به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حزین لاهیجی

حزین لاهیجیغزلیات ناتمامشمارهٔ ۲۷: ادا سازد به خاموشی، لب او گفتگویش را

2680عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ادا سازد به خاموشی، لب او گفتگویش را

نیارد درگریبان غنچه پنهان کرد بوبش را

ز لخت دل، خیابان گلستانیست مژگانم

خزان نبود بهار خارخار آرزویش را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۶: کدامین دیده سازد سرمه، گرد جلوه گا ...2شمارهٔ ۲۷: ادا سازد به خاموشی، لب او گفتگویش ...3شمارهٔ ۲۸: ای از تو، پریشان نظری آینه ها را 4شمارهٔ ۲۹: دعوی ست با شعر ترم، آن دشمن ادراک ...5شمارهٔ ۳۰: قامت شده‌ست خم، من دیرینه سال را 6شمارهٔ ۳۱: گشتم اسیر، جلوهٔ آن خوش خرام را 7شمارهٔ ۳۲: به پیری عشق سازد شوخ‌تر طبع جوانم ...8شمارهٔ ۳۳: علاج عقدهٔ دلتنگی، آسان است عاشق ر ...9شمارهٔ ۳۴: از آن روزی که گم کردم، سراغ آرمیدن ...10شمارهٔ ۳۵: کنم رنگین تر از دامان گلچین، چشم خ ...11شمارهٔ ۳۶: خدا درمانده نگذارد به عالم، بی نصی ...12شمارهٔ ۳۷: به شهد لفظ و معنی، رهنما گشتیم دور ...13شمارهٔ ۳۸: دل بر سر تیر است، گشاییم کمین را 14شمارهٔ ۳۹: حریف نقش کج گر نیستی این بدقماران ...15شمارهٔ ۴۰: خدایا الفتی ده، با دل آزرده، لالان ...16شمارهٔ ۴۱: عتاب تلخ او شیرین کن جانهاست، مستا ...17شمارهٔ ۴۲: آمال کوته است ز دنیا بریده را 18شمارهٔ ۴۳: رنگین بود سخن، دل در خون تپیده را 19شمارهٔ ۴۴: مردان کنند خوش، غم و هجر همیشه را 20شمارهٔ ۴۵: جام عتاب داده ای، غمزه کینه خواه ر ...21شمارهٔ ۴۶: اگر بینم شبی در خواب، روز خردسالی ...22شمارهٔ ۴۷: به پیری می کشیم آسوده، بار زندگانی ...23شمارهٔ ۴۸: حق تعلیم دارم، خوش قدانِ بوستانی ر ...24شمارهٔ ۴۹: نباشد ناقه ای جز شوق، مجنون الهی ر ...25شمارهٔ ۵۰: بلای جان، زبان تلخ باشد، اهل دعوی ...26شمارهٔ ۵۱: خوش آن ساعت که، بر بالین خرامی، خا ...27شمارهٔ ۵۲: ز دورم دید، اجازت داد عزم جان فشان ...28شمارهٔ ۵۳: نبود آرامشی، شیب و شباب زندگانی را 29شمارهٔ ۵۴: از سر من چرا کشد، سرو قد تو پای را 30شمارهٔ ۵۵: ز دوری خاطرم تنگ است و نتوانم رسید ...31شمارهٔ ۵۶: غم دل از می و مطرب مرا فزود اینجا 32شمارهٔ ۵۷: سخنور چون شدی، خاموش بنشین چون نگی ...33شمارهٔ ۵۸: ترانه کرد صریر نیم، دراز اینجا 34شمارهٔ ۵۹: نخواهد برد جان از رشک ما خصم عنود ...35شمارهٔ ۶۰: هرزه دراست در رهش، سینه چاک چاک ما 36شمارهٔ ۶۱: که خواهد کرد یاد از خستگان بی نوا ...37شمارهٔ ۶۲: از عکس رخش باده فروش است دل ما 38شمارهٔ ۶۳: با اشک روان، قطره زنان است دل ما 39شمارهٔ ۶۴: ندید از گرد راهش، دیده هرگز سرمه و ...40شمارهٔ ۶۵: به جان بستیم پیمان محبّت، عشوه ساز ...41شمارهٔ ۶۶: خاک آسوده، چو سیماب شد ازگریهٔ ما 42شمارهٔ ۶۷: مپرس از شورش صحرای دل دیوانهٔ ما ر ...43شمارهٔ ۶۸: چراغ کلبهٔ درویش، نور ماه می باشد 44شمارهٔ ۶۹: غم عشقت خلاص ازرنج دنیا می کند ما ...45شمارهٔ ۷۰: جدایی نیست از لیلی، دل دیوانهٔ ما ...46شمارهٔ ۷۱: هم آغوش است، سیل خانه زادی منزل ما ...47شمارهٔ ۷۲: تیغ نگه افتاده گران قاتل ما را 48شمارهٔ ۷۳: این است که دل برده و خون کرده بسی ...49شمارهٔ ۷۴: کاش بیرون فتد از سینه دل زار مرا 50شمارهٔ ۷۵: ای که در کشتن عشاق درنگ است تو را 51شمارهٔ ۷۶: افروخت بخت تیره، ز اشک مدام ما 52شمارهٔ ۷۷: بهار آمد که می در جام میخوران شود ...53شمارهٔ ۷۸: به بازاری که دلق میگساران می شود پ ...54شمارهٔ ۷۹: داغ است و سینه در عشق، صبح و ستاره ...55شمارهٔ ۸۰: گذرد گرم ز دل، آه سحرگاهی ما 56شمارهٔ ۸۱: به این شوخی اگر ریزد، سخن مستانه ز ...57شمارهٔ ۸۲: زهی ز خط تو خرّم، بهار مشربها 58شمارهٔ ۸۳: ای از تو داغ بر جگر لاله زارها 59شمارهٔ ۸۴: این است، سرود من و بلبل به چمنها 60شمارهٔ ۸۵: ای امّت نگاه تو، جادو خیالها 61شمارهٔ ۸۶: آشفته چو من نبود، سنبل به گلستانها 62شمارهٔ ۸۷: چو تر هرگز نگردید، از می وصل تو دا ...63شمارهٔ ۸۸: چه شد مهر جهان آرای من، آن گرم جوش ...64شمارهٔ ۸۹: نباشد دل چرا از لطف یار، امّیدوار ...65شمارهٔ ۹۰: شد قسمت خال تو،که مشک ختن ماست 66شمارهٔ ۹۱: شراب تشنه بسی موج زد، ایاغ کجاست 67شمارهٔ ۹۲: فصل بهار عشق و تماشای اشک ماست 68شمارهٔ ۹۳: دعوی گر جاهل، به بغل دشمن خود داشت 69شمارهٔ ۹۴: روزی که غمزه اش به من خسته جنگ داش ...70شمارهٔ ۹۵: با چشم سیر، نعمت دنیا چه حاجت است 71شمارهٔ ۹۶: مستی چشم یار، ز پیمانه خود است 72شمارهٔ ۹۷: خار رهت، به روضهٔ رضوان برابر است 73شمارهٔ ۹۸: تا بود داغها، دل آزرده حال داشت 74شمارهٔ ۹۹: کاو کاو مژه ی من به جگر خون نگذاشت 75شمارهٔ ۱۰۰: تاراج صبر، دور نگاهش رواج داشت 76شمارهٔ ۱۰۱: دامن فشاند و شمع مزارم به باد داش ...77شمارهٔ ۱۰۲: در پرده دل، جلوه گری بار دگر داشت 78شمارهٔ ۱۰۳: بیگانگی، به مشرب ما آشناتر است 79شمارهٔ ۱۰۴: غافل که سینه، آتش آهن گداز داشت 80شمارهٔ ۱۰۵: آن روز، شب تیرهٔ ما هم سحری داشت 81شمارهٔ ۱۰۶: ایّام غمم، مرا بهار است 82شمارهٔ ۱۰۷: به گلشنی که رخش، گوشهٔ نقاب شکست 83شمارهٔ ۱۰۸: نشئهٔ فیض، در آب و گِل درویشان اس ...84شمارهٔ ۱۰۹: همدم سنجیده گفتاران، لب پیمانه اس ...85شمارهٔ ۱۱۰: هر سو که بود میل تو، جای تو همان ...86شمارهٔ ۱۱۱: دیوانه، عاقلانه به هامون گریخته س ...87شمارهٔ ۱۱۲: بر لبم حرف دهان تنگ یار افتاده اس ...88شمارهٔ ۱۱۳: روشن از حیرت دل شد که دلارایی هست 89شمارهٔ ۱۱۴: بال و پر گر به اسیری نبود پروا نی ...90شمارهٔ ۱۱۵: طوفان فتنه است و کسی دستگیر نیست 91شمارهٔ ۱۱۶: چون شمع، بی سبب نفسم جانگداز نیست 92شمارهٔ ۱۱۷: زاهد خمیده است چو چنگ و ملول نیست 93شمارهٔ ۱۱۸: مستمع گر نکند فهم، غم اینم نیست 94شمارهٔ ۱۱۹: مدتی شد که در این بزم سخن سازی نی ...95شمارهٔ ۱۲۰: پی برده هر که، وادیِ دل جلوه گاه ...96شمارهٔ ۱۲۱: نتوانست به موی کمر یار آویخت 97شمارهٔ ۱۲۲: بی باده سیه مست، شب از یاسمن کیست 98شمارهٔ ۱۲۳: این داغ دلفروز ندانم چراغ کیست 99شمارهٔ ۱۲۴: دو نان، به دل زنند سنان از زبان ب ...100شمارهٔ ۱۲۵: دل از یادش، در آغوش من شیدا نمی گ ...101شمارهٔ ۱۲۶: ز بی برگی، ره الفت دلم بر دوستان ...102شمارهٔ ۱۲۷: کجا دلبستگی عاشق به حسن بی وفا دا ...103شمارهٔ ۱۲۸: عشق در سینهٔ من، لاله ستان ها دار ...104شمارهٔ ۱۲۹: سامان پریشان دلی اندوخته دارم 105شمارهٔ ۱۳۰: آتشکده ای در جگر سوخته دارم 106شمارهٔ ۱۳۱: ز بی مهریّ او، داغم چراغ مرده ای ...107شمارهٔ ۱۳۲: شوریده سرم، طرهٔ پیچان تو دارد 108شمارهٔ ۱۳۳: شکرخند دلم خواهش ز لعل می کشی دار ...109شمارهٔ ۱۳۴: گزند کوکب از کژدم فزون جان را زیا ...110شمارهٔ ۱۳۵: دگر خونابه دل، دیده را آلودنی دار ...111شمارهٔ ۱۳۶: تپش سینهٔ ما، بانگ درایی دارد 112شمارهٔ ۱۳۷: عمر گذران، فکر مه و سال ندارد 113شمارهٔ ۱۳۸: با داغ محبت، دل دیوانه نسازد 114شمارهٔ ۱۳۹: شراب خون من، آن مست را مخمور می س ...115شمارهٔ ۱۴۰: مریض زهد را آن روی آتشناک می سازد 116شمارهٔ ۱۴۱: ز افسانه کی به شب، مژهٔ ما به هم ...117شمارهٔ ۱۴۲: هرکس که نظر باز به آن زلف دوتا شد 118شمارهٔ ۱۴۳: سخن چون می سرایم، کلک شکربار می س ...119شمارهٔ ۱۴۴: رنگت به خون لاله، قدح در خمار زد 120شمارهٔ ۱۴۵: شراب لعلی آن نوش لب، به ما چه رسد 121شمارهٔ ۱۴۶: بلاکش عاشقی کو با غم جانانه می سا ...122شمارهٔ ۱۴۷: نقاب آنجا که از رخسارهٔ جانانه بر ...123شمارهٔ ۱۴۸: قاصد سخنی از لب یارم نرسانید 124شمارهٔ ۱۴۹: آن قدر کرد تپیدن که به آرام رساند 125شمارهٔ ۱۵۰: آتشی گرمتر از آتش محرومی نیست 126شمارهٔ ۱۵۱: به دنیا قدر ارباب مذلت بیش می باش ...127شمارهٔ ۱۵۲: در طمع، کام دل بی بصران می باشد 128شمارهٔ ۱۵۳: تذرو دل، اسیر سرو آزاد تو می باشد 129شمارهٔ ۱۵۴: خون من تیغ تو آندم که به خاک افشا ...130شمارهٔ ۱۵۵: چر با سردی دی بلبلان را کینه می ب ...131شمارهٔ ۱۵۶: دلم در زلف او، از سینه نالان بیشت ...132شمارهٔ ۱۵۷: نقش مراد دنیا، نقش بر آب باشد 133شمارهٔ ۱۵۸: سخنم چو هست، در دل نمک سراب باشد 134شمارهٔ ۱۵۹: پریشان سنبلش، دیباچهٔ احوال من با ...135شمارهٔ ۱۶۰: خیالت مونس جان اسیران در بدن باشد 136شمارهٔ ۱۶۱: با دل غم آن رشک پری، ساخته باشد 137شمارهٔ ۱۶۲: خوشا چشمی که محو لذّت نظّاره ای ب ...138شمارهٔ ۱۶۳: ز غیرت، آب گوهر نخل عزّت را به جو ...139شمارهٔ ۱۶۴: آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد 140آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد عاشقم به کا ...141شمارهٔ ۱۶۶: به رنگین جلوه ای در خون کشیدی، گو ...142شمارهٔ ۱۶۷: نخل مرا شکوفهٔ صبح امید شد 143شمارهٔ ۱۶۸: ساقی مباد عیدی ما کوتهی شود 144شمارهٔ ۱۶۹: پایان ناز او چو به بیگانگی کشید 145شمارهٔ ۱۷۰: کی نشئهٔ صهبا، دل غمناک گشاید 146شمارهٔ ۱۷۱: آزاده، از حیات خود آزار می کشد 147شمارهٔ ۱۷۲: جز آتش بهار هوا را که بشکند 148شمارهٔ ۱۷۳: آن کیست تا ز کار کسی عقده واکند 149شمارهٔ ۱۷۴: چهره نما که در چمن، شور هزار گل ک ...150شمارهٔ ۱۷۵: اگر یادم، چمن پرورد آغوشش نخواهد ...151شمارهٔ ۱۷۶: به دنیا سر فرو ناوردنم بالین راحت ...152شمارهٔ ۱۷۷: نگاه خشم، چشم شوخ او را زیب دیگر ...153شمارهٔ ۱۷۸: تا زلف تو بر دوش و برم سایه فکن ش ...154شمارهٔ ۱۷۹: همّت آن است که در پیش کرم، دون نش ...155شمارهٔ ۱۸۰: تقلید من فزونی یاران نمی شود 156شمارهٔ ۱۸۱: مباد، نفس ز قید خرد گشاده شود 157شمارهٔ ۱۸۲: هما که بال و پر خویش سایبان تو دا ...158شمارهٔ ۱۸۳: کی ترک مکر و حیله به احباب می کند 159شمارهٔ ۱۸۴: آن مشکبو غزال ز چشمم گذار کرد 160شمارهٔ ۱۸۵: صحرانورد وحشتم، آن خط و خال کرد 161شمارهٔ ۱۸۶: این عشق تازه دیده به اشکم دچار کر ...162شمارهٔ ۱۸۷: پریشانی ز احسان، بحر بی پایان نمی ...163شمارهٔ ۱۸۸: کسی درد سخن، تا دل نگردد خون چه م ...164شمارهٔ ۱۸۹: چون نقش آن خط و خال، لوح خیال گیر ...165شمارهٔ ۱۹۰: دل از وحشت سرای عالم غدّار می گیر ...166شمارهٔ ۱۹۱: از روی لاله رنگ تو خون جوش می زند 167شمارهٔ ۱۹۲: این باخته نقشان که درین خانهٔ تنگ ...168شمارهٔ ۱۹۳: یکایک از نظرم نور پیکران رفتند 169شمارهٔ ۱۹۴: گر چه در بزم جهان، گردن میناست بل ...170شمارهٔ ۱۹۵: شور مستی از دل دیوانهٔ ما شد بلند 171شمارهٔ ۱۹۶: تا حرفی از آن لعل می آلود برآمد 172شمارهٔ ۱۹۷: از نالهٔ من خامه خوش آهنگ برآمد 173شمارهٔ ۱۹۸: سختی به ضعیفان جهان بی سبب آید 174شمارهٔ ۱۹۹: صفای عارضش، رنگ از رخ مهتاب بزدای ...175شمارهٔ ۲۰۰: مکن کاری که حرفی از زبان من برون ...176شمارهٔ ۲۰۱: به دل گفتم که خواهد غمزهٔ نامهربا ...177شمارهٔ ۲۰۲: ز هر چاکی که دارد سینه من، بوی خو ...178شمارهٔ ۲۰۳: گیاه خرّمی از تربت پاکم نمی روید 179شمارهٔ ۲۰۴: درنگ ازکاروان ما سبکباران نمی آید 180شمارهٔ ۲۰۵: مداوای جنون از دیده بی خواب می آی ...181شمارهٔ ۲۰۶: وجود کاملان بر ناقصان دشوار می آی ...182شمارهٔ ۲۰۷: ز معراج خریّت، خواجه سنگین بار می ...183شمارهٔ ۲۰۸: ز هجران کار دلتنگی به سامان دیر م ...184شمارهٔ ۲۰۹: در آن محفل که شمع من، تجلی ساز می ...185شمارهٔ ۲۱۰: با سفلگان شراکت روزی، زیان بود 186شمارهٔ ۲۱۱: دمهای زنده را، از اجل کی زیان بود 187شمارهٔ ۲۱۲: امشب که از نظر مه من درگذاره بود 188شمارهٔ ۲۱۳: مرنج از طعنهٔ خصم و مکن عرض کمال ...189شمارهٔ ۲۱۴: در بهاری که مرا بال و پرافشانی بو ...190شمارهٔ ۲۱۵: خجل چون بید مجنون گشتم از نشو و ن ...191شمارهٔ ۲۱۶: تشنه کامان حسد خون مرا نوشیدند 192شمارهٔ ۲۱۷: گهر چون سفته گردد، همچو اشک از دی ...193شمارهٔ ۲۱۸: شود چون جوهر آیینه پیدا، تار می ا ...194شمارهٔ ۲۱۹: عزلت طلب از پایهٔ اقبال نیفتد 195شمارهٔ ۲۲۰: ز شیرین کاری من، بیستون آباد می گ ...196شمارهٔ ۲۲۱: نمی دانم چه سودا در سر مخمور می گ ...197شمارهٔ ۲۲۲: دل از قفس سینه، دم سرد برآورد 198شمارهٔ ۲۲۳: زلف سیهش، آتش بیداد برآورد 199شمارهٔ ۲۲۴: ترسم که بر لبی، سخن آن میان رود 200شمارهٔ ۲۲۵: دلم، شب بر خس و خاشاک کویش تا سحر ...201شمارهٔ ۲۲۶: تن سختی کشم چون در خروش آید، روان ...202شمارهٔ ۲۲۷: ساغر ای عشق به اندازهٔ مخمور بیار 203شمارهٔ ۲۲۸: تیغ ستمت از می پرزور گران تر 204شمارهٔ ۲۲۹: سیمین عذار اوست، ز خط خوش عیارتر 205شمارهٔ ۲۳۰: چمن، به سایه نشینان خرمی بگذار 206شمارهٔ ۲۳۱: کنون ز تربتم ای شوخ، سرگران مگذر 207شمارهٔ ۲۳۲: می آید از کوی مغان طرز طربناکش نگ ...208شمارهٔ ۲۳۳: با آنکه نیست از تو بتی دلنوازتر 209شمارهٔ ۲۳۴: گرفتار تو را در دور خط، شد کام جا ...210شمارهٔ ۲۳۵: ای زلف، پریشان شدگانیم، خبر گیر 211شمارهٔ ۲۳۶: ز خط شده ست عذارش بنفشه زار امروز 212شمارهٔ ۲۳۷: یک ره درآ به دیده و مستی بهانه سا ...213شمارهٔ ۲۳۸: دل طلب کرد، از آن غمزه، عتابی که ...214شمارهٔ ۲۳۹: خون گر نخورد زان لب میگون، چه کند ...215شمارهٔ ۲۴۰: بسته پای چو من بی پر و بالی که مپ ...216شمارهٔ ۲۴۱: از چرخ تنک حوصله، پروا چه کند کس 217شمارهٔ ۲۴۲: غنچه دیدی و دل تنگ ندیدی، افسوس 218شمارهٔ ۲۴۳: نمی کشد، دل ما را به دام و دانهٔ ...219شمارهٔ ۲۴۴: نمی بینم به مسجد رونق، از دلمرده ...220شمارهٔ ۲۴۵: برده شوریدگیم از خود و صهبا در پی ...221شمارهٔ ۲۴۶: لقمه ای را ممسک از آزادگان دارد د ...222شمارهٔ ۲۴۷: سرفرازی طلب از همّت مردانهٔ عشق 223شمارهٔ ۲۴۸: ای آنکه زدی بر قدح، امروز مرا سنگ 224شمارهٔ ۲۴۹: فرش داغ، ار نشود بستر بیماری دل 225شمارهٔ ۲۵۰: در بتکده نامحرم و در کعبه غریبم 226شمارهٔ ۲۵۱: به عشق روی تو، چون لاله داغ می طل ...227شمارهٔ ۲۵۲: ز پی بیگانه خویی را، به امّید وفا ...228شمارهٔ ۲۵۳: در کشور ایجاد، ندانم چه گلستم 229شمارهٔ ۲۵۴: من نازک دل از زخم زبان بسیار می ر ...230شمارهٔ ۲۵۵: غبار گشتم و سرگشته وار می گردم 231شمارهٔ ۲۵۶: به راه آن وفا دشمن، سر و جان شاد ...232شمارهٔ ۲۵۷: نشود گشاده چون نی، گرهی ز کار درد ...233شمارهٔ ۲۵۸: حاصلی که خرمن شد، نذر خوشه چین دا ...234شمارهٔ ۲۵۹: صبوحی می کند تکلیف، کز می کام برد ...235شمارهٔ ۲۶۰: شمع سان، دیده پرآتش مژه پرنم دارم 236شمارهٔ ۲۶۱: خموشم چون قلم امّا، نوا در آستین ...237شمارهٔ ۲۶۲: زد نقش سخن سکهٔ جاوید به نامم 238شمارهٔ ۲۶۳: قناعت چون گهر، با ساغر و مینای خو ...239شمارهٔ ۲۶۴: دمد از چاکهای سینه شیون، تا نفس د ...240شمارهٔ ۲۶۵: نه یاد مصر و نه پروای کاروان دارم 241شمارهٔ ۲۶۶: ز شمع خامه، هر جا در میان افسانه ...242شمارهٔ ۲۶۷: جز وصل علاج دل بیچاره ندارم 243شمارهٔ ۲۶۸: به هرگلشن که شور از شیون مستانه ا ...244شمارهٔ ۲۶۹: از دل، به فرات مژه راهی ست چه ساز ...245شمارهٔ ۲۷۰: به صد شوریدگی، از بزم آن بی باک ب ...246شمارهٔ ۲۷۱: زبان و سود، شد در عشق بی پروا فرا ...247شمارهٔ ۲۷۲: از ضعف مشکل آید، چون می برد ز خوی ...248شمارهٔ ۲۷۳: ز ابر دیده در هر گل، زمین کشته ای ...249شمارهٔ ۲۷۴: با ماست، لطف چشم تغافل پناه،کم 250شمارهٔ ۲۷۵: شکایت نیست، مطلب ناله آهنگ است می ...251شمارهٔ ۲۷۶: بیهوده نگشتم به سراپای دو عالم 252شمارهٔ ۲۷۷: ز رنگش، اشک گلگون بادهٔ نابی ست د ...253شمارهٔ ۲۷۸: دل و جان نژند را مانم 254شمارهٔ ۲۷۹: نکرد عشق تو، مطلب روای خویشتنم 255شمارهٔ ۲۸۰: خزان چه می برد از نوبهار رنگینم 256شمارهٔ ۲۸۱: آسان به جلوه های تو، از جا نمی رو ...257شمارهٔ ۲۸۲: چو سایه در قدم سرو خوش خرام توام 258شمارهٔ ۲۸۳: سیاهی را، به اشک از دیدهٔ خود کام ...259شمارهٔ ۲۸۴: رنگین شد از رخت، چو رگ گل، نظاره ...260شمارهٔ ۲۸۵: ز دل برخاست شوری، دیدهٔ داغ درون ...261شمارهٔ ۲۸۶: زانوی بی کسی هاست، بالین خستهٔ من 262شمارهٔ ۲۸۷: نماید بی سبب حاصل، مسبب مدعای من 263شمارهٔ ۲۸۸: نهانی کرده ای یغما، دل من 264شمارهٔ ۲۸۹: باده بیار و هوش را، از سر ما روان ...265شمارهٔ ۲۹۰: لخت دل با سینه از اشک مدام آمد بر ...266شمارهٔ ۲۹۱: صید از حرم کشد، خم جعد بلند تو 267شمارهٔ ۲۹۲: ز تکبیر فنا، حاضر نشد وقت نماز تو 268شمارهٔ ۲۹۳: دارم دلی دو نیم، ز تیغ زبان تو 269شمارهٔ ۲۹۴: صفای وقت، ز دل های بی غبار بجو 270شمارهٔ ۲۹۵: عریان ز صافی طینتی، از پردهٔ نیرن ...271شمارهٔ ۲۹۶: ای تهیدست، به امّید و امل غره مشو 272شمارهٔ ۲۹۷: به دنبال خرام آن پری رو 273شمارهٔ ۲۹۸: افسرده ایم، جام می خوشگوار کو 274شمارهٔ ۲۹۹: سوخته جان دلم یکی، سنبل مشک فام، ...275شمارهٔ ۳۰۰: به عاشقی، شده ام شهرهٔ جهان از تو 276شمارهٔ ۳۰۱: چون لب نایی و نی، پرده سرایان من ...277شمارهٔ ۳۰۲: طرف نقاب اگر کشی، از رخ نازنین فر ...278شمارهٔ ۳۰۳: مستی فزوده است تو را، در بر آینه 279شمارهٔ ۳۰۴: دل از وفا به خاطر جانان گران شده 280شمارهٔ ۳۰۵: ای خدا، یار مرا میل خریدارش ده 281شمارهٔ ۳۰۶: ای دل به زیر خاک تپیدن چه فایده 282شمارهٔ ۳۰۷: دردت به دوای دل بی تاب رسیده 283شمارهٔ ۳۰۸: تا شانه خشک دستم، بی زلف یار ماند ...284شمارهٔ ۳۰۹: مکن ای بلبل آزرده دل، از خار گله 285شمارهٔ ۳۱۰: صبح است و عزم کوی خرابات کردهای 286شمارهٔ ۳۱۱: به خاموشی سپندم گفت، در بزم پریزا ...287شمارهٔ ۳۱۲: به بالینم نشستی، قد به ناز افراشت ...288شمارهٔ ۳۱۳: من بلبلم و گلبن من یار منستی 289شمارهٔ ۳۱۴: سخنها از وفا می گفتی و جور و جفا ...290شمارهٔ ۳۱۵: غم دل با تو زان گوبم،که دانم شاد ...291شمارهٔ ۳۱۶: دلم را، کرده یک پیمانه خون، لعل م ...292شمارهٔ ۳۱۷: گذشت آن دور کز ساغر، کند یاری مرا ...293شمارهٔ ۳۱۸: شد صید دلم بستهٔ فتراک سواری 294شمارهٔ ۳۱۹: مطرب سرود شوق به مستان چه می بری 295شمارهٔ ۳۲۰: خزان رنگ زردم را، میِ نابی نشد رو ...296شمارهٔ ۳۲۱: خوش آن ساعت که از فیض سحر شاداب ب ...297شمارهٔ ۳۲۲: ای خطِّ لب یار، نمایان شده باشی 298شمارهٔ ۳۲۳: ز مستی، خون دل را، باده می انگاشت ...299شمارهٔ ۳۲۴: نوای پرده سوزم، از کجا پیدا کند گ ...300شمارهٔ ۳۲۵: ببین که هست لبم، بلبل بهار خطی 301شمارهٔ ۳۲۶: سحاب خشک، دیگر از کجا پیدا کند اش ...302شمارهٔ ۳۲۷: نشد از گریهٔ مستانه ساقی، دل کنم ...303شمارهٔ ۳۲۸: دارم گل زخمی به جگر تازه و تر، ها ...304شمارهٔ ۳۲۹: ای که بر دیدهٔ اغیار خرامی داری 305شمارهٔ ۳۳۰: ای برق حسن، شعله به باغ که می زنی 306شمارهٔ ۳۳۱: گره، ز ابروی مسکین نواز وا نکنی 307شمارهٔ ۳۳۲: بی داغ عشق، بر در دل ها چه می روی 308شمارهٔ ۳۳۳: ناصح، سخن چه بیهُده از پند می کنی 309شمارهٔ ۳۳۴: ای دل، ترحمی به گناهی نمی کنی 310شمارهٔ ۳۳۵: می رود صید دلم، سخت کمانی در پی 311شمارهٔ ۳۳۶: بستم چو دل به مهر تو، نامهربان شد ...312شمارهٔ ۳۳۷: تا کی از عشوه، فریب دل ناکام دهی 313شمارهٔ ۳۳۸: نی می دهد از اصل مقامات صدایی 314شمارهٔ ۳۳۹: بنواخت نی را، لبهای نایی 315شمارهٔ ۳۴۰: شکیبایی بود کار دلم، با گرمی خویی 316شمارهٔ ۳۴۱: ای ناله، چند در غم دل دردسر دهی 317شمارهٔ ۳۴۲: تلاش فکر ما را از سخن لافان چه می ...318شمارهٔ ۳۴۳: نماند از گرد غم، در سینه ام جای ش ...319شمارهٔ ۳۴۴: اگر نه در جهان سرچشمه ی حیوان بود ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ