کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل رفت و می‌ندانم حالش که خود کجا شد

    آزار او نکردم گوئی دگر چرا شد

    هرجا که ظن ببردم رفتم طلب بکردم

    پایم به سنگ آمد، پشتم ز غم دو تا شد

    چندان که بیش جستم کم یافتم نشانش

    گوئی چه حالش افتاد یارب دگر کجا شد

    بردم بدو گمانی کز عشق گشت رسته

    مانا که گشت عاشق ظنم مگر خطا شد

    یا آب بود و ناگه اندر زمین فرو شد

    یا مرغ بود و از دام پرید در هوا شد

    گفتم دلی که دیده است پیرو غریب و خسته

    کامروز چند روز است کز پیش ما جدا شد

    ناگاه کودکی گفت دیدم دلی شکسته

    در دام زلف یاری افتاد و مبتلا شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha