کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چه کرده‌ام بجای تو که نیستم سزای تو

    نه از هوای دلبران بری شدم برای تو

    مده به خود رضای آن که بد کنی بجای آن

    که با تو داشت رای آن که نگذرد ز رای تو

    دل من از جفای خود ممال زیر پای خود

    که بدکنی بجای خود که اندر اوست جای تو

    مکن خراب سینه‌ام، که من نه مرد کینه‌ام

    ز مهر تو بری نه‌ام، به جان کشم جفای تو

    مرا دلی است پر زخون ببند زلف تو درون

    پناه می‌برم کنون به لعل جان‌فزای تو

    مرا ز دل خبر رسد، ز راحتم اثر رسد

    سحرگهی که در رسد نسیم دل‌گشای تو

    رخ و سرشک من نگر که کرده‌ای چو سیم و زر

    تبارک الله ای پسر قوی است کیمیای تو

    نه افضلم تو خوانده‌ای، به بزم خود نشانده‌ای

    کنون ز پیش رانده‌ای، تو دانی و خدای تو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha