کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عتاب رنگ به من نامه‌ای فرستادی

    مرا به پردهٔ تشریف راه نو دادی

    صحیفه‌های معانی نوشتی و سر آن

    به دست مهر ببستی و مهر بنهادی

    چو نقش عارض و زلف تو نوک خامهٔ تو

    نمود بر ورق روز از شب استادی

    مرا نمودی کای پای بست محنت ما

    به غم مباش که ما را هنوز بر یادی

    مترس اگرچه به صد درد و بند بسته شدی

    کنون که بندهٔ مائی ز هر غم آزادی

    از آن زمان که بدیدم نگار خامهٔ تو

    نگار نامهٔ من گشت نامت از شادی

    ز لطف‌ها که نمودی گمان برم که همی

    در بهشت بر اهل نیاز بگشادی

    ز فصل‌ها که نوشتی یقین شدم که همی

    دم مسیح بر مردگان فرستادی

    دلیل که از غم غربت چو دیر بود خراب

    به روزگار تو چون کعبه شد به آبادی

    ز رغم آنکه مرا در غم تو طعنه زنند

    غم تو شادی من شد که شادمان بادی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha