 130شمارهٔ ۱۷۴: چهره نما که در چمن، شور هزار گل ک ...131شمارهٔ ۱۷۵: اگر یادم، چمن پرورد آغوشش نخواهد ...132شمارهٔ ۱۷۶: به دنیا سر فرو ناوردنم بالین راحت ...133شمارهٔ ۱۷۷: نگاه خشم، چشم شوخ او را زیب دیگر ...134شمارهٔ ۱۷۸: تا زلف تو بر دوش و برم سایه فکن ش ...135شمارهٔ ۱۷۹: همّت آن است که در پیش کرم، دون نش ...136شمارهٔ ۱۸۰: تقلید من فزونی یاران نمی شود 137شمارهٔ ۱۸۱: مباد، نفس ز قید خرد گشاده شود 138شمارهٔ ۱۸۲: هما که بال و پر خویش سایبان تو دا ...139شمارهٔ ۱۸۳: کی ترک مکر و حیله به احباب می کند 140شمارهٔ ۱۸۴: آن مشکبو غزال ز چشمم گذار کرد 141شمارهٔ ۱۸۵: صحرانورد وحشتم، آن خط و خال کرد 142شمارهٔ ۱۸۶: این عشق تازه دیده به اشکم دچار کر ...143شمارهٔ ۱۸۷: پریشانی ز احسان، بحر بی پایان نمی ...144شمارهٔ ۱۸۸: کسی درد سخن، تا دل نگردد خون چه م ...145شمارهٔ ۱۸۹: چون نقش آن خط و خال، لوح خیال گیر ...146شمارهٔ ۱۹۰: دل از وحشت سرای عالم غدّار می گیر ...147شمارهٔ ۱۹۱: از روی لاله رنگ تو خون جوش می زند 148شمارهٔ ۱۹۲: این باخته نقشان که درین خانهٔ تنگ ...149شمارهٔ ۱۹۳: یکایک از نظرم نور پیکران رفتند 150شمارهٔ ۱۹۴: گر چه در بزم جهان، گردن میناست بل ...151شمارهٔ ۱۹۵: شور مستی از دل دیوانهٔ ما شد بلند 152شمارهٔ ۱۹۶: تا حرفی از آن لعل می آلود برآمد 153شمارهٔ ۱۹۷: از نالهٔ من خامه خوش آهنگ برآمد 154شمارهٔ ۱۹۸: سختی به ضعیفان جهان بی سبب آید 155شمارهٔ ۱۹۹: صفای عارضش، رنگ از رخ مهتاب بزدای ...156شمارهٔ ۲۰۰: مکن کاری که حرفی از زبان من برون ...157شمارهٔ ۲۰۱: به دل گفتم که خواهد غمزهٔ نامهربا ...158شمارهٔ ۲۰۲: ز هر چاکی که دارد سینه من، بوی خو ...159شمارهٔ ۲۰۳: گیاه خرّمی از تربت پاکم نمی روید 160شمارهٔ ۲۰۴: درنگ ازکاروان ما سبکباران نمی آید 161شمارهٔ ۲۰۵: مداوای جنون از دیده بی خواب می آی ...162شمارهٔ ۲۰۶: وجود کاملان بر ناقصان دشوار می آی ...163شمارهٔ ۲۰۷: ز معراج خریّت، خواجه سنگین بار می ...164شمارهٔ ۲۰۸: ز هجران کار دلتنگی به سامان دیر م ...165شمارهٔ ۲۰۹: در آن محفل که شمع من، تجلی ساز می ...166شمارهٔ ۲۱۰: با سفلگان شراکت روزی، زیان بود 167شمارهٔ ۲۱۱: دمهای زنده را، از اجل کی زیان بود 168شمارهٔ ۲۱۲: امشب که از نظر مه من درگذاره بود 169شمارهٔ ۲۱۳: مرنج از طعنهٔ خصم و مکن عرض کمال ...170شمارهٔ ۲۱۴: در بهاری که مرا بال و پرافشانی بو ...171شمارهٔ ۲۱۵: خجل چون بید مجنون گشتم از نشو و ن ...172شمارهٔ ۲۱۶: تشنه کامان حسد خون مرا نوشیدند 173شمارهٔ ۲۱۷: گهر چون سفته گردد، همچو اشک از دی ...174شمارهٔ ۲۱۸: شود چون جوهر آیینه پیدا، تار می ا ...175شمارهٔ ۲۱۹: عزلت طلب از پایهٔ اقبال نیفتد 176شمارهٔ ۲۲۰: ز شیرین کاری من، بیستون آباد می گ ...177شمارهٔ ۲۲۱: نمی دانم چه سودا در سر مخمور می گ ...178شمارهٔ ۲۲۲: دل از قفس سینه، دم سرد برآورد 179شمارهٔ ۲۲۳: زلف سیهش، آتش بیداد برآورد 180شمارهٔ ۲۲۴: ترسم که بر لبی، سخن آن میان رود 181شمارهٔ ۲۲۵: دلم، شب بر خس و خاشاک کویش تا سحر ...182شمارهٔ ۲۲۶: تن سختی کشم چون در خروش آید، روان ...183شمارهٔ ۲۲۷: ساغر ای عشق به اندازهٔ مخمور بیار 184شمارهٔ ۲۲۸: تیغ ستمت از می پرزور گران تر 185شمارهٔ ۲۲۹: سیمین عذار اوست، ز خط خوش عیارتر 186شمارهٔ ۲۳۰: چمن، به سایه نشینان خرمی بگذار 187شمارهٔ ۲۳۱: کنون ز تربتم ای شوخ، سرگران مگذر 188شمارهٔ ۲۳۲: می آید از کوی مغان طرز طربناکش نگ ...189شمارهٔ ۲۳۳: با آنکه نیست از تو بتی دلنوازتر 190شمارهٔ ۲۳۴: گرفتار تو را در دور خط، شد کام جا ...191شمارهٔ ۲۳۵: ای زلف، پریشان شدگانیم، خبر گیر 192شمارهٔ ۲۳۶: ز خط شده ست عذارش بنفشه زار امروز 193شمارهٔ ۲۳۷: یک ره درآ به دیده و مستی بهانه سا ...194شمارهٔ ۲۳۸: دل طلب کرد، از آن غمزه، عتابی که ...195شمارهٔ ۲۳۹: خون گر نخورد زان لب میگون، چه کند ...196شمارهٔ ۲۴۰: بسته پای چو من بی پر و بالی که مپ ...197شمارهٔ ۲۴۱: از چرخ تنک حوصله، پروا چه کند کس 198شمارهٔ ۲۴۲: غنچه دیدی و دل تنگ ندیدی، افسوس 199شمارهٔ ۲۴۳: نمی کشد، دل ما را به دام و دانهٔ ...200شمارهٔ ۲۴۴: نمی بینم به مسجد رونق، از دلمرده ...201شمارهٔ ۲۴۵: برده شوریدگیم از خود و صهبا در پی ...202شمارهٔ ۲۴۶: لقمه ای را ممسک از آزادگان دارد د ...203شمارهٔ ۲۴۷: سرفرازی طلب از همّت مردانهٔ عشق 204شمارهٔ ۲۴۸: ای آنکه زدی بر قدح، امروز مرا سنگ 205شمارهٔ ۲۴۹: فرش داغ، ار نشود بستر بیماری دل 206شمارهٔ ۲۵۰: در بتکده نامحرم و در کعبه غریبم 207شمارهٔ ۲۵۱: به عشق روی تو، چون لاله داغ می طل ...208شمارهٔ ۲۵۲: ز پی بیگانه خویی را، به امّید وفا ...209شمارهٔ ۲۵۳: در کشور ایجاد، ندانم چه گلستم 210شمارهٔ ۲۵۴: من نازک دل از زخم زبان بسیار می ر ...211شمارهٔ ۲۵۵: غبار گشتم و سرگشته وار می گردم 212شمارهٔ ۲۵۶: به راه آن وفا دشمن، سر و جان شاد ...213شمارهٔ ۲۵۷: نشود گشاده چون نی، گرهی ز کار درد ...214شمارهٔ ۲۵۸: حاصلی که خرمن شد، نذر خوشه چین دا ...215شمارهٔ ۲۵۹: صبوحی می کند تکلیف، کز می کام برد ...216شمارهٔ ۲۶۰: شمع سان، دیده پرآتش مژه پرنم دارم 217شمارهٔ ۲۶۱: خموشم چون قلم امّا، نوا در آستین ...218شمارهٔ ۲۶۲: زد نقش سخن سکهٔ جاوید به نامم 219شمارهٔ ۲۶۳: قناعت چون گهر، با ساغر و مینای خو ...220شمارهٔ ۲۶۴: دمد از چاکهای سینه شیون، تا نفس د ...221شمارهٔ ۲۶۵: نه یاد مصر و نه پروای کاروان دارم 222شمارهٔ ۲۶۶: ز شمع خامه، هر جا در میان افسانه ...223شمارهٔ ۲۶۷: جز وصل علاج دل بیچاره ندارم 224شمارهٔ ۲۶۸: به هرگلشن که شور از شیون مستانه ا ...225شمارهٔ ۲۶۹: از دل، به فرات مژه راهی ست چه ساز ...226شمارهٔ ۲۷۰: به صد شوریدگی، از بزم آن بی باک ب ...227شمارهٔ ۲۷۱: زبان و سود، شد در عشق بی پروا فرا ...228شمارهٔ ۲۷۲: از ضعف مشکل آید، چون می برد ز خوی ...229شمارهٔ ۲۷۳: ز ابر دیده در هر گل، زمین کشته ای ...230شمارهٔ ۲۷۴: با ماست، لطف چشم تغافل پناه،کم 231شمارهٔ ۲۷۵: شکایت نیست، مطلب ناله آهنگ است می ...232شمارهٔ ۲۷۶: بیهوده نگشتم به سراپای دو عالم 233شمارهٔ ۲۷۷: ز رنگش، اشک گلگون بادهٔ نابی ست د ...234شمارهٔ ۲۷۸: دل و جان نژند را مانم 235شمارهٔ ۲۷۹: نکرد عشق تو، مطلب روای خویشتنم 236شمارهٔ ۲۸۰: خزان چه می برد از نوبهار رنگینم 237شمارهٔ ۲۸۱: آسان به جلوه های تو، از جا نمی رو ...238شمارهٔ ۲۸۲: چو سایه در قدم سرو خوش خرام توام 239شمارهٔ ۲۸۳: سیاهی را، به اشک از دیدهٔ خود کام ...240شمارهٔ ۲۸۴: رنگین شد از رخت، چو رگ گل، نظاره ...241شمارهٔ ۲۸۵: ز دل برخاست شوری، دیدهٔ داغ درون ...242شمارهٔ ۲۸۶: زانوی بی کسی هاست، بالین خستهٔ من 243شمارهٔ ۲۸۷: نماید بی سبب حاصل، مسبب مدعای من 244شمارهٔ ۲۸۸: نهانی کرده ای یغما، دل من 245شمارهٔ ۲۸۹: باده بیار و هوش را، از سر ما روان ...246شمارهٔ ۲۹۰: لخت دل با سینه از اشک مدام آمد بر ...247شمارهٔ ۲۹۱: صید از حرم کشد، خم جعد بلند تو 248شمارهٔ ۲۹۲: ز تکبیر فنا، حاضر نشد وقت نماز تو 249شمارهٔ ۲۹۳: دارم دلی دو نیم، ز تیغ زبان تو 250شمارهٔ ۲۹۴: صفای وقت، ز دل های بی غبار بجو 251شمارهٔ ۲۹۵: عریان ز صافی طینتی، از پردهٔ نیرن ...252شمارهٔ ۲۹۶: ای تهیدست، به امّید و امل غره مشو 253شمارهٔ ۲۹۷: به دنبال خرام آن پری رو 254شمارهٔ ۲۹۸: افسرده ایم، جام می خوشگوار کو 255شمارهٔ ۲۹۹: سوخته جان دلم یکی، سنبل مشک فام، ...256شمارهٔ ۳۰۰: به عاشقی، شده ام شهرهٔ جهان از تو 257شمارهٔ ۳۰۱: چون لب نایی و نی، پرده سرایان من ...258شمارهٔ ۳۰۲: طرف نقاب اگر کشی، از رخ نازنین فر ...259شمارهٔ ۳۰۳: مستی فزوده است تو را، در بر آینه 260شمارهٔ ۳۰۴: دل از وفا به خاطر جانان گران شده 261شمارهٔ ۳۰۵: ای خدا، یار مرا میل خریدارش ده 262شمارهٔ ۳۰۶: ای دل به زیر خاک تپیدن چه فایده 263شمارهٔ ۳۰۷: دردت به دوای دل بی تاب رسیده 264شمارهٔ ۳۰۸: تا شانه خشک دستم، بی زلف یار ماند ...265شمارهٔ ۳۰۹: مکن ای بلبل آزرده دل، از خار گله 266شمارهٔ ۳۱۰: صبح است و عزم کوی خرابات کردهای 267شمارهٔ ۳۱۱: به خاموشی سپندم گفت، در بزم پریزا ...268شمارهٔ ۳۱۲: به بالینم نشستی، قد به ناز افراشت ...269شمارهٔ ۳۱۳: من بلبلم و گلبن من یار منستی 270شمارهٔ ۳۱۴: سخنها از وفا می گفتی و جور و جفا ...271شمارهٔ ۳۱۵: غم دل با تو زان گوبم،که دانم شاد ...272شمارهٔ ۳۱۶: دلم را، کرده یک پیمانه خون، لعل م ...273شمارهٔ ۳۱۷: گذشت آن دور کز ساغر، کند یاری مرا ...274شمارهٔ ۳۱۸: شد صید دلم بستهٔ فتراک سواری 275شمارهٔ ۳۱۹: مطرب سرود شوق به مستان چه می بری 276شمارهٔ ۳۲۰: خزان رنگ زردم را، میِ نابی نشد رو ...277شمارهٔ ۳۲۱: خوش آن ساعت که از فیض سحر شاداب ب ...278شمارهٔ ۳۲۲: ای خطِّ لب یار، نمایان شده باشی 279شمارهٔ ۳۲۳: ز مستی، خون دل را، باده می انگاشت ...280شمارهٔ ۳۲۴: نوای پرده سوزم، از کجا پیدا کند گ ...281شمارهٔ ۳۲۵: ببین که هست لبم، بلبل بهار خطی 282شمارهٔ ۳۲۶: سحاب خشک، دیگر از کجا پیدا کند اش ...283شمارهٔ ۳۲۷: نشد از گریهٔ مستانه ساقی، دل کنم ...284شمارهٔ ۳۲۸: دارم گل زخمی به جگر تازه و تر، ها ...285شمارهٔ ۳۲۹: ای که بر دیدهٔ اغیار خرامی داری 286شمارهٔ ۳۳۰: ای برق حسن، شعله به باغ که می زنی 287شمارهٔ ۳۳۱: گره، ز ابروی مسکین نواز وا نکنی 288شمارهٔ ۳۳۲: بی داغ عشق، بر در دل ها چه می روی 289شمارهٔ ۳۳۳: ناصح، سخن چه بیهُده از پند می کنی 290شمارهٔ ۳۳۴: ای دل، ترحمی به گناهی نمی کنی 291شمارهٔ ۳۳۵: می رود صید دلم، سخت کمانی در پی 292شمارهٔ ۳۳۶: بستم چو دل به مهر تو، نامهربان شد ...293شمارهٔ ۳۳۷: تا کی از عشوه، فریب دل ناکام دهی 294شمارهٔ ۳۳۸: نی می دهد از اصل مقامات صدایی 295شمارهٔ ۳۳۹: بنواخت نی را، لبهای نایی 296شمارهٔ ۳۴۰: شکیبایی بود کار دلم، با گرمی خویی 297شمارهٔ ۳۴۱: ای ناله، چند در غم دل دردسر دهی 298شمارهٔ ۳۴۲: تلاش فکر ما را از سخن لافان چه می ...299شمارهٔ ۳۴۳: نماند از گرد غم، در سینه ام جای ش ...300شمارهٔ ۳۴۴: اگر نه در جهان سرچشمه ی حیوان بود ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ