کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر مدعی نه‌ای غم جانان به جان طلب

    جان چون به شهر عشق رسد نورهان طلب

    خون خرد بریز و دیت بر عدم نویس

    برگ هوا بساز و نثار از روان طلب

    دی یاسجی ز ترکش جانانت گم شده است

    دل و اشکاف و یاسح او در میان طلب

    گر نیست گشتی از خود و با تو توئی نماند

    از نیستی در آینهٔ دل نشان طلب

    تا از طلب به یافت رسی سالهاست راه

    بس کن حدیث یافت طلب را به جان طلب

    خاقانیا پیاده شو از جان که دل توراست

    بر دل سوار گرد و فلک در عنان طلب

    اقطاع این سوار ورای خرد شناس

    میدان این براق برون از جهان طلب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha