به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حزین لاهیجی

حزین لاهیجیغزلیات ناتمامشمارهٔ ۲۸: ای از تو، پریشان نظری آینه ها را

2130عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ای از تو، پریشان نظری آینه ها را

از عکس تو در شیشه پری، آینه ها را

کرده ست نظربازی آن خط زره پوش

مشهور به آهن جگری، آینه ها را

رحمی کن و از پرده برون آ که سراغت

تا چند کند در به دری، آینه ها را؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۷: ادا سازد به خاموشی، لب او گفتگویش ...2شمارهٔ ۲۸: ای از تو، پریشان نظری آینه ها را 3شمارهٔ ۲۹: دعوی ست با شعر ترم، آن دشمن ادراک ...4شمارهٔ ۳۰: قامت شده‌ست خم، من دیرینه سال را 5شمارهٔ ۳۱: گشتم اسیر، جلوهٔ آن خوش خرام را 6شمارهٔ ۳۲: به پیری عشق سازد شوخ‌تر طبع جوانم ...7شمارهٔ ۳۳: علاج عقدهٔ دلتنگی، آسان است عاشق ر ...8شمارهٔ ۳۴: از آن روزی که گم کردم، سراغ آرمیدن ...9شمارهٔ ۳۵: کنم رنگین تر از دامان گلچین، چشم خ ...10شمارهٔ ۳۶: خدا درمانده نگذارد به عالم، بی نصی ...11شمارهٔ ۳۷: به شهد لفظ و معنی، رهنما گشتیم دور ...12شمارهٔ ۳۸: دل بر سر تیر است، گشاییم کمین را 13شمارهٔ ۳۹: حریف نقش کج گر نیستی این بدقماران ...14شمارهٔ ۴۰: خدایا الفتی ده، با دل آزرده، لالان ...15شمارهٔ ۴۱: عتاب تلخ او شیرین کن جانهاست، مستا ...16شمارهٔ ۴۲: آمال کوته است ز دنیا بریده را 17شمارهٔ ۴۳: رنگین بود سخن، دل در خون تپیده را 18شمارهٔ ۴۴: مردان کنند خوش، غم و هجر همیشه را 19شمارهٔ ۴۵: جام عتاب داده ای، غمزه کینه خواه ر ...20شمارهٔ ۴۶: اگر بینم شبی در خواب، روز خردسالی ...21شمارهٔ ۴۷: به پیری می کشیم آسوده، بار زندگانی ...22شمارهٔ ۴۸: حق تعلیم دارم، خوش قدانِ بوستانی ر ...23شمارهٔ ۴۹: نباشد ناقه ای جز شوق، مجنون الهی ر ...24شمارهٔ ۵۰: بلای جان، زبان تلخ باشد، اهل دعوی ...25شمارهٔ ۵۱: خوش آن ساعت که، بر بالین خرامی، خا ...26شمارهٔ ۵۲: ز دورم دید، اجازت داد عزم جان فشان ...27شمارهٔ ۵۳: نبود آرامشی، شیب و شباب زندگانی را 28شمارهٔ ۵۴: از سر من چرا کشد، سرو قد تو پای را 29شمارهٔ ۵۵: ز دوری خاطرم تنگ است و نتوانم رسید ...30شمارهٔ ۵۶: غم دل از می و مطرب مرا فزود اینجا 31شمارهٔ ۵۷: سخنور چون شدی، خاموش بنشین چون نگی ...32شمارهٔ ۵۸: ترانه کرد صریر نیم، دراز اینجا 33شمارهٔ ۵۹: نخواهد برد جان از رشک ما خصم عنود ...34شمارهٔ ۶۰: هرزه دراست در رهش، سینه چاک چاک ما 35شمارهٔ ۶۱: که خواهد کرد یاد از خستگان بی نوا ...36شمارهٔ ۶۲: از عکس رخش باده فروش است دل ما 37شمارهٔ ۶۳: با اشک روان، قطره زنان است دل ما 38شمارهٔ ۶۴: ندید از گرد راهش، دیده هرگز سرمه و ...39شمارهٔ ۶۵: به جان بستیم پیمان محبّت، عشوه ساز ...40شمارهٔ ۶۶: خاک آسوده، چو سیماب شد ازگریهٔ ما 41شمارهٔ ۶۷: مپرس از شورش صحرای دل دیوانهٔ ما ر ...42شمارهٔ ۶۸: چراغ کلبهٔ درویش، نور ماه می باشد 43شمارهٔ ۶۹: غم عشقت خلاص ازرنج دنیا می کند ما ...44شمارهٔ ۷۰: جدایی نیست از لیلی، دل دیوانهٔ ما ...45شمارهٔ ۷۱: هم آغوش است، سیل خانه زادی منزل ما ...46شمارهٔ ۷۲: تیغ نگه افتاده گران قاتل ما را 47شمارهٔ ۷۳: این است که دل برده و خون کرده بسی ...48شمارهٔ ۷۴: کاش بیرون فتد از سینه دل زار مرا 49شمارهٔ ۷۵: ای که در کشتن عشاق درنگ است تو را 50شمارهٔ ۷۶: افروخت بخت تیره، ز اشک مدام ما 51شمارهٔ ۷۷: بهار آمد که می در جام میخوران شود ...52شمارهٔ ۷۸: به بازاری که دلق میگساران می شود پ ...53شمارهٔ ۷۹: داغ است و سینه در عشق، صبح و ستاره ...54شمارهٔ ۸۰: گذرد گرم ز دل، آه سحرگاهی ما 55شمارهٔ ۸۱: به این شوخی اگر ریزد، سخن مستانه ز ...56شمارهٔ ۸۲: زهی ز خط تو خرّم، بهار مشربها 57شمارهٔ ۸۳: ای از تو داغ بر جگر لاله زارها 58شمارهٔ ۸۴: این است، سرود من و بلبل به چمنها 59شمارهٔ ۸۵: ای امّت نگاه تو، جادو خیالها 60شمارهٔ ۸۶: آشفته چو من نبود، سنبل به گلستانها 61شمارهٔ ۸۷: چو تر هرگز نگردید، از می وصل تو دا ...62شمارهٔ ۸۸: چه شد مهر جهان آرای من، آن گرم جوش ...63شمارهٔ ۸۹: نباشد دل چرا از لطف یار، امّیدوار ...64شمارهٔ ۹۰: شد قسمت خال تو،که مشک ختن ماست 65شمارهٔ ۹۱: شراب تشنه بسی موج زد، ایاغ کجاست 66شمارهٔ ۹۲: فصل بهار عشق و تماشای اشک ماست 67شمارهٔ ۹۳: دعوی گر جاهل، به بغل دشمن خود داشت 68شمارهٔ ۹۴: روزی که غمزه اش به من خسته جنگ داش ...69شمارهٔ ۹۵: با چشم سیر، نعمت دنیا چه حاجت است 70شمارهٔ ۹۶: مستی چشم یار، ز پیمانه خود است 71شمارهٔ ۹۷: خار رهت، به روضهٔ رضوان برابر است 72شمارهٔ ۹۸: تا بود داغها، دل آزرده حال داشت 73شمارهٔ ۹۹: کاو کاو مژه ی من به جگر خون نگذاشت 74شمارهٔ ۱۰۰: تاراج صبر، دور نگاهش رواج داشت 75شمارهٔ ۱۰۱: دامن فشاند و شمع مزارم به باد داش ...76شمارهٔ ۱۰۲: در پرده دل، جلوه گری بار دگر داشت 77شمارهٔ ۱۰۳: بیگانگی، به مشرب ما آشناتر است 78شمارهٔ ۱۰۴: غافل که سینه، آتش آهن گداز داشت 79شمارهٔ ۱۰۵: آن روز، شب تیرهٔ ما هم سحری داشت 80شمارهٔ ۱۰۶: ایّام غمم، مرا بهار است 81شمارهٔ ۱۰۷: به گلشنی که رخش، گوشهٔ نقاب شکست 82شمارهٔ ۱۰۸: نشئهٔ فیض، در آب و گِل درویشان اس ...83شمارهٔ ۱۰۹: همدم سنجیده گفتاران، لب پیمانه اس ...84شمارهٔ ۱۱۰: هر سو که بود میل تو، جای تو همان ...85شمارهٔ ۱۱۱: دیوانه، عاقلانه به هامون گریخته س ...86شمارهٔ ۱۱۲: بر لبم حرف دهان تنگ یار افتاده اس ...87شمارهٔ ۱۱۳: روشن از حیرت دل شد که دلارایی هست 88شمارهٔ ۱۱۴: بال و پر گر به اسیری نبود پروا نی ...89شمارهٔ ۱۱۵: طوفان فتنه است و کسی دستگیر نیست 90شمارهٔ ۱۱۶: چون شمع، بی سبب نفسم جانگداز نیست 91شمارهٔ ۱۱۷: زاهد خمیده است چو چنگ و ملول نیست 92شمارهٔ ۱۱۸: مستمع گر نکند فهم، غم اینم نیست 93شمارهٔ ۱۱۹: مدتی شد که در این بزم سخن سازی نی ...94شمارهٔ ۱۲۰: پی برده هر که، وادیِ دل جلوه گاه ...95شمارهٔ ۱۲۱: نتوانست به موی کمر یار آویخت 96شمارهٔ ۱۲۲: بی باده سیه مست، شب از یاسمن کیست 97شمارهٔ ۱۲۳: این داغ دلفروز ندانم چراغ کیست 98شمارهٔ ۱۲۴: دو نان، به دل زنند سنان از زبان ب ...99شمارهٔ ۱۲۵: دل از یادش، در آغوش من شیدا نمی گ ...100شمارهٔ ۱۲۶: ز بی برگی، ره الفت دلم بر دوستان ...101شمارهٔ ۱۲۷: کجا دلبستگی عاشق به حسن بی وفا دا ...102شمارهٔ ۱۲۸: عشق در سینهٔ من، لاله ستان ها دار ...103شمارهٔ ۱۲۹: سامان پریشان دلی اندوخته دارم 104شمارهٔ ۱۳۰: آتشکده ای در جگر سوخته دارم 105شمارهٔ ۱۳۱: ز بی مهریّ او، داغم چراغ مرده ای ...106شمارهٔ ۱۳۲: شوریده سرم، طرهٔ پیچان تو دارد 107شمارهٔ ۱۳۳: شکرخند دلم خواهش ز لعل می کشی دار ...108شمارهٔ ۱۳۴: گزند کوکب از کژدم فزون جان را زیا ...109شمارهٔ ۱۳۵: دگر خونابه دل، دیده را آلودنی دار ...110شمارهٔ ۱۳۶: تپش سینهٔ ما، بانگ درایی دارد 111شمارهٔ ۱۳۷: عمر گذران، فکر مه و سال ندارد 112شمارهٔ ۱۳۸: با داغ محبت، دل دیوانه نسازد 113شمارهٔ ۱۳۹: شراب خون من، آن مست را مخمور می س ...114شمارهٔ ۱۴۰: مریض زهد را آن روی آتشناک می سازد 115شمارهٔ ۱۴۱: ز افسانه کی به شب، مژهٔ ما به هم ...116شمارهٔ ۱۴۲: هرکس که نظر باز به آن زلف دوتا شد 117شمارهٔ ۱۴۳: سخن چون می سرایم، کلک شکربار می س ...118شمارهٔ ۱۴۴: رنگت به خون لاله، قدح در خمار زد 119شمارهٔ ۱۴۵: شراب لعلی آن نوش لب، به ما چه رسد 120شمارهٔ ۱۴۶: بلاکش عاشقی کو با غم جانانه می سا ...121شمارهٔ ۱۴۷: نقاب آنجا که از رخسارهٔ جانانه بر ...122شمارهٔ ۱۴۸: قاصد سخنی از لب یارم نرسانید 123شمارهٔ ۱۴۹: آن قدر کرد تپیدن که به آرام رساند 124شمارهٔ ۱۵۰: آتشی گرمتر از آتش محرومی نیست 125شمارهٔ ۱۵۱: به دنیا قدر ارباب مذلت بیش می باش ...126شمارهٔ ۱۵۲: در طمع، کام دل بی بصران می باشد 127شمارهٔ ۱۵۳: تذرو دل، اسیر سرو آزاد تو می باشد 128شمارهٔ ۱۵۴: خون من تیغ تو آندم که به خاک افشا ...129شمارهٔ ۱۵۵: چر با سردی دی بلبلان را کینه می ب ...130شمارهٔ ۱۵۶: دلم در زلف او، از سینه نالان بیشت ...131شمارهٔ ۱۵۷: نقش مراد دنیا، نقش بر آب باشد 132شمارهٔ ۱۵۸: سخنم چو هست، در دل نمک سراب باشد 133شمارهٔ ۱۵۹: پریشان سنبلش، دیباچهٔ احوال من با ...134شمارهٔ ۱۶۰: خیالت مونس جان اسیران در بدن باشد 135شمارهٔ ۱۶۱: با دل غم آن رشک پری، ساخته باشد 136شمارهٔ ۱۶۲: خوشا چشمی که محو لذّت نظّاره ای ب ...137شمارهٔ ۱۶۳: ز غیرت، آب گوهر نخل عزّت را به جو ...138شمارهٔ ۱۶۴: آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد 139آب دیده ام خونین، آهم آتشین باشد عاشقم به کا ...140شمارهٔ ۱۶۶: به رنگین جلوه ای در خون کشیدی، گو ...141شمارهٔ ۱۶۷: نخل مرا شکوفهٔ صبح امید شد 142شمارهٔ ۱۶۸: ساقی مباد عیدی ما کوتهی شود 143شمارهٔ ۱۶۹: پایان ناز او چو به بیگانگی کشید 144شمارهٔ ۱۷۰: کی نشئهٔ صهبا، دل غمناک گشاید 145شمارهٔ ۱۷۱: آزاده، از حیات خود آزار می کشد 146شمارهٔ ۱۷۲: جز آتش بهار هوا را که بشکند 147شمارهٔ ۱۷۳: آن کیست تا ز کار کسی عقده واکند 148شمارهٔ ۱۷۴: چهره نما که در چمن، شور هزار گل ک ...149شمارهٔ ۱۷۵: اگر یادم، چمن پرورد آغوشش نخواهد ...150شمارهٔ ۱۷۶: به دنیا سر فرو ناوردنم بالین راحت ...151شمارهٔ ۱۷۷: نگاه خشم، چشم شوخ او را زیب دیگر ...152شمارهٔ ۱۷۸: تا زلف تو بر دوش و برم سایه فکن ش ...153شمارهٔ ۱۷۹: همّت آن است که در پیش کرم، دون نش ...154شمارهٔ ۱۸۰: تقلید من فزونی یاران نمی شود 155شمارهٔ ۱۸۱: مباد، نفس ز قید خرد گشاده شود 156شمارهٔ ۱۸۲: هما که بال و پر خویش سایبان تو دا ...157شمارهٔ ۱۸۳: کی ترک مکر و حیله به احباب می کند 158شمارهٔ ۱۸۴: آن مشکبو غزال ز چشمم گذار کرد 159شمارهٔ ۱۸۵: صحرانورد وحشتم، آن خط و خال کرد 160شمارهٔ ۱۸۶: این عشق تازه دیده به اشکم دچار کر ...161شمارهٔ ۱۸۷: پریشانی ز احسان، بحر بی پایان نمی ...162شمارهٔ ۱۸۸: کسی درد سخن، تا دل نگردد خون چه م ...163شمارهٔ ۱۸۹: چون نقش آن خط و خال، لوح خیال گیر ...164شمارهٔ ۱۹۰: دل از وحشت سرای عالم غدّار می گیر ...165شمارهٔ ۱۹۱: از روی لاله رنگ تو خون جوش می زند 166شمارهٔ ۱۹۲: این باخته نقشان که درین خانهٔ تنگ ...167شمارهٔ ۱۹۳: یکایک از نظرم نور پیکران رفتند 168شمارهٔ ۱۹۴: گر چه در بزم جهان، گردن میناست بل ...169شمارهٔ ۱۹۵: شور مستی از دل دیوانهٔ ما شد بلند 170شمارهٔ ۱۹۶: تا حرفی از آن لعل می آلود برآمد 171شمارهٔ ۱۹۷: از نالهٔ من خامه خوش آهنگ برآمد 172شمارهٔ ۱۹۸: سختی به ضعیفان جهان بی سبب آید 173شمارهٔ ۱۹۹: صفای عارضش، رنگ از رخ مهتاب بزدای ...174شمارهٔ ۲۰۰: مکن کاری که حرفی از زبان من برون ...175شمارهٔ ۲۰۱: به دل گفتم که خواهد غمزهٔ نامهربا ...176شمارهٔ ۲۰۲: ز هر چاکی که دارد سینه من، بوی خو ...177شمارهٔ ۲۰۳: گیاه خرّمی از تربت پاکم نمی روید 178شمارهٔ ۲۰۴: درنگ ازکاروان ما سبکباران نمی آید 179شمارهٔ ۲۰۵: مداوای جنون از دیده بی خواب می آی ...180شمارهٔ ۲۰۶: وجود کاملان بر ناقصان دشوار می آی ...181شمارهٔ ۲۰۷: ز معراج خریّت، خواجه سنگین بار می ...182شمارهٔ ۲۰۸: ز هجران کار دلتنگی به سامان دیر م ...183شمارهٔ ۲۰۹: در آن محفل که شمع من، تجلی ساز می ...184شمارهٔ ۲۱۰: با سفلگان شراکت روزی، زیان بود 185شمارهٔ ۲۱۱: دمهای زنده را، از اجل کی زیان بود 186شمارهٔ ۲۱۲: امشب که از نظر مه من درگذاره بود 187شمارهٔ ۲۱۳: مرنج از طعنهٔ خصم و مکن عرض کمال ...188شمارهٔ ۲۱۴: در بهاری که مرا بال و پرافشانی بو ...189شمارهٔ ۲۱۵: خجل چون بید مجنون گشتم از نشو و ن ...190شمارهٔ ۲۱۶: تشنه کامان حسد خون مرا نوشیدند 191شمارهٔ ۲۱۷: گهر چون سفته گردد، همچو اشک از دی ...192شمارهٔ ۲۱۸: شود چون جوهر آیینه پیدا، تار می ا ...193شمارهٔ ۲۱۹: عزلت طلب از پایهٔ اقبال نیفتد 194شمارهٔ ۲۲۰: ز شیرین کاری من، بیستون آباد می گ ...195شمارهٔ ۲۲۱: نمی دانم چه سودا در سر مخمور می گ ...196شمارهٔ ۲۲۲: دل از قفس سینه، دم سرد برآورد 197شمارهٔ ۲۲۳: زلف سیهش، آتش بیداد برآورد 198شمارهٔ ۲۲۴: ترسم که بر لبی، سخن آن میان رود 199شمارهٔ ۲۲۵: دلم، شب بر خس و خاشاک کویش تا سحر ...200شمارهٔ ۲۲۶: تن سختی کشم چون در خروش آید، روان ...201شمارهٔ ۲۲۷: ساغر ای عشق به اندازهٔ مخمور بیار 202شمارهٔ ۲۲۸: تیغ ستمت از می پرزور گران تر 203شمارهٔ ۲۲۹: سیمین عذار اوست، ز خط خوش عیارتر 204شمارهٔ ۲۳۰: چمن، به سایه نشینان خرمی بگذار 205شمارهٔ ۲۳۱: کنون ز تربتم ای شوخ، سرگران مگذر 206شمارهٔ ۲۳۲: می آید از کوی مغان طرز طربناکش نگ ...207شمارهٔ ۲۳۳: با آنکه نیست از تو بتی دلنوازتر 208شمارهٔ ۲۳۴: گرفتار تو را در دور خط، شد کام جا ...209شمارهٔ ۲۳۵: ای زلف، پریشان شدگانیم، خبر گیر 210شمارهٔ ۲۳۶: ز خط شده ست عذارش بنفشه زار امروز 211شمارهٔ ۲۳۷: یک ره درآ به دیده و مستی بهانه سا ...212شمارهٔ ۲۳۸: دل طلب کرد، از آن غمزه، عتابی که ...213شمارهٔ ۲۳۹: خون گر نخورد زان لب میگون، چه کند ...214شمارهٔ ۲۴۰: بسته پای چو من بی پر و بالی که مپ ...215شمارهٔ ۲۴۱: از چرخ تنک حوصله، پروا چه کند کس 216شمارهٔ ۲۴۲: غنچه دیدی و دل تنگ ندیدی، افسوس 217شمارهٔ ۲۴۳: نمی کشد، دل ما را به دام و دانهٔ ...218شمارهٔ ۲۴۴: نمی بینم به مسجد رونق، از دلمرده ...219شمارهٔ ۲۴۵: برده شوریدگیم از خود و صهبا در پی ...220شمارهٔ ۲۴۶: لقمه ای را ممسک از آزادگان دارد د ...221شمارهٔ ۲۴۷: سرفرازی طلب از همّت مردانهٔ عشق 222شمارهٔ ۲۴۸: ای آنکه زدی بر قدح، امروز مرا سنگ 223شمارهٔ ۲۴۹: فرش داغ، ار نشود بستر بیماری دل 224شمارهٔ ۲۵۰: در بتکده نامحرم و در کعبه غریبم 225شمارهٔ ۲۵۱: به عشق روی تو، چون لاله داغ می طل ...226شمارهٔ ۲۵۲: ز پی بیگانه خویی را، به امّید وفا ...227شمارهٔ ۲۵۳: در کشور ایجاد، ندانم چه گلستم 228شمارهٔ ۲۵۴: من نازک دل از زخم زبان بسیار می ر ...229شمارهٔ ۲۵۵: غبار گشتم و سرگشته وار می گردم 230شمارهٔ ۲۵۶: به راه آن وفا دشمن، سر و جان شاد ...231شمارهٔ ۲۵۷: نشود گشاده چون نی، گرهی ز کار درد ...232شمارهٔ ۲۵۸: حاصلی که خرمن شد، نذر خوشه چین دا ...233شمارهٔ ۲۵۹: صبوحی می کند تکلیف، کز می کام برد ...234شمارهٔ ۲۶۰: شمع سان، دیده پرآتش مژه پرنم دارم 235شمارهٔ ۲۶۱: خموشم چون قلم امّا، نوا در آستین ...236شمارهٔ ۲۶۲: زد نقش سخن سکهٔ جاوید به نامم 237شمارهٔ ۲۶۳: قناعت چون گهر، با ساغر و مینای خو ...238شمارهٔ ۲۶۴: دمد از چاکهای سینه شیون، تا نفس د ...239شمارهٔ ۲۶۵: نه یاد مصر و نه پروای کاروان دارم 240شمارهٔ ۲۶۶: ز شمع خامه، هر جا در میان افسانه ...241شمارهٔ ۲۶۷: جز وصل علاج دل بیچاره ندارم 242شمارهٔ ۲۶۸: به هرگلشن که شور از شیون مستانه ا ...243شمارهٔ ۲۶۹: از دل، به فرات مژه راهی ست چه ساز ...244شمارهٔ ۲۷۰: به صد شوریدگی، از بزم آن بی باک ب ...245شمارهٔ ۲۷۱: زبان و سود، شد در عشق بی پروا فرا ...246شمارهٔ ۲۷۲: از ضعف مشکل آید، چون می برد ز خوی ...247شمارهٔ ۲۷۳: ز ابر دیده در هر گل، زمین کشته ای ...248شمارهٔ ۲۷۴: با ماست، لطف چشم تغافل پناه،کم 249شمارهٔ ۲۷۵: شکایت نیست، مطلب ناله آهنگ است می ...250شمارهٔ ۲۷۶: بیهوده نگشتم به سراپای دو عالم 251شمارهٔ ۲۷۷: ز رنگش، اشک گلگون بادهٔ نابی ست د ...252شمارهٔ ۲۷۸: دل و جان نژند را مانم 253شمارهٔ ۲۷۹: نکرد عشق تو، مطلب روای خویشتنم 254شمارهٔ ۲۸۰: خزان چه می برد از نوبهار رنگینم 255شمارهٔ ۲۸۱: آسان به جلوه های تو، از جا نمی رو ...256شمارهٔ ۲۸۲: چو سایه در قدم سرو خوش خرام توام 257شمارهٔ ۲۸۳: سیاهی را، به اشک از دیدهٔ خود کام ...258شمارهٔ ۲۸۴: رنگین شد از رخت، چو رگ گل، نظاره ...259شمارهٔ ۲۸۵: ز دل برخاست شوری، دیدهٔ داغ درون ...260شمارهٔ ۲۸۶: زانوی بی کسی هاست، بالین خستهٔ من 261شمارهٔ ۲۸۷: نماید بی سبب حاصل، مسبب مدعای من 262شمارهٔ ۲۸۸: نهانی کرده ای یغما، دل من 263شمارهٔ ۲۸۹: باده بیار و هوش را، از سر ما روان ...264شمارهٔ ۲۹۰: لخت دل با سینه از اشک مدام آمد بر ...265شمارهٔ ۲۹۱: صید از حرم کشد، خم جعد بلند تو 266شمارهٔ ۲۹۲: ز تکبیر فنا، حاضر نشد وقت نماز تو 267شمارهٔ ۲۹۳: دارم دلی دو نیم، ز تیغ زبان تو 268شمارهٔ ۲۹۴: صفای وقت، ز دل های بی غبار بجو 269شمارهٔ ۲۹۵: عریان ز صافی طینتی، از پردهٔ نیرن ...270شمارهٔ ۲۹۶: ای تهیدست، به امّید و امل غره مشو 271شمارهٔ ۲۹۷: به دنبال خرام آن پری رو 272شمارهٔ ۲۹۸: افسرده ایم، جام می خوشگوار کو 273شمارهٔ ۲۹۹: سوخته جان دلم یکی، سنبل مشک فام، ...274شمارهٔ ۳۰۰: به عاشقی، شده ام شهرهٔ جهان از تو 275شمارهٔ ۳۰۱: چون لب نایی و نی، پرده سرایان من ...276شمارهٔ ۳۰۲: طرف نقاب اگر کشی، از رخ نازنین فر ...277شمارهٔ ۳۰۳: مستی فزوده است تو را، در بر آینه 278شمارهٔ ۳۰۴: دل از وفا به خاطر جانان گران شده 279شمارهٔ ۳۰۵: ای خدا، یار مرا میل خریدارش ده 280شمارهٔ ۳۰۶: ای دل به زیر خاک تپیدن چه فایده 281شمارهٔ ۳۰۷: دردت به دوای دل بی تاب رسیده 282شمارهٔ ۳۰۸: تا شانه خشک دستم، بی زلف یار ماند ...283شمارهٔ ۳۰۹: مکن ای بلبل آزرده دل، از خار گله 284شمارهٔ ۳۱۰: صبح است و عزم کوی خرابات کردهای 285شمارهٔ ۳۱۱: به خاموشی سپندم گفت، در بزم پریزا ...286شمارهٔ ۳۱۲: به بالینم نشستی، قد به ناز افراشت ...287شمارهٔ ۳۱۳: من بلبلم و گلبن من یار منستی 288شمارهٔ ۳۱۴: سخنها از وفا می گفتی و جور و جفا ...289شمارهٔ ۳۱۵: غم دل با تو زان گوبم،که دانم شاد ...290شمارهٔ ۳۱۶: دلم را، کرده یک پیمانه خون، لعل م ...291شمارهٔ ۳۱۷: گذشت آن دور کز ساغر، کند یاری مرا ...292شمارهٔ ۳۱۸: شد صید دلم بستهٔ فتراک سواری 293شمارهٔ ۳۱۹: مطرب سرود شوق به مستان چه می بری 294شمارهٔ ۳۲۰: خزان رنگ زردم را، میِ نابی نشد رو ...295شمارهٔ ۳۲۱: خوش آن ساعت که از فیض سحر شاداب ب ...296شمارهٔ ۳۲۲: ای خطِّ لب یار، نمایان شده باشی 297شمارهٔ ۳۲۳: ز مستی، خون دل را، باده می انگاشت ...298شمارهٔ ۳۲۴: نوای پرده سوزم، از کجا پیدا کند گ ...299شمارهٔ ۳۲۵: ببین که هست لبم، بلبل بهار خطی 300شمارهٔ ۳۲۶: سحاب خشک، دیگر از کجا پیدا کند اش ...301شمارهٔ ۳۲۷: نشد از گریهٔ مستانه ساقی، دل کنم ...302شمارهٔ ۳۲۸: دارم گل زخمی به جگر تازه و تر، ها ...303شمارهٔ ۳۲۹: ای که بر دیدهٔ اغیار خرامی داری 304شمارهٔ ۳۳۰: ای برق حسن، شعله به باغ که می زنی 305شمارهٔ ۳۳۱: گره، ز ابروی مسکین نواز وا نکنی 306شمارهٔ ۳۳۲: بی داغ عشق، بر در دل ها چه می روی 307شمارهٔ ۳۳۳: ناصح، سخن چه بیهُده از پند می کنی 308شمارهٔ ۳۳۴: ای دل، ترحمی به گناهی نمی کنی 309شمارهٔ ۳۳۵: می رود صید دلم، سخت کمانی در پی 310شمارهٔ ۳۳۶: بستم چو دل به مهر تو، نامهربان شد ...311شمارهٔ ۳۳۷: تا کی از عشوه، فریب دل ناکام دهی 312شمارهٔ ۳۳۸: نی می دهد از اصل مقامات صدایی 313شمارهٔ ۳۳۹: بنواخت نی را، لبهای نایی 314شمارهٔ ۳۴۰: شکیبایی بود کار دلم، با گرمی خویی 315شمارهٔ ۳۴۱: ای ناله، چند در غم دل دردسر دهی 316شمارهٔ ۳۴۲: تلاش فکر ما را از سخن لافان چه می ...317شمارهٔ ۳۴۳: نماند از گرد غم، در سینه ام جای ش ...318شمارهٔ ۳۴۴: اگر نه در جهان سرچشمه ی حیوان بود ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ