کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بر سر بازار عشق آزاد نتوان آمدن

    بنده باید بودن و در بیع جانان آمدن

    از عتاب دوستان چون سایه نتوان در رمید

    جان فشاندن باید و چون سایه بیجان آمدن

    عشقبازان را برای سر بریدن سنت است

    بر سر نطع ملامت پای‌کوبان آمدن

    نیم شب پنهان به کوی دوست گم نامان شوند

    شهره‌نامان را مسلم نیست پنهان آمدن

    بر سر گنج آن شود کو پی به تاریکی برد

    مشعله برکرده سوی گنج نتوان آمدن

    جان در این ره نعل کفش آمد بیندازش ز پای

    کی توان با نعل پیش تخت سلطان آمدن

    گرچه تنگ است ای پسر با پر نگنجد هیچ مرغ

    بال و پر بگذار تا بتوانی آسان آمدن

    شرط خاقانی است از کفر آشکارا دم زدن

    پس نهان از خاکیان در خون ایمان آمدن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha