کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عشقت چو درآمد ز دلم صبر بدر شد

    احوال دلم باز دگر باره دگر شد

    عهدی بد و دوری که مرا صبر و دلی بود

    آن عهد به پای آمد و آن دور به سر شد

    تا صاعقهٔ عشق تو در جان من افتاد

    از واقعهٔ من همه آفاق خبر شد

    تا باد، دو زلفین تو را زیر و زبر کرد

    از آتش غیرت دل من زیر و زبر شد

    در حسرت روزی که شود وصل تو روزی

    روزم همه تاریک بر امید مگر شد

    بد بود مرا حال بر آن شکر نکردم

    تا لاجرم آن حال که بد بود بتر شد

    هان ای دل خاقانی خرسند همی باش

    بر هرچه خداوند قلم راند و قدر شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha