کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کو صبح که بار شب کشیدم

    در راه بلا تعب کشیدم

    صبرم نکشید تا سحر زآنک

    از موکب غم شغب کشیدم

    جان هم نکشد به حیله تا روز

    من تا به سحر عجب کشیدم

    زنده به امید صبح ماندم

    تا صبح بدین سبب کشیدم

    دارم ز خمار چشم میگون

    بی‌آنکه می طرب کشیدم

    صبحا به گلاب ژاله بنشان

    این درد سری که شب کشیدم

    بر چرخ کمان کشیدم از دل

    کز آتش دل لهب کشیدم

    تیرم همه بر نشانه شد راست

    هر چند کمان به چپ کشیدم

    پر آبله شد لبم ز بس تف

    کز سینه به سوی لب کشیدم

    گویند لب تو را چه افتاد

    این عذر نهم که تب کشیدم

    کردم طلب و نیافتم اهل

    اکنون قدم از طلب کشیدم

    خاقانی‌وار خط واخواست

    بر عالم بوالعجب کشیدم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha