کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خاک توام مرا چه خوری خون به دوستی

    جان منی مرا مکش اکنون به دوستی

    ای تازه گل که چون ملی از تلخی و خوشی

    چند از درون به خصمی و بیرون به دوستی

    مانی به ماه نو که بشیبم چو بینمت

    چون شیفته شوم کنی افسون به دوستی

    خونم همی خوری که تو را دوستم بلی

    ترک این‌چنین کند که خورد خون به دوستی

    تو دشمنی نه دوست که بر جان من کنند

    ترکان غمزهٔ تو شبیخون به دوستی

    سرهای گردنان به شکر می‌برد لبت

    کان لب نهان کشی است چو گردون به دوستی

    خاقانی از تو چشم چه دارد به دشمنی

    چون می‌کنی جفای دگرگون به دوستی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha