خاقانی شروانی
غزلیات
غزل شماره ۲۹۸: چه کردهام بجای تو که نیستم سزای تو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چه کرده ام بجای تو که نیستم سزای تو نه از هوای دلبران بری شدم برای تو مده به خود رضای آن که بد کنی بجای آن که با تو داشت رای آن که نگذرد ز رای تو دل من از جفای خود ممال زیر پای خود که بدکنی بجای خود که اندر اوست جای تو مکن خراب سینه ام، که من نه مرد کینه ام ز مهر تو بری نه ام، به جان کشم جفای تو مرا دلی است پر زخون ببند زلف تو درون پناه می برم کنون به لعل جان فزای تو مرا ز دل خبر رسد، ز راحتم اثر رسد سحرگهی که در رسد نسیم دل گشای تو رخ و سرشک من نگر که کرده ای چو سیم و زر تبارک الله ای پسر قوی است کیمیای تو نه افضلم تو خوانده ای، به بزم خود نشانده ای کنون ز پیش رانده ای، تو دانی و خدای تو خاقانی شروانی