کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هدیهٔ پای تو زر بایستی

    رشوهٔ رای تو زر بایستی

    غم عشقت طرب افزای من است

    طرب افزای تو زر بایستی

    جان چه خاک است که پیش تو کشم

    پیشکش‌های تو زر بایستی

    دیده در پای تو گشتن هوس است

    کشته در پای تو زر بایستی

    گرد هم اجرای امروز تو جان

    خرج فردای تو زر بایستی

    ترش روی است زر صفرا بر

    وقت صفرای تو زر بایستی

    آتش بسته گشاید همه کار

    کار پیرای تو زر بایستی

    بی‌زری داشت تو را بر سر جنگ

    صلح فرمای تو زر بایستی

    کوه سیمینی و هم سنگ توام

    در تمنای تو زر بایستی

    تا کنم بر سر و بالات نثار

    هم به بالای تو زر بایستی

    دید سیمای مرا عشق تو گفت

    که چو سیمای تو زر بایستی

    دل سودائی خاقانی را

    هم به سودای تو زر بایستی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha